چکیده: با اینکه بسیاری از عالمان اهل سنت بر این باورند که مهدی موعود(عجلاللهتعالیفرجهالشریف) در آخرالزمان به دنیا خواهد آمد، اما عدهای از عالمان اهل سنت، به تولد حضرت اعتقاد دارند که برای ما بسیار حائز اهمیت است.
وهابیت که خود از جهت آدم کشی و انحراف در عقیده شهره عام و خاص است، تمام توان خود را گذاشته است تا عقاید شیعه را زیر سؤال برده و آنها را به زعم خود باطل جلوه دهد. یکی از اساسیترین اشکالات آنها بر شیعه، اصل و نحوه تولد حضرت امام مهدی(عجلاللهتعالیفرجهالشریف) میباشد. آنها مدعی هستند که هیچ دلیلی بر تولد امام دوازدهم شیعیان یعنی حضرت امام مهدی(عجاللهتعالیفرجهالشریف) وجود ندارد و به زعم خود ادعای شیعه مبنی بر تولد حضرت را باطل کردهاند.
قبل از اینکه ما پاسخ این شبهه وهابیت را بدهیم مقدمهای عرض میکنیم:
برای بیان یک واقعهی تاریخی، باید شرایط زمان و مکان و اقتضائات آن واقعه، بهخوبی بیان شود تا بتوان وقوع آن مسئله را به خوبی درک کرد. این مسئله پر مسلم است که ظهور حضرت مهدی(عجلاللهتعالیفرجهالشریف) از زبان رسول خدا(صلیاللهعلیهو آله) بیان شده بود و در بین تمام مسلمانان نیز از مشهورات بود؛ چراکه روایات فراوانی از زبان مبارک رسول خدا(صلیاللهعلیهوآله) در این زمینه وارد شده است.
و اما پاسخ شبهه:
1- با بیان مقدمهی بالا روشن میشود که ظهور حضرت، از مسلمات دینی و تاریخی بوده است که حاکمان جبار زمان بر روی آن حساسیت فوقالعادهای نشان میدادند تا جایی که دربار ستمپیشه عباسی، تمام قدرت خود را بر خانواده امام یازدهم، امام حسن عسگری(علیهالسلام) متمرکز کرده بود. به طوری که از همه طرف حضرت را زیر نظر قرار داده بودند. لذا بر امام حسن عسگری(علیهالسلام) بسیار سخت بود که بتواند تولد فرزند عزیزش را برای عموم مردم بیان کند. به خاطر اینکه حاکمان ستمپیشه عباسی منتظر بودند اگر فرزندی از امام حسن عسگری(علیهالسلام) متولد شود، او را بکشند. بنابراین اصلا صلاح نبود امام عسگری(علیهالسلام) تولد فرزندش را اعلام کرده و آن را به سمع و نظر تمام مسلمانان برساند تا همه خبردار شوند. گر چه حضرت به شیعیان بسیار خاص و مطمئن خود اعلام کرده و چهره حضرت را نیز به آنها نشان داد، ولی این امر برای عموم مردم مخفی بود.
2- تولد حضرت، با این شرایط سخت و دشوار و به دور از چشم آدمکشان عباسی، چیز عجیبی نبوده است که سابقه تاریخی نداشته باشد؛ بلکه در قرآن کریم هم به نحوه تولد مخفیانه برخی از پیامبران الهی اشاره شده است. همانند حضرت موسی(علیهالسلام) که قرآن کریم درباره او میفرماید: «وَ أَوْحَینا إِلى أُمِّ مُوسى أَنْ أَرْضِعِیهِ فَإِذا خِفْتِ عَلَیهِ فَأَلْقِیهِ فِى الْیمِّ وَ لا تَخافِى وَ لا تَحْزَنِى إِنَّا رَادُّوهُ إِلَیکِ وَ جاعِلُوهُ مِنَ الْمُرْسَلِینَ[قصص/7] ما به مادر موسى، الهام کردیم او را شیر بده و هنگامى که بر او ترسیدى، وى را در دریای نیل بیافکن و نترس و غمگین مباش که ما او را به تو باز مىگردانیم و او را از رسولان قرار مىدهیم».
3- گرچه اکثر عالمان اهل سنت قائلاند که حضرت مهدی(عجلاللهتعالیفرجهالشریف) هنوز به دنیا نیامده و بعداً در آخرالزمان متولد خواهد شد. ولی در عین حال برخی دیگر از عالمان اهل سنت قائلاند که حضرت به دنیا آمده و در حالت خفا زندگی میکند تا امر خدا با ظهور ایشان محقق شود که ما در ذیل به برخی از آنها اشاره میکنیم:
مورخ شهیر اهل سنت «علی بن حسین مسعودی» میگوید: «در سال 260 ابو محمد حسن بن علی بن محمد بن موسی بن جعفر بن محمد بن علی بن الحسین بن علی بن ابیطالب(علیهالسلام) در زمان خلافت معتمد عباسی درگذشت. او به هنگام درگذشت، 29 سال داشت و پدر مهدی منتظر است».[1]
شیخ سلیمان قندوزی(م 1294) میگوید: «خبر معلوم و مسلم، در نزد موثقان، این است که ولادت قائم(علیهالسلام) در شب نیمه شعبان سال 255 هجری قمری، در شهر سامرا واقع شده است».[2]
ابن اثیر جزری (م 630ق) در کتاب «الکامل فی التاریخ» مینویسد: «در سال 260هجری قمری حسن بن علی بن محمد(علیهالسلام) از دنیا رفت او کسی است که پدر «محمد» است و ایشان کسی است که مسلمانان اعتقاد به ظهور و انتظار او دارند».[3]
سبط ابن جوزی (م 654ق) ایشان در کتاب خود فصلی را به نام حضرت مهدی(عجلاللهتعالیفرجهالشریف) قرار داده است و میگوید ایشان محمدبن الحسن علی(علیهالسلام) است، ایشان کسی است که جانشین پدر و حجت قائم است».[4]
گنجی شافعی (م قرن هفتم قمری)وی فصل آخر کتاب «البیان فی اخبار صاحب الزمان» را با عنوان «فی الدلالة علی جواز بقاء المهدی حیّا» تنظیم کرده و در این بخش، دلیلهای متعددی برای امکان زنده بودن و ادامه حیات امام مهدی(علیهالسلام) بیان داشته است. وی میگوید: «همانگونه که عیسی و خضر و الیاس صدها سال است که زنده هستند، امکان زنده بودن امام مهدی نیز وجود دارد».[5]
ابن خلکان(م681ق) مینویسد: «ابوالقاسم محمدبن الحسن العسکری بن علی الهادی(علیهالسلام) دوازدهمین امام شیعیان است که امامیه به امامت وی اعتقاد دارند، ولادت ایشان در روز جمعه نیمه شعبان سال 254 هجری قمری میباشد».[6]
علی بن محمدبن صباغ مالکی( م 855ق) باب دوازدهم کتاب «الفصول المهمه» را با این عنوان ذکر کرده «فی ذکر ابی القاسم محمّد الحجة الخلف الصالح ابن ابی محمّد الحسن الخالص» نویسنده در این فصل، دلایلی را در اثبات حیات و زنده بودن امام مهدی(عجلاللهتعالیفرجهالشریف) ذکر کرده است.[7]
محمد بن طلحه شافعی(م 652ق): وی میگوید: «ابوالقاسم محمد بن الحسن الخالص بن علی ... ایشان مهدی، حجت خدا و خلف صالح است».[8]
سبط بن حوزی (م 654ق): یکی دیگر از افرادی که تولد حضرت مهدی(عجاللهتعالیفرجهالشریف) را باور دارد سبط ابن جوزی است:ایشان فصلی را باز کرده و اختصاص به حضرت مهدی(عجاللهتعالیفرجهالشریف) داده است ایشان می گوید:« فصل فی ذکرالحجة المهدی؛ ایشان محمد بن الحسن...وی خلف حجت، صاحب الزمان، قائم منتظر است و ایشان آخرین نفر از ائمه است.»[9]
از جمله افرادی که به ولادت امام مهدی به صراحت اذعان کرده، محیی الدین ابن عربی میباشد.[10] و افرادی همانند شعرانی در الیواقیت و الجواهر[11] و محمّد الصبان در اسعاف الراغبین[12] و حمزاوی در مشارق الانوار[13] این اعتراف را از وی نقل کردهاند.
این نظر برخی از علمای اهل سنت بود که قائل بودند که امام مهدی(عجلاللهتعالیفرجهالشریف) در سال 255 هجری قمری به دنیا آمده است. همان طور که در سطور بالا اشاره شد، از آنجا که خلفای عباسی دانسته بودند که دوازدهمین امام شیعیان، همان مهدی موعود است که زمین را پر از عدل و داد میکند و دژهای گمراهی و فساد را درهم میشکند و نیز میدانستند که از فرزندان امام حسن عسکری(علیهالسلام) است، لذا در صدد بودند که این نور الهی را خاموش کنند. از این رو امام مهدی(عجلاللهتعالیفرجهالشریف) مخفیانه به دنیا آمد و مخفیانه نیز میزیست و مردم به طور عموم او را نمیدیدند ولی با این وجود، عدهای از اصحاب خاص امام عسکری(عجلاللهتعالیفرجهالشریف) توفیق شرفیابی را یافته بودند که در منابع شیعه به تفصیل بیان شدهاند.
در نتیجه: اگر چه اکثر عالمان اهل سنت، قائلاند که حضرت در آخرالزمان ظهور خواهد کرد و هنوز به دنیا نیامده است و بعداً به دنیا خواهد آمد، ولی با مقدمهای که ما بیان کردیم، اثبات شد که اولاً: این تولد مخفیانه حضرت، به خاطر شرایط سخت زمانی، چیزی نبوده است که سابقه نداشته باشد، ثانیاً: گر چه تولد حضرت به صورت مخفی بوده است و عدهای خاص از شیعیان و اصحاب ائمه به آن آگاهی داشتند و عموم مردم و اهل سنت از آن بیخبر بودند، ولی به همین اندازه که عدهای از عالمان اهل سنت با تمام سانسورها، اعتقاد به تولد حضرت دارند، برای ما بسیار بسیار حائز اهمیت است و این میرساند با تمام مخفی کاریهای انجام شده در تولد حضرت، باز حق ظاهر شده و در لابلای کتب آنها مطالبی دال بر تولد حضرت یافت میشود.
___________________________________________
پینوشت
[1]. مروج الذهب، مسعودی، ج 4، ص 199(گرچه در شیعه بودن او گفتگو است، ولی عدهای قائلاند که سنی مذهب بوده است و دلایل شیعه بودن وی را رد میکنند ولی به خاطر مطالب بیطرفانهای که در مورد ائمه شیعه نگاشته عدهای او را سنی متشیع خواندهاند و برخی هم قائلاند که سنی بوده ولی بعداً شیعه شده است. برای اطلاعات بیشتر به این لینک مراجعه کنید.
[2]. «فالخبر المعلوم المحقّق عند الثقاة انّ ولادة القائم علیه السلام کانت لیلة الخامس عشر من شعبان سنة خمس و خمسین و مائتین فی بلدة سامراء»(قندوزی، سلیمان بن ابراهیم، ینابیع الموده، العرفان، بیروت، سال 1418ق، ج3، ص113).
[3]. و فیها (سنة 260ق) توفی الحسن بن علی بن محمّد و هو والد محمّد الذی یعتقدونه المنتظر بسرداب سامراء(ابن اثیرالجزری، الکامل فی التاریخ، چاپ دوم: بیروت،دارالکتاب العربی، ج 6، ص 320).
[4]. فصل فی ذکر الحجة المهدی. هو محمّد بن الحسن علی... و هو الخلف الحجة صاحب الزمان، القائم المنتظر و التالی، و هو آخر الائمة (ابن جوزی، تذکرة الخواص، بیروت، موسسة اهلبیت،1401ق، ص 325-326.
[5]. گنجی شافعی، البیان فی اخبار صاحب الزمان، بیروت، دالمحجة البیضاء، 1421ق، ص 97.
[6]. ابوالقاسم محمّد بن الحسن العسکری بن علی الهادی... ثانی عشر الائمة الاثنی عشر علی اعتقاد الامامیة المعروف بالحجة... کانت ولادته یوم الجمعة منتصف شعبان سنة خمس و خمسین و مائتین (ابن خلّکان، محمد ابی ابکر، وفیات الاعیان، چاپ دوم، قم، منشورات رضی، 1363ش، ج 4، ص 176)
[7]. ابن صباغ، الفصول المهمة فی معرفة احوال الائمه، بیروت، دالاضواء، چاپ دوم، 1409ق، ص 281.
[8].«ابوالقاسم محمّد بن الحسن الخالص بن علی... هو المهدی الحجة الخلف الصالح» شافعی، محمّد بن طلحه، مطالب السؤول فی مناقب آل الرسول، بیروت، مؤسسه ام القری، 1420ق
[9]. «فصل فی ذکر الحجة المهدی. هو محمّد بن الحسن علی... و هو الخلف الحجة صاحب الزمان، القائم المنتظر و التالی، و هو آخر الائمة»؛ سبط بن جوزی، تذکرة الخواص، بیروت، مؤسسه اهل البیت، 1401.
[10]. ابن عربی، محیی الدین، الفتوحات المکیه، بیروت، دارالکتب العلمیه، 1420.
[11]. شعرانی، الیواقیت و الجواهر، ج 2، ص 562.
[12]. محمّد الصبان، اسعاف الراغبین فی سیرة المصطفی و فضائل اهل بیته الطاهرین، چاپ شده در حاشیه نورالابصار، ص 141-142.
[13]. حسن العدوی الحمزاوی، مشارق الانوار فی فوز اهل الاعتبار، ص 112.