چکیده:سوء ظن و بدگمانى آثار فردى و اجتماعى و معنوى زیانبارى به دنبال دارد، حال ممکن است این سوء ظن میان همسران ایجاد شود و در فضایی که قرار است ایجاد کننده آرامش روحی و روانی باشد، ناراحتی و اختلاف و تعارض را بوجود بیاورد و در نهایت طلاق و جدایی را در پی داشته باشد.
سوء ظن و بدگمانى آثار فردى و اجتماعى و معنوى زیانبارى به دنبال دارد و به همین دلیل در دین مقدس اسلام، به آن توجه ویژهاى شده و اهل ایمان را سخت از آن برحذر داشتهاند. بدگمانى به دیگران سرچشمه گناهان بزرگى؛ چون تجسّس از کار و حال دیگران، غیبت، تهمت، حسادت و کینهتوزى نسبت به دوستان و اهل ایمان مىگردد و لذا خداوند متعال در قرآن کریم مىفرماید: «يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اجْتَنِبُوا كَثِيرًا مِّنَ الظَّنِّ إِنَّ بَعْضَ الظَّنِّ إِثْمٌ وَلَا تَجَسَّسُوا وَلَا يَغْتَب بَّعْضُكُم بَعْضًا أَيُحِبُّ أَحَدُكُمْ أَن يَأْكُلَ لَحْمَ أَخِيهِ مَيْتًا فَكَرِهْتُمُوهُ وَاتَّقُوا اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ تَوَّابٌ رَّحِيمٌ [حجرات/12] اى كسانى كه ايمان آوردهايد از بسيارى از گمانها بپرهيزيد كه پارهاى از گمانها گناه است و جاسوسى مكنيد و بعضى از شما غيبت بعضى نكند. آيا كسى از شما دوست دارد كه گوشت برادر مردهاش را بخورد از آن كراهت داريد [پس] از خدا بترسيد كه خدا توبهپذير مهربان است.»
حال ممکن است این سوء ظن میان همسران ایجاد شود و در فضایی که قرار است ایجاد کننده آرامش روحی و روانی باشد، ناراحتی و اختلاف و تعارض را بوجود بیاورد و در نهایت طلاق و جدایی را در پی داشته باشد. نمونه ذیل که در همین رابطه است را مورد بررسی قرار میهیم.[1]
سلام
بنده پنج ماهی میشود که عقد کردهام، من و همسرم نسبت به هم خیلی علاقمند هستیم، ولی متاسفانه بنده خیلی بدبین و شکاک هستم، قبل از اینکه با نامزدم عقدکنم، این جوری بودم، ولی حالا شدیدا نسبت به نامزدم اینگونه هستم. نزدیک عروسیام هست، وقتی نامزدم سرکار میرود، باخودم میگویم نکند با تلفن با دختری حرف بزند یا نکند با گوشیاش به دختری پیام بدهد و ... او مهندس شرکت و کارش به گونهای است که بیشتر مطالعه میکند، ولی این بدبینی مرا رها نمیکند. هر وقت گوشیاش در دستش باشد؛ اگر دور از من نشسته باشد میگویم چرا دور نشستهای؟ بیا کنار من بنشین! رمزگوشیاش هم به من داده است. علاوه بر اینکه ماشین به نام من کرده، قرار است قبل از عروسی خانه بخریم و آن را هم به نام من کند و ...، ولی وحشتناک نسبت به او بدبین و شکاک هستم، او هم متوجه حسی که من دارم هست و گفته: «دست از این اخلاقت بردار، من که شب و روز کنار تو هستم وقت خیانت ندارم.» میخواهم بدبین نباشم، ولی نمیتوانم. لطفا مرا راهنمایی کنید.
پاسخ:
سلام
یکی از علتهای شک و سوء ظن خانمها به همسرشان دوست داشتن او و ترس از از دست دادن او میباشد که اگر در حد کم باشد، طبیعی است و جای نگرانی ندارد، اما اگر این شک و بدبینی در حد بالایی بود یا فراگیر شد؛ یعنی نه تنها در مورد رابطه همسرتان با شخص دیگری برایتان شک ایجاد میشود، بلکه در مورد مسایل دیگر هم بوجود میآید، مسئله مهمی است که جای بررسی بیشتری دارد. خصوصا اگر دیدید همسرتان در قبال بدبینی شما اعتمادسازی کرده است؛ (که ظاهر امر همین را نشان میدهد) اما همچنان شما بدبین هستید و یا در عین حالی که بررسی کردهاید و به این نتیجه رسیدهاید که همسرتان هیچ موردی ندارد و با این وجود، نسبت به آینده خیالاتی در سر میپرورانید و بر اساس آن نگران میشوید و دچار شک و تردید نسبت به همسرتان میشوید، باید بیشتر پیگیر برطرف کردنش باشید؛ چون زندگیتان در معرض آسیب جدی قرار میگیرد. چنانکه امام على (علیهالسلام) در مورد سوءظن میفرماید: «مراقب باش كه سوء ظن بر تو غلبه پيدا نكند، به درستى كه بدگمانى هيچ رفاقتى را بين تو و دوستت باقى نمىگذارد»[2]
برای درمان سوءظن راهکارهای زیر توصیه میشود:
الف) به مضرات بدبینی؛ از جمله سلب اعتماد و تلخ شدن زندگی و دور شدن از همسر توجه کنید.
ب) نسبت به هر گونه گمان بد بی اعتنا باشید و به آن هیچ توجهی نکنید. پیامبر گرامی اسلام (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) فرمود: «...إذا ظننتم فلا تحقّقوا ...[3]؛ هرگاه گمان بردید، آن را حقيقت مپنداريد».
ج) به فواید خوش بینی ازجمله: سلامت و نشاط بدنی و روحی، جلب محبت و دوستی، زندگی شادتر و کاهش غم واندوه توجه داشته باشید و سعی کنید آن را در زندگی ایجاد کنید.
د) هنگام هجوم افکار منفی و ایجاد کننده سوءظن دعا به درگاه الهی را فراموش نکنید.
ه) سعی کنید افکار منفی که در ذهنتان میآید و باعث ایجاد بدگمانی میشود را شناسایی کنید و آنها را از خود دور کنید که البته در بسیاری از موارد شناسایی این افکار منفی بسیار سخت است و باید با راهنمایی مشاور انجام گیرد. پس اگر نتوانستید این کار را خودتان انجام دهید، حتما لازم است که با کمک یک مشاور به صورت حضوری مشکل شما ریشه یابی شود و به شما کمک شود تا از بدبینی نجات پیدا کنید. (این کار در تخصص روانشناس و روانپزشک است) برای این کار شما با مهربانی و به منظور درست کردن اوضاع با همسرتان صحبت کنید و از او بخواهید تا نسبت به این مسئله به شما نیز کمک کند و برای مراجعه به مشاور حضوری شما را یاری نماید.
موفق باشید.
پینوشت:
[1]. لینک مستقیم گفتگو در انجمن «وسواس فکری دارم».
[2]. بحارالانوار، مجلسی، ج۷۷، ص۲۰۷.
[3]. نهج الفصاحة (مجموعه كلمات قصار حضرت رسول صلى الله عليه و آله)، ابو القاسم پاينده،نشر دنياى دانش،چاپ چهارم 1382، ص 192.
نظرات
سلام. وقت بخیر
من دختری ۲۸ ساله هستم و نامزدم ۳۳ سالشه. در دوران نامزدی هستیم از اقواممون هست و نسبت به من شناخت بیشتری داره. از لحاظ دست و دلبازی خوبه و دلسوزه. ولی یه مشکلی که داره اینه که نسبت به خواستگارای قبلیم و نامحرمان رو من حساسه. درحالی که خانواده ی ما مذهبی هستش و من خودم رعایت می کنم. حتی خانه ی دو خواهرم که ازدواج کردن میگه نرو یه خواهرم با پسر عموم ازدواج کرده و یه خواهر دیگمم با پسر داییم . و دلیلش اینه که میگه قبلا پسر داییت خواستگارت بوده(برادر دامادمون). نمیخواد شماره نامحرم ها تو گوشیم باشه مثلا داماد هامون، میترسه ارتباطی پیش بیاد. وقتی میخوام برم خونه خواهرم اسم شوهرشو میاره میگه میخوای بری پیش اون. وقتی پیام بده گوشی پیشم نباشه یا دستم بند باشه نتونم جوابشو بدم میگه حتماََ اونا اومدن خونتون رفتی پیششون نشستی. در حالی که من از قبل بهش گفتم هر وقت جوابتو ندادم بدون دستم بنده ولی درکم نمیکنه. فکر منفی می کنه مثلا اگه رفتی خونه خواهرت خواهر دامادتون میگه بیا با برادرم ارتباط داشته باش برادریش که قبلا خواستگارم بوده در صورتی که این برادر دامادمون چند ساله ازدواج کرده و بچه هم داره. حتی تو عروسی این خواهرمم میگفت نباش بیا خونه ما تو عروسی نباش. قبل از آزمایش من همه ی حرفامو بهش گفتم مشکلی نداشت بعد آزمایش شروع کرده به این حرفا. و بینمون اختلاف پیش اومده. به خانوادش گفتیم، میگن ۱۰ حرف یه حرفو بهش نگو بعد ازدواج درست میشه، پیشنهاد دادیم بهش گفتیم تا با هم بریم پیش مشاور مشکلمونو حل کنه ولی میگه یکیش مگه پسر فلانی نیس خودم بیشتر از مشاورا میدونم، من مشکلی ندارم نامزدمو مادرش باید نصیحت کنه. میگه اگه بدونم ناراحت میشی هیچی نمیگم ولی بعد چند روز دوباره تکرار می کنه و در مورد گذشته صحبت می کنه میگه دیگرانو بیشتر از من میخوای در حالی که این طوری نیست و این رفتاراش منو سرد میکنه. گفتم بهمش میزنم میگه آهم همیشه پشت سرته.میترسم بعد ازدواج همین طور باشه ولی خودش میگه بعد ازدواج نمیگم. نمیدونم چی کار کنم ممنون میشم راهنماییم کنید.
با سلام. شما این سوال را در قسمت سوالات نیز درج فرمودهاید و در روزهای آینده پاسخ آن را در این آدرس میتوانید مشاهده نمائید: http://btid.org/node/104342
بنظر من ازدواج نکن چون بعد از ازدواج بدتر میشه
با سلام. کاربران محترم میتوانند از طریق آدرس مقابل در سایت عضو شوند: http://www.btid.org/fa/user/register
و در مباحث مختلف انجمن شرکت کنند: http://www.btid.org/fa/forums
همچنین میتوانند سوالات خود را در این آدرس ارسال فرمایند: http://www.btid.org/fa/node/add/forum
سلام وقت بخیر دختری 18ساله ام ک دو ساله نامزدم وشک دارم اما اون هیچ گونه خیانتی نمیکنه و من اینو میدونم باز هم شکاکیتم قابل کنترل نیس و جایی زندگی میکنم ک ن ب مشاور ون ب روانپزشک دسترسی دارم و ن نامزد و ن خانوادم از مشکل من خبر ندارند و نمیتونم ازشون بخام کمکم کنن من باید چ کنم
با سلام به این آدرس مراجعه نمایید:
http://btid.org/node/148458