ملاقات با امام عصر، در دوران غیبت کبری

13:01 - 1395/03/12

چکیده: از جمله شبهاتی که پیروان وهابیت به شیعه وارد می‌کنند این شبهه می‌باشد که شیعیان معتقدند در دوران غیبت کبری می‌توان امام زمان را ملاقات کرد، آیا می‌توان امام زمان (علیه السّلام) را در دروان غیبت ملاقات کرد؟!

از جمله شبهاتی که پیروان وهابیت به شیعه وارد می‌کنند این شبهه می‌باشد که شیعیان معتقدند در دوران غیبت کبری می‌توان امام زمان را ملاقات کرد، آیا می‌توان امام زمان (علیه السّلام) را در دروان غیبت ملاقات کرد؟!

بررسی اشکال‌ها؛ کسانی که مخالف امکان دیدار با آن حضرت در زمان غیبت هستند، دلایلی را بیان کرده‌اند که در ادامه به بررسی آن‌ها می‌پردازیم:

1. توقیع علی بن محمد سمری؛ امام عصر (علیه السّلام) برای آخرین نایب خاص خود در زمان غیبت صغری، چنین توقیعی صادر فرمودند: «بسم الله الرحمن الرحیم. یا علی بن محمد بن السمری، اعظم الله اجر اخوانک فیک فانک میت ما بینک و بین سته ایام فاجمع امرک و لاتوص احد یقوم مقامک بعد وفاتک فقد وقعت الغیببه الثانیه (التامه) فلا ظهور الا بعد اذن الله عزوجل و ذلک بعد طول الامد و قسوه القلوب و امتلاء الارض جوراء و سیأتی شیعتی من یدعی المشاهده الا فمن ادعی المشاهده قبل خروج السفیانی و الصیحه فهو کاذب مفتر، و لا حول و لا قوه الا بالله العلی العظیم[1] بسم الله الرحمن الرحیم. ای علی بن محمد سمری؛ خدا عظیم گرداند اجر برادران تو را در مصیبت تو. تو تا شش روز دیگر از دنیا مفارقت خواهی کرد. پس امور خود را جمع کن و وصی و قائم مقام از برای خود قرار مده که غیبت تامه واقع شده و بعد از این ظاهر نمی‌شویم از برای احدی، مگر بعد از اذن حق تعالی؛ و این ظاهر شدن پس از آن خواهد بود که مدت غیبت بسیار به طول انجامد و دل‌ها سنگین شود و زمین مملو از ستم و جور شود، و بعد از این، شیعیان با مدعیان رؤیت رو به رو خواهند شد؛ پس هر که دعوی مشاهده کند پیش از خروج سفیانی و صدای آسمانی، دروغگو و مفتری است. لا قوة الا بالله العلی العظیم». برای بررسی ادله مخالفان رؤیت، فرازهایی از این توقیع را که محل اشکال واقع شده، به صورت جداگانه مورد بحث قرار می‌دهیم.

- «فاجمع امرک و لا توص احد یقوم مقامک بعد وفاتک»؛ این فراز، خبر از اتمام سفارت و نیابت خاص می‌دهد و میان عالمان شیعه، اجماعی و بدون تردید است که بعد از وفات علی بن محمد سمری این ارتباط قطع شده، و هر کس ادعای ارتباط کند، کذاب است.

- «فقد وقعت الغیببه الثانیه (التامه) فلا ظهور الا بعد اذن الله عزوجل و ذلک بعد طول الامد و قسوه القلوب و امتلاء الارض جورا»؛ اشکال کنندگان بر ملاقات، بر اساس این فراز چند اشکال کرده‌اند. از جمله عبارت «التامه» نشان دهندۀ غیبت کامل است و تام بودن غیبت با عدم دیدار محقق می‌شود. پاسخ: تامه بودن غیبت با نبود سفیر است، نه دیدار.
همچنین عبارت « فلا ظهور» یعنی آن حضرت بر کسی ظاهر نمی‌شود. پس دیدار امکان ندارد. پاسخ: ظهور در این‌جا به معنای لغوی نیست؛ بلکه معنای اصطلاحی آن یعنی قیام امام زمان (علیه السّلام) منظور است. چون در ادامه به نشانه‌های ظهور اشاره شده است.

- «و سیأتی شیعتی من یدعی المشاهده الا فمن ادعی المشاهده قبل خروج السفیانی و الصیحه فهو کاذب مفتر»؛ اشکال کنندگان گفته‌اند: مشاهده به معنای دیدار است و امام (علیه السّلام) می‌فرماید مدعی دیدار، دروغ‌گو و افترازننده است. پاسخ اول: مشاهده به معنای دیداری است که همراه با ادعای نیابت باشد؛ چون توقیع، خطاب به نائب صادر شده است. (نظر اکثر دانشمندان) پاسخ دوم: مشاهده به معنای حضور امام است؛ یعنی هر کس ادعای ظهور و حضور امام را کرد، دروغگو است. به نظر می‌رسد این احتمال قوی‌تر باشد؛ زیرا: ـ مشاهده از واژه «شهد» و در لغت به معنای «حضور» است؛ شهود نیز در مقابل غیب استعمال می‌شود. (عالم الغیب و الشهادة). و مشاهده در اصطلاح روایات نیز در مقابل غیبت به کار رفته است. و عبارت «قبل خروج السفیانی و الصیحه» نشان می‌دهد که منظور، قیام و حضور امام است. و اصطلاحی بودن معنای ظهور دلالت می‌کند که منظور از ادعای مشاهده، ادعایی در مقابل غیبت است و آن چیزی جز ادعای حضور امام نیست. پاسخ سوم: منظور از مشاهده، شناخت امام در حال دیدار است. پاسخ چهارم: منظور از مشاهده، دیدار اختیاری امام است. مخالفان وقوع دیدار، با استفاده از این توقیع، هرگونه دیداری را نفی کرده‌اند؛ اما باید دانست که این توقیع با دیدار افراد نادری با امام، منافات ندارد. زیرا اگر در اثر قرینه‌ای (مثلا کرامتی) نسبت به وقوع دیدار یقین حاصل شد، توقیع نمی‌تواند با آن مقابله کند؛ زیرا توقیع ظن‌آور است. برخی از کسانی که دیدارها را نقل کرده‌اند دارای شخصیتی بسیار بزرگ و قابل اعتماد هستند و مقام آن‌ها کمتر از راویان احادیث نیست. بنابراین می‌توان با گفته آن‌ها یقین حاصل کرد.

2. مخالفت دیدار با فلسفه غیبت؛ اشکال کنندگان گفته‌اند که در روایات بسیاری از ائمه (علیهم السّلام) وارد شده است که در اثر طولانی شدن غیبت امام عصر (علیه السّلام) گروهی از مردم، منکر وجود مبارک حضرت می‌شوند و از عقیده خود باز می‌گردند. این، خود دلیلی است بر عدم امکان ارتباط با حضرت در عصر غیبت؛ زیرا اگر چنین ارتباطی ممکن بود، معنی نداشت که مردم در این آزمایش ناموفق باشند و ایمان و اعتقاد خویش را از دست بدهند.

پاسخ: امتحان در عصر غیبت، حقیقی ثابت است؛ امام ملاقات افراد نادری با حضرت، با آن در تضاد نیست؛ مگر آن‌که امکان رؤیت، فراگیر و همگانی باشد و همه یا اکثریت جامعه، بتوانند امام را مدام ملاقات کنند. در حالی که ما چنین ادعایی نداریم و در عین اعتقاد به امکان دیدار، آن را اتفاقی نادر و استثنائی می‌دانیم.

3. منافات با تقسیم غیبت به صغری و کبری؛ مخالفان امکان رؤیت گفته‌اند که فرق غیبت صغری و کبری در امکان یا عدم امکان رؤیت امام عصر (علیه السّلام) است. پاسخ: فرق دو نوع غیبت در وجود یا عدم وجود سفارت و نیابت خاصّه است.

4. بسترسازی برای مدعیان دروغین؛ اشکال دیگری که بر امکان رؤیت وارد شده، آن است که رواج کتاب‌ها و حکایت‌هایی درباره ملاقات باعث شده که شاهد ادعاهای دروغ و عوام‌فریبی باشیم. پاسخ نقضی: ما معتقد به نبوت و مهدویت هستیم. آیا می‌شود برای مبارزه با مدعیان دروغین پیامبری و امامت، اصل این عقیده‌ها را انکار کرد؟! پاسخ حلی: راه مبارزه با مدعیان دروغین، انکار کردن و دروغ شمردن ملاقات نیست؛ بلکه تبلیغ صحیح و تبیین دقیق آن است.

5. رواج خرافات؛ اشکال شده است که نقل این داستان‌ها و حکایت‌ها باعث می‌شود که عقیده‌ای درست و صحیح، به ناصواب‌هایی آمیخته گردد و عقاید خرافی و ناصحیح و غیرمستند در میان مردم رواج یابد. پاسخ نقضی: ما معتقدیم امامان، بیماران را شفا می‌دهند و حاجتمندان را به حاجت خود می‌رسانند. آیا صحیح است که برای مبارزه با خرافات، اصل این عقیده را رد کنیم؟! پاسخ حلّی: راه صحیح برای مبارزه با خرافات نیز چنان‌که در مقابله با مدعیان دروغین گفته شد آگاهی دادن به جامعه است. خرافه‌ها و عمل‌های نابخردانه در محیط جهل و بی‌اطلاعی رشد و گسترش می‌یابد. اگر ملاک صحیح و شرعی بودن عمل‌ها را به مردم آموزش دهیم، طبیعی است که مردم به انجام هر عملی راضی نمی‌شوند.

6. بدبینی اهل اندیشه؛ گفته شده که پیامد ناگوار انتشار کتاب‌ها و مطالبی راجع به ملاقات، آن است که اهل تعقل و اندیشه به عقاید شیعی بدبین می‌شوند و زمینه انحراف‌های فکری را فراهم می‌آورند و در نتیجه، مخالفان تشیع، امکان رشد و گسترش می‌یابند. پاسخ نقضی: اگر قرار باشد هر آن‌چه موجب بدبینی اهل‌ اندیشه است حذف نماییم، باید بسیاری از عقاید مسلّم را کنار بگذاریم. برای مثال، ابن القیم جوزی دربارۀ اعتقاد به امام غائب می‌گوید: «عارا علی بنی آدم و ضحکة یسخر منهم کل عاقل[2] این که هر عاقلی آن‌ها را مسخره می‌کند، ننگی برای بشر و چیزی خنده‌دار است». حال آیا می‌توان گفت چون انتظار و غیبت موجب بدبینی شده و امکان دفاع از مذهب را سخت کرده است، باید حذف و کنار گذاشته شود؟! پاسخ حلّی: علت بدبینی افراد و معتقدین به مذاهب دیگر، اگر اغراض دنیوی نباشد، معمولا کج‌فهمی است. راه از بین بردن این بدبینی و اشکال‌ها، اثبات متقن و تبیین صحیح دیدارها با رعایت دقیق موازین پذیرش آن‌هاست.

نتیجه اینکه ملاقات با امام زمان (علیه السّلام) در دوران غیبت کبری امکان‌پذیر است و آن حضرت، با اذن پروردگار، با هر کس که لیاقت داشته باشد ملاقات می‌کند و این افراد انگشت‌شمارند.

پی‌نوشت:

[1]. کمال الدین، صدوق، دار الکتب الاسلامیة، قم، ج 2، ص 516، ح 44.
[2]. المهدی المنتظر فی ضوء الأحادیث و الآثار الصحیحة، دار ابن حزم، بیروت، ص 81.

کلمات کلیدی: 

Plain text

  • تگ‌های HTML مجاز:
  • آدرس صفحات وب و آدرس‌های پست الکترونیکی بصورت خودکار به پیوند تبدیل می‌شوند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
9 + 6 =
*****