اندیشه تکفیر نزد سلف صالح

10:00 - 1395/03/12

چکیده:در دوران معاصر، جریانی در جهان اسلام، رشد پیدا کرده است، که تلاش دارد، مسلمان‌های دیگر را که با اعتقادات آنها  به مخالف برخواسته‌اند، کافر معرفی کند، و به این وسیله، مال و جان آنها را غنیمت ببرد، در این میان اسلام با آیات و روایات متعددی این اندیشه را رد کرده است. و در میان مسلمان نیز از صدر اسلام تا کنون علماء و اندیشمندان فریقین این دیدگاه را مورد ارزیابی و بررسی قرار داده‌اند، که در ادامه به گوشه‌ای از آنها اشاره می‌کنیم.

تکفیر, از دیدگاه سلف صالح

در دوران معاصر، جریانی در جهان اسلام، رشد پیدا کرده که تلاش دارد، مسلمان‌های دیگر که با اعتقادات آن‌ها مخالفند را کافر معرفی کند و به این وسیله، مال و جان آن‌ها را به یغما ببرد، این اعتقاد از زمان ظهور «محمدبن‌عبد‌الوهاب» به صورت یک جریان اجتماعی در آمد، که تا زمان کنونی نیز آثار مخربش بر جهان اسلام آشکار است. رفتار او به گونه‌ای بود که به سادگی مخالفانش را به کفر و شرک متهم می‌کرد و جواز قتل آن‌ها را صادر می‌کرد.
به عنوان نمونه نقل شده که او از صلوات فرستادن بر پیامبر منع می‌کرد و از شنیدن آن ناراحت می‌شد. در شب‌های جمعه نیز از فرستادن صلوات جلو گیری می‌کرد ــ حال آن‌که در احادیث آمد: صلوات فرستادن در شب های جمعه خیلی فضیلت دارد ــ و نیز از بلند صلوات گفتن در بالای مناره‌ها جلوگیری می‌کرد و اگر کسی چنین می‌کرد او را به سختی عقاب می‌کرد، حتی او موذن نابینایی را به این جهت، به قتل رساند. این موذن شخص صالح و دارای صدای خوبی بود، اما محمد بن عبدالوهاب او را از صلوات گفتن بر پیامبر(صلی‌الله‌علیه‌وآله) در مناره منع کرد، ولی او گوش نداد و باز تکرار کرد. پس دستور قتل او را داد و او را کشتند. سپس گفت: گناه زن زناکار کمتر از کسی است که در مناره صلوات می فرستد».[1]

اندیشه تکفیر در آیات و روایات متعددی مورد رد قرار گرفته است و در میان مسلمان نیز از صدر اسلام تاکنون، علما و اندیشمندان فریقین این دیدگاه را مورد ارزیابی قرار داده‌اند، که در ادامه به گوشه‌ای از آن‌ها اشاره می‌کنیم.

به عنوان مثال هیثمی در کتاب خویش، مجمع‎‎الزوائد مطلبی را به این مضون نقل می‌کند که شخصی از جابر سوال کرد: آیا شما فردی که رو به قبله نماز می‌خواند را مشرک می‌خوانید؟
جابر گفت: پناه بر خدا.
او از این مطلب تعجب کرد. دوباره پرسید: آیا شما یکی از اهل قبله را کافر می‌نامید؟
گفت هرگز.[2]
و یا در نقل دیگری «یزید رقاشی» می‌گوید: به «انس بن مالک» گفتم: «ای ابوحمزه! برخی از مردم بر ما گواهی کفر و شرک می‌دهند؟ وی در جواب گفت: آنان بدترین مردم هستند».[3]

عالم بزرگی دیگر که جای دارد نظرش مورد توجه قرار گیرد «طحاوی» است وی که نزد اهل تسنن دارای مقام و مرتبه  بالایی است، به گونه‌ای که کتاب عقیدتی وی را «بیان عقیده اهل السنه و الجماعه» نامیده‌اند، طحاوی در این کتاب، اندیشه تکفیر را این‌گونه مورد ارزیابی قرار می‌دهد و می‌گوید: «آنان که اهل قبله هستند، ما بر ضدشان شهادت به کفر و شرک و نفاق نمی‌دهیم ...و اعتقادات قلبی آنان با خدای متعال است، زیرا ما مأمور به حکم ظاهریم و از گمان و پیروی غیر علم نهی شده‌ایم».[4]

شاید این سوال به ذهن بیاید، کسانی از سوی وهابیت کافر معرفی می‌شوند، که داراری اعتقادات باطلی هستند، و این اعتقادات، سبب شده است که از سوی علمای وهابی تکفیر شوند. در پاسخ به این سوال به گوشه‌ای از سخنان «ابن حزم آندلسی» اشاره می‌کنیم که وی از قول شافعی و ابوحنیفه و ...نقل می‌کند که شخصی که در اعتقاد اشتباه کرده است، مأجور است، وی در این‌باره می‌گوید: «طایفه‌ای معتقد هستند که نباید مسلمان را تکفیر و تفسیق نمود، اگر اعتقاد یا فتوای خاصی دارد، و این‌که هر کس در مسأله‌ای اجتهاد کرده و به این نتیجه رسیده که آن، حق است، او به هر حال مأجور است اگر به واقع برسد دو اجر دارد و گرنه دارای یک اجر است و این، قول ابن ابی‌لیلی و ابوحنفیه و شافعی و سفیان ثوری  و داود بن علی و هر کسی از صحابه است که قول او را در این مسأله شناخته‌ایم، و در آن اختلافی از آن‌ها نمی‌بینیم».ُ[5]

در این‌جا به گوشه‌ای از نظر صحابه و علمای اهل سنت در مورد اندیشه تکفیر اشاره شد، حال این سوال مطرح است که چرا وهابیت و هم‌اندیشان‌ ایشان که مدعی طرف‌داری از گذشتگان صالح هستند، مخالفان خویش را کافر و مشرک معرفی می‌کنند؟ آیا این به معنای نادیده گرفتن مبانی خویش ــ که تبعیت از صحابه است ــ نیست!؟

__________________________________________

پی‌نوشت
[1].الدرر السنیه فی رد علی الوهابیه، ج1، ص41؛ روضه محتاجین لمعرفت قواعد الدین رضوان بن عدل شافعی مصری،ص3840؛ التوسل بالنبی و جهله الوهابیه، ص105.
[2]. مجمع‌الزاوئد، ج1،ص107.
[3]. همان.
[4]. العقید الطحاویه،ص427.
[5]. الفصل فی ملل و الاهواء والنحل،ج3،ص247.

Plain text

  • تگ‌های HTML مجاز:
  • آدرس صفحات وب و آدرس‌های پست الکترونیکی بصورت خودکار به پیوند تبدیل می‌شوند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
6 + 14 =
*****