دلایل دفاعی بودن جهاد از منظر قرآن

07:54 - 1395/05/10

چکیده: قرآن با دستور به جهاد با متجاوزان و محدود کردن جمع‌آوری تدارکات نظامی و همچنین ترویج زندگی مسالمت‌آمیز با غیرمسلمانان به تبیین دفاعی بودن جهاد در اسلام پرداخته است.

جنگ احد

جنگ به‌ عنوان یک پدیده نامبارک در تاریخ بشریت همواره باعث خسارت‌های فراوانی برای انسان‌ها شده است. چه بسیار سرزمین‌های آبادی که در اثر جنگ‌ها به ویرانی رسیده و چه انسان‌های بی‌گناهی که جان خود را از دست‌ داده‌اند و بازماندگان‌شان در غم اندوه فراغ آنان متحمل سختی و ملامت شده‌اند.

با مراجعه به تاریخ صدر اسلام؛ درست در زمانی که پیامبر اکرم(صلی‌الله‌علیه‌وآله) در مدینه مستقر شده بودند و به هدایت جامعه اسلامی می‌پرداختند، جنگ‌هایی بین مسلمانان و کفار و مشرکین به وقوع پیوست. وقوع این جنگ‌ها در دوران پیامبر اکرم(صلی‌الله‌علیه‌وآله) که پیامبر رحمت و مهربانی است؛ چنانکه خداوند عالم درباره حضرت می‌فرمایند: «وَ مَا أَرْسَلْنَکَ إِلَّا رَحْمَةً لِّلْعَالَمِین [انبیاء/107] ما تو را جز برای رحمت جهانیان نفرستادیم». انسان را به فکر فرو می‌برد و با این سؤال مواجه می‌کند که اسلام چه نوع جنگ و جهادی را قبول دارد؟  و اساساً جنگ‌های پیامبر اکرم(صلی‌الله‌علیه‌وآله) به چه منظوری بوده است؟

اصل اولیه در اسلام صلح و مسالمت با همگان است و به همین جهت پیامبر اکرم(صلی‌الله‌علیه‌وآله) همواره به تبلیغ اسلام به روش‌های مسالمت‌آمیز تکیه داشت و اگر جنگی در آن دوره رخ‌ داده است از باب دفاع از اسلام و مسلمانان و مظلومان بوده است و بسیاری از اندیشمندان مسلمان در آثار خود به این مسئله اذعان کرده‌اند.[1] این نوشتار با مراجعه به قرآن کریم درصدد نشان دادن دلایل دفاعی بودن جنگ‌های پیامبر اکرم(صلی‌الله‌علیه‌وآله) است.

جنگ با متجاوزان
قرآن کریم در آیات متعددی دستور جهاد با کفار را مقید به کسانی کرده است که با مسلمانان به جنگ می‌پردازند و جامعه اسلامی را در معرض خطر قرار می‌دهند. خداوند در قرآن می‌فرماید: «وَ قَاتِلُوا فِی سَبِیلِ اللّهِ الَّذِینَ یُقَاتِلُونَکُمْ وَلاَ تَعْتَدُوا إِنَّ اللّهَ لاَ یُحِبُّ الْمُعْتَدِینَ [بقره/۱۹۰] [ای مؤمنان!] در راه خدا با کسانی که با شما می‌جنگند، نبرد کنید و از حد تجاوز نکنید که خدا تعدی کنندگان را دوست ندارد». خداوند در این آیه علاوه بر این‌که دستور جهاد را مقید به حمله کفار و مشرکان کرده و در واقع به مسلمانان را دفاع فراخواده است، هم‌چنین مسلمانان را هم موظف می‌کند که در این دفاع که حق مشروع هر انسانی در دفاع از خویش است، باید جانب اعتدال را نگه‌ دارند و حق ندارند برای دفاع از خود از مسیر عدالت خارج شوند.

محدودیت در تهیه تدارکات نظامی
قرآن کریم تقویت نیروهای نظامی و امکانات جنگی را محدود به شرایط خاصی کرده است. حد مجاز کسب قدرت، توان‌مندی برای دفاع از کیان اسلام و مسلمانان است و مسلمانان حق ندارند بیش از آن اقدام به جمع آوری تدارکات نظامی کنند.
خداوند در قرآن کریم می‌فرماید: «وَأَعِدُّوا لَهُم مَااستَطَعْتُم مِن قُوَّهٍ وَمِن رِبَاطِ الْخَیْلِ تُرْهِبُونَ بِهِ عَدُوَّاللّهِ وَعَدُوَّکُمْ وَآخَرِینَ مِن دُونِهِمْ لاَتَعْلَمُونَهُمُ اللّهُ یَعْلَمُهُمْ وَمَا تُنْفِقُوا مِن شَیْءٍ فِی سَبِیلِ اللّهِ یُوَفَّ إِلَیْکُمْ وَأَنْتُمْ لاَتُظْلَمُونَ [انفال/۶۰] در برابر آن‌ها [دشمنان]  آن‌چه توانایی دارید، از نیرو آماده سازید و همچنین از اسب‌های ورزیده -برای میدان نبرد- تا به‌وسیله آن دشمن خدا و دشمن خویش را بترسانید و گروه دیگری غیر از این‌ها را که شما نمی‌شناسید و خدا می‌شناسد، و هر چه در راه خدا -و تقویت بنیه دفاعی اسلام- انفاق کنید، به شما بازگردانده می‌شود و به شما ستم نخواهد شد».

طبق این آیه شریفه، هدف اصلی و نهایی از تهیه سلاح و افزایش قدرت جنگی این نیست که حکومت اسلامی یا مسلمانان مردم جهان را نابود کنند و آبادی‌ها و زمین‌ها را به ویرانی بکشانند. هم‌چنین هدف این نیست که سرزمین‌ها و اموال دیگران را تصاحب کنند و هدف این نیست که بردگی و استعمار را در جهان گسترش دهند، بلکه هدف این است که با این وسایل، دشمن خدا و دشمن خود را بترسانید تا آنان طمع به مال و جان و دین مسلمانان پیدا نکنند.[2]
علامه طباطبایی(رحمه‌الله‌علیه) هم در تفسیر این آیه شریفه می‌نویسد: «جمله (تُرْهِبُونَ بِهِ عَدُوَّ اللّهِ وَعَدُوَّکُمْ) در مقام بیان تعلیل جمله (وَأَعِدُّوا لَهُم) است و معنایش این است که این قوا و امکانات دفاعی را تدارک ببینید تا به‌ وسیله آن دشمن خدا و دشمن خود را ترسانیده و از آنان زهرچشم گرفته باشید».[3]

زندگی مسالمت‌آمیز با کفار و مشرکان غیر معاند
یکی از تعالیم روح‌بخش قرآن زندگی مسالمت‌آمیز با کفار و مشرکان غیر معاند است. همین اصل در اسلام یکی دیگر از دلایل دفاعی بودن جهاد است. در یک تقسیم‌بندی کلی غیرمسلمانان به سه گروه تقسیم می‌شوند: اهل کتاب، مشرکان و کفار معاهد و اهل حرب.
اسلام به هم‌زیستی مسالمت‌آمیز با دو گروه نخست توصیه می‌کند و تنها به مقابله و پیکار با گروه‌های معاند و محارب از آنان سفارش می‌کند. بر همین مبنا اکثر آیات و روایاتی که مسلمانان را به قتال و جنگ دعوت می‌کنند مربوط به این مورد است. قرآن کریم می‌فرماید: «لَّا یَنْهَاکمُ اللَّهُ عَنِ الَّذِینَ لَمْ یُقَاتِلُوکُمْ فیِ الدِّینِ وَ لَمْ یخُْرِجُوکمُ مِّن دِیَارِکُمْ أَن تَبرَُّوهُمْ وَ تُقْسِطُواْ إِلَیهِْمْ  إِنَّ اللَّهَ یحُِبُّ الْمُقْسِطِینَ [ممتحنه/8] خدا شما را از نیکی کردن و رعایت عدالت نسبت به کسانی که در راه دین با شما پیکار نکردند و از خانه و دیارتان بیرون نراندند نهی نمی‌کند، چرا که خداوند عدالت پیشگان را دوست دارد».

مطابق این آیه افراد غیرمسلمان به دو گروه تقسیم می‌شوند؛ گروهی که در مقابل مسلمانان ایستادند و شمشیر کشیدند و آنان را از خانه و کاشانه‌شان به‌ اجبار بیرون کردند، و خلاصه عداوت و دشمنی خود را با اسلام و مسلمانان در گفتار و کردار آشکارا نشان دادند؛ بنابراین، مسلمانان مکلف‌اند هر گونه مراوده با این گروه را قطع کنند و از هر گونه پیوند محبت و دوستی خودداری نمایند. مصداق روشن این دستور، مشرکان مکه، مخصوصاً سران قریش، بودند؛ یعنی گروهی که رسماً دست به این کار زدند و گروهی دیگر نیز آن‌ها را یاری کردند.

اما دسته دیگری بودند که در عین کفر و شرک کاری به مسلمانان نداشتند، نه عداوت می‌ورزیدند، نه با آن‌ها پیکار می‌کردند و نه به بیرون راندن‌شان از شهر و دیارشان اقدام نمودند. حتی گروهی از آن‌ها با مسلمان پیمان بسته بودند که با آنان پیکار نکنند. نیکی کردن با این دسته و اظهار محبت با آن‌ها مانعی نداشت و اگر مسلمانان پیمان‌های با آن‌ها بسته بودند، باید به آن وفا کنند و در اجرای عدالت با آنان بکوشند.[4]

در نتیجه: با مراجعه به قرآن کریم درمی‌یابیم که جنگ‌های دوران پیامبر اکرم(صلی‌الله‌علیه‌وآله) تنها در دفاع از اسلام بوده است و آیات قرآن با دستور به جهاد با متجاوزان و محدود کردن جمع‌آوری تدارکات نظامی و همچنین ترویج زندگی مسالمت‌آمیز با غیرمسلمانان به تبیین آن پرداخته است.

برای مطالعه بیشتر به کتاب «فروغ ابدیت» مراجعه نمایید.

___________________________________________________
پی‌نوشت
[1]. طباطبایی، سید محمد حسین، تفسير الميزان،ترجمه سيد محمد باقر موسوى همدانى، ناشر: دفتر انتشارات اسلامى جامعه‏ى مدرسين حوزه علميه قم، چاپ پنجم، قم، 1374ش، ج4، ص261 و عقاد، عباس، حقائق الاسلام و اباطیل خصومه، دار نهضه، مكتبه الأسره، قاهره، 1999م، ص۱۴.
[2]. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه،  تهران، دار الکتب الاسلامیه، تهران، ۱۳۶۴ش، ج7، ص226.
[3]. طباطبایى، سید محمد حسین‏، المیزان فى تفسیر القرآن، قم، دفتر انتشارات اسلامى جامعه‏ مدرسین حوزه علمیه قم، ۱۴۱۷ق، ج9، ص117.
[4]. مکارم شیرازی، همان، ج24، ص33.

کلمات کلیدی: 

Plain text

  • تگ‌های HTML مجاز:
  • آدرس صفحات وب و آدرس‌های پست الکترونیکی بصورت خودکار به پیوند تبدیل می‌شوند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
7 + 11 =
*****