چکیده:معادله بسیاری از مسائل را نمی توان بدون خدا حل کرد، چه بسا احساس پوچی و سردرگمی را داشته باشیم، نتوانیم افق خوب و امیدوار گونه ای را در زندگی برای خود رقم بزنیم، اما با احساس حضور او و ربط دادن امورات زندگی به تدبیر و مصلحت او، زندگی برای ما شیرین و گوارا خواهد شد.
زندگی مثل یک جاده ای است که نیاز هست در این جاده با هدف مشخص و منطقی و حساب شده انسان حرکت کند تا به مقصد برسد، هر گونه رفتار و تصمیم و حتی فکر اشتباه میتواند در این مسیر مشکل ساز بوده و در سرنوشت افراد تاثیر مخربی را بگذارد.
درگیر کردن ذهن با خیال پردازی های بی منطق و خطاهای فکری به تدریج میتواند زمینه ساز مشکلات متعددی را در زندگی باشد، لذا بهتر است که شخص در همان ابتدای امر با این مشکلات به طور صحیح و عاقلانه برخورد کند تا به یک مصونیت روحی و روانی برسد.
در این زمینه نامهای از انجمن بدست ما رسیده که در اینجا بیان میکنیم:
سلام/ سال ۸۳ بود که خبر ناگهانی فوت تک پسر عمهام را دادند، محل زندگی آنها تهران بود و از آنجایی که عمهام ناتنی بود آنقدر رفت و آمد نداشتیم، پسرش خانه ما نیامده بودند، روزی که برای خاکسپاریش رفته بودیم، من عکسش را دیدم تنم لرزید و از خصوصیاتی که از ایشان تعریف میکردند، عاشق یک طرفه شدهام و کارم شده گریه که چرا خانوادههایمان رفت و آمد نداشتند تا همدیگر را از قبل میدیدیم و به همدیگر میرسیدیم، من آنموقع ۱۷ سال بیشتر نداشتم و زمان کنکورم بود، هرازگاهی به یادش میافتادم و گریه میکنم، تا رسید به امسال که چند مرتبه تو خواب دیدمش و از ابراز علاقه به خودم جویا شدم و هر بار که به خوابم میآمد خوشحال میشدم، من به فکر او هستم، و الان خیلی نیاز عاطفی دارم که ازدواج کنم ولی عشق و علاقه یاسر ذهنم را مشغول کرده، لطفا راهنمایی کنید.
پاسخ:
بزرگوار شرایط روحی شما را درک می کنیم، اما این مشکلی را که مطرح کردید اگر به فکر درمانش نباشید خیلی اذیت خواهید شد. زندگی طوری است که اگر از حضور خدای متعال در آن غافل شویم، سرانجام خوبی ندارد، معادله بسیاری از مسائل را نمی توان بدون خدا حل کرد، چه بسا احساس پوچی و سردرگمی را داشته باشیم، نتوانیم افق خوب و امیدوار گونه ای را در زندگی برای خود رقم بزنیم، اما با احساس حضور او و ربط دادن امورات زندگی به تدبیر و مصلحت او، زندگی برای ما شیرین و گوارا خواهد شد، در این آیه قرآن خدای متعال می فرماید:
« وَعَسَى أَن تَكْرَهُواْ شَیْئًا وَهُوَ خَیْرٌ لَّكُمْ وَعَسَى أَن تُحِبُّواْ شَیْئًا وَهُوَ شَرٌّ لَّكُمْ وَاللّهُ یَعْلَمُ وَأَنتُمْ لاَ تَعْلَمُونَ ؛ چه بسا شما از چیزی کراهت داشته باشد در حالی که خیر شما در آن است و چه بسا چیزی را دوست می دارید در حالیکه در حقیقت برای شما شر است و خدا می داند حقایق امور را و شما نمی دانید.» (سوره بقره آیه 216)
گاهی ما خیال میکنیم اگر به فلان شخص میرسیدیم زندگی طور دیگری میشد، و حال آنکه شاید بعد از رسیدن احساس ندامت و پشیمانی بکنیم، پس چون در بسیاری از موارد ما مصلحت خود را نمیدانیم و حتی شاید تلاش هم کرده باشیم اما به آن مقصود خود نمیرسیم نباید نگران شویم، چون پشت پرده خبری است که خدا میداند و بهترین بندگان پیش او کسانی هستند که به مصلحت و حکمت او راضی شوند.
پس شما بهتر است این موضوع را کاملا فراموش کرده و با خود بگویید خدا مرا بهتر میشناسد و چون بنده او هستم، مرا دوست دارد و اگر این اتفاق پیش آمده، حتما سر و اسراری است که او میداند و من غافل از آن هستم.
سعی کنید واقع بینانه و منطقی به زندگی نگاه کنید و توجه داشته باشید که داشتن یک علاقه و محبت شدید در مورد خصوصیات فردی را که فقط شنیدهاید و خودتان بعینه ندیدهاید و الان حضوری هم ندارد و نمیتواند در زندگی شما موثر باشد، خیلی منطقی نیست و اگر همین تفکرات را ادامه بدهید با آسیبهای جدی روبرو خواهید شد، پس بهتر است قبول کنید که عشق و علاقه بدون شناخت کامل و همچنین مشغول کردن ذهن در مورد فردی که در این دنیای مادی نیست و در زندگی شما اصلا نقشی ندارد، یک خطای شناختی است و باید خودتان بپذیرید که این روش و منطق ذهنی، غلط بوده و ترجیحی ندارد که خودتان را در آن فضای خیال اسیر کنید، چرا که میتواند اثرات منفی را در زندگی شما ایجاد کند و نتوانید از زندگی استفاده مطلوبی را اخذ کرده و تصمیم محکمی را بگیرید. در حقیقت چنین تفکراتی تبدیل به یک چالش های فکری میشوند که به منزله ابرهای گران بار و سرد و گرم است که با کمترین جنبش هوا به گردش در میآیند و وقتی به هم بخورند، رعد و برق، غرش و خشونت و در پی آن سیل مرگبار و ویران کننده همراه میآورند.[1] یعنی به مرور زمان اخلال گر آرامش زندگی میشوند.
پس بهتر است با یک نگاه واقع بینانه و اصلاح فکر در مورد پسر عمهتان، با یک فرد موجه و سالم همراه با ملاکهای معقول و منطقی ازدواج کنید و برای همیشه فایل مربوط به خطورات ذهنی در مورد پسر عمه تان را ببندید تا به یک آرامش کامل در زندگی برسید.
می توانید این بحث را در انجمن پیگیری کنید: عشق به مرده!
پی نوشت:
[1]. آیین همسر گزینی، نصیری، علی، ص73، بوستان کتاب، 1390
نظرات
این مطلب آموزنده در کانال مشاوره منتشر گردید. با تشکر از شما
http://telegram.me/joinchat/B7RghzwqYoGXbBw5BXUWMw