حدیث اثنا عشر و اثبات وجود امام زمان از منابع اهل سنت

09:22 - 1395/02/22

چکیده:از جمله روایتی که به‌صورت متواتر و با تعابیر مختلف در منابع شیعی و سنی آمده حدیث «خلفای اثناء عشر» می‌باشد که به طور قطعی، آخرین آن‌ها حضرت مهدی(علیه‌السلام) از اهل بیت پیامبر اکرم(صلی‌الله‌علیه‌وآله) می‌باشد که به دلیل قائم بودن و وابسته بودن دین خدا بر آن‌ها، می‌بایست ایشان حضور و وجود داشته باشند.

 حدیث اثنا عشر و اثبات وجود امام زمان از منابع اهل سنت

مسألۀ حیات و وجود امام زمان(علیه‌السلام) از جمله مباحثی است که اختلاف بسیاری در بین مذاهب اسلامی وجود دارد. امّا با کمی تتبع و دقت نظر در متون اصیل اسلامی و سخنان گوهربار نبی مکرم اسلام(صلی‌الله‌علیه‌وآله) می‌توان دریافت که این مسأله یکی از مسائل قطعی و روشن در حوزه مهدویت می‌باشد.

از جمله روایتی که به‌صورت متواتر و با تعابیر مختلف در منابع شیعی و سنی آمده و حضور و وجود حضرت مهدی(علیه‌السلام) را اثبات می‌کند، حدیث «خلفای اثنا عشر» می‌باشد که در این مقاله این مطلب را از منابع معتبر اهل سنت و دیدگاه علمای آنان مورد بررسی قرار می‌دهیم.

حدیث «خلفای اثنا عشر» در منابع اهل سنت
بسیاری از علمای طراز اول اهل سنت این روایت را نقل کرده‌اند که پیامبر اکرم(صلى‌الله‌عليه‌وآله) فرمودند: «دين، هميشه برپاست تا اين كه قيامت فرا رسد و بر شما دوازده خليفه باشد كه همگى از قريش‌اند».[1]
بزرگان اهل سنت این روایت را با تعابیر دیگری به غیر از «دوازده خلیفه» بیان کرده‌اند که از جمله آن، تعبير «دوازده نقيب»[2] كه تعداد جانشينان رسول خدا (صلى‌الله‌عليه‌وآله) را به تعداد نقيبان حضرت موسى برابر است و  تعبير «دوازده قيّم امت»[3] و تعبير«دوازده امير»[4] و ... آمده  است.

مصداق حقیقی «خلفای دوازده‌گانه» در اين روايت
يكي از مطالب مهم در اين روايت، تعيين مصداق «دوازده خليفه» است که بزرگان اهل سنت در تعیین مصداق خلفای دوازده‌گانه به شدت دچار حيرت و سردرگمی شده‌اند؛ زيرا از طرفی اين روايات با سند روشن و بدون خدشه، در منابع معتبر آنان نقل شده كه مورد اتفاق آنان است؛ از سوی ديگر، ويژگی‌هايی كه در متن اين روايات وجود دارد؛ مثل انحصار به عدد «دوازده»، بر مبنا و خلفای مورد نظر آنان تطبيق نمی‌كند.
در نهایت ابن جوزی این گونه تعبیر می‌کند: «بحث پيرامون اين روايت را طولانی كردم و در جستجوی گمانه‌ها بر آمدم؛ كسی را نديدم كه به مقصود اين روايت دست يافته باشد».[5]

امّا باید گفت: تنها شیعیان هستند که مصادیق این روایت را با نام و نشانه بیان کرده و دوازده تن موجود در سخن نبوی با امامان آنان تطابق کامل دارد که دوازدهمین آنان حضرت مهدی(علیه‌السلام) فرزند امام حسن عسگری(علیه‌السلام) می‌باشد که از نظرها غائب گشته است.

دلالت حدیث بر وجود و حیات حضرت مهدی(علیه‌السلام)
با دقت و توجه در این روایت و تعابیر مختلف آن چند نکته به دست می‌آید:
اولاً:  تعداد خلفا و جانشینان پیامبر اکرم(صلى‌الله‌عليه‌وآله) دوازده نفر می‌باشد که همگی آنان از قریش هستند.
ثانیاً: این خلفا و جانشینان پشت سر هم و به صورت متوالی در هر زمانی می‌آیند، چرا که در روایت تصريح شده است كه قوام دين و اسلام وابسته به وجود آن‌هاست و کلمه «لا یزال» در جمله‌ی «لا يزال الاسلام عزيزا إلی اثنا عشر خليفة» دلالت می‌کند بر این‌که وجود يكی از اين دوازده نفر، تا هنگامی كه دين پا برجاست، ضروری خواهد بود؛ زيرا وجود دين وابسته به وجود آن‌ها است.

ثالثاً: خود بزرگان اهل سنت اعتراف كرده‌اند كه آخرين نفر اين خلفا، شخصی به نام مهدی(علیه‌السلام) از اهل بیت رسول خدا(صلى‌الله‌عليه‌وآله) و هم نام اوست كه با آمدنش زمين را از عدل و داد پر خواهد كرد که در این جا به نمونه‌ای از آن اشاره می‌کنیم:
«ابن كثير دمشقی» از علمای طراز اول اهل سنت می‌گوید: «و ظاهر اين است كه از جمله‌ی آن دوازده جانشين، حضرت مهدی(علیه‌السلام) است، همان مهدی كه در روايات اسم او اسم پيامبر و اسم پدرش اسم پدر رسول خداست، او زمين را از عدل و قسط آپر می‌کند همان‌گونه كه از ظلم و جور پر شده است».[6]
«ابن حجر هيتمی» نیز می‌گوید: «و ظاهر اين است كه آخرين نفر اين دوازده خليفه، مهدی(علیه‌السلام) است كه تمام زمين را مالك خواهد شد».[7]
«جلال الدين سيوطی» از مفسران بزرگ اهل سنت نیز می‌گويد: «ابو داود در سنن خود بابی راجع به حضرت مهدی(علیه‌السلام) گشوده و در صدر روايات، حديث جابر بن سمره را ذكر كرده و گفته است: مهدی يكی از آن دوازده نفر است».[8]  

بنابراين، بر طبق روایت «خلفای اثنا عشر» خلفا و جانشینان پیامبر اکرم(صلى‌الله‌عليه‌وآله) دوازده نفر هستند که به طور قطعی آخرین آن‌ها حضرت مهدی(علیه‌السلام) از اهل بیت حضرت می‌باشد که به دلیل قائم بودن و وابسته بودن دین خدا بر آن‌ها، می‌بایست ایشان حضور و وجود داشته باشد.

_______________________________________________
پی‌نوشت
[1]. صحيح مسلم، تحقيق: محمد فؤاد عبد الباقی، بیروت دار إحياء التراث العربی، ج3، ص1453، ح1822؛/ و التاريخ الكبير، تحقيق: السيد هاشم الندوی، بیروت، دار الفكر، ج8، ص410؛/ و مسند أحمد بن حنبل، مصر، مؤسسة قرطبة، ج5، ص86، ح20824، و ص87 ح20833، و ص89 ح20862، و ص92، ح20890؛/ و سنن أبی داود، تحقيق: محمد محيی الدين عبد الحميد، بیروت، دار الفكر، ج4، ص106، ح 4279 و 4280؛/ و المستدرك علی الصحيحين، تحقيق: مصطفی عبد القادر عطا، بیروت، دار الكتب العلميه، ج3، ص715 و 716، ح6586و 6589؛ و... . متن عربی: «...يقول: «لَا يَزَالُ الدِّينُ قَائِمًا حتى تَقُومَ السَّاعَةُ أو يَكُونَ عَلَيْكُمْ اثْنَا عَشَرَ خَلِيفَةً كلهم من قُرَيْشٍ».
مسلم نیشابوری این روایت را با تعابیر دیگری نیز نقل کرده است:
«... يقول: إِنَّ هذا الْأَمْرَ لَا يَنْقَضِي حتى يَمْضِيَ فِيهِمْ اثْنَا عَشَرَ خَلِيفَةً...».
«... يَقُولُ: لَا يَزَالُ الْإِسْلَامُ عَزِيزًا إِلَى اثْنَيْ عَشَرَ خَلِيفَةً،....».
«... يَقُولُ: " لَا يَزَالُ هَذَا الدِّينُ عَزِيزًا مَنِيعًا إِلَى اثْنَيْ عَشَرَ خَلِيفَةً،....».
«... لَا يَزَالُ هذا الْأَمْرُ عَزِيزًا إلى اثنى عَشَرَ خَلِيفَةً... ».
 صحيح مسلم، ج3 ص1452- 1453،‌ ح1821، 1822، 1823.
[2]. مسند أحمد بن حنبل، پیشین، ج1، ص398،‌ ح3781؛/ و المعجم الكبير، تحقيق: حمدی بن عبدالمجيد السلفی، موصل، مكتبة الزهراء، ج10، ص157؛/ و المستدرك علی الصحيحين، پیشین، ج4، ص546؛/ و تاريخ مدينة دمشق، تحقيق: محب‌الدين أبی سعيد عمر بن غرامة العمری، بیروت، دار الفكر، ج16،‌ ص286؛/ و تاريخ الخلفاء، تحقيق: محمد محی الدين عبد الحميد، مصر، مطبعة السعادة، ج1، ص10؛/ و الصواعق المحرقة علی أهل الرفض والضلال والزندقة، ج1، ص54 .
[3]. مسند أبی يعلی، تحقيق: حسين سليم أسد، دمشق، دار المأمون للتراث، ج1، ص79؛/ و المعجم الكبير، ج2، ص196، ح1794 و ص256، ح2073؛/ و مجمع الزوائد ومنبع الفوائد، قاهره، دار الريان للتراث - بیروت، دارالكتاب العربی، ج5، ص191؛/ و جامع الاحاديث (الجامع الصغير و زوائده والجامع الكبير)، ج9، ص343، طبق برنامه الجامع الكبير.
[4]. صحيح البخاري، تحقيق د. مصطفی ديب البغا، بیروت، دار ابن كثير، اليمامة، ج6، ص2640، ح6796؛/ و مسند أحمد بن حنبل، پیشین، ج5، ص90، 92، 95، 97، 107، روايات به ترتيب صفحه، 20868، 2091، 20934، 20960، 21077؛/ و الجامع الصحيح سنن الترمذی، تحقيق: أحمد محمد شاكر وآخرون، بیروت، دار إحياء التراث العربی، ج4، ص501.
[5]. كشف المشكل من حديث الصحيحين، ابن جوزی، تحقيق: علی حسين البواب، ریاض، دار الوطن، ، ج1، ص449.
[6]. تفسير القرآن العظيم، ابن كثير الدمشقی، بیروت، دار الفكر، 1401هـ، ج2، ص33.
[7]. مبلغ الأرب فی فخر العرب، تحقيق: يسری عبد الغنی عبد الله، بیروت، دار الكتب العلمية، ج1، ص38.
[8]. الحاوی للفتاوی فی الفقه وعلوم التفسير والحديث والاصول والنحو والاعراب وسائر الفنون، جلال‌الدین سیوطی، تحقيق: عبد اللطيف حسن عبد الرحمن، بیروت، دار الكتب العلمية، ج2، ص80 و 81.
* برای مطالعه بیشتر به این مقاله مراجعه کنید.

نظرات

Plain text

  • تگ‌های HTML مجاز:
  • آدرس صفحات وب و آدرس‌های پست الکترونیکی بصورت خودکار به پیوند تبدیل می‌شوند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
3 + 12 =
*****