حسادت؛ عامل سقوط

11:42 - 1391/12/04
حسادت يكي از ريشه هاي دين گريزي است و مي توان آن را از شعبه هاي دنيادوستي به شمار آورد، تا جايي كه امام صادق علیه السلام آن را ريشۀ كفر دانسته است.
آیه

حسادت يكي از ريشه هاي دين گريزي است و مي توان آن را از شعبه هاي دنيادوستي به شمار آورد، تا جايي كه امام صادق علیه السلام آن را ريشۀ كفر دانسته و فرموده است: «وَ اِيَّاكُمْ اَنْ يَحْسُدَ بَعْضُكُمْ بَعْضاً فَاِنَّ الْكُفْرَ اَصْلُهُ الْحَسَد؛ مبادا برخي از شما نسبت به ديگري حسودي كند؛ زيرا ريشۀ كفر حسادت است.» (1)

قبل از بعثت پيامبر اسلام صلی الله علیه وآله، يهود، در انتظار ظهور پيامبري بود كه آنها سيادت اجتماعي آيندۀ خود را در سايۀ وي مطرح کنند؛ از اينرو به كفار مي گفتند كه در آيندۀ نزديك ما با قبول پيامبري خاتم بر شما پيروز خواهيم شد؛ ولي همين كه پيامبر صلی الله علیه وآله مبعوث شد، از پذيرش دعوت آن حضرت امتناع كردند و به بهانه جويي پرداختند؛

چنانچه قرآن كريم در اين زمينه می فرمايد: «وَ لَمَّا جَاءَهُمْ كِتَابٌ مِّنْ عِندِ اللَّهِ مُصَدِّقٌ لِّمَا مَعَهُمْ وَ كاَنُواْ مِن قَبْلُ يَسْتَفْتِحُونَ عَلىَ الَّذِينَ كَفَرُواْ فَلَمَّا جَاءَهُم مَّا عَرَفُواْ كَفَرُواْ بِهِ فَلَعْنَةُ اللَّهِ عَلىَ الْكَفِرِين»؛(2)« و هنگامى كه از طرف خداوند، كتابى براى آنها آمد كه موافق نشانه هايى بود كه با خود داشتند، و پيش از اين، به خود نويد پيروزى بر كافران مى دادند [كه با كمك آن، بر دشمنان پيروز گردند. با اين همه،] هنگامى كه [اين كتاب، و] پيامبرى را كه از قبل شناخته بودند نزد آنها آمد، به او كافر شدند. لعنت خدا بر كافران باد!»

در اين آيه صحنه ای ديگر از لجاجتها و هواپرستيهاي يهود را مطرح مي كند كه آنها بر اساس بشارتهاي تورات، منتظر ظهور پيامبر بودند و حتّي به همديگر نويد پيروزي مي دادند و يكي از دلايل اقامت آنها در مدينه اين بود كه آنها مي دانستند آن شهر، محلّ هجرت پيامبر است و به همين سبب از پيش در آنجا سكنا گزيده بودند؛ ولي بعد از ظهور پيامبر اسلام صلی الله علیه وآله ، با آنكه نشانه هاي وي را موافق با آنچه در تورات بود يافتند، كفر ورزيدند. (3)

و در آيۀ بعدي، علت كفر يهود را اين گونه بيان مي كند: «بِئْسَمَا اشْترََوْاْ بِهِ أَنفُسَهُمْ أَن يَكْفُرُواْ بِمَا أَنزَلَ اللَّهُ بَغْيًا أَن يُنزَّلَ اللَّهُ مِن فَضْلِهِ عَلىَ مَن يَشَاءُ مِنْ عِبَادِهِ فَبَاءُو بِغَضَبٍ عَلىَ غَضَبٍ وَ لِلْكَافِرِينَ عَذَابٌ مُّهِين» ؛(4)« ولى آنها در مقابل بهاى بدى، خود را فروختند كه به ناروا، به آياتى كه خدا فرستاده بود، كافر شدند. و معترض بودند، چرا خداوند به فضل خويش، بر هر كس از بندگانش بخواهد، آيات خود را نازل مى كند؟! از اين رو به خشمى بعد از خشمى [از سوى خدا] گرفتار شدند. و براى كافران مجازاتى خواركننده است.»
در اين زمينه گزارشهايي نيز وجود دارد كه ما به دو نمونه اشاره مي كنيم:

الف. وقتي بحيرا، راهب مسيحي، رسول خدا صلی الله علیه وآله را در كودكي شناخت، ابوطالب را از ادامۀ سفر به شام منع كرد و گفت: او را از يهود برحذر دار! چون او عرب است و يهود مي خواهد پيامبر موعود از بني اسرائيل باشد و به او حسادت مي كند. (5)حسادت؛ عامل سقوط

ب. مورخان و مفسران به نقل از ابن عباس آورده اند كه يهود، پيش از اسلام به اوس و خزرج مي گفتند: به واسطه ی پيامبر خاتم يا موعود بر شما غلبه خواهيم كرد؛ اما پس از مبعوث شدن آن حضرت، سخن خود را انكار كردند. «معاذ بن جبل» و «بشر بن براء» به آنان گفتند: تقوا پيشه كنيد و اسلام آوريد! چون خود شما در زماني كه ما مشرك بوديم، محمد صلی الله علیه وآله را براي ما وصف مي كرديد و مي گفتيد كه مبعوث خواهد شد و به واسطه ی او بر ما پيروز خواهيد شد. «سلام بن مشكم» يهودي گفت: كسي كه از او سخن مي گفتيم، محمد صلی الله علیه وآله نيست و چيزي كه براي ما شناخته شده باشد، نياورده است. در اينجا آيه ی 89 سوره ی بقره نازل شد. (6)

پی نوشت:

(1) علامه مجلسى، بحار الأنوار، مؤسسة الوفاء، بيروت - لبنان، 1404 هـ . ق، ج 78، ص 217.
(2) بقره /89.
(3) تفسير نور، قرائتى محسن، مركز فرهنگى درسهايى از قرآن، تهران، چاپ يازدهم، 1383، ج 1، ص345. به نقل از تفسير نور الثقلين.
(4) بقره /90 .
(5) الطبقات الكبرى، محمد بن سعد بن منيع أبو عبدالله البصري الزهري، دار صادر، بيروت، ج1، ص123.
(6) سيرة ابن هشام، ج1، ص547؛ التبيان، ج1، ص365؛ درالمنثور، ج1، ص 196. به نقل از پيامبر و يهود حجاز، ص 99.

نویسنده:سید صمد موسوی  ماهنامه اطلاع رسانی، پژوهشی، آموزشی مبلغان شماره 119

منبع: سایت ذی طوی

کلمات کلیدی: 

Plain text

  • تگ‌های HTML مجاز:
  • آدرس صفحات وب و آدرس‌های پست الکترونیکی بصورت خودکار به پیوند تبدیل می‌شوند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
6 + 0 =
*****