امامت اسوه تربیت

06:27 - 1395/06/31

چکیده: هدف نهایی از آفرینش انسان، رشد و تکامل معنوی و رسیدنش به مقام قرب الهی است و برای آن که این غایت محقق شود، نیاز به اسوه دارد و مقام امامت لطفی از ناحیه حق تعالی برای به سامان رساندن این هدف می باشد.  

امامت اسوه تربیت

هدف نهایی از خلقت انسان، رشد و تکامل معنوی و وصولش به مقام قرب الهی است. «فِي مَقْعَدِ صِدْقٍ عِنْدَ مَلِيكٍ مُقْتَدِر [قمر/55] در منزل‌گاه صدق و حقيقت نزد خداوند عزت و سلطنت جاودانى متنعم اند»، برای رسیدن به این هدف، علاوه بر آن‌که انسان معرفت و آگاهی خویش را باید بالا ببرد نیاز به اسوه و الگوی عملی نیز دارد تا هم باعث تقویت انگیزه‌اش شود و هم رفتارش را دقیق تر با رفتار آن الگو اندازه گیری کند، لذا در زیارت نامه امیرالمومنین (صلوات الله علیه) آمده است: «السَّلَامُ عَلَى مِيزَانِ‏ الْأَعْمَال [1] سلام بر میزان اعمال».
بر همین اساس است که بحث امامت مطرح می‌شود و لازمه اسوه و الگو بودن امام آن است که از حیث کمالات و سجایای اخلاقی برتر و افضل از دیگران باشد؛ چنان‌چه حق تعالی در قرآن کریم به نحو یک قاعده کلی می فرمایند: «ّأَ فَمَنْ يَهْدي إِلَى الْحَقِّ أَحَقُّ أَنْ يُتَّبَعَ أَمَّنْ لا يَهِدِّي إِلاَّ أَنْ يُهْدى‏ فَما لَكُمْ كَيْفَ تَحْكُمُون [یونس/35] پس آيا كسى كه به سوى حق هدايت مى‏ كند، براى پيروى شدن شايسته ‏تر است يا كسى كه هدايت نمى ‏يابد مگر آن كه هدايتش كنند؟ شما را چه شده؟ چگونه [بدون بصيرت و دانش‏] داورى مى‏ كنيد».
در همین زمینه پیامبر گرامی اسلام (صلی الله علیه و آله و سلم) در شأن امیرالمومنین (صلوات الله علیه) می فرمایند: «عَلِیٌّ ‏خَيْرُ أُمَّتِی‏ أَعْلَمُهُمْ‏ عِلْما وَ أَعْظَمَهُمْ‏ حِلْماً [2] علی (صلوات الله علیه) بهترین امت من است، از نظر علم داناترین و از نظر حلم بزرگ ترین آن هاست».
آن حضرت به دخترشان حضرت زهرا (صلوات الله علیها) فرمودند: «أَنَ‏ زَوْجَكِ‏ خَيْرُ أُمَّتِي‏ وَ خَيْرُ أَهْلِ‏ بَيْتِي‏ أَقْدَمُهُمْ سِلْماً وَ أَعْظَمُهُمْ حِلْماً وَ أَكْثَرُهُمْ عِلْما [3] همسر تو برترین امت من و بهترین اهل بیت من است، پیش از دیگران اسلام آورد، علم او بیشتر از آنان و حلم او برتر از آن هاست».
البته ممکن است اشکال شود که مقتضای اسوه و الگو بودن آن است که افراد بتوانند به مرتبه آنان دست یابند؛ در غیر این صورت، آنان از کمالاتی برخوردارند که برای افراد دیگر قابل دسترسی نیست؛ در نتیجه راه الگو برداری از علم و عمل امام مسدود می شود.
در پاسخ باید گفت آن چه در این باره لازم است، امکان دسترسی به درجاتی از کمال وجودی امام برای دیگران است نه تمام درجات وجودی امام.
امیرالمومنین (صلوات الله علیه) با این که اقتدا به امام را بر ماموم لازم می داند، یاد آور می شود که هرگز از پیروان خود نخواسته است که در پاکی و فضیلت با او برابری کنند، زیرا این کار در توان آنان نیست. آن چه آنان می توانند انجام دهند و او نیز خواهان آن است، برگزیدن راه پرهیزگاری، پاکدامنی مجاهدت و استواری در مسیر حق است:
«أَلَا وَ إِنَّ إِمَامَكُمْ قَدِ اكْتَفَى مِنْ دُنْيَاهُ بِطِمْرَيْهِ وَ مِنْ طُعْمِهِ بِقُرْصَيْهِ‏ أَلَا وَ إِنَّكُمْ لَا تَقْدِرُونَ عَلَى ذَلِكَ وَ لَكِنْ أَعِينُونِي بِوَرَعٍ وَ اجْتِهَادٍ وَ عِفَّةٍ وَ سَدَاد [4] آگاه باشید که هر مامومی را امامی است که به او اقتدا می کند و از نور علم او بهره می گیرد. آگاه باشید که امام شما از اندوخته های دنیا دو جامه کهنه دارد و از خوردنی های آن به دو گرده نان بسنده کرده است. آگاه باشید که شما بر این کار توانا نیستند، ولی مرا با پرهیزگاری، تلاش، پاکدامنی و استواری یاری کنید».
بنابراین امام باید باشد تا مردم از عدالت، زهد، صلابت، مهربانی، فداکاری، جوانمردی، غیرت و عزت، قناعت و دیگر فضائل انسانی، در حد توان و ظرفیت وجودی خود اسوه برگیرند.

-------------------------------------
پی‌نوشت:
[1]. مجلسى، محمد باقر بن محمد تقى، بحار الأنوار (ط- بيروت)، ج97، ص 287، ناشر: دار إحياء التراث العربی، بيروت‏، 1403 ق‏.
[2]. متقی هندی، علاء الدین، کنزل العمال فی سنن الاقوال و الافعال، ج11، ص 605، موسسه الرسالة، بیروت، 1409ق.
[3]. ابن بابويه، محمد بن على‏، كمال الدين و تمام النعمة، ج1، ص263، ناشر: اسلاميه‏، مكان چاپ: تهران‏، 1395 ق‏.
[4]. شريف الرضى، محمد بن حسين‏، نهج البلاغة (للصبحي صالح)، ص 417، ناشر: هجرت‏، مكان چاپ: قم‏، 1414 ق.‏

کلمات کلیدی: 

Plain text

  • تگ‌های HTML مجاز:
  • آدرس صفحات وب و آدرس‌های پست الکترونیکی بصورت خودکار به پیوند تبدیل می‌شوند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
1 + 18 =
*****