ماهیت جنگ «بدر» دفاعی بود!

17:56 - 1395/05/15

چکیده:  اقدام پیامبر اکرم (صلی‌الله‌علیه‌وآله) برای توقیف و ضبط اموال کاروان قریش با فرمان الهی آغاز شد و برای بازگرداندن اموال غصب شده مسلمانان بود که این امر با فطرت هر انسان آزاده‌ای مبنی بر دفاع از حق مشروع خود سازگار است.

مشرکان قریش که آرمان‌های مقدس اسلام را مانعی جدی در برابر خواسته‌های غیرانسانی خود می‌دیدند، از همان ابتدا، شروع به آزار و اذیت پیامبر اکرم(صلی‌الله‌علیه‌وآله) و مسلمانان کردند. مشرکان این رفتارهای ظالمانه را آن‌قدر ادامه دادند که حتی به شهادت برخی از مسلمانان منجر شد. فضای مکه در آن دوران به‌گونه‌ای بودن که دیگر هیچ‌یک از مسلمانان امنیت جانی نداشت و مشرکان پیوسته آن‌ها را آزار می‌دادند، و مرتباً مسلمانان کتک خورده با سرهای شکسته خدمت پیامبر(صلی‌الله‌علیه‌وآله) می‌رسیدند و شکایت می‌کردند -و تقاضای اجازه جهاد می‌کردند- اما حضرت آنان را به صبر دعوت می‌کرد.[1]   

این رفتار مشرکان ادامه داشت تا این‌که خداوند متعال با فراهم نمودن اسباب هجرت، دریچه جدیدی را به روی مسلمانان گشود و آنان را از سیطره مشرکان بیرون آورد و در فضای مدینه جا داد. جامعه نو پای اسلامی و مسلمانان تازه وارد به مدینه با مشکلات زیادی روبرو بودند و ضبط اموال ایشان در مکه یکی از این مشکلات بود. مشرکان به این وسیله مسلمانان را از حقوق ابتدایی خود -استفاده از اموال شخصی خود- محروم کرده بودند تا به این وسیله دست از اسلام بردارند و به نزد مشرکان بازگردند.

در این مرحله بود که خداوند متعال به مسلمانان دستور داد تا برای احقاق حقوق اولیه خود برخیزند و از خود در مقابل مشرکان دفاع کنند و به همین منظور آیاتی از جانب خداوند خطاب به پیامبر(صلی‌الله‌علیه‌وآله) و مسلمانان نازل شد که می‌فرماید: «أُذِنَ لِلَّذِینَ یُقَاتَلُونَ بِأَنَّهُمْ ظُلِمُواْ وَ إِنَّ اللَّهَ عَلیَ نَصْرِهِمْ لَقَدِیرٌ * الَّذِینَ أُخْرِجُواْ مِن دِیَرِهِم به غیر حَقٍّ إِلَّا أَن یَقُولُواْ رَبُّنَا الله [حج/40-39] به کسانی که جنگ بر آنان تحمیل گردیده، اجازه جهاد داده شده است، چرا که مورد ستم قرار گرفته‌اند و خدا بر یاری آن‌ها تواناست. همان‌ها که از خانه و شهر خود، به ناحق رانده شدند، جز این‌که می‌گفتند: پروردگار ما، خدای یکتاست!»

با تأمل بیشتر در این آیات قرآن کریم، به این نتیجه می‌رسیم که دو عبارت «لِلَّذِینَ یُقاتَلُونَ» و «بِأَنَّهُمْ ظُلِمُواْ» بیان کننده ماهیت اصلی اجازه خداوند به مسلمانان مبنی بر دفاع از حقوق اولیه خود است. در واقع با فهم این عبارات نورانی، می‌توان ماهیت رفتار پیامبر اکرم(صلی‌الله‌علیه‌وآله) و به تبع آن مسلمانان در جنگ بدر پی‌ برد.
مراد خداوند از عبارت «لِلَّذِینَ یُقاتَلُونَ» که در این آیه به صورت مجهول بیان شده است کسانی است که مورد کشتار مشرکین واقع می‌شوند -یعنی کسانی که مشرکین ایشان را می‌کشند- و فلسفه اجازه جهاد هم همین است که مشرکین مکه کشتار مسلمانان را آغاز کردند، و اصولاً خواستار جنگ و نزاع با مسلمانان بودند.
حرف «باء» هم در عبارت «بِأَنَّهُمْ ظُلِمُواْ» برای سببیت است و همین مطلب، علت اذن جهاد از سوی خداوند را می‌رساند؛ یعنی اگر به مسلمانان اجازه قتال دادیم، به این خاطر است که به آن‌ها ستم شده است.[2] خداوند در ادامه آیه به چگونگی این ظلم و ستم می‌پردازد.

مرحوم علامه طباطبایی در تفسیر این آیه می‌نویسد:
«این آیه همان‌طور که گفتیم مظلومیت مؤمنین را بیان می‌کند. به این‌صورت که کفار، بدون هیچ‌گونه حق و مجوزی ایشان را از دیار و وطن‌شان بیرون کردند. آن‌هم نه این‌طور که دست ایشان را بگیرند و از خانه و شهرشان بیرون کنند؛ بلکه آن‌قدر شکنجه و آزار دادند و آن‌قدر برای آنان صحنه‌سازی کردند، تا آنان ماچار شدند با پای خود شهر و زندگی را رها کرده در دیار غربت منزل کنند، و از اموال و هستی خود چشم پوشیده، با فقر و تنگ‌دستی زندگی کنند. عده‌ای به حبشه رفتند و عده‌ای هم با پیامبر(صلی‌الله‌علیه‌وآله) به مدینه هجرت کردند».[3]

پیامبر اکرم(صلی‌الله‌علیه‌وآله) پس از نزول این آیه و با توجه به این‌که ثروت مسلمانان مهاجر مقیم مدینه، از طرف قریش مصادره شده بود، تصمیم گرفت تا با ورود کاروان تجاری قریش به سرزمین بدر، کالاهای تجاری آنان را به نفع مسلمانان ضبط کند و اگر قریش، بر عناد و لجاجت خود در مصادره اموال مسلمانان مهاجر استقامت ورزند، مسلمانان هم متقابلاً کالاهای تجاری را میان خود به عنوان مقابله به مثل تصرف کنند. از این رو پیامبر اکرم(صلی‌الله‌علیه‌وآله) مسلمانان مدینه را جمع کرد و خطاب به آنان فرمود: «ای مردم این کاروان قریش است. می‌توانید برای تصرف اموال خویش از مدینه بیرون بروید، شاید گشایشی در کار شما رخ دهد».

از این سخنان پیامبر اکرم(صلی‌الله‌علیه‌وآله) که به مسلمانان نوید گشایش در زندگی داده بود معلوم می‌شود که این گشایش همان ضبط کالاهایی بود که قریش آن را حمل می‌کرد. مجوز این مسئله همان بود که قریش کلیه دارایی‌های مهاجران را در مکه ضبط کرده و به آنان اجازه رفت و آمد به محل زندگی خود را نمی‌داد. کلیه اموال منقول و غیر منقول آنان در مکه متروک مانده بود و پیداست که هر انسان عاقل و خردمندی به خود اجازه می‌دهد با دشمن، همان معامله را انجام دهد که او با وی انجام داده است. [4]

در نتیجه: با توجه به آزار و شکنجه‌های قریش نسبت پیامبر اکرم(صلی‌الله‌علیه‌وآله) و دیگر مسلمانان که باعث هجرت ناخواسته مسلمانان از مکه به مدینه شد، و هم‌چنین ممانعت قریش از دسترسی مسلمانان به اموال‌شان، می‌توان گفت که اقدام پیامبر اکرم(صلی‌الله‌علیه‌وآله) برای توقیف و ضبط اموال کاروان قریش که با فرمان الهی آغاز شد، برای بازگرداندن اموال غصب شده مسلمانان بود و این امر با فطرت هر انسان آزاده‌ای مبنی بر دفاع از حق مشروع خود سازگار است.

برای مطالعه بیشتر به آثار زیر مراجعه نمایید.
1. «فروغ ابدیت».
2. «پيام‌آور رحمت» .

________________________________________________________
پی‌نوشت:
[1]. تفسیر نمونه، مکارم شیرازی، ناصر،  تهران، دار الکتب الاسلامیه، تهران، ۱۳7۴ ش، ج 14، ص 113
[2]. تفسیر المیزان، طباطبایی، سید محمد حسین، ترجمه سید محمد باقر موسوی همدانی، ناشر: دفتر انتشارات اسلامی جامعهی مدرسین حوزه علمیه قم، چاپ پنجم، قم، 1374 ش، ج 14، ص 543
[3]. همان.
[4]. فروغ ابدیت، جعفر سبحانی، دفتر انتشارات دفتر تبلیغات اسلامی قم، 1370 ش، ج 1،ص 490.

Plain text

  • تگ‌های HTML مجاز:
  • آدرس صفحات وب و آدرس‌های پست الکترونیکی بصورت خودکار به پیوند تبدیل می‌شوند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
4 + 0 =
*****