تناقض آشکار مدعی یمانی

15:39 - 1395/03/11

چکیده: احمد الحسن در یکی از مشهورترین بیانیه‌های خود به اسم «قصۀ اللقاء» دلیل این‌که وی مدعی امامت و یمانیت گشته است را خوابی می‌داند که در آن امام زمان (علیه‌السلام) را دیده است. وی در آن خواب از امام زمان (علیه‌السلام) دستور می‌گیرد که با وی دیدار کند و در اثر آن خواب برخواسته و مشغول به زیارت مقابر ائمه معصومین (علیهم‌السلام) در عراق می‌گردد که در اثنای آن زیارات امام زمان را نیز مشاهده می‌کند و در اثر این مشاهده و با دستور گرفتن از وی نصرت حق را آغاز کرده و در بین طلبه‌های حوزه علمیه دعوت به بیعت خود می‌کند.

احمد الحسن در یکی از مشهورترین بیانیه‌های خود به اسم «قصۀ اللقاء» دلیل این‌که وی مدعی امامت و یمانیت گشته است را خوابی می‌داند که در آن امام زمان (علیه‌السلام) را دیده است. وی در آن خواب از امام زمان (علیه‌السلام) دستور می‌گیرد که با وی دیدار کند و در اثر آن خواب برخواسته و مشغول به زیارت مقابر ائمه معصومین (علیهم‌السلام) در عراق می‌گردد که در اثنای آن زیارات امام زمان را نیز مشاهده می‌کند و در اثر این مشاهده و با دستور گرفتن از وی نصرت حق را آغاز کرده و در بین طلبه‌های حوزه علمیه دعوت به بیعت خود می‌کند.
سؤالی از انصار احمد الکاطع که باید پرسیده شود این است که: شخص حائز مقام امامت چه زمانی به امامت و ولایت و مقام خود واقف می‌گردد؟ با توجه به سخنان خود احمد و انصار احمد دیده می‌شود که احمد الکاطع در دوره میان‌سالی خویش در اثر یک رویاء فهمیده است حائز مقامات الهی است.
اما آن‌چه که از روایات اهل بیت (علیهم‌السلام) برداشت می‌شود این است که صاحب مقام امامت از بدایت عمر خود و از همان دوران طفولیت واقف و عارف بمقام خویش است: «قال طریف عن نضر الخادم: دخل على الإمام وهو فی المهد فقال : أنا خاتم الأوصیاء ، وبی یدفع الله البلاء عن أهلی وشیعتی.[1]علان روایت می‌کند از ظریف (در برخی نسخ دیگر طریف) از نضر خادم این‌چنین می‌گفت: وارد بر حضور مبارك صاحب‌الزمان (علیه‌السلام) گشتم درحالی‌که درون یک قنداقه بود. پس امام زمان فرمود: من ختم کننده اوصیاء هستم و به واسطه من خداوند بلاء را از اهل من و شیعیان من دور می‌سازد.»
به سند معتبر در تفسیر قمی و سایر تفاسیر موجود است که امام صادق (علیه‌السلام) می‌فرماید: «علی بن ابراهیم، قال: حدثنی أبی، عن ابن أبی عمیر، عن ابن مسکان، عن أبی عبدالله (علیه‌السلام) قال: إذا خلق الله الامام فی بطن أمه یکتب علی عضده الایمن «وَتَمَّتْ كَلِمَتُ رَبِّكَ صِدْقًا وَعَدْلاً لاَّ مُبَدِّلِ لِكَلِمَاتِهِ وَهُوَ السَّمِيعُ الْعَلِيمُ. [انعام/115]». [2] زمانی که خداوند امامی را خلق می‌کند در همان حال که وی در شکم مادرش است این آیه را بر بازوی راستش می‌نویسد. «و سخن پروردگارت (دعوت او به توحيد، و آخرين كتاب و شريعت) از نظر راستى (در محتوى) و عدل (در مراحل تشريع) كامل شد، هرگز سخنان ( كتاب و شريعت) او را تبديل كننده‏اى نخواهد بود، و اوست كه شنوا و داناست».
در اصول کافی و نیز بصائر الدرجات و کتب دیگر نقل از امام صادق (علیه‌السلام) است که وقتی یکی از ائمه (علیهم‌السلام) بدنیا آیند از طرف خداوند این‌چنین بر وی ندا می‌شود: «یا فلان بن فلان أثبت فإنک صفوتی من خلقی وعیبۀ علمی ولک و لمن تولاك أوجبت رحمتی.» «ای فلان پسر فلانی ثابت قدم باش؛ زیرا تو برگزیده من هستی و صاحب علم منی و رحمت من برای تو و محبین تو واجب است.» پس آن امام در جواب آن منادی این‌چنین می‌گوید: «شَهِدَ اللّهُ أَنَّهُ لاَ إِلَـهَ إِلاَّ هُوَ وَالْمَلاَئِكَةُ وَأُوْلُواْ الْعِلْمِ قَآئِمَاً بِالْقِسْطِ لاَ إِلَـهَ إِلاَّ هُوَ الْعَزِيزُ الْحَكِيمُ.[آل‌عمران/18] خداوند شاهد است که معبودی جز وی نیست و نیز ملائکه و صاحبان علم؛ خدایی که میزان و قسط را برپا کرده است و او عزیز و صاحب حکمت است.»
امام صادق (علیه‌السلام) می‌فرماید: «قال فإذا قال ذلک أعطاه اللَّه العلم الأول والعلم الآخر واستحق زیارة الروح فی لیلۀ القدر.» [3]«پس وقتی آن امام تازه بدنیا آمده این‌چنین گفت، خداوند علم اول و آخر را به‌وی اعطا می‌کند و وی را مستحق زیارت روح در هر شب قدر می کند.»
امام معصوم می‌فرماید در همان بدو تولد امامی از ائمه، وی هم‌کلام منادی الهی گشته و از امامت و علم لدنی و مقام عظیم خود باخبر می‌گردد آن‌هم بصورت حضوری و درکی؛ حال آن‌که احمد بصری ادعا دارد در سن میان سالی در خواب امام زمان را دیده است و متوجه این جریانات گردیده است! آیا این تناقضی آشکار نیست؟[4] پی‌نوشت:
[1]. الصراط المستقیم، علی‌بن یونس العاملی البیاضی، المکتبة المرتضویه لاحیاء الآثار الجعفریه، ج2، ص 210.
[2]. تفسیر قمی، علی‌بن ابراهیم القمی، مؤسسۀ دارالکتاب للطباعۀ و النشر، قم، ج1، ص 215.
[3]. بصائرالدرجات، محمد الصفار، نشر مکتبه آیت الله مرعشی، قم، 1، ص 223 و224.
[4]. برای خواندن مطلب کلیک شود. (link is external)
برای اطلاع بیشتر مراجعه کنید به: ردیه‌ای قاطع بر احمد‌بن‌اسماعیل الکاطع، اکبر بیرامی، ص 20

کلمات کلیدی: 

نظرات

Plain text

  • تگ‌های HTML مجاز:
  • آدرس صفحات وب و آدرس‌های پست الکترونیکی بصورت خودکار به پیوند تبدیل می‌شوند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
18 + 1 =
*****