چه نیازی به آفرینش منشأ وسوسه بود؟

21:40 - 1391/12/07
خلقت شیطان از آغاز،خلقت پاك و بی عیبى بود و به همین دلیل، سالیان دراز در صف مقربان درگاه خدا و فرشتگان بزرگش جاى گرفته بود. سپس با سوء استفاده از آزادى خود، بناى سركشى گذاشت و از درگاه خداوند رانده شد.
سؤال اعتقادی

بسم الله الرحمن الرحیم

در مباحث شیطان شناسی یک سؤال اساسی پیش از هر سؤالی مطرح می شود که پاسخگویی به آن لازم است:
خداوند چرا شیطان را آفرید؟ با اینكه میدانست سرچشمه وسوسه ها و گمراهیها میشود؟

 

جواب مختصر:

اولا خلقت شیطان از آغازخلقت پاك و بی عیبى بود و به همین دلیل، سالیان دراز در صف مقربان درگاه خدا و فرشتگان بزرگش جاى گرفته بود، اگر چه از نظر آفرینش جزء آنها نبود، سپس با سوء استفاده از آزادى خود، بناى طغیان و سركشى گذاشت و رانده درگاه خداوند گردید و لقب شیطان را به خود اختصاص داد.

ثانیا - وجود شیطان براى پویندگان راه حق نه تنها زیانبخش نیست، بلكه رمز تكامل نیز محسوب میشود، زیرا وجود یك دشمن قوى در مقابل انسان، باعث پرورش و ورزیدگى او میگردد، و اصولا همیشه تكاملها در میان تضادها به وجود مى آید، و هیچ موجودى راه كمال را نمى پوید مگر اینكه در مقابل ضد نیرومندى قرار گیرد.

نتیجه اینكه شیطان گرچه به حكم آزادى اراده در برابر اعمال خلاف خود مسؤل است، ولى وسوسه هاى او، زیانى براى بندگان خدا و آنهائى كه میخواهند در راه حق گام بردارند نخواهد داشت، بلكه به طور غیر مستقیم براى آنها ثمربخش خواهد بود.(1)

جواب تفصیلی:

در تفاسیر رسم بر این بوده و هست که در ذیل آیات ابتدایی سوره اعراف مباحث شیطان شناسی را به صورت مبسوط مطرح کنند.یکی از این مسائل صورت مناظره ‏اى است که در تفسیر روح المعانى از شهرستانى و او از شارح اناجیل اربعه  نقل كرده که بعد از حادثه خلقت آدم و معلوم شدن کفر شیطان، میان ملائكه و ابلیس واقع شده است، این مناظره در تورات نیز ذكر شده، و آن این است كه ابلیس به ملائكه گفت: من به فرضى كه قبول كنم و تسلیم شوم كه خالق و ایجاد كننده‏ اى مرا به وجود آورده نسبت به كارهاى او اشكال‏ هایى دارم...(2)

سپس شش اشکال مطرح میکند که اولین اشکال او همین سؤالی است که ما مطرح کردیم و در مورد آفرینش سائر موجودات متمرّد و کافر نیز جاری است.

حضرت علامه طباطبایی همین اشکالات را به صورت مبسوط و علمی پاسخ داده اند و دوستانی که تمایل دارند میتوانند به تفسیر المیزان که در ذیل مطالب آدرس داده شده مراجعه بفرمایند.(3)اما در اینجا بخشی از مطالب را ذکر میکنیم:

شیطان از جنیان است و جن مانند هر موجود دیگری , لایق و شایسته ی آفرینش است ; چرا كه از دیدگاه فلسفی , خدای فیاض , هر چیزی را می آفریند. این كه شیطان - و نیز انسان های كافر و گنهكار - با اختیار خویش از مسیر اصلی و هدف نهایی آفرینش خود دور شده اند, باعث نمی شود آفرینش آنان لغو و مخالفت حكمت باشد. خداوند متعال , آنها را آفرید تا با اختیار خویش , اطاعت كنند. و لازمه ی اطاعت اختیاری این است كه امكان مخالفت اختیاری را نیز به آنها اعطا كند. پس مخالفت آنان , ضرری و لطمه ای به حكیمانه بودن آفرینش شان نمی زند.

آنچه گفته شد فلسفه ی آفرینش شیطان با توجه به خود او و عملكرد خود او است و می تواند توجیه كننده ی آفرینش او باشد. اما اگر وجود شیطان را در رابطه با آفرینش انسان بسنجیم , این سؤال مطرح می شود كه آیا وجود شیطان برای آفرینش انسان لازم و ضروری است یا نه؟

انسان برای رسیدن به كمال اختیاری - كه هدف آفرینش او است - باید از دو نوع گرایش و تمایلات خوب و بد بهره مند باشد. اگر فقط گرایش به خوبی در او موجود باشد, مانند ملائكه خواهد شد و چنانچه تنها گرایش های مادی او را دعوت كنند, مانند حیوانات مجالی برای صعود اختیاری معنوی نخواهد داشت و اگر هر دو را داشته باشد, با انتخاب خوبی ها, از ملائكه برتر و به كمال مطلوب خود نائل خواهد شد و اگر بدی ها را برگزید, از حیوانات پست تر خواهد بود.

انسان در درون خود, دارای دو گرایش حق و باطل است ; یعنی ,نفس اماره , او را به بدیها و عقل و فطرت او را به خوبی ها می خواند و انسان در انتخاب هر یك از این دو راه مختار و مستقل است ; اما این استقلال در انتخاب , منافاتی ندارد. با این كه شیطان از بیرون , وسوسه كننده و دعوت كننده ی او به بدی ها و ملائكه دعوت كننده ی او به خوبی ها هستند; انسان با اختیار خود, در ولایت شیطان یا ملائكه داخل می شود. در این رابطه خداوند متعال می فرماید: یا بنی آدم لا یفتننكم الشیطان كما اخرج ابویكم من الجنه ... انا جلعنا الشیاطین اولیائ للذین لا یؤمنون ; ای فرزندان آدم ! مبادا شیطان شما را فریب دهد, چنان كه پدر و مادر شما را از بهشت بیرون كرد... ما نوع شیطان را اولیای آنان كه به خدای ایمان نمی آورند قرار داده ایم , (4). و نیز فرمود:كتب علیه انه من تولاه فانه یضله ; در لوح تقدیر چنین فرض و لازم شرده كه هر كس شیطان را پیشوای خود سازد وی او را گمراه كند, (5). در جای دیگر نیز می فرماید: ان الذین قالوا ربنا الله ثم استقاموا تتنزل علیهم الملائكه ... نحن اولیائكم فی الحیاه الدنیا و فی الاخره ; آنان كه گفتند پروردگار ما خدای یكتا است و بر این ایمان پایدار ماندند, فرشتگان بر آنان نازل شوند... ما ]فرشتگان [ در دنیا و آخرت اولیای شما در دنیا و آخرت هستیم.

به عبارت دیگر, نفس اماره - كه خود اماره بالسوئ است - انسان را آماده ی پذیرش وسوسه ها و دعوت های شیطان می كند و شیطان انسان را بیشتر گمراه می كند. و یعاضد لی الهوی ...; خدایا من از شیطان شكایت دارم كه... هوای نفس را تقویت می كند, (6) پیروی از عقل و فطرت نیز كه هدایت درونی هستند - انسان را لایق رحمت های خاص الهی از سوی ملائكه می كند. وجود شیطان برای دعوت به بدی ها و تحریك نفس اماره , مكمل بیرونی گرایش انسان به بدی هاست; همان گونه كه وجود ملائكه و دعوت آنان به خوبی ها و تقویت عقل و فطرت مكمل بیرونی گرایش انسان به خوبی است و از تعامل این دو, انسان كامل پرورش می یابد.(7)

 

پی نوشت :
1.تفسیر نمونه ج6ص111
2.ترجمه المیزان ،ج8ص52-تفسیر آلوسی ج4ص332
3.ترجمه المیزان ج8ص54-المیزان فی تفسیر القرآن ج8ص46
4.اعراف , آیه ی 27
5.حج , آیه ی 4
6.بحار, ج 94, ص 143
7.سایت جامع پرسمان دانشجویی(معارف)

Plain text

  • تگ‌های HTML مجاز:
  • آدرس صفحات وب و آدرس‌های پست الکترونیکی بصورت خودکار به پیوند تبدیل می‌شوند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
8 + 0 =
*****