چکیده: با توجه به روایات موجود درباره کیفیت غیبت امام زمان (عجاللهتعالیفرجهالشریف) میتوان گفت که حضرت در میان مردم زندگی میکنند ولکن گاهی دیده نمیشود و گاهی دیده میشوند ولی توسط مردم عادی شناخته نمیگردد.
با شهادت امام حسن عسکری(علیهالسلام) غیبت امام زمان(عجلاللهتعالیفرجهالشریف) آغاز گردید. شروع این غیبت پرسشهایی را مطرح ساخت که برخی از آنها در مورد کیفیت غیبت حضرت بود مانند: غیبت چگونه است؟ آیا جسم حضرت غایب شده؟ و یا اینکه انسانهای معمولی قدرت و توانایی دیدن حضرت را ندارند؟ این نوشتار با مراجعه به منابع اسلامی به بررسی چگونگی غیبت حضرت میپردازد.
با بررسی این سؤالات سه احتمال برای چگونگی غیبت حضرت در ذهن انسان شکل میگیرد:
1. نبودن در میان مردم؛ به این صورت که خداوند حضرت را به منطقهای دور از دسترس برده باشد.
2. حضور حضرت و دیده نشدن ایشان.
3. بودن و دیده شدن؛ ولی کسی ایشان را نمیشناسد.
احتمال اول هر چند ممکن است و در مورد حضرت عیسی(علیهالسلام) صادق باشد[1] ولی با توجه به روایات متعددی که در ادامه ذکر میشود و دلالت بر زندگی امام زمان(عجلاللهتعالیفرجهالشریف) در میان مردم دارد، بعید به نظر میرسد.
درباره احتمال دوم و سوم آیات و روایات متعددی وجود دارد که برخی از آنها را برای نمونه ذکر میکنیم.
خداوند در قرآن میفرماید: «وَ جَعَلْنَا مِن بَینِْ أَیْدِیهِمْ سَدًّا وَ مِنْ خَلْفِهِمْ سَدًّا فَأَغْشَیْنَاهُمْ فَهُمْ لَا یُبْصِرُونَ [یس/9] و در پیش روی آنان سدّی قرار دادیم، و در پشت سرشان سدّی و چشمانشان را پوشاندهایم، لذا نمیبینند.» دربارهشان نزول این آیه آمده است که: «ابوجهل تصمیم گرفت که پیامبر (صلیاللهعلیهوآله) را به قتل برساند، پس هرگاه شب بیرون میرفت حضرت را نمیدید و خداوند بین او و حضرت حایل میشد». [2]
شخصی از امام رضا (علیهالسلام) درباره امام عصر (عجلاللهتعالیفرجهالشریف) سؤال کرد و حضرت در پاسخ فرمود: «جسم او دیده نمیشود و نامش برده نمیشود». [3]
در روایت دیگری عبدالعظیم حسنی میگوید: بر امام هادی (علیهالسلام) وارد شدم و گفتم: -غیبت- چگونه است مولای من؟ حضرت فرمود: «بدنش دیده نمیشود». [4] و اینکه در دعای ندبه نیز میخوانیم: «بر من گران است که مردم را ببینم و تو دیده نشوی». [5]
همچنین آن دسته از روایاتی که دلالت دارند که امام عصر (عجلاللهتعالیفرجهالشریف) مانند حضرت موسی (علیهالسلام) بیمناک و در انتظار زندگی میکنند بر این امر دلالت دارد زیرا اگر حضرت در خارج از دنیا بود این خوف و بیم وجود نداشت. مانند روایت امام باقر (علیهالسلام) که میفرماید: «در صاحبالامر چهار سنت از چهار پیامبر وجود دارد. سنتی از موسی (علیهالسلام) و سنتی از عیسی (علیهالسلام) و سنتی از یوسف (علیهالسلام) و سنتی از محمد (صلیاللهعلیهوآله) اما آنچه از سنت موسی (علیهالسلام) است اینکه بیمناک و در انتظار است». [6] و همچنین روایت دیگری که میفرماید: «به خدا سوگند زمین از قیام کننده به حجت خالی نیست خواه ظاهر و آشکار و یا باطن و پنهان، تا حجتهای الهی و ادله روشنش باطل نگردند». [7]
همانطور که میبینیم برخی از روایات بهصراحت به دیده نشدن حضرت اذعان دارند و برخی هم درباره آن مطلبی را نقل نکردهاند و گویا احتمال آن را رد نمیکنند.
درنتیجه با تو به این شواهد و قراین و مانند آنها میتوان گفت که امام زمان (عجلاللهتعالیفرجهالشریف) در میان مردم زندگی میکنند اما از احتمال دوم و سوم -دیده نشدن و یا شناخته نشدن- کدامیک قویتر است؟ باید گفت که دلیلی بر تعیین یکی از اینها وجود ندارد و هر دو احتمال میتواند درست باشند، بدین معنا که حضرت گاه دیده نمیشود و گاهی دیده میشود ولی شناخته نمیگردد. البته با توجه به این نکته که زندگانی امام زمان (عجلاللهتعالیفرجهالشریف) بهوسیله امور عادی در جریان است؛ موارد احتمال سوم یعنی که حضرت دیده شود ولی مردم ایشان را نشناسند بیشتر است.
برای مطالعه بیشتر به این کتابها مراجعه نمایید.
1. «مکیال المکارم فی فوائد الدعاء للقائم» اثر مرحوم آیتالله سید محمدتقی موسوی اصفهانی.
2. « مهدویت رویکردها و چالشها» نوشته مهدی مهریزی.
________________
پینوشت
[1]. «وَ مَا قَتَلُوهُ وَ مَا صَلَبُوهُ وَ لَكِن شُبِّهَ لهَُم ... بَل رَّفَعَهُ اللَّهُ إِلَيْهِ وَ كاَنَ اللَّهُ عَزِيزًا حَكِيمً [نساء/158-157] در حالى كه نه او را كشتند، و نه بر دار آويختند لكن امر بر آنها مشتبه شد ... بلكه خدا او را به سوى خود، بالا برد. و خداوند، توانا و حكيم است».
[2]. «فقد روي أن أبا جهل هم بقتله ص فكان إذا خرج بالليل لا يراه و يحول الله بينه و بينه»، طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان، انتشارات ناصر خسرو، چاپ سوم، تهران، 1372ش.
[3]. «سَمِعْتُ أَبَا الْحَسَنِ الرِّضَا ع يَقُولُ وَ سُئِلَ عَنِ الْقَائِمِ فَقَالَ لَا يُرَى جِسْمُهُ وَ لَا يُسَمَّى اسْمُهُ»، الكافي، شیخ كلينى، تصحیح علی اکبر غفارى، ناشر: دار الكتب الإسلاميه، چاپ چهارم، تهران، 1407ق، ج1، ص333.
[4]. «فَقُلْتُ وَ كَيْفَ ذَاكَ يَا مَوْلَايَ قَالَ لِأَنَّهُ لَا يُرَى شَخْصُه»، کمال الدین و تمام النعمه، تصحیح علی اکبر غفاری، شیخ صدوق، تهران، اسلامیه، 1395ق، ج2، ص380.
[5]. «عَزِيزٌ عَلَيَّ أَنْ أَرَى الْخَلْقَ وَ أَنْتَ لَا تُرَى»، ابن مشهدى، محمد بن جعفر، المزار الكبير، دفتر انتشارات اسلامى وابسته به جامعه مدرسين حوزه علميه قم، چاپ اول، قم، 1419ق.
[6]. «فِي صَاحِبِ هَذَا الْأَمْرِ أَرْبَعُ سُنَنٍ مِنْ أَرْبَعَةِ أَنْبِيَاءَ سُنَّةٌ مِنْ مُوسَى وَ سُنَّةٌ مِنْ عِيسَى وَ سُنَّةٌ مِنْ يُوسُفَ وَ سُنَّةٌ مِنْ مُحَمَّدٍ صَلَوَاتُ اللَّهِ عَلَيْهِمْ أَجْمَعِينَ فَأَمَّا مِنْ مُوسَى فَخَائِفٌ يَتَرَقَّب»، همان، ج1، ص153-152.
[7]. «اللَّهُمَّ لَا تَخْلُو الْأَرْضُ مِنْ قَائِمٍ بِحُجَّةٍ إِمَّا ظَاهِراً مَشْهُوراً أَوْ بَاطِناً مَسْتُوراً لِئَلَّا تَبْطُلَ حُجَجُ اللَّهِ وَ بَيِّنَاتُه»، بحار الانوار، علامه مجلسی، دار إحياء التراث العربي، چاپ دوم، بیروت، 1403ق، ج30، ص81.
[8]. مهریزی، مهدی، مهدویت رویکردها و چالشها، نشر علم، چاپ اول، تهران، 1393ش، ص139-138.