بذل و بخشش‌های بی‌حد و حصر خلیفه سوم به اقوام خویش!

12:03 - 1395/04/19

چکیده: یكى از مسائلى كه بيان‌گر ماهيت حقيقى يك حكومت است، شيوه مصرف و توزيع بيت‌المال و اموال عمومى است. حكومت حق، اموال عمومى را در موارد مشروع مصرف مى‏‌كند و شعارش در امر توزيع، عدالت است.

در دوران خليفه اول و دوم، خصوصا خليفه اول، تلاش بر آن بود كه حتى‌الامكان اموال عمومى به طور صحيح مصرف شود، امّا در دوران خليفه سوم، بخشش‌ها از بيت‌المال به نزديكان و آشنايان، زياد شد.

عثمان و رفتار او

یکی از مسائل بسیار مهم در مبحث امامت، بررسی عمل‌کرد خلفا در زمان خلافت است؛ اهل سنت آن‌ها را عادل، بلکه تا درجه عصمت بالا می‌برد و آن‌ها را برترین صحابه و شبیه‌ترین افراد به پیامبر اکرم(صلی‌الله‌علیه‌وآله) می‌داند؛ در حالی‌که عمل‌کرد آنان در دوران خلافت، هیچ شباهتی به سیره پیامبر اکرم(صلی‌الله‌علیه‌وآله) نداشتند، بلکه دقیقا بر خلاف روش پیامبر(صلی‌الله‌علیه‌وآله) عمل کرده‌اند.

ما در این مطلب اعمال نادرست خلیفه سوم را بیان کردیم؛ در این نوشتار نیز برخی از بذل و بخشش‌های بی‌حد و حصر خلیفه سوم «عثمان بن عفان» را بیان کرده تا مخاطبین عزیز خود قضاوت کنند که آیا چنین کسی می‌تواند جانشین پیامبر اکرمی باشد که برای عدالت اجتماعی قیام کرد و یکی از مهم‌ترین اهداف او عدالت بود؟ آیا به راستی چنین افرادی لیاقت خلافت بر مسلمین را دارند؟

يكى از مسائلى كه بيان‌گر ماهيت حقيقى يك حكومت است، شيوه مصرف و توزيع بيت‌المال و اموال عمومى است. حكومت حق، اموال عمومى را در موارد مشروع مصرف مى‏‌كند و شعارش در امر توزيع، عدالت است.

در دوران خليفه اول و دوم، خصوصا خليفه اول، تلاش بر آن بود كه حتى‌الامكان اموال عمومى به طور صحيح مصرف شود، امّا در دوران خليفه سوم، بخشش‌ها از بيت‌المال به نزديكان و آشنايان، زياد شد.
نقل شده است زمانى كه «مروان بن حکم» خانه‌‏اش را در مدينه ساخت، مردم را به مهمانى دعوت كرد و «مسوّر» نیز در ميان مدعوين بود. مروان خطاب به جمع حاضر گفت: «به خدا قسم كه من در اين خانه‌‏ام چيزى از مال مسلمانان را به کار نبرده‌ام، حتی یک درهم».
مسور به او گفت: «چون غذايت را خورده‌‏ام، اگر ساكت بمانم، برايت بهتر است! تو با ما در آفريقا جنگيدى، در حالى كه از نظر ثروت و مال و منال، در سطح بسيار پايينى بودى. عثمان(خلیفه سوم) يك پنجم آفريقا را به تو بخشيد و تو را عامل زكات قرار داد و تو اموال مسلمانان را برای خود گرفتى».[1]
در مورد ديگر، عثمان همه آن‌چه از فى‏ء در فتح آفريقا و مغرب به دست آورد را به «عبد اللّه بن ابى سرح» بخشيد كه از طرابلس مغرب تا طنجه بود؛ بدون اين كه كسى در آن‏ با او شريك باشد.[2]

در جاى ديگر «عبد اللّه بن اسيد» از عثمان بخششى خواست و عثمان چهار صد هزار درهم به وى داد! او «حكم بن ابى العاص» را كه پيغمبر(صلى‌اللّه‌عليه‌وآله) تبعيدش كرده بود و ابو بكر و عمر هم حاضر نشدند او را برگردانند، به مدينه باز گردانيد و صد هزار درهم به وى عطا كرد. هم‌چنين، نبى مکرم اسلام(صلى‌اللّه‌عليه‌وآله) نقطه‌‏اى در بازار مدينه را به نام «نهروز» وقف مسلمانان كرده بود، ولى عثمان آن را به «حارث بن حكم» برادر مروان داد؛ و فدك را بعد از پيامبر اکرم(صلى‌اللّه‌عليه‌وآله) از دست فاطمه زهرا(سلام‌الله‌علیها) گرفته بودند و جز اموال بیت المال قرار داده بودند، او به مروان بخشيد. هم‌چنین مراتع اطراف مدينه را از دسترس مسلمانان خارج ساخت و در اختيار احشام بنى اميه گذاشت كه در انحصار آن‌ها باشد.[3]

آرى، نتيجه اين حاتم‏‌بخشی‌ها از بيت‌المال، ثروت‌هاى باد آورده‌‏اى شد كه تبديل به كاخ‌ها و دنياگرايی‌هاى افراطى شد و نتيجه همه این شد که تلاش برای آخرت و انسانیت و ارزش‌های انسانی و معنوی، جای خود را به تلاش برای کسب دنیا و پول و ثروت داد و حتی برخی از اصحاب پیامبر(صلى‌اللّه‌عليه‌وآله) که روزی در رکاب حضرت برای رشد اسلام و معنویت می‌جنگیدند، چندان دلبسته دنیا و نعمت‌های آن شدند که زمانی‌که امیرالمومنین(علیه‌السلام) به خلافت رسید و عدالت اجتماعی را اجرا و دست آن‌ها از بیت‌المال قطع شد، تاب نیاوردند و در مقابل حضرت شمشیر کشیدند.

_________________________________________________
پی‌نوشت
[1]. بلاذرى، انساب الاشراف، ج 5، ص 128.
[2]. شرف الدين، اجتهاد در مقابل نص، ص 471.
[3]. همان.

 

Plain text

  • تگ‌های HTML مجاز:
  • آدرس صفحات وب و آدرس‌های پست الکترونیکی بصورت خودکار به پیوند تبدیل می‌شوند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
13 + 5 =
*****