درد دلی با امام‌ زمان

12:36 - 1395/02/15

چکیده: او منتظر است تا که ما برگردیم // ماییم که در غیبت کبری ماندیم

#من_منتظرم

می‌گویم منتظرم، منتظر آمدنت.
اما نشانی از التهاب انتظار در خود نمی‌بینم.
     برعکس من، تو منتظری، منتظر بازگشت من،
              ملتهب، نگران و امیدوار...

«او منتظر است تا که ما برگردیم // ماییم که در غیبت کبری ماندیم»

همین!

----------------------

نکند نُدبه نَخواندم و دعا نیز نَکردم!
بِشود جمع برایم، سخت دلگیر!
نکند خاطره صد غم تلخ!
بنشیند دَم دیوار دلم  پای در زنجیر
من فقط منتظر آمدنت هستم!
من منتظرم!!

--------------------------------

من منتظرم، ماه بیاید!
کوچه باغُ و شبِ مهتابُ و دلِ غم زده‌ام!
راه بیابد!

----------------------------------

مَه مه روی، تویی!
زاده‌ی خوش روی تویی!
من منتظرم، ماه رُخت رُخ بنماید.

------------------

نفسم می‌گیرد، می‌طپد قلبم، تندتر از حادثه‌ها!
چشم امید به دیدار تو دارم، چه کنم!
من منتظرم!!

-------------------------------------

نکند چَشم به راهی، به دِگَر جوری است!
من نمی دانم که رهش چیست!
من منتظرم!!

----------------------------

آید آن روشنی شب افروز!
من منتظرم!!

----------------------------------

نفسم می‌گیرد، می‌طپد قلبم، تندتر از حادثه‌ها!
چشم امید به دیدار تو دارم چه کنم!
تا کنون چند صباحی است که ندیدم، منتظری چشم به راهت!
نکند منتظران خواب رفتند!
چشم عشاق همه از دوری تو محو شده
دیر می‌آیی و خدا می‌گوید، اِصبِری عَبدی، که این یار ناز دارد
ناز دلدار خریدن دارد چه کنم!
من نمی‌دانم که رهش چیست.
نکند چشمهایم بسته از کوری است
نکند چَشم به راهی، به دِگَر جوری است!
من نمی دانم که رهش چیست!
من منتظرم!!

-----------------------

شب اگر دل گیر است، نه که از ظلمت آن!
این سیاهی همه‌اش، غم هجران تو در بَردارد!
تو بیایی، شب تارم بشود صبح‌تر از فجر سپید!
من منتظرم!!

----------------------------------

نفسم سخت می‌آمد!
قلب من را بردی، که کمی صیقل بدهی!
قلب من را بده آقا، به خودم!
می‌خواهم بتپد قلب سیاهم، به تمّنای ظهورت!
من منتظرم!!

-------------------------------

به عشق روی مهدی زنده‌ام من
به خاک پای او سر می‌نهم من
خدایا عشق او را بیشتر کن!
وجودم را ز عشقش شعله ور کن!
چنان کن تا که در عشقش دهم جان!
دهم جان و به عشقش من بمیرم
اگر زیبا رخش را قیمت است جان
دهم جان و به حظ آن بمیرم.

---------------------------------

ای سید و آقای من!
من منتظرم، می دانم شما هم منتظرید، من منتظر ظهور شما و شما منتظر پاکی من.

--------------

ای یوسف زهرا!
برای اهتزاز پرچم امید و حقیقت، من منتظرم...

----------------

گفتم من منتظرم، شام هجرت پایان نمی پذیرد؟
گفتا وصال دلبر عصیان نمی پذیرد.

-----------------------

آقا!
من منتظرم
و هر روز، برای آمدنت یک دعا می کنم؛ اما برای نیامدنت کارهای زیاد...!

-----------------

می شود کمی زودتر از دیر بیایی اقا!؟
عمر من تا به ابد طول نخواهد که کشید؛
من منتظرم ،چشم به راهم!
نکند دیر شود،دیر شود،دیر بیایی!

----------------------

ما منتظران کوی اوییم هنوز!
بی ندبه و ادعیه صبوریم هنوز!
من منتظرم منتظرم، ورد زبان است هنوز!

--------------------

من منتظرم، به انتظار تو نشستم،
آقا!
سالها در دل بغیر از تو ببستم
آقا!

--------------------------------

آیا "من منتظرم"؟!

__________

چشمهایم را شستم، قلبم را زنگار گرفتم و بر درب دلم نشستم تا کسی داخل نشود؛ آخر من منتظرم!

-------------------------

عمریست که من متنظرم بر سر راهت...

------------------

من منتظرم آمدنت طول کشیده  *  این دل غم هجران تو بر کول کشیده
تو نازی و من زاده دریای نیازم  *  درویشم و دل شانه به کشکول کشیده

-------------------------

من منتظرم!
منتظر طلوع خورشیدی که لانه خفاش ها را در هم می شکند و ناز پروانه ها را می خرد!!

----------------

وقتی ابرها شروع به گریه کنند خورشید ظاهر خواهد شد، پس تا باران چشم‌ها، من منتظرم.

---------------------

ای مهربانتر از گُل باران به وقت ابر!
ای تشنه تر ز کویر تَرک ترک!
چشم دلم نشسته به راه تو ای نفس!
تعارف نکن بیا! که زمانی است تشنه ام.

---------------

من منتظرم به وقت دیروز
اما تو قرارت است فردا
امروز میانه ای به پا شد
شاید که تمام گشت شبها 

---------------

من منتظرم تا کویر دلم را، باران ظهورت سیراب کند.

------------------------

من منتظرم
و این چشم انتظاری را دوست دارم حتی اگر در این حال بمیرم و چشمم به جمالش نیفتد...

-----------------------------

آید که غروب  جمعه دلگیر نباشم!؟
آیی و منش نیز به زنجیر نباشم!

گر زنجیر هوس پاره شود، مرگ بگیرد
شاید بتوان گفت که من منتظرم.

-------------------

آن روز که دلم مرد و غمی سخت، سایه نشین دل من شد
«من منتظرم» ورد زبانم بود، ولی راست نگفتم!
آن را که دلم خواست همی باز نگفتم.
روزی که به زنگار دلم رخ بنمایی «من منتظرم»
اکنون به جز راست نگفتم!

---------------------------------

ای جان! من خسته‌ی درمانده فدایت!
من منتظرم بشنوم از دور صدایت.

--------------

آن روز که دلم مرد و غمی سخت، سایه نشین دل من شد
«من منتظرم» ورد زبان و تن و جان و دل من بود،
ولی راست نگفتم!
آن را که دلم خواست همی باز نگفتم.
روزی که به زنگار دلم رخ بنمایی «من منتظرم»
اکنون به جز راست نگفتم!

---------------------------------------

من منتظرم! نگاه منتظرانه را بی جواب مگذار.

----------------

ای کرانه‌ی صبح سبز!
ای ناب‌ترین سیبِ بالا!
ای آیه آیه آب!
حالا دیگر بیا!

در هجوم موج
صخره‌ی ما قدش نمی‌رسد.
دیر وقتی است، پنجره‌هامان در حجم سنگین شب
صبح را یادش رفته،
بیا! آقای خوبی‌ها بیا!
ماسه‌های شور کسالت را، کتاب را، خواب را
همه را، همه‌ی همه را بشور!
من منتظرم.

--------------------------------

من منتظرم یوسف زهرا
تا پرده ز رخ وا بکنی ای گل طاها

هر چند بدم من به امیدی
خواهان رسیدن به سر کوی تو هستم

---------------------

من منتظرم 
زير پلك يك ندبه، روي آواز يك سجاده و بر بلنداي شكفتن يك صبح آدينه.

------------------

من منتظرم
به جزاي ستم‌ها كه بر خلايق مظلوم؛ آوار گشته.
تا بر سر ظالمان، غضب باري و شيوه نوازش را ترويج كني. در انتظار توييم!

------------------------

شرمنده ام آقا!
مثلا من منتظرم؟!

-------------------

من منتظرم محو تماشای  مه روی تو گردم.

---------------------

کلمات کلیدی: 

نظرات

Plain text

  • تگ‌های HTML مجاز:
  • آدرس صفحات وب و آدرس‌های پست الکترونیکی بصورت خودکار به پیوند تبدیل می‌شوند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
9 + 1 =
*****