سیره امام در ارتباط با نامحرم

13:01 - 1395/03/14

چکیده: أمیرالمؤمنین علی (علیه ‌السلام): اختلاط و گفتگو مردان با زنان نامحرم سبب نزول بلا و بدبختی خواهد شد، و دل‌ها را منحرف می‌سازد.

ارتباط با نامحرم در سیره امام

از جمله مسائلی که موجب می شود انسان بتواند مسیر بندگی را به خوبی طی کند و در صراط الهی قرار بگیرد، رعایت و تقید به آداب شرعیه است که در اصطلاح از آن به انجام واجبات و ترک محرمات یاد می شود و این دو امر مرکبی برای سلوک هر رونده ای به حساب می آیند.
یکی از آداب شرعی که در نگاه عرف امروز ما جایگاه خود را از دست داده و بصورت واژگونه جلوه می کند؛ برخورد با نامحرم است که جزء افراد متدین و مقید، عموم جامعه نسبت به این مهم توجه چندانی ندارد. اما باید توجه کامل داشت که بی توجهی عرفی موجب نمی شود تا چنین عمل مهمی در نگاه شارع هم کم اهمیت باشد.
نکته ی دیگر آنکه همانگونه که مقام معظم رهبری از امام خمینی (رحمه الله علیه) به عنوان شاخص یاد کردند، زندگی آن بزرگوار سراسر دارای نکات اخلاقی و تربیتی می باشد که به حق می توان ایشان را به عنوان شاخص و الگو در زندگی برای خود برگزید. 
ما در اینجا چند نمونه از مواضع مرحوم امام خمینی (رضوان الله تعالی علیه) را پیرامون ارتباط و برخورد با نامحرم بیان می کنیم تا با مشخص شدن اهمیت موضوع، تلنگری باشد برای همه کسانی که با تساهل به احکام اسلام می نگرند و متوجه باشند که دستورات شرعی خطوط قرمز الهی هستند که عواقب گذر از آن دامنگیر خود شخص خواهد شد.
به قول مولای رومی: کژ روی جف القلم کژ آیدت... راستی آری سعادت زایدت.[1]

اگر نامحرم باشند نمی توانند باهم صحبت کنند

یک بار درباره سریال پاییز صحرا می فرمودند: «ممکن است در تولید سریال خلاف شرع واقع شده باشد ولی پخش سریال خلاف شرع نبوده است». خدمت ایشان عرض کردم نمی دانم منظورتان کجای سریال است.
فرمودند: «آن قسمتی که زنی با مردی در اتاق صحبت می کردند اگر در این صحنه زن و مرد از محارم همدیگر نباشند نمی توانند اینطور بنشینند و حرف بزنند. این خلاف شرع است ولی پخش سریال که عکس و تصویر است اشکالی ندارد و خلاف شرع نیست».[2]

واجب نیست سلام کنید

امام در مقابل ارتباط ما با نامحرم خیلی سختگیرند. الان پسرهای من و حاج احمد آقا پانزده- شانزده ساله اند، ما یک روز اگر منزل آقا برای ناهار دعوت بشویم، پسرها حق آمدن ندارند یا اگر هم بیایند؛ مثلا ما خانه خانم می نشینیم و سفره می اندازیم و آنها منزل احمد آقا. آنهم برای اینکه پسرها و دخترهای اهل فامیل خانه باهم غذا نخورند، نه فقط سر سفره، بلکه حتی سلام هم به هم نکنند، چون واجب نیست.
من خودم پانزده ساله بودم که آقای اشراقی با خواهرم ازدواج کرد و تازه داماد ما شده بودند. یک روز ما دعوت داشتیم منزل ایشان، همین جور که من و آقا باهم وارد شدیم، دیدم آقای اشراقی دارند می آیند استقبال در یک باغچه ای بود که ما داشتیم جلو می رفتیم. من به آقا گفتم: سلام بکنم؟
امام در جواب گفتند: «واجب نیست».
من هم رویم نشد که سلام نکنم. زدم و از تو باغچه رد شدم که با آقای اشراقی روبرو نشوم.[3]

تفاوتی با خواهرتان ندارید

از مسائلی که امام بیشتر به آن توجه داشتند، محدود بودن ارتباط بین زن و مردبود. یادم هست ده سال بیشتر نداشتم و با برادرها و پسرخاله هایم قایم موشک بازی می کردیم، حجاب هم داشتم، اما یک روز امام مرا صدا زدند و گفتند: «شما هیچ تفاوتی با خواهرتان ندارید، مگر او با پسرها بازی می کند که شما بازی می کنید؟».[4]

کسی اینجا هست

امام صحبت بی مورد زن ها با نامحرم را ضرورت نمی دیدند. مثلا در خانه خودشان وقتی که یکی از نوه های پسرشان مکلف می شد ما دیگر با آنها در یک اتاق نمی نشستیم. البته جالب اینجاست که وقتی ما نزدشان بودیم نمی گفتند که ما از نزدشان بیرون برویم بلکه به او می گفتند بیرون برود.
یا اگر من پهلوی ایشان بودم و نوه مکلف شده شان که مثل پسر خودم بود می خواست وارد اتاق شود به او می گفتند کسی اینجا هست.[5]

اگر دستمان بیرون می آمد

امام شدیدا از کسی که خلاف شرع انجام می داد ناراحت می شدند و خیلی حالشان بر انگیخته می شد؛ یعنی اگر یک وقت سر سفره دست ما از حد مجاز از آستین بیرون می آمد تذکر می دادند.[6]

صورتشان را بر می گرداندند

در ملاقات های حضوری که با امام داشتم شاهد بودم که وقتی جمعی از خانم ها برای دست بوسی خدمت امام می رسیدند، به محض اینکه آنها قصد بوسیدن دست مبارکشان را داشتند فورا گوشه شمدی را که به هنگام نشستن روی زانویشان می انداختند بر روی پشت دست چپشان می کشیدند تا خانم ها دست ایشان را نبوسند و همزمان پاسخ به سلام آنها، صورتشان را که همیشه با تبسم به طرف ملاقات کنندگان بود مقداری به سمت راست می چرخاندند.[7]
اینها گوشه ای از مواجهه امام با ارتباط با نامحرم بود و صرفا بیان خاطرات از ایشان نبود، بلکه اینگونه رفتار برای همه ی کسانی خود را پیرو راه ایشان می دانند الگو و سرمشق عملی ست. 

- - - - - - - - - - - -
پی نوشت:
[1]. سایت گنجور.
[2]. محمد هاشمی. مدیر عامل و قت سازمان صدا و سیمای جمهوری اسلامی. مجله سروش، ش 510، 1 اردیبهشت 1369.
[3]. زهرا مصطفوی. پابه پای آفتاب. گفته ها و ناگفته ها از زندگی امام خمینی (س). امیررضا ستوده ج 1، ص 180.
[4]. عاطفه اشراقی. برداشت هایی از سیره امام خمینی. غلامعلی رجایی. ج 2، ص 382.
[5]. فاطمه طباطبایی.  پابه پای آفتاب. گفته ها و ناگفته ها از زندگی امام خمینی (س). امیررضا ستوده ج 1، ص 176.
[6]. فاطمه طباطبایی. ویژه نامه روزنامه اطلاعات 69/3/14.
[7]. غلامعلی رجایی. برداشت هایی از سیره امام خمینی. غلامعلی رجایی. ج 2، ص 385.

Plain text

  • تگ‌های HTML مجاز:
  • آدرس صفحات وب و آدرس‌های پست الکترونیکی بصورت خودکار به پیوند تبدیل می‌شوند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
1 + 2 =
*****