چکیده: پیامبر اکرم(صلی الله علیه واله وسلم) الگوی تمام نمای یک انسان کامل با اوصاف و فضایل قرآنی و اخلاقی است.
مقدمه:
شناخت مقام و منزلت کسی که مأمور به تأسی و پیروی از او هستیم، سبب می شود تأسی کننده با اطمینان خاطر دل در گرو او ببندد و با یقین به این که پیروی از او سبب رستگاری و نجاتش خواهد شد سیره او را سر لوحه زندگی خود قرار دهد. زیباترین و بالاترین تضمین برای خوشبختی و سعادت پیروان و اقتدا کننده گان از پیامبر اعظم(صلی الله علیه و اله) سفارشی و توصیه ای است که خداوند متعال در خصوص لزوم تبعیت از ایشان بیان می فرماید: « لَقَدْ كَانَ لَكُمْ فِي رَسُولِ اللَّهِ أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ لِّمَن كَانَ يَرْجُو اللَّهَ وَالْيَوْمَ الْآخِرَ وَذَكَرَ اللَّهَ كَثِيرًا؛[احزاب/21] برای شما اگر به خدا و روز قيامت اميد می داريد و خدا را فراوان ياد می کنيد ، شخص رسول الله مقتدای پسنديده ای است». بهترين الگو براى شما نه تنها در اين ميدان كه در تمام زندگى، شخص پيامبر ص است، روحيات عالى او، استقامت و شكيبايى او، هوشيارى و درايت و اخلاص و توجه به خدا و تسلط او بر حوادث، و زانو نزدن در برابر سختيها و مشكلات، هر كدام مىتواند الگو و سرمشقى براى همه مسلمين باشد. اين ناخداى بزرگ به هنگامى كه سفينهاش گرفتار سختترين طوفانها، مىشود كمترين ضعف و سستى و دستپاچگى به خود راه نمىدهد، او هم ناخدا است هم لنگر مطمئن اين كشتى، هم چراغ هدايت است، و هم مايه آرامش و راحت روح و جان سرنشينان.[2]
1-اخلاص محض و غرق در عبودیت و بندگی حق تعالی:
از جمله اصول مسلم و قرآنی حاکم بر زندگی پیامبر اکرم(صلی الله علیه واله وسلم) اخلاص کامل در تمام مراحل زندگی و توجه ویژه به عبودیت و بندگی حق تعالی است. یکی از مشکلات و گناهان سختی که بسیاری از انسانها گریبان گیر آن می باشند تزلزل در بندگی و اخلاص در عبودیت است. کم نیستند کسانی که حتی عبادت های ایشان رنگ بوی شرک و گناه به خود گرفته است. این در حالی است که اسوه بندگی و زندگی برتر حضرت ختمی مرتبت تمام مراتب زندگی خود را رنگ بوی الهی بخشیده بود: «قُلْ إِنَّ صَلاتي وَ نُسُكي وَ مَحْيايَ وَ مَماتي لِلَّهِ رَبِّ الْعالَمينَ لا شَريكَ لَهُ وَ بِذلِكَ أُمِرْتُ وَ أَنَا أَوَّلُ الْمُسْلِمينَ؛[انعام/163و162]بگو: نماز من و قربانى من و زندگى من و مرگ من براى خدا آن پروردگار جهانيان است. او را شريكى نيست. به من چنين امر شده است، و من از نخستين مسلمانانم».
«كلمه" نسك" به معناى مطلق عبادت است، و ليكن بيشتر در ذبح و يا قربانيى كه به منظور تقرب به درگاه خداى سبحان ذبح مىشود استعمال شده است. در اين آيه شريفه خداى تعالى به رسول گرامى خود را دستور مىدهد كه به مردم بگويد: او خودش به آنچه كه خداوند به سوى آن هدايتش كرده عمل مىكند. و منظور از اين اعلام اين است كه رسول خدا (صلی الله علیه واله وسلم) از تهمت دورتر شده و مردم بهتر دين او را تلقى به قبول كنند، چون يكى از نشانههاى راستگويى اين است كه گوينده به گفتههاى خود عمل نموده و گفتارش با كردارش مطابقت داشته باشد، لذا مىفرمايد: به مردم بگو كه من نماز و تمامى عبادات و زندگيم و جميع شؤون آن از قبيل اعمال، اوصاف، فعلها و تركها كه مربوط به من است، و همچنين مرگم را با هر چه كه از امور آن مربوط به من است- و آن امور پس از مرگ است كه از زندگى دنيا سرچشمه مىگيرد».[3]
2-نشانه رحمت و برکت برای جهانیان:
«وَ ما أَرْسَلْناكَ إِلاَّ رَحْمَةً لِلْعالَمينَ؛[انبیاء/107] و نفرستاديم تو را، جز آنكه مىخواستيم به مردم جهان رحمتى ارزانى داريم». رحمت به معنای رقت ودل سوزی و نیز به معنای عطوفت و مهربانی معرفی شده است. رحمت درجات و مراتبی دارد که از آن مراتب قابلیت و استعداد است و مرتبه دیگر، فعلیت؛ مثل باران رحمت الهی که تمام قطره های آن قابلیت و شایستگی دارد که منشأ خیرات و برکات شود ولی بروز آثار این رحمت تنها در سر زمینی است که آماده و مستعد باشد، بنابراین هم می توان گفت که مام قطرات باران رحمت است و هم صحیح است که گفته شود که این قطرات در سر زمین مستعد و آماده مایه رحمت و برکت است، در خصوص پیامبر اکرم(صلی الله علیه و اله)می توان این چنین بیان داشت که ایشان بالقوه برای همه عالمیان مایه رحمت و برکت است، ولی این رحمت بالفعل مخصوص مؤمنان است.[4]
3-پیامبری مهربان و دلسوز به هدایت امت:
از جمله اصول قرآنی و اخلاقی حاکم بر زندگی پیامبر اکرم(صلی الله علیه واله و سلم) رفتار شفقت گونه و مهربانانه با امت بود، پیامبر اکرم(صلی الله علیه واله و سلم) برای هدایت و راهنمایی امت خود و برای نجات ایشان از منجلاب گناه و بد رفتاری های اخلاقی از هیچ گونه تلاش و کششی دریغ نفرمودند، ایشان حریص به هدایت امت خود بودند، و سختی های این راه را به جان خریده بودند از اینرو خداوندمتعال در توصیف ایشان می فرماید: « َقَدْ جاءَكُمْ رَسُولٌ مِنْ أَنْفُسِكُمْ عَزيزٌ عَلَيْهِ ما عَنِتُّمْ حَريصٌ عَلَيْكُمْ بِالْمُؤْمِنينَ رَؤُفٌ رَحيم؛[توبه/128] هر آينه پيامبرى از خود شما بر شما مبعوث شد، هر آنچه شما را رنج مىدهد بر او گران مىآيد. سخت به شما دلبسته است و با مؤمنان رئوف و مهربان است».
4- پیامبر اکرم (صلی الله علیه واله وسلم) در اوج صداقت و راستی
پیامبر اکرم(صلی الله علیه و اله و سلم) در اوج صداقت و رستی زندگی کردند به طوری که حتی دشمنان و مشرکان مکه نیز حضرت را به صداقت و امانت داری می شناختند، در توصیف ایشان می توان این چنین بیان داشت که رسول گرامی (صلی الله علیه واله) تمام مراحل و مراتب زندگی خود را با صادقت و راستی آمیخته بود از اینرو قرآن کریم از زبان و در مدح ایشان می فرماید: « وَ قُلْ رَبِّ أَدْخِلْني مُدْخَلَ صِدْقٍ وَ أَخْرِجْني مُخْرَجَ صِدْقٍ وَ اجْعَلْ لي مِنْ لَدُنْكَ سُلْطاناً نَصيرا؛[اسراء/80] بگو: اى پروردگار من، مرا به راستى و نيكويى داخل كن و به راستى و نيكويى بيرون بر، و مرا از جانب خود پيروزى و يارى عطا كن». صدق، بهترين وصف و حالت يك كار و يك شخص در آغاز و انجام آن است. چه بسا كارهايى كه آغاز غير صادقانه دارد و با قصد ريا، سمعه، فريب، برترىجويى و مانند آن شروع مىشود، يا آغازى صادقانه دارد، ولى پايانى آميخته به غرور، عُجب، منّت، حبط و سوء عاقبت پيدا مىكند و بركات آن محو مىشود. رمز شكست بسيارى از حركتها، نبود صداقت در آنها و قطع امداد الهى از آن است.[5]
5-ساده زیستی و پرهیز از تجمل و دنیا گرایی:
ساده زیستی و پرهیز از زرق و برق و تجملات دنیوی، یکی از بارزترین اصولی است که رسول خدا(صلی الله علیه و اله) در زندگی خویش رعایت می فرمودند. اصولاً به هر اندازه روح و شخصیت انسان بزرگ باشد، به هان اندازه از تجملات و جلوه های دنیوی دوری می گزیند، شهید مطهری در این باره می گوید: «مقید شدن به زندگی متکفلانه، ناشی از کوچکی روح و نداشتن شخصیت است، یعنی بعضی افراد در خود قیودی قائل می شوند تا در نظر دیگران اثبات شخصیت کرده باشند»[6] در منابع روایی از پیامبر اکرم(صلی الله علیه و اله) نقل شده است« ای عایشه دنیا برای محمد سزاوار نیست، ای عایشه خداوند تبارک و تعالی از پیامبران اولوالعزم راضی نمی شود مگر در صورت صبر در مکروهات دنیا و محبوبات آن و خداوند به من فرموده است که صبر کن؛ همچنان که پیامبران اولوالعزم صبر کرده اند...»[7]
سخن آخر: هر انسانی در مراحل زندگی خویش، برای این که دچار حیرت و نشود، احتیاج به راهبر و الگوی شایسته دارد؛ انتخاب رسول خدا(صلی الله علیه و اله) به عنوان الگو، به قدری ضروری دارد که تأسی به او از واجبات شمرده شده است.[8]
پی نوشت:
[1]. سیره رسول خدا(صلی الله علیه واله وسلم)، زهرا عبد اللهی: ص18.
[2]. تفسير نمونه، ج17، ص242.
[3]. ترجمه الميزان، ج7، ص543.
[4]. سیره رسول خدا(صلی الله علیه واله وسلم)، زهرا عبد اللهی، ص18: به نقل از تفسیر نمونه: ج8، ص17.
[5]. تفسير نور، ج7، ص107.
[6]. شهید مطهری حکمت ها و اندرزها: ص103.
[7]. ابی الشیخ، اخلاق النبی وادابه: ص 294.
[8]. سیره رسول خدا(صلی الله علیه واله وسلم)، زهرا عبد اللهی، ص18: به نقل از تفسیر نور الثقلین: ج4، ص255.