چکیده: رد کردن خواستگار نامناسب، گناه و ناشکری نیست؛ چون اولاً: خوشبختی آیندۀ شما مهمتر است؛ ثانیاً: بدون تناسب و علاقه، زندگی به هم میخورد و اگر گناه و ناشکری باشد، این گناهش بیشتر است؛ بنابراین هر چند فرد مقابل محاسن و كمالات زيادی هم داشته باشد، ولی در صورتي كه دخترخانم با منطقی درست، چنين موردی را رد نموده باشد، با اين كار هیچ ناشکری و گناهی مرتکب نشده است.
آیا رد کردن خواستگار، ناشکری به خداست و گناه دارد؟ شاید این پرسش بسیاری از دختران دم بختی است که خواستگارانی دارند، امّا به دلایلی (موجه یا غیرموجه) آنها را رد میکنند، امّا آیا رد کردن خواستگار، ناشکری به خداست؟ آیا در آینده این دختران عاقبت و سزای جواب منفی خود به خواستگارانشان را خواهند دید؟ در این باره در ضمن پاسخگویی به سؤال یکی از کاربران، به این پرسشها نیز جواب داده خواهد شد.
یکی از کاربران، دختری است که اخیراً پسرعمهاش[1] به خواستگاری او آمده است، ولی این دخترخانم علاقۀ خاصی به این خواستگار ندارد. از یک طرف عدم علاقه دختر به آقاپسر و از طرفی اصرار خانواده برای جواب مثبت دادن، به علاوه این حس که اگر این خواستگار را (علیرغم خوب بودن شرایطش) رد کند، ممکن است مرتکب گناه شده و ناشکری به خدا باشد و در آینده از جواب ردی که داده، پشیمان شود، او را در تصمیمگیری مستأصل کرده است. به نظرتان در چنین شرایطی، این دختر چه تصمیمی باید برای آیندۀ خود بگیرد؟
پاسخ:
باتوجه به اینکه شرایط خواستگار از دیدگاه شما و خانواده مناسب است و تنها نداشتن حس علاقه به ایشان، مانع از پاسخ مثبت شما به او شده، بهتر است قبل از هر تصمیم شتابزده و عجولانه بیشتر تأمل کنید.
در مورد محدودیتهای مذهبی او و خانوادۀ خواستگار عرض میکنم: اگر بتوانید این محدودیتها را قبول کنید و خود را با آن وفق دهید، بهتر از این است که رد کنید و در معرض خطر تجرد تا آخر عمر قرار بگیرید. همچنین اگر علت عدم علاقه شما به او، تنها این محدودیتها باشد، به نظر من بیشتر در این زمینه تامل کنید.
دربارۀ علاقه قبل از ازدواج باید بگویم: علاقه شدید قبل از ازدواج اصلاً لازم نیست، بلکه اگر تناسبهای لازمه[2] را داشته باشید، مقداری که او را بپسندید برای ازدواج کافی است؛ چون بعد از ازدواج این علاقه کم به عشق پایدار مبدل میشود، امّا اگر این مقدار هم به او علاقه ندارید، ایجاد علاقه بعد از ازدواج امکان دارد، ولی تضمینی هم ندارد که ایجاد شود؛ لذا در چنین شرایطی توصیه میکنم برای مدتی با حفظ مسائل شرعی و عرفی تحت نظارت خانواده مقداری با هم در ارتباط باشید و در صورتی که علاقه ایجاد شد، آن وقت بله بگویید. امّا اگر اصلاً علاقه در شما ایجاد نشد و حاضر نبودید تن به ازدواج با او را بدهید، در آن صورت میتوانید جواب منفی به ایشان بدهید.
امّا آیا رد کردن خواستگار گناه آلود و ناشکری به خداست؟
جواب:
رد کردن خواستگار نامناسب، گناه و ناشکری نیست؛ چون اولاً: خوشبختی آیندۀ شما مهمتر است؛ ثانیاً: بدون تناسب و علاقه، زندگی به هم میخورد و اگر گناه و ناشکری باشد، این گناهش بیشتر است؛ بنابراین هر چند فرد مقابل محاسن و كمالات زيادی هم داشته باشد، ولی در صورتي كه دخترخانم با منطقی درست، چنين موردی را رد نموده باشد، با اين كار هیچ ناشکری و گناهی مرتکب نشده است. همچنانکه در آموزههای دینی نیز به این مسأله توجه شده است: ابن ابی یعفور میگوید: به حضرت صادق (علیهالسلام) عرضه داشتم؛ «إِنِّی أُرِیدُ أَنْ أَتَزَوَّجَ امْرَأَةً وَ إِنَّ أَبَوَیَّ أَرَادَا غَیْرَهَا قَالَ تَزَوَّجِ الَّتِی هَوِیتَ وَ دَعِ الَّتِی یَهْوَى أَبَوَاکَ؛[3] من برای ازدواج زنی را انتخاب کردهام و پدر و مادرم دیگری را، تکلیف من چیست؟ فرمود: آن را که خودت دوست داری اختیار کن و آن را که پدر و مادر پسندیدهاند رها کن.»
در عين حال، هر خواستگار نیز به معنی يك فرصت است كه چه بسا بهترين مورد باشد، به همين خاطر نبايد بی دليل فرد مناسب را رد نمود. همچنانکه پيامبر اکرم(صلیاللهعلیهوآله) در اين باره فرموده: «اذ جاءكم من ترضون خلقه ودينه فزوجوه وإن لاتفعلوا تكن فتنة في الارض وفساد كبير؛[4] با كسى كه اخلاق و دينش مورد پسند باشد، ازدواج كنيد و اگر چنين نكنيد، فتنه و فساد بزرگى در زمين به وجود خواهد آمد.»
پینوشت:
[1]. پسرعمۀ دخترخانم، دانشجوی لیسانس و دارای خانوادۀ مذهبی است، ولی دخترخانم از محدودیتهای مذهبی خانواده آقاپسر خوشش نمیآید.
[2]. منظور تناسب اعتقادی، اخلاقی، فرهنگی، رفتاری، فکری و خانوادگی است.
[3]. الکافی، کلینی، ج5، ص401.
[4]. وسائل الشيعه في تحصیل مسائل الشریعة، حرّ عاملی، ج14، ص51.
برای مطالعه بیشتر:
- عشق و علاقه قبل از ازدواج؛ چرا و چگونه؟
این مطلب را در انجمن دنبال کنید: قبول کنم یا نه؟