ارکان ایمان در کلام امام رضا(ع)

12:34 - 1398/04/22

چکیده: ایمان چهار ركن دارد: ۱ـ توكّل بر خدا، ۲ـ رضا به قضاى خدا، ۳ـ تسلیم به امر خدا، ۴ـ واگذاشتن كار به خدا.

فرق اسلام و ایمان

اسلام با ایمان متفاوت است و به دنبال آن مسلمان و مؤمن با یکدیگر تفاوت دارند. این تفاوت در احکام فقهی هریک نیز موجود است مثلا صرف اینکه کسی مسلمان باشد کافی است تا اجازه داشته باشیم او را در قبرستان مسلمین دفن کنیم و نیاز نیست که حتماً آن فرد مؤمن باشد.[۱] امام رضا (علیه‌السلام) در احادیثی به بازشناسی ایمان و ارکان آن پرداخته‌اند که در این مطلب به آن می‌پردازیم.

ایمان بالاتر از اسلام
همان طور که اشاره شد ایمان از اسلام بالاتر است و این مطلب در حدیثی از امام هشتم نیز نقل شده است: «إِنَّ الاِیمانَ أَفْضَلُ مِنَ الاِسْلامِ بِدَرَجَةٍ[۲] همانا ایمان درجه‌ای از اسلام بالاتر است.» این تفاوت در قرآن کریم نیز مورد اشاره واقع شده است. اعراب بادیه نشین که از سطح فرهنگی پایینی برخوردار بودند به دلیل ادعای ایمان از جانب خداوند توبیخ شدند و خداوند چنین پیغامی برای آنان صادر کرد و فرمود: «قَالَتِ الأَعْرَابُ آمَنَّا قُلْ لَمْ تُؤْمِنُوا وَلَكِنْ قُولُوا أَسْلَمْنَا وَلَمَّا يَدْخُلِ الإِيمَانُ فِي قُلُوبِكُمْ [احزاب/ ۱۴] اعراب گفتند ایمان آوردیم. بگو ایمان نیاوردید بلکه اسلام آوردید و ایمان داخل قلب‌های شما نشده است». اگر کسی ادعای دروغین داشته باشد؛ ما ناراحت می‌شویم و بر او خُرده می‌گیریم. طبق این آیه شریفه خداوند نیز بر اعراب خُرده گرفته و ادعای دروغین آنان را گوشزد می‌کند. بنابر این آیه کریمه بسیار لازم و ضروری است که هر مسلمانی برای ارتقاء رتبه و درجه‌اش از اسلام به ایمان، شرایط ایمان را بشناسد و به آن پایبند باشد.

ایمان و عمل
در قرآن کریم هرگاه عبارت «يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ» آمده و اهل ایمان مورد خطاب الهی قرار گرفته است؛ بلافاصله بعد از آن سخن از عمل صالح به میان آمده است. مثلاً خداوند فرموده: «يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ كُتِبَ عَلَيْكُمُ الصِّيَامُ كَمَا كُتِبَ عَلَى الَّذِينَ مِن قَبْلِكُمْ لَعَلَّكُمْ تَتَّقُونَ[بقره/ ۱۸۳] ای کسانی که ایمان آورده‌اید بر شما روزه واجب شد همانگونه که بر گذشتگان شما واجب بود. شاید پرهیزگار شوید».
یا در سوره عصر می‌خوانیم: «وَالْعَصْرِ  إِنَّ الْإِنسَانَ لَفِي خُسْرٍ إِلَّا الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ وَتَوَاصَوْا بِالْحَقِّ وَتَوَاصَوْا بِالصَّبْرِ[عصر/1-3] سوگند به عصر [غلبه حق بر باطل]  كه واقعا انسان دستخوش زيان است  مگر كسانى كه گرويده و كارهاى شايسته كرده و همديگر را به حق سفارش و به شكيبايى توصيه كرده‏‌اند».

اینکه عمل صالح همراه همیشگی ایمان است در حدیث رضوی نیز بیان شده و حضرت فرمودند:«اَلإيمانُ هُوَ مَعرِفَةٌ بِالقَلبِ وإقرارٌ بِاللِّسانِ وعَمَلٌ بِالأركانِ[۳] ايمان، شناخت به دل، اقرار به زبان و كردار به اندام‏ هاست».
یعنی آنگاه که زبان شهادتین را بیان کرد فرد فیض بسیار بزرگی شامل حالش می‌شود و آن ورود به دایره اسلام است. افرادی که خداوند را به یکتایی می‌پرستند و مشرک و کافر نیستند. ولی خلاصه کردن تمام وظیفه به این مسئله کاری اشتباه است؛ چرا که بعد از آن مرحله ایمان در پیش است. مرحله‌ای که در مقایسه با اسلام بسیار شریف‌تر و والاتر است.به لحاظ منطقی رابطه اسلام و ایمان عموم خصوص مطلق است. یعنی هر مؤمنی، مسلمان نیز هست ولی هر مسلمانی نمی‌تواند ادعای ایمان را داشته باشد. حال باید به بازشناسی ارکان ایمان بپردازیم که عوامل تفاوت ایمان با اسلام می‌باشد.

ارکان ایمان
امام رضا (علیه‌اسلام) در حدیثی کوتاه معارفی بسیار بلندی را بیان و به معرفی ستون‌ها و چارچوب ایمان پرداخته و فرمودند: «أَلاْیمانُ أَرْبَعَةُ أَرْكان: أَلتَّوَكُّلُ عَلَى اللّهِ، وَ الرِّضا بِقَضاءِ اللّهِ وَ التَّسْلیمُ لاَمْرِاللّهِ، وَ التَّفْویضُ إِلَى اللّهِ [۴] ایمان چهار ركن دارد: ۱ـ توكّل بر خدا، ۲ـ رضا به قضاى خدا، ۳ـ تسلیم به امر خدا، ۴ـ واگذاشتن كار به خدا».
چطور کسی می‌تواند خود را با ایمان بداند در حالیکه به خدا توکل نمی‌کند و در سختی‌ها و مصیبت‌ها زبان به شکایت می‌گشاید. چطور کسی می‌تواند مؤمن باشد در حالیکه راضی به رضای الهی نیست و همواره خود را از خدا هم طلبکار می‌داند؟ چگونه کسی که دستورهای خداوند را انجام نمی‌دهد؛ واجبات را انجام نداده و گناهان را ترک نکرده؛ مؤمن است؟ چرا کسی که در امور زندگی‌اش کارهایش را فقط طبق اسباب مادی آن می‌داند و نقش اراده خداوند در امور زندگی را فراموش می‌کند؛ می‎‌توان از اهل ایمان به شمار آورد. طبق بیان امام رضا (علیه‌‍السلام) چنین شخصی با ایمان نیست و نهایت امر از مسلمانان به شمار می آید.

این حدیث محک جدّی برای ماست که مقام و درجه خود را بسنجیم و ببینیم که در چه مرحله قرار گرفته‌ایم: اسلام یا ایمان.

---------------------------
پی‌نوشت:

[۱] دفن كردن كفار و فرزندان ايشان در قبرستان و مقبره مسلمانان جائز نيست حتى اگر ندانسته و يا عمدا دفن كرده باشند بايد نبش قبر شود و در جاى ديگر دفن شود مخصوصا در قبرستان و مقبره اى كه وقف مسلمانان شده باشد و هم چنين جائز نيست ميت مسلمان را در قبرستان و مقبره كفار دفن كنند و اگر عصيانا وبا نسيانا دفن كرده باشند اقوى جواز نبش قبر است مخصوصا در موردى كه بقاء او در آن قبرستان هتك حرمت او باشد پس ‍ واجب است نبش قبر و نقل ميت بجاى ديگر. (ترجمه تحریرالوسیلة امام خمینی ره، ج۱، مسئله ۹ از مسائل مربوط به دفن میت)
[۲] ابن شعبه حرانى، حسن بن على‏، تحف العقول، تصحیح علی اکبر غفاری، ص۴۴۵.
[۳] همان، صفحه ۴۲۲.
[۴] حميرى، عبد الله بن جعفر، قرب الإسناد، ح ۱۲۶۸.

نظرات

تصویر سارا اسمعیل زاده
نویسنده سارا اسمعیل زاده در

سلام بسیار ممنون بابت مطلب زیباتون.
با اجازتون من این مطلبو در وبلاگم با ذکر نام شریف و همچنین سایتتون قرار دادم.
alzahra-vavan.kowsarblog.ir

Plain text

  • تگ‌های HTML مجاز:
  • آدرس صفحات وب و آدرس‌های پست الکترونیکی بصورت خودکار به پیوند تبدیل می‌شوند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
15 + 2 =
*****