علل خودكشی
در منابع دینی و تجربی علل و عوامل بسیاری در سطوح مختلف فردی، اجتماعی و خانوادگی، برای خودكشی مطرح شده است، تا آنجا كه نزدیك به 50 علت و انگیزه برای ارتكاب این عمل برشمرده اند. برخی از این علتها عبارت است از:
احساس پوچی، اعتیاد، شهوت رانی و عشق بازی، زنا، شرابخواری، قماربازی، بی صبری در برابر مشكلات زندگی و بلاها، غرور، حسادت، خیانت، خشم و غضب و لجاجت، ترس از كیفر، ارتكاب جرم، ندامت و سرزنش وجدان، خیانت همسر یا معشوقه به شوهر، ازدواج اجباری، اختلافهای خانوادگی، بارداری نامشروع، دلتنگیهای خانوادگی، ورشكستگی مالی و روحی، عشق به پول و ثروت (دنیاپرستی و دنیاطلبی) ، فقر مالی، عدم اعتماد به نفس در مبارزه با مشكلات، انتقام جویی، حب مقام، بیماریهای صعب العلاج و غیرقابل تحمل، علیلی و ناتوانی، بیماریهای روانی مانند افسردگی و جنون ادواری، طلاق و شكست در زندگی و عدم موفقیت در تشكیل خانواده، اختلالات روانی و شخصیتی والدین و تأثیر آن بر فرزندان، اعتیاد یكی از والدین یا هر دو، بدآموزیهای وسایل ارتباط جمعی، فقر فرهنگی و معنوی و اخلاقی، یأس و ناامیدی نسبت به آینده، شهر نشینی و اضطرابهای ناشی از آن، افزایش انحرافات اجتماعی، بی عدالتیهای اجتماعی و شكاف طبقاتی، بیزاری از زندگی، مشكلات خانوادگی و... . (12)
با دقت نظر میتوان تمام این علل را در چهار علت اساسی زیر خلاصه كرد:
1. ضعف ایمان و اعتقاد دینی
علتهایی چون احساس پوچی، یأس و ناامیدی نسبت به آینده و بن بست فكری، بی صبری و امثال اینها، ناشی از ضعف اعتقاد و نداشتن شناخت كافی از خداوند متعال و عدم شناخت جایگاه انسان و فلسفه آفرینش اوست. اگر كسی ایمان عمیق و اعتقاد جازم به خداوند داشته باشد، و بداند كه خدا جهان هستی و بخصوص انسان را كه اشرف مخلوقات این عالم است، هدفمند و غایتمند آفریده، هیچ گاه احساس پوچی و یأس و ناامیدی بر زندگی وی سایه نمیافكند. و اگر به قدرت مطلقه خداوند باور داشته باشد و بداند كه همه چیز در برابر قدرت او ناتوان و هیچ است، در هنگام بروز مشكلات به خدا تكیه میكند، و با توكل به خداوند (1)
و دعا به درگاه باری تعالی (2)
و با یاد و نام او كه آرامبخش دلهاست (3) ،
میتواند مشكلات را یكی پس از دیگری پشت سر بگذارد و موجبات آرامش روحی و قوت قلب و عزت نفس را فراهم سازد. باید توجه داشت كه انسان واقعا عاجز از دانستن فلسفه پیش آمدها و ناملایمات زندگی است؛ چرا كه علم انسان در برابر این كارها خیلی ناچیز و كم است. (4)
خیلی از كارها به نظر انسان خوب است و از آنها احساس خوشحالی میكند، ولی نمیداند كه آن اعمال به ضرر اوست، یا بالعكس، از برخی چیزها ناراحت و غمگین میشود و احساس بدی نسبت به آنها دارد و آن را شر و بدبختی میداند، در حالی كه ممكن است همانها خیر و صلاحش باشند. (5)
طبق بیان امام امیرالمؤمنین علیه السلام خداوند كارها را مطابق مقتضای مصالح جاری میكند، نه بر طبق میل و رضایت انسان. (6)
در واقع نیكیها و بدیهای زندگی و خیر و شرّی كه انسان در زندگی خود با آنها مواجه میشود، امتحان الهی یا كفاره گناهان است. (7)
بنابراین لازم است انسان در برابر مصیبتها و مشكلات صبور باشد. (8) در غیر این صورت منجر به كفر، جنون یا خودكشی میگردد.
2. ضعف معنویت و اخلاق دینی
بسیاری از عوامل خودكشی مانند:حسادت، كینه توزی، لجاجت، خشم و غضب، خیانت، غرور، زنا، شرابخواری، قماربازی، حب مقام، انتقام جویی، بارداری نامشروع، ازدواجهای اجباری و امثال اینها ناشی از ضعف معنویت و رعایت نكردن مسائل اخلاقی و دینی است. در فرهنگ اسلامی طبق بیان آیات و روایات تمام اعمال انسان بخصوص گناهان كبیره دارای آثار و پیامدهایی است، و به اصطلاح اثر وضعی دارد، به همین جهت در اسلام از انجام گناه و كارهای خلاف اخلاق به شدت نهی شده است.
3. توجه بیش از حد به خواستههای حیوانی
شهوت رانی افراطی و عشق بازی نامشروع، عشق به مال و ثروت (دنیاطلبی و دنیادوستی) و... خواستههای حیوانی هستند و از عوامل خودكشی میباشند.
4. عوارض طبیعی
مانند جنون و اختلالات روانی، ترس از كیفر، بیماریهای صعب العلاج، نقیصههایی در ساختمان جمجمه، ضایعات قلبی و كبدی، صرع و... .
آثار و عواقب خودكشی
خودكشی به سان ناهنجاریهای دیگر جامعه، دارای عواقب و پیامدهای سخت فردی و اجتماعی است. كسانی كه خودكشی میكنند، اگر عمل آنها باعث مرگشان شود، هرچند ممكن است ظاهرا از رنج و درد و مشكلات دنیا آزاد شوند، امّا بنا به اعتقادات دینی به عذابهای سخت و دردناك گرفتار میگردند؛ و از زمره كسانی میشوند كه بطور دائم در آتش بسیار سخت جهنم میسوزند.
علاوه بر روایات گذشته در بحث حرمت خودكشی، روایات فراوان دیگری نیز درباره آثار شوم این عمل وارد شده است كه در این بخش به برخی از آنها اشاره میكنیم:
رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمود:
«مَنْ قَتَلَ نَفْسَهُ بِحَدیدَةٍ فَحَدیدَته فی یده یجاءُ بِها فی بَطْنِه فی نارِ جَهَنَّمَ خالِدا فیها مُخَلّدا أبدا، ومَنْ شَرِبَ سَمّا وَقَتَلَ نَفْسَهُ، فَسَمُّهُ فی یدِهِ یتَحَسّاهُ فی نارِ جَهَنَّمَ خالِدا فیها أبَدا، وَمَنَ تَرَدّی مِنْ جَبَلٍ، فَقَتَلَ نَفْسَهُ فهو یتردّی فی نار جهنّم خالدا فیها مُخلّدا أبَدا؛ (9)
كسی كه بوسیله آهن خودكشی كند پس آهن پاره بدست كه (قسمتی از آن) به شكمش فرو رفته آورده میشود، و وارد آتش جهنم میگردد. ودر آن بطور أبد و همیشگی خواهد سوخت، و كسی كه با خوردن سمّ خودكشی كند، پس سمّ در دست به آتش جهنم انداخته میشود و در آن بطور دائم خواهد سوخت، و كسی كه خود را با پرت كردن از كوه به قتل برساند، پس به آتش جهنم پرت میشود و در آن تا أبد خواهد ماند.»
پیامبر اكرم صلی الله علیه و آله در روایت دیگری میفرماید:
«مَنْ قَتَلَ نَفْسَهُ بِسَمٍّ، عُذِّبَ بِهِ؛ (10)
كسی كه با خوردن سم خودكشی كند، با همان سمّ معذّب خواهد شد.»
و نیز میفرماید: «مَنْ قَتَلَ نَفْسَهُ بِشَی ءٍ أو ذبِحَ، ذَبَحَهُ اللّه ُ بِهِ فی نارِ جَهَنَّمَ؛ (11)
كسی كه با چیزی یا ذبح خود، خودكشی كند، خداوند بوسیله همان چیز او را در آتش جهنم ذبح خواهد كرد.»
ابوسعید خدری میگوید:
ما در جنگها و غزوات به صورت كاروانهای نوزده نفری بیرون میرفتیم و كارها را در میان خود تقسیم میكردیم. یكی در چادر میماند، یكی برای یارانش كار میكرد؛ غذایشان را درست مینمود و شترانشان را آب میداد. عدهای هم پیش پیامبر صلی الله علیه و آله میرفتند. اتفاقا در كاروان ما مردی بودكه كار سه نفر را انجام میداد؛ هم هیزم جمع میكرد، هم آب میآورد و هم غذا پخت میكرد.
این موضوع، به عرض پیامبر اكرم صلی الله علیه و آله رسید. حضرت فرمودند: «ذلكَ رَجُلٌ مِنْ أَهْلِ النّارِ؛ او اهل دوزخ است.» ما تعجب كردیم. وقتی كه با دشمن روبرو شدیم و به جنگ پرداختیم، آن مرد مجروح شد، تیری برداشت و خودش را با آن كشت. پیامبر اكرم صلی الله علیه و آله فرمود: «گواهی میدهم كه من رسول خدا و بنده او هستم.» (12)
از این روایت بدست میآید كه یكی از آثار بسیار سنگین و خسارت بار خودكشی، از بین رفتن اعمال نیك انسان است. جهاد در راه خدا، آن هم در ركاب رسول خدا صلی الله علیه و آله، ثواب بی حد و حصری دارد، امّا خودكشی آن مرد باعث شد كه آن همه ثواب محو شود و او اهل دوزخ گردد.
یكی دیگر از پیامدهای خودكشی این است كه باعث سرافكندگی و شرمندگی خانوادهها در جامعه و در میان اقوام میگردد، و چه بسا سبب اختلاف و زد و خورد، طلاق و از هم پاشیده شدن خانوادهها و حتی ممكن است به قتل و خودكشی دیگری منجر شود.
از آثار دیگر خودكشی این است كه این عمل باعث افزایش ناهنجاریها و انحرافات جامعه میشود. هر قدر خودكشی بیشتر شود، نابسامانیهای اجتماعی نیز بیشتر میگردد. خودكشی جوانان باعث از بین رفتن سرمایههای انسانی جامعه است. و خودكشی پدر و مادر سبب افزایش تعداد افراد بی سرپرست در جامعه بوده، در نتیجه موجب بالارفتن نرخ انحرافها و بزهكاریها در جامعه میگردد.
پی نوشتها:
1) ر. ك: مبانی جرم شناسی، مهدی كی نیا، چاپ پنجم، دانشگاه تهران، 1376، ج1، ص440 ـ 450؛ انحراف اجتماعی، انگیزهها و علل خودكشی، منوچهر محسنی، تهران، نشر مروی، 1366؛ خودكشی، پیدایش، علل و درمان، پیرمورن، برگردان: مازیار سهند، تهران، رسام 1366؛ مراحل اساسی اندیشه در جامعه شناسی، ریمون آرون، برگردان: باقر پرهام، چاپ دوم، 1375، آموزش انقلاب اسلامی، ص365 ـ 373.
2) «مَنْ یتَوَكَّلْ عَلَی اللّه ِ فَهُوَ حَسْبُهُ...» ؛ «هر كس بر خدا توكل كند، او برای وی بس است.»
3) «أدْعوُنی أسْتَجِبْ لَكُمْ»؛ «مرا بخوانید تا شما را اجابت كنم.» (غافر/60) .
4) «الذین ءامنوُا وَتَطْمَئِنَّ قُلُوبُهُمْ بِذِكْرِ اللّه ِ أَلا بِذِكْرِاللّه ِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ»؛ «همان كسانی كه ایمان آورده اند و دلهایشان به یاد خدا آرام میگیرد، آگاه باش كه با یاد خدا دلها آرام میگیرد.» (رعد/28) .
5) «وَما أُوتیتُمْ مِنَ الْعِلْمِ إلاّ قَلیلاً»؛ «از دانش جز اندكی به شما داده نشده است.» (اسراء/85) مفهوم آیه این است كه مبادا با این دانش محدود و ناچیز خود، بخواهید درباره همه چیز و همه ناگواریهای زندگی قضاوت كنید. چون در امور الهی اسراری است كه شما با این علم اندك نمیتوانید به فلسفه آن دست یابید.
6) «عسی أن تَكْرَهُوا شَیئا وَهُوَ خَیرٌ لَكُمْ وَعَسی أَنْ تُحِبُّوا شَیئا وَهُوَ شَرٌّ لَكُمْ وَاللّه ُ یعْلَمُ وَأنْتُمْ لاَ تَعْلَمُونَ»؛ «چه بسا از چیزی اكراه داشته باشید در حالی كه خیر شما در آن است یا چیزی را دوست بدارید، در حالی كه بدی شما در آن است و خدا میداند و شما نمیدانید.» (بقره/216) و در آیه دیگر میفرماید: «فَعَسی أَنْ تَكْرَهُوا شَیئا وَیجْعَلَ اللّه ُ فِیه خَیرا كَثیرا»؛ «چه بسا از چیزی كراهت دارید و خداوند در آن نیكی فراوان قرار داده است.» یعنی محدودیت علم شما در بسیاری از موارد مانع تشخیص خیر و شر است، بنابراین نمیتوان تنها به ظاهر حوادث نگاه كرد و قضاوت نمود.
7) امام امیرالمؤمنین علیه السلام میفرماید: «إنّ اللّه َ سُبْحانَهُ یجری الاْءُمورَ عَلی ما یقْتَضیهِ لا عَلی ما تَرْتَضیهِ.» (غرر الحكم و دررالكلم، فصل 9، ح56.)
8) «وَ نَبْلُوَكُمْ بِالشَّرِّ وَالْخَیرِ»؛ «و شما را با بدیها و خوبیها آزمایش میكنیم.» (انبیاء/35) .
9) «الذین إذا أصابَتْهُمْ مُصیبَةٌ قالُوا إنّا للّه ِ وإنّا إلَیهِ راجِعُونَ»؛ «كسانی كه هرگاه مصیبتی بر ایشان میرسد، میگویند: ما از آن خداییم و به سوی او باز میگردیم.» (بقره/156) .
10) صحیح مسلم، مسلم بن حجاج نیشابوری (م 261 ه) ، دارالفكر، بیروت، ج1، ص72؛ المحلّی، ابن حزم آندلسی (م 456 ه) ، تحقیق أحمد محمدشاكر، دارالفكر، بیروت (المجلدات 11) ، ج11، ص28؛ نیل الاوطار من احادیث سید الاخیار، محمد بن علی بن محمد شوكانی (م 1255 ه) ، دارالجیل، بیروت (المجلدات 9) ، ج 7، ص198.
11) المعجم الكبیر، سلیمان بن أحمد بن أیوب طبرانی (م 360 ه) ، تحقیق حمدی عبدالمجید اسلفی، (المجلدات 25) ، الطبعة الثانیة، داراحیاء التراث العربی، القاهرة، ج 2، ص72.
12) المسند، أحمد بن حنبل (م 241 ه) ، دارالصادر، بیروت، (المجلدات 6) ، ج4، ص34.