آیا پیامبر می‌خواست به کشورهای دیگر لشکر کشی کند؟

06:11 - 1395/05/10

چکیده: سیره حضرت در مواجه و تعامل با دیگر کشورها، روش دعوت و تبلیغ منطقی با تکیه بر نیازهای فطری آنان بوده است و جنگ و لشکرکشی برای فتح سرزمین‌ها اساساً در سیره پیامبر اکرم (صلی‌الله‌علیه‌وآله) جایی ندارد زیرا حضرتش مأمور به فتح دل‌هاست نه سرزمین‌ها.

غزوات پیامبر

روند رو به رشد اسلام در جزیره العرب باعث حساسیت روزافزون مشرکان، خصوصاً قریش بود که بر مکه تسلط داشتند و گسترش اسلام را مانعی برای سیطره خود بر مکه و منافع اقتصادی آن می‌دیدند. این گروه به جای آن‌که با دل سپردن به تعالیم اسلام سربلندی دنیا و آخرت را برای خود به ارمغان آورند، در مسیر دیگری گام برداشتند و از همان ابتدا به آزار و شکنجه و به شهادت رساندن مسلمانان پرداختند و در این راه از هیچ کوششی فروگذار نبودند.

این فشارها تا حدی بود که پیامبر اکرم(صلی‌الله‌علیه‌وآله) مجبور شد به همراه دیگر مسلمانان از مکه و وطن خود هجرت کند. پس از آنکه مسلمانان به رهبری پیامبر(صلی‌الله‌علیه‌وآله) تواستند اوضاع مدینه را سروسامان دهند، زمان آن فرا رسید تا اسلام را در تمام جزیره‌العرب گسترش دهند و حتی ندای روح‌بخش اسلام را به مناطق دورتر و کشورهای دیگر برسانند.
مستحکم شدن پایه‌های اسلام در مدینه مشرکان قریش را از توطئه علیه اسلام باز نداشت و آنان با کمک دیگر مشرکان شبه‌جزیره عربستان و هم‌چنین کمک‌های یهودیان ساکن سرزمین حجاز، جنگ‌هایی را علیه مسلمین به راه انداختند که با عنایت الهی و مدیریت پیامبر اکرم(صلی‌الله‌علیه‌وآله) و فداکاری مسلمانان، این جنگ‌ها نیز به شکست انجامید و سرانجام اسلام تمام سرزمین حجاز را فتح کرد.

سؤالی که در ورای این اتفاقات تاریخی ممکن است در ذهن برخی از افراد شکل بگیرد این است که آیا اسلام به رهبری پیامبر اکرم(صلی‌الله‌علیه‌وآله) برای گسترش خود اقدام به لشکرکشی به دیگر سرزمین‌ها کرده است؟ و آیا سیاست اولیه پیامبر اکرم(صلی‌الله‌علیه‌وآله) برای گسترش اسلام، استفاده از حمله نظامی بوده است؟ ما در این نوشتار با بهره‌گیری از سیره رسول مهربانی‌ها(صلی‌الله‌علیه‌وآله) در تعامل با دیگر کشورها به سؤالاتی از این دست پاسخ می‌گوییم.

برای بررسی تاریخی رابطه پیامبر اکرم(صلی‌الله‌علیه‌وآله) با دیگر کشورها خوش‌بختانه اسناد قابل‌توجهی در دست ما قرار دارد که مهم‌ترین آن‌ها وجود نامه‌های حضرت به پادشاهان کشورهای دیگر است که با بررسی متن این نامه‌ها می‌توان به سیره حضرت در تعامل و مواجهه با دیگر کشورها پرداخت.
در این نوشتار به چهار مورد از مهم‌ترین نامه‌های حضرت به پادشاهان کشورهای همسایه اسلام اشاره می‌شود.

1. خسروپرویز پادشاه ایران
«بسم‌الله الرحمن الرحیم از محمد پیامبر خدا به خسرو، بزرگ فارس، سلام و درود بر آن‌که پیرو هدایت شود و به خدا و پیامبر وی ایمان آورد و شهادت دهد که خدایی جز خدای یگانه نیست. من پیامبر خدا برای تمام انسان‌ها هستم تا همه افراد زنده را بیم دهم، اسلام بیار تا سالم بمانی و اگر دریغ کنی گناه مجوسان به گردن توست».[1]

2. هرقل پادشاه روم
«بسم‌الله الرحمن الرحیم، از محمد پیامبر خدا به سوی هرقل، بزرگ روم، درود بر آن‌که پیرو هدایت باشد، اما بعد، اسلام بیار که سلامت باشی و پاداش تو را دو برابر بدهند و اگر قبول نکنی گناه رعیت به گردن تو است».[2]

3. مقوقس پادشاه مصر
پیامبر اکرم(صلی‌الله‌علیه‌وآله) نامه‌ای با همان مضمون به مقوقس پادشاه مصر نوشت.
«بسم‌الله الرحمن الرحیم، از محمد پیامبر خدا به‌سوی مقوقس، بزرگ قبط، درود بر آن‌که پیرو هدایت باشد، اما بعد، اسلام بیاور تا سلامت باشی و خداوند پاداش ترا دو برابر بدهند و اگر قبول نکنی گناه قبط به گردن تو است».[3]
                   
4. نجاشی پادشاه حبشه
«بسم‌الله الرحمن الرحیم از محمد پیامبر خدا به نجاشی اصحم پادشاه حبشه. درود بر تو، من بر خدای ملک قدوس سلام مؤمن مهیمن درود می‌فرستم و شهادت می‌دهم که عیسی پسر مریم روح خدا و کلمه اوست که وی را به مریم، دوشیزه پاکیزه عفیف القا کرد و عیسی را بار گرفت و خدا عیسی را از روح و دم خود آفرید، چنان‌که آدم را از روح و دم خود آفرید. من تو را به خدای یگانه بی‌شریک و اطاعت وی دعوت می‌کنم که پیرو من شوی و به خدایی که من‌را فرستاده ایمان بیاوری که من پیامبر خدایم و پسر عموی خویش جعفر و جمعی از مسلمانان را سوی تو فرستاده‌ام و چون بیایند آن‌ها را بپذیر و از تکبر بر کنار باش که من تو را با سپاهت به‌سوی خدا می‌خوانم و ابلاغ کردم و اندرز دادم، اندرز من‌را بپذیر و درود بر آن‌که پیرو هدایت باشد». [4]

محتوای نامه‌ها
پس از مطالعه و بررسی محتوای نامه‌های پیامبر اکرم(صلی‌الله‌علیه‌وآله) به پادشاهان این کشورها در می‌یابیم که حضرت در تمامی این نامه‌ها پس از یاد پروردگار خود را پیامبر خدا معرفی می‌کند و از آن پادشاهان نیز با احترام و نیکی نام می‌برد و سپس در نهایت ادب و احترام و اخلاق حسنه ایشان را به اسلام دعوت می‌کند و سرانجام گم‌راهی و دوری از خدا را به آنان یادآوری می‌کند. با دقت در متن این نامه‌ها این نکته به‌ روشنی قابل استفاده است که روش پیامبر اکرم(صلی‌الله‌علیه‌وآله) در این نامه‌ها نرمش همراه با مهربانی است و حضرت هیچ‌گاه سخن تندی نفرمود و حتی یک کلمه درباره جنگ و نزاع با آنان سخنی به میان نمی‌آورد.

در نتیجه: با توجه به متن نامه‌های پیامبر اکرم(صلی‌الله‌علیه‌وآله) به این نکته می‌رسیم که سیره حضرت در مواجه و تعامل با دیگر کشورها روش دعوت و تبلیغ منطقی با تکیه بر نیازهای فطری آنان بوده است و جنگ و لشکرکشی برای فتح سرزمین‌ها اساساً در سیره پیامبر اکرم(صلی‌الله‌علیه‌وآله) جایی ندارد، زیرا حضرتش مأمور به فتح دل‌هاست نه سرزمین‌ها.

برای مطالعه بیشتر به کتاب «فروغ ابدیت» مراجعه نمایید.

___________________
پی‌نوشت
[1]. «بسم الله الرحمن الرحيم، من محمد رسول الله الى كسرى عظيم فارس سلام على من اتبع الهدى، و آمن بالله و رسوله، و شهد ان لا اله الا الله، و انى رسول الله، الى الناس كافه، لينذر من كان حيا، اسلم تسلم، فان أبيت فعليك اثم المجوس»، تاريخ الامم و الملوك ، طبري، محمد بن جریر، تحقيق محمد ابوالفضل ابراهيم، بيروت، دارالتراث ، ط الثانيه، 1387ق/1967م، ج2، ص654.
[2]. «بسم الله الرحمن الرحيم من محمد رسول الله الى هرقل عظيم الروم السلام على من اتبع الهدى اما بعد: اسلم تسلم، و اسلم يؤتك الله اجرك مرتين، و ان تتول فان اثم الأكارين عليك- يعنى تحماله»، همان، ص649.
[3]. «بسم الله الرحمن الرحيم من محمد بن عبد الله إلى المقوقس عظيم القبط، سلام على من اتبع الهدى، أما بعد: فإني أدعوك بداعية الإسلام، أسلم تسلم، و أسلم يؤتك الله أجرك مرتين، فإن توليت فإن عليك إثم القبط»، عيون الأثر فى فنون المغازى و الشمائل و السير، أبوالفتح محمد بن سيد الناس، تعليق ابراهيم محمد رمضان، بيروت، دار القلم، ط الأولى، 1414ق/1993م، ج2، ص332.
[4]. «بسم الله الرحمن الرحيم من محمد رسول الله الى النجاشى الأصحم ملك الحبشه، سلم أنت، فانى احمد إليك الله الملك القدوس السلام المؤمن المهيمن، و اشهد ان عيسى بن مريم روح الله و كلمته، ألقاها الى مريم البتول الطيبه الحصينة، فحملت بعيسى، فخلقه الله من روحه و نفخه كما خلق آدم بيده و نفخه، و انى ادعوك الى الله وحده لا شريك له، و الموالاة على طاعته، و ان تتبعني و تؤمن بالذي جاءني، فانى رسول الله، و قد بعثت إليك ابن عمى جعفرا و نفرا معه من المسلمين، فإذا جاءك فاقرهم، ودع التجبر، فانى ادعوك و جنودك الى الله، فقد بلغت و نصحت، فاقبلوا نصحى، و السلام على من اتبع الهدى»، تاريخ الامم و الملوك ، طبري، محمد بن جریر، تحقيق محمد ابوالفضل ابراهيم، بيروت، دارالتراث ، ط الثانيه، 1387ق/1967م، ج2، ص652.

کلمات کلیدی: 

نظرات

Plain text

  • تگ‌های HTML مجاز:
  • آدرس صفحات وب و آدرس‌های پست الکترونیکی بصورت خودکار به پیوند تبدیل می‌شوند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
17 + 3 =
*****