عوامل كاهنده رزق

15:06 - 1391/12/06
اسراف و تندروى در هر زمينه اى، حتى در صفات پسنديده، ناپسند است. انفاق و بخشش مال نيز از اين قاعده، مستثنى نيست.
سراب

با مراجعه به آيات و روايات، مشاهده مى كنيم كه عواملى، همچون: بيكارى، تنبلى، بى تدبيرى، اخلاق بد، گناه و... از عوامل كاستى رزق هستند.
نكته جالب توجه آن است كه با مقايسه عوامل افزايش دهنده و كاهش دهنده روزى، بسيارى از آنها در نقطه مقابل و متناظر با يكديگر قرار دارند؛ براى مثال، كار و تلاش، سبب افزايش و بيكارى و تنبلى سبب كاهش آن قلمداد شده است. همچنين است عوامل متقابلى، چون: ازدواج و زنا، توكل بر خدا و بر مردم، اخلاق خوب و بد، امانتدارى و خيانت در امانت و... .

1. بيكارى و تنبلى
همچنان كه كار و تلاش، عامل افزايش نعمت است؛ تنبلى، كسالت و تن پرورى، عامل تنگدستى است. بنا به فرموده امام صادق عليه السلام: «مَنْ كَسَلَ عَنْ طَهُورِهِ وَصَلاتِهِ فَلَيْسَ فِيهِ خَيْرٌ لِاَمْرِ آخِرَتِهِ وَمَنْ كَسِلَ عَمَّا يَصْلَح بِهِ اَمْرُ مَعِيشَتِهِ فَلَيْسَ فِيهِ خَيْرٌ لِاَمْرِ دُنْياهُ؛(1) كسى كه نسبت به پاكيزگى و نماز خود، تنبلى و كسالت ورزد، در او خيرى براى آخرتش نيست، و كسى كه نسبت به انجام امورى كه معاشش را اصلاح مى كند تنبلى ورزد، در او خيرى براى دنيايش نيست.»

همچنين آن حضرت، ياران و پيروان خود را از اين امر برحذر داشتند كه در تأمين معاش خود وابسته و سربار ديگران باشند و آنان را به جنبش و فعاليت براى تأمين رزق خود دعوت كردند: «وَلا تَكْسِلْ عَنْ مَعِيشَتِكَ فَتَكُونُ كَلّاً عَلى غَيْرِك؛(2) در معيشت خود، كسالت و تنبلى پيشه مكن، در غير اين صورت، سربار ديگران خواهى شد.»

امام على عليه السلام در تشبيه لطيفى، فقر را محصول ازدواج بى حوصلگى و ناتوانى برشمردند: «اِنَّ الْاَشْياءَ لَمَّا ازْدَوَجَتْ اِزْدَوَجَ الْكَسِلُ وَالْعَجْزُ فَنَتَجا بَيْنَهُما الْفَقْر؛(3) هنگامى كه اشيا با يكديگر ازدواج كردند، كسالت و ناتوانى با هم ازدواج كردند و از آنان فقر متولد شد.»

يكى از مصاديق كسالت، خواب بين الطلوعين است كه افزون بر آثار منفى بر جسم، سبب كاهش نعمت نيز مى شود: «نَوْمُ الْغَداةِ مَشْؤُمَةٌ تَطْرُدُ الرِّزْقَ وَتَصْفَرُ اللَّوْنَ وَتُقَبِّحُهُ وَتُغَيِّرُهُ... اِنَّ اللَّهَ تَعالى يُقَسِّمُ الْاَرْزاقَ ما بَيْنَ طُلُوعِ الْفَجْرِ اِلى طُلُوعِ الشَّمْسِ فَاِيَّاكُمْ وَتِلْكَ النَّوْمَةَ؛(4) خواب صبح (بين طلوع فجر تا طلوع خورشيد) شوم است و باعث طرد رزق، زشتى و زردى چهره و تغيير آن مى شود... . خداوند، ارزاق را بين طلوع فجر تا طلوع خورشيد تقسيم مى كند. از خوابيدن در اين هنگام پرهيز كنيد.»

در تأمين معاش خود نه تنها نبايد زحمت خود را بر دوش مردم انداخت؛ بلكه نبايد تنبلى و كسالت در امر كسب معاش ورزى، فرد را وادار كند تا دعا را جايگزين فعاليت در اين زمينه سازد؛ زيرا چنين دعايى هرگز مستجاب نخواهد شد:
امام صادق عليه السلام فرموده است: «ثَلاثَةٌ تَرُدُّ عَلَيْهِمْ دَعْوَتُهُمْ... وَرَجُلٌ جَلَسَ فِى بَيْتِهِ وَقالَ يا رَبِّ ارْزُقْنِى فَيُقالُ لَهُ: اَلَمْ اَجْعَلْ لَكَ السَّبِيلَ اِلى طَلَبِ الرِّزْقِ؛(5) دعاى سه گروه مستجاب نخواهد شد:... و دعاى مردى كه در خانه خود بنشيند و بگويد: خدايا! روزى مرا برسان. پس به او خطاب شود: آيا راهى براى تأمين رزقت، قرار نداده ام؟»

2. بى برنامگى
همچنان كه تدبير و برنامه ريزى در زندگى، نشان كمال شخصيت آدمى و از اسباب فزونى روزى است، در نقطه مقابل آن، بى تدبيرى و بى برنامگى در زندگى، باعث تهيدستى مى شود.
امام على عليه السلام همين نكته را از جمله عوامل فقرآور دانسته اند. «وَتَرْكُ التَّقْدِيرِ فِى الْمَعيشَةِ يُورِثُ الْفَقْرَ؛(6) «[برنامه ريزى نكردن و] عدم اندازه گيرى در معاش، موجب فقر مى شود.»
همچنين آن امام همام مى فرمايد: «حُسْنُ التَّدْبِيرِ يَنْمِى قَلِيلَ الْمالِ وَسُوءُ التَّدْبِيرِ يَفْنِى كَثيرَهُ؛(7) برنامه ريزى نيكو در امور [اقتصادى ]، مال اندك را افزايش مى دهد و برنامه ريزى بد، مال فراوان را نابود مى كند.»

3. توكل بر غير خدا

رزق همه مخلوقات به دست خالق رازق است. افرادى كه نيازهاى خود را از سرچشمه و مبدأ آن جويا شوند، به آن مى رسند؛ امّا آنان كه آن را نزد مخلوقات بجويند، به جاى آب به سراب مى رسند و گمشده خود را نخواهند يافت. از همين رو، توكل بر خدا باعث افزايش روزى و توكل بر خلق خدا، سبب كاهش آن خواهد شد.

امام على عليه السلام به نقل از پيامبر گرامى اسلام صلى الله عليه وآله فرمود: «يَقُولُ اللَّهُ عَزَّ وَجَلَّ: مامِنْ مَخْلُوقٍ يَعْتَصِمُ بِمَخْلُوقٍ دُونِى اِلَّا قَطَعْتُ اَسْبابَ السَّموات وَاَسْبابَ الْاَرْضِ مِنْ دُونِهِ فَاِنْ سَاَلَنِى لَمْ اَعْطِهِ وَاِنْ دَعانِى لَمْ اَجِبْهُ وَما مِنْ مَخْلُوقٍ يَعْتَصِمُ بِى دُونَ خَلْقِى، اِلَّا ضَمِنْتُ اَسْبابَ السَّمواتِ وَالْاَرْضِ رِزْقَهُ، فَاِنْ دَعانِى اَجِبْتُهُ وِاِنْ سَاَلَنِى اَعْطَيْتُهُ وَاِنْ اِسْتَغْفَرَ غَفَرتُ لَهُ؛(8)

خداوند عزّ و جل مى فرمايد: هر كس كه نه بر من، بلكه بر مخلوق من تكيه كند، اسباب آسمانها و زمين را براى او قطع مى كنم. پس اگر از من چيزى بخواهد به او نمى بخشم و اگر مرا بخواند پاسخش را نمى دهم و هر كس كه نه بر بنده من، بلكه بر خود من تكيه كند، اسباب آسمانها و زمين را پشتوانه رزق او قرار مى دهم. پس اگر مرا بخواند پاسخش مى دهم واگر از من چيزى بخواهد، به او عطا مى كنم و اگر از من پوزش بخواهد، از او درگذرم.»

خداوند، سبب ساز و سبب سوز است. اگر فردى در انجام كارهايش بر او توكل كند، علل و اسباب كارهاى او را فراهم مى كند؛ اما اگر شخصى به جاى خالق اسباب، به خود اسباب چنگ زند، از كارآيى كامل اسباب و وسايل نيز محروم خواهد شد.

درخواست از خداوند، كليد خزاين رحمت الهى است كه با آن مى توان گنجينه هاى نعمت خداوند را گشود و از مواهب آن برخوردار شد. در نقطه مقابل؛ خواهش و درخواست از مردم، باعث بسته ماندن گنجينه هاى رحمت بر روى انسان و برخوردار نشدن او از نعمتهاى خداوند است. كسى كه درهاى رحمت الهى را با دعا نگشايد، تنگدستى و رنج روزگار او را به كوبيدن درهاى خلق خدا و خواهش و التماس از اين و آن وا مى دارد.

امام صادق عليه السلام مى فرمايد: «مَنْ لَمْ يَسْاَلِ اللَّهَ مِنْ فَضْلِهِ اِفْتَقَرَ؛(9) فردى كه از فضل خدا درخواست نكند، به فقر دچار مى شود» و امام على عليه السلام مى فرمايد: «مَنْ فَتَحَ عَلى نَفْسِهِ باباً مِنَ الْمَسْأَلَةِ فَتَحَ اللَّهُ عَلَيْهِ باباً مِنَ الْفَقْرِ؛(10) شخصى كه بر روى خود درِ خواهش از مردم را بگشايد، خداوند بر روى او، درى از فقر خواهد گشود.»

4. گناه و نافرمانى
نافرمانى خداوند، رابطه خالق و مخلوق را تيره مى كند و تغيير رفتار مخلوق، باعث تغيير نعمتهاى الهى مى شود و از آن مواهب مى كاهد. شايد با اين كيفر، بنده از تقصير خود آگاه شود و عذر به درگاه خدا آورد.

امام على عليه السلام فرمودند: «تَوَقُّوا الذُّنُوبَ فَمَا بَلِيَّةٌ اَشَدُّ وَأفْظَعُ مِنْهَا وَلاَ يَحْرُمُ الرِّزْقُ اِلاَّ بِذَنْبٍ حَتَّى الْخَدْشِ وَالنَّكْبَةِ وَالْمُصِيبَةِ. قَالَ اللّهُ عَزَّوَجَلَّ: وَمَا أصَابَكُمْ مِنْ مُصِيبَةٍ فَبِمَا كَسَبَتْ أيْدِيكُمْ وَيَعْفُوا عَنْ كَثِير؛(11) از گناهان دورى كنيد كه هيچ بلايى شديدتر و زشت تر از آن نيست و رزق باز داشته نمى شود، مگر به دليل انجام گناهى، حتى در حدّ ايجاد خراش و جراحت و ناراحتى [در ديگران ]؛

چرا كه خداوند فرمود: هر مصيبتى كه به شما رسد، به سبب اعمالى است كه انجام داده ايد و بسيارى را نيز عفو مى كند.»
از همين رو است كه تنگى در رزق و روزى، يكى از كفّاره هاى گناهان و شرط ورود به بهشت دانسته شده است. رسول حق صلى الله عليه وآله چنين نقل مى فرمايد: «قَالَ اللّهُ عَزَّوَجَلَّ: مَا مِنْ عَبْدٍ اُرِيدُ أنْ أُدْخِلَهُ الْجَنَّةَ إلاَّ ابْتَلَيْتُهُ فِى جَسَدِهِ. فَإنْ كَانَ ذَلِكَ كَفَّارَةً لِذُنُوبِهِ وَإلاَّ ضَيَّقْتُ عَلَيْهِ رِزْقَهُ فَإنْ كَانَ ذَلِكَ كَفَّارَةً لِذُنُوبِهِ وَإلاَّ شَدَدْتُ عَلَيْهِ الْمَوْتَ حَتَّى يَأتِينى وَلاَ ذَنْبَ لَهُ ثُمَّ أُدْخِلُهُ الْجَنَّة؛(12)

خداوند فرمود: هر بنده [گنه كارى ] را كه بخواهم به بهشت وارد كنم، او را به مشكلات جسمانى دچار مى كنم. اگر اين مشكلات، كفاره گناهان او شدند [او را داخل بهشت كنم ] وگرنه، رزق او را تنگ مى سازم. اگر اين تنگى و سختى در روزى، كفّاره گناهان او شدند [او را داخل بهشت مى كنم ]وگرنه، مرگ را بر او سخت مى گيرم تا او بدون گناه، نزد من آيد و سپس او را به بهشت داخل كنم.»

گناهان بسيارى را مى توان برشمرد كه موجب كاهش روزى انسان هستند. به عنوان نمونه به گناه بسيار زشت زنا اشاره اى مى كنيم. همچنان كه ازدواج و برقرارى رابطه سالم و مشروع، باعث افزايش رزق و رفع تهيدستى مى شود، عمل نامشروع و ناسالم زنا نيز باعث محروم شدن از نعمتها و الطاف الهى مى شود. در روايتى از رسول خداصلى الله عليه وآله شش پيامد منفى در دنيا و آخرت براى عمل پليد زنا، شمارش شده است:

«إيَّاكُمْ وَالزِّنَا فَإنَّ فِيهِ سِتَّ خِصَال: ثَلاَثَ فِى الدُّنْيَا وَثَلاَثَ فِى الْآخِرَة، فَاَمَّا اللَّوَاتِى فِى الدُّنْيَا: فَإنَّهُ يَذْهَبُ بِالْبَهَاء وَيَقْطَعُ الرِّزْقَ مِنَ السَّمَاءِ وَيَعْجِلُ الْقَضَاءَ وَاَمَّا اللَّوَاتِى فِى الْآخِرَةِ: فَسُوءُ الْحِسَابِ وَسَخَطُ الرَّبِّ وَخُلُودُ النَّارِ؛(13) از زنا برحذر باشيد كه شش ويژگى [منفى ] دارد: سه مورد در دنيا و سه مورد در آخرت؛ امّا پيامدهاى دنيايى آن: آبروى انسان را مى برد، رزق را از آسمان قطع و مرگ را نزديك مى كند؛ امّا پيامدهاى اُخروى آن: سختى حساب، خشم خداوند و خلود در آتش (عذاب طولانى) است.»

عبارت «بريده شدن رزق از آسمان» حاكى از آن است كه مطابق اصل اوليه و رحمت عام خداوند، روزى فرد زانى نيز مانند همه موجودات ديگر از آسمان رحمت خداوند بر او مى بارد؛ امّا اين عمل ناشايست اوست كه از رحمت خداوند جلوگيرى كرده، باعث قطع شدن نعمت او مى شود.
مؤيد اين برداشت، آيه شريفه «ذَلِكَ بِاَنَّ اللَّهَ لَمْ يَكُ مُغَيِّراً نِعَمَهُ اَنْعَمَها عَلى قَومٍ حَتَّى يُغَيِّرُوا ما بِأَنْفُسِهِمْ»(14) است كه بر اساس اين اصل مستحكم قرآنى، تا وقتى انسانها خود باعث سلب نعمتى از خود نشوند، خداوند آنان را از نعمتِ پيوسته و مداوم خويش، محروم نخواهد كرد.

در روايت ديگرى از امام صادق عليه السلام، عمل شنيع زنا باعث «محبوس شدن رزق»(15) است. «وَالذُّنُوبَ الَّتِى تَحْبِسُ الرِّزْقَ الزِّنَا؛ [از] گناهانى كه باعث محبوس شدن روزى مى شود، زنا است.» بر اساس اين روايت نيز روزى افراد بر اثر بدكردارى، نابود نمى شود؛ بلكه محبوس و زندانى مى گردد. كليد اين زندان نيز به دست انسان است تا با تجديد نظر در رفتار خويشتن، و برداشتن موانع، جُوى روزى خويش را به جريان اندازد و درخت زندگى اش را از آن سيراب كند.
گناه ديگرى كه موجب كاهش ورزى است، خيانت در امانت مى باشد.

همچنان كه امانتدارى و حفظ حرمت مال مردم، سبب افزايش رزق است، خيانت در امانت و بى حرمتى به مال مردم، باعث كاهش نعمت خواهد شد. پيامبر مكرّم اسلام صلى الله عليه وآله در اين باره فرمود: «ألْاَمَانَةُ تَجْلِبُ الْغِنَاءَ وَالْخِيَانَةُ تَجْلِبُ الْفَقْرَ؛(16) امانتدارى باعث بى نيازى و خيانت [در امانت،] سبب فقر مى شود.»

5. اخلاق بد
همچنان كه اخلاق خوب، باعث جلب رحمت و محبت خداوند، محبوبيت بين مردم، افزايش رزق و بركت در زندگى خواهد شد، اخلاق بد نيز سبب ناخشنودى خداوند، ناخرسندى مردم و بى بركتى در زندگى مى شود. امام على عليه السلام در اين باره مى فرمايد: «مَنْ سَاءَ خُلْقُهُ ضَاقَ رِزْقُهُ؛(17) هركس بد اخلاق باشد، رزقش تنگ مى شود.»
و بنا بر روايتى ديگر: «مَنْ فَحَشَ عَلَى اَخِيهِ الْمُسْلِمِ نَزَعَ اللّهُ مِنْهُ بَرَكَة رِزْقِهِ وَوَكَّلَهُ اِلَى نَفْسِهِ وَأَفْسَدَ عَلَيْهِ مَعِيشَتَهُ؛(18) هركس به برادر مسلمانش فحاشى كند، خداوند بركت روزيش را از او بر مى دارد و او را به خودش وامى گذارد و زندگيش را تباه مى كند.»

6. اسراف در مصرف و انفاق
ميانه روى و مشى معتدل در تمام ابعاد زندگى، از جمله ويژگيهاى مؤمنان خردمند است. در نقطه مقابل تندروى يا كندروى، افراط يا تفريط و اسراف يا بخل ورزيدن از ويژگيهاى نابخردان به شمار مى رود.

اسراف و تندروى در هر زمينه اى، حتى در صفات پسنديده، ناپسند است. انفاق و بخشش مال نيز از اين قاعده، مستثنى نيست. قرآن كريم ضمن آنكه مؤمنان را به انفاق مالشان توصيه مى كند، آنان را از اين برحذر داشته است كه خود را بر اثر زياده روى در بخشش مال به گرفتارى بيندازند: «وَلاَ تَجْعَلْ يَدَكَ مَغْلُولَةً إلَى عُنَقِكَ وَلاَ تَبْسُطْهَا كُلَّ الْبَسْطِ فَتَقْعُدَ مَلُوماً مَحْسُوراً»؛(19) «هرگز دستت را بر گردنت زنجير مكن [و ترك انفاق و بخشش منما] و بيش از حد [نيز] دست خود را مگشاى تا سرزنش شوى و از كار فرو مانى.»

چناچه فردى به سبب افراط و اسراف، ثروت خود را از دست دهد و دچار مشكل شود، چاره اى ندارد و ثروت از دست رفته را با «دعا و نيايش» نمى توان باز گرداند؛ چرا كه خودكرده را تدبير نيست:

پی نوشت:

1) وسائل الشيعه (30 جلدى)، حرّ عاملى، قم، مؤسسة آل البيت لاحياء التراث، دوم، 1414 ق، ج 17، ص 59.
2) همان.
3) همان، ص 60.
4) مكارم الاخلاق، طبرسى، بى جا، منشورات الشريف الرضى، ششم، 1392 ق، ص 305.
5) كافى (8 جلدى)، محمّد بن يعقوب كلينى، تحقيق على اكبر غفارى، بى جا، دار الكتب الاسلامية، سوم، 1388 ق، ج 2، ص 511.
6) خصال، شيخ صدوق، تحقيق على اكبر غفارى، قم، جامعه مدرسين، بى تا، ص 504.
7) الحياة، ج 4، ص 488.
8) اعلام الدين فى صفات المؤمنين، حسن بن ابى حسن ديلمى، قم، مؤسسة آل البيت، بى تا، ص 213.
9) بحار الانوار، علامه مجلسى، بيروت، مؤسسة الوفاء، دوم، 1403 ق، ج 76، ص 316.
10) همان، ج 103، ص 20.
11) مكارم الاخلاق، ص 147.
12) معارج اليقين فى اصول الدين، محمد بن محمد سبزوارى، تحقيق علاء آل جعفر، بى جا، مؤسسة آل البيت، اوّل، 1413 ق، ص 311.
13) همان، ص 408.
14) انفال/53: اين براى آن است كه خداوند، هيچ نعمتى را كه به گروهى داده، تغيير نمى دهد، جز آنكه آنها خودشان را تغيير دهند.
15) اختصاص، شيخ مفيد، تحقيق على اكبر غفارى، قم، جامعه مدرّسين، بى تا، ص 238.
16) بحار الانوار، ج 75، ص 114.
17) همان، ص.
18) كافى، ج 2، ص 326.
19) اسراء/29.
 

نویسنده :  مهدی عزیزان ماهنامه اطلاع رسانی، پژوهشی، آموزشی مبلغان شماره106

منبع: سایت ذی طوی

کلمات کلیدی: 

Plain text

  • تگ‌های HTML مجاز:
  • آدرس صفحات وب و آدرس‌های پست الکترونیکی بصورت خودکار به پیوند تبدیل می‌شوند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
5 + 0 =
*****