چکیده: جهاد کبیر یعنی بر سر سفره قرآن نشستن و دفاع از امامت نمودن، این است که امام جواد علیه السلام بیان می کند با سوره قدر پیروز می شوید. یا مَعْشَرَ الشِّیعَةِ خَاصِمُوا بِسُورَةِ إِنَّا أَنْزَلْنَاهُ تَفْلُجُوا الکافی (ط - الإسلامیة)، ج 1، ص249.
امام نور الهی است برای اینکه مسیر الهی را به انسان نشان دهد و انسان بتواند به مقصد عالی خود برسد؛ و برای اینکه این هدف متعالی به دست آید، باید دنبال این باشیم که چگونه بر کسانی که امامت را قبول ندارند بتوانیم امامت را اثبات کنیم و در مباحثه و مخاصمه بتوانیم پیروز شویم و برای این اثبات باید همراه قرآن باشیم و از آیات قرآنی استفاده کنیم، جهاد کبیری که صورت میگیرد همین است که بتوان از قرآن برای چنین امر مهمی استفاده کرد؛ و این همان روشی است که ائمه بزرگوار ما شیعه خود را در این مسیر هدایت میکنند و شاه کلیدهایی به شیعه میدهند تا شیعه بتواند با اسلحه قوی از این امر مهم دفاع کند.
چگونه میشود از آیات قرآن برای اثبات امامت بهره برد؟
برای رسیدن به پاسخ این سؤال مهم، زانوی ادب بر محضر امام جواد (علیهالسلام) زده و از آن امام همام پیشوای نهم شیعیان پاسخ را جویا میشویم. امام جواد (علیهالسلام) برای رسیدن به پاسخ ما را با خطاب یا معشر الشیعه (که این کلمه بیانگر این است که شیعه جمع واحد و همراه هم و کمک هم هستند و همیشه در همه کارها پشتوانه هم هستند) به سر سفره سوره قدر مینشاند و بیان میکند؛ که با این سوره مخاصمه کنید و تضمین میکند که پیروز میشوید؛ و این را از بزرگترین حجج خوانده که برای اثبات دین میشود به آن رجوع کرد.
یا مَعْشَرَ الشِّیعَةِ خَاصِمُوا بِسُورَةِ إِنَّا أَنْزَلْنَاهُ تَفْلُجُوا؛[1] امام محمدتقی علیهالسلام فرمود: ای گروه شیعه: با سوره «انا انزلناه» (با مخالفین) مخاصمه و مباحثه کنید تا پیروز شوید، فَوَ اللَّهِ إِنَّهَا لَحُجَّةُ اللَّهِ تَبَارَک وَ تَعَالَی عَلَی الْخَلْقِ بَعْدَ رَسُولِ اللَّهِ صلیالله علیه و آله وسلم وَ إِنَّهَا لَسَیدَةُ دِینِکمْ وَ إِنَّهَا لَغَایةُ عِلْمِنَا؛[2] به خدا که آن سوره پس از پیغمبر حجت خدای- تبارکوتعالی- است بر مردم و آن سوره سرور دین شماست (بزرگترین دلیل مذهب شماست) و نهایت دانش ماست (زیرا کاشف از شب قدر است و در آن شب مکنونات علمی برای ما هویدا میگردد)»
چگونه میشود با این سوره برای اثبات امامت استدلال کرد؟
وقتی شب قدر در هرسال بوده است و در آن شب مقدرات سال توسط فرشتگان نازل میشود و نزول فرشتگان بر انسان کامل است، زمان حیات پیامبر اکرم (صلیالله علیه و آله و سلم) فرشتگان بر ایشان وارد میشدند، بعد از ایشان در زمین خاکی چه کسی میتواند لیاقت داشته باشد و توانایی تحمل را دارد که ملائکه بر او نازل شوند؟ باید کسی باشد که در درجات قرب به مقامی رسیده باشد، تا اینکه ملائکه بر او وارد شوند، در این مورد امام جواد (علیهالسلام) در سخنی که از پدرانش از امیرالمؤمنین روايت كرده رسول خدا (صلیالله علیه و آله و سلم) به یارانش فرمود به شب قدر ايمان بياوريد زيرا امر سنت در آن شب نازل مى شود و دستهای توانائى از آن امر حفاظت میکنند و در اجراى آن میکوشند و آنها على و يازده فرزند او هستند. «آمِنُوا بِلَيْلَةِ الْقَدْرِ فَإِنَّهُ يَنْزِلُ فیها أَمْرُ السَّنَةِ وَ إِنَّ لِذَلِكَ وُلَاةً مِنْ بَعْدِي عَلِيَّ بْنَ أَبِي طَالِبٍ وَ أَحَدَ عَشَرَ مِنْ وُلْدِهِ[3]
و در روایت دیگری حضرت امیرالمؤمنین (علیهالسلام) به ابن عباس فرمود شب قدر در هرسال منحصربهفرد است و فرمان سنت و مقدرات بشر در آن شب جارى میشود و دستهای توانائى پس از رسول خدا (صلیالله علیه و آله و سلم) بر جريان آن ولايت دارند».
«قَالَ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ علیهالسلام لِابْنِ عَبَّاسٍ: إِنَّ لَيْلَةَ الْقَدْرِ فِي كُلِّ سَنَةٍ وَ إِنَّهُ يَنْزِلُ فِي تِلْكَ اللَّيْلَةِ أَمْرُ السَّنَةِ وَ لِذَلِكَ الْأَمْرِ وُلَاةٌ مِنْ بَعْدِ رَسُولِ اللَّهِ ص فَقَالَ لَهُ ابْنُ عَبَّاسٍ مَنْ هُمْ قَالَ أَنَا وَ أَحَدَ عَشَرَ مِنْ صُلْبِي أَئِمَّةٌ مُحَدَّثُونَ[4]ابن عباس پرسيد آنها كه گرهبسته آن امر به دست بابركتشان گشوده میگردد چه كسانند؟ فرمود من و يازده فرزند من كه پيشوايان محدثاند (يعنى حجت خدايند)».
در سخنی دیگر امام جواد علیهالسلام قسم میخورد و چنین میفرماید: «به خدا سوگند كسى كه شب قدر را باور دارد میداند كه آن شب مخصوص ماست، وَ ايْمُ اللَّهِ إِنَّ مَنْ صَدَّقَ بِلَيْلَةِ الْقَدْرِ لَيَعْلَمُ أَنَّهَا لَنَا خَاصَّةً زيرا چون وفات پيغمبر صلّى اللَّه عليه و آله رسيد، درباره على علیهالسلام (به امتش) فرمود: ولى و سرپرست شما پس از من اين على است، اگر از او اطاعت كنيد، به هدایت رسيد، لِقَوْلِ رَسُولِ اللَّهِ صلی الله علیه و آله وسلم لِعَلِيٍّ علیه السلام حِينَ دَنَا مَوْتُهُ هَذَا وَلِيُّكُمْ مِنْ بَعْدِي فَإِنْ أَطَعْتُمُوهُ رَشَدْتُمْ؛[5]
«وَ لَكِنْ مَنْ لَا يُؤْمِنُ بِمَا فِي لَيْلَةِ الْقَدْرِ مُنْكِرٌ وَ مَنْ آمَنَ بِلَيْلَةِ الْقَدْرِ مِمَّنْ عَلَى غَيْرِ رَأْيِنَا فَإِنَّهُ لَا يَسَعُهُ فِي الصِّدْقِ إِلَّا أَنْ يَقُولَ إِنَّهَا لَنَا وَ مَنْ لَمْ يَقُلْ فَإِنَّهُ كَاذِبٌ إِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ أَعْظَمُ مِنْ أَنْ يُنَزِّلَ الْأَمْرَ مَعَ الرُّوحِ وَ الْمَلَائِكَةِ إِلَى كَافِرٍ فَاسِقٍ فَإِنْ قَالَ إِنَّهُ يُنَزِّلُ إِلَى الْخَلِيفَةِ الَّذِي هُوَ عَلَيْهَا فَلَيْسَ قَوْلُهُمْ ذَلِكَ بِشَيْءٍ وَ إِنْ قَالُوا إِنَّهُ لَيْسَ يُنَزِّلُ إِلَى أَحَدٍ فَلَا يَكُونُ أَنْ يُنَزَّلَ شَيْءٌ إِلَى غَيْرِ شَيْءٍ وَ إِنْ قَالُوا وَ سَيَقُولُونَ لَيْسَ هَذَا بِشَيْءٍ فَقَدْ ضَلُّوا ضَلَالًا بَعِيداً.[6]
اما كسى كه به شب قدر ايمان ندارد، منكر است (امامت ما را و اختصاص شب قدر را بما) و كسى كه به شب قدر ايمان دارد و با ما همرأی نيست (آن را مختص ما نمیداند) در راستگوئی راهى ندارد، جز اينكه بگويد: آن شب مختص بماست و هر كه نگويد دروغگوست، زيرا خداى- عز و جل- بزرگتر از آن است كه آن امر بزرگ را توسط جبرئيل و فرشتگان بهسوی كافر فاسقى فرو فرستد و اگر بگويد: به خلیفه گمراهى [به خلیفه پيشواى او] نازل مىكند، گفتارشان ياوه و بىارزش است و اگر بگويد: به هیچکس نازل نمیشود، ممكن نيست كه چيزى بهسوی هیچچیز نازل شود و اگر بگويند- و خواهند گفت- شب قدر حقيقت ندارد، به گمراهی دورى افتاده اند».
پینوشت:
[1] الکافی (ط - الإسلامیة)، ج 1، ص249.
[2]. همان.
[3] الإرشاد في معرفة حجج الله على العباد، ج2، ص: 346 الكافي 1: 448/ 12 و الخصال: 480/ 48 و إعلام الورى: 370، باختلاف يسير، مناقب آل أبي طالب 1: 298، مثله.
[4].الكافي (ط - الإسلامية)، ج1، ص253.
[5] الإرشاد في معرفة حجج الله على العباد، ج2، ص: 346 الكافي 1: 447/ 11، الخصال: 479/ 47، الغيبة للنعمانيّ: 60/ 3، الغيبة للطوسيّ:141/ 106، إعلام الورى: 369.
[6] الكافي (ط - الإسلامية)، ج1، ص: 253
نظرات
باسلام مطلب شما در کانال مرکز نشر معارف قرآن وحدیث منتشر شد
quran_hadis@
https://telegram.me/joinchat/B7Rghz5xrOKCjtlKZqyIMA