عدهای ادعا میکنند که درباره حضرت امیرالمومنین(علیهالسلام) و روز غدیر آیهای نازل نشده است، در حالی که با تتبع در آیات در مییابیم که آیات بسیاری در این رابطه و با استناد به تفاسیر و نقل قول اعلام اهل سنت، در حق حضرت و روز غدیر و ولایت ایشان نازل شده است.
حادثه غدیر، تنها یک واقعه تاریخی نیست، بلکه مهمترین رخداد در تاریخ بشریت است، برای هدایت انسانها و حرکت برای رسیدن به یک جامعه آرمانی و پر از عدالت است که پیامبر اکرم(صلیاللهعلیهوآله) به فرمان الهی، آن را در مسیر برگشت از حجه الوداع در سرزمینی به نام غدیر خم به مردم ابلاغ کرد.
در عظمت این روز بزرگ همین بس که آیات متعددی از قرآن کریم در رابطه با این واقعه بزرگ نازل شده است، ما در این نوشتار چند مورد از این آیات و شأن نزول آن در منابع و کتب معتبر اهل سنت را بیان میکنیم. البته در کتب شیعه بیش از ده آیه وجود دارد که به این واقعه اشاره کرده است.
1. اولین آیهایی که میتوان به آن اشاره کرد آیه 27 سوره حج است که خداوند میفرماید:« وَأَذِّنْ فِي النَّاسِ بِالْحَجِّ يَأْتُوكَ رِجَالًا وَعَلَى كُلِّ ضَامِرٍ يَأْتِينَ مِنْ كُلِّ فَجٍّ عَمِيقٍ[حج/27]و در ميان مردم براى [اداى] حج بانگ برآور تا [زايران] پياده و [سواره] بر هر شتر لاغرى كه از هر راه دورى مىآيند به سوى تو روى آورند».
این آیه به تصریح بزرگان اهل سنت مربوط به حجه الوداع است تا اعمال و مناسک حج را به جا آورد و آخرین رسالت بزرگ خود را که همان معرفی جانشین است به همه برساند. اگر چه این آیه در متن واقعه غدیر نازل نشده است، اما از آنجایی که اشاره به بیان کردن اعمال و مناسک حج دارد، میتوان آن را به عنوان مقدمه معرفی امیرالمومنین(علیهالسلام) و اتمام رسالت رسول الله(صلیاللهعلیهوآله) به حساب آورد.
ثعلبی، نیشابوری، بغوی، زمخشری از بزرگان و اکابر اهل سنت در ذیل این آیه مینویسند: «رسول خدا(صلیاللهعلیهوآله) به واسطه این آیه، مامور شد تا آنچه را که باقی مانده بود در حجه الوداع انجام دهد».[1]
2. یکی دیگر از آیات، آیه 67 سوره مائده است که میفرماید: «يَا أَيُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ مَا أُنْزِلَ إِلَيْكَ مِنْ رَبِّكَ وَإِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَمَا بَلَّغْتَ رِسَالَتَهُ وَاللَّهُ يَعْصِمُكَ مِنَ النَّاسِ إِنَّ اللَّهَ لَا يَهْدِي الْقَوْمَ الْكَافِرِين[مائده/67] اى پيامبر، آنچه از جانب پروردگارت به سوى تو نازل شده ابلاغ كن و اگر این کار را نكنى، پيامش را نرساندهاى و خدا تو را از [گزند] مردم نگاه مىدارد، خداوند گروه كافران را هدايت نمىكند».
ابن عساکر با سند صحیح از ابی سعید خدری نقل میکند: «آيه «يا ايها الرسول بلغ ...» در غدير خم بر رسول خدا(صلیاللهعلیهوآله) و در شأن علیبنابیطالب(علیهالسلام) نازل شده است».[2]
ابن أبي حاتم، بدرالدین عینی و نیشابوری، سیوطی و ... همین روایت را از ابیسعيد خدری نقل کردهاند.[3]
همچنین ابن مردويه از ابن مسعود نقل کرده است که در زمان رسول الله(صلیاللهعلیهوآله) ما آيه را اينگونه میخوانديم: «يا أَيُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ ما أُنْزِلَ إِلَيْكَ مِنْ رَبِّكَ (ان عليا مولى المؤمنين) وَ إِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَما بَلَّغْتَ رِسالَتَهُ».[4]
3. خداوند متعال در آیه دیگر میفرماید:«... الْيَوْمَ يَئِسَ الَّذينَ كَفَرُوا مِنْ دينِكُمْ فَلا تَخْشَوْهُمْ وَ اخْشَوْن، الْيَوْمَ أَكْمَلْتُ لَكُمْ دينَكُمْ وَ أَتْمَمْتُ عَلَيْكُمْ نِعْمَتي وَ رَضيتُ لَكُمُ الْإِسْلامَ دينا...؛ [مائده/3] امروز كسانى كه كفر ورزيدهاند از (ابطال) دين شما مأيوس گشتهاند، پس از آنها نترسيد و از من بترسيد. امروز دين شما را برایتان كامل، و نعمت خود را بر شما تمام کردم و اسلام را براى شما به عنوان آيينى(استوار و پايدار) پذيرفتم».
این آیه به اعتقاد شیعه در روز غدیر نازل شده است و روایات صحیح بسیاری در کتب اهل سنت آن را تایید میکند، اما اهل سنت به دلیل وجود یک روایت در صحیح بخاری که گفته در روز عرفه نازل شده، معتقدند که این آیه در روز عرفه نازل شده است و با این روایتی که متن آن مضطرب است، روایات صحیح بسیاری را که دلالت بر نزول این آیه در غدیر میکند را کنار زدهاند.[5] به دو روایت در این باب اشاره میکنیم و برای مطالعه مبسوط پاسخ روایت بخاری به این پست[6] مراجعه کنید.
خطيب بغدادی مینويسد: «بعد از اينکه عمر بن خطاب تهنيت گفت: خداوند آيه: «اليوم اکملت ... » را نازل کرد».[7]
همچنین حاکم حسکانی نیز میگويد: «بعد از اينکه آيه نازل شد، پيامبر(صلیاللهعلیهوآله) فرمود: «الله اکبر بر کامل شدن دين و تمام شدن نعمت و رضايت خدا از رسالتم و ولايت علی(علیهالسلام) بعد من».[8]
4. یکی دیگر از آیاتی که در بعد از جریان غدیر نازل شد اما اشاره به این واقعه عظیم و نتیجه انکار آن دارد، آیات ابتدایی سوره معارج است که میفرماید: «سَأَلَ سَائِلٌ بِعَذَابٍ وَاقِعٍ/ لِلْكَافِرِينَ لَيْسَ لَهُ دَافِعٌ[معارج1و2] پرسندهاى از عذاب واقع شوندهاى پرسيد. كه اختصاص به كافران دارد [و] آن را بازدارندهاى نيست».
این آیات مربوط به شخصی به نام «حارث بن نعمان» است که بعد از معرفی شدن حضرت علی(علیهالسلام) در غديرخم، حاضر به پذيرش ولايت حضرت نشد، و از پيامبر(صلیاللهعلیهوآله) درخواست عذاب کرد و حضرت نيز درخواست او را از خداوند طلب کرد و بلافاصله بعد از سخن او، عذابی نازل و همه شاهد هلاک شدن حارث شدند. این داستان را بسیاری از بزرگان اهل سنت نقل کردهاند[9] که البته در این مساله سخنهای بسیاری وجود دارد که به جهت اختصار از بیان آن صرف نظر میکنیم.
بنابراین برخلاف آنچه که عدهای ادعا میکنند که درباره حضرت امیرالمومنین(علیهالسلام) و روز غدیر آیهای نازل نشده است، این آیات با استناد به تفاسیر و نقل قول اعلام اهل سنت در حق حضرت و روز غدیر و ولایت ایشان نازل شده است.
_____________________________________________
پینوشت
[1]. الجواهر الحسان في تفسير القرآن، اسم المؤلف: عبد الرحمن بن محمد بن مخلوف الثعالبي، دار النشر: مؤسسة الأعلمي للمطبوعات - بيروت،ج7،ص18؛ تفسير الخازن المسمى لباب التأويل في معاني التنزيل، اسم المؤلف: علاء الدين علي بن محمد بن إبراهيم البغدادي الشهير بالخازن، دار النشر: دار الفكر - بيروت / لبنان - 1399هـ /1979م،ج3، ص334؛ الكشاف عن حقائق التنزيل وعيون الأقاويل في وجوه التأويل، اسم المؤلف: أبو القاسم محمود بن عمر الزمخشري الخوارزمي، دار النشر: دار إحياء التراث العربي - بيروت ، تحقيق : عبد الرزاق المهدي، ج3،ص152.
متن عربی: «وأن المأمور بهذا التأذين محمد رسول الله e أُمر أن يفعل ذلك في حجّة الوداع» .
[2]. تاريخ مدينة دمشق وذكر فضلها وتسمية من حلها من الأماثل ، اسم المؤلف: أبي القاسم علي بن الحسن إبن هبة الله بن عبد الله الشافعي، دار النشر: دار الفكر - بيروت - 1995 ، تحقيق : محب الدين أبي سعيد عمر بن غرامة العمري
متن عربی:«اخبرنا أبو بكر وجيه بن طاهر، نا أبو حامد الأزهری، نا أبو محمد المخلّدی، أنا أبو بكر محمد بن حمدون، أنا محمد بن إبراهيم الحلواني، نا الحسن بن حمّاد سجادة، نا علی بن عابس، عن الأعمش وأبی الجحّاف، عن عطية، عن أبی سعيد الخدری قال نزلت هذه الآية {يا أيها الرسول بلغ ما أنزل إليك من ربك} على رسول الله (صلىاللهعليهوسلم ) يوم غدير خم في علی بن أبي طالب ».
[3]. روح المعاني في تفسير القرآن العظيم والسبع المثاني، اسم المؤلف: العلامة أبي الفضل شهاب الدين السيد محمود الألوسي البغدادي، دار النشر: دار إحياء التراث العربي - بيروت، ج 6، ص 193؛ عمدة القاري شرح صحيح البخاري، اسم المؤلف: بدر الدين محمود بن أحمد العيني، دار النشر: دار إحياء التراث العربي – بيروت، ج 1؛ . الدر المنثور، اسم المؤلف: عبد الرحمن بن الكمال جلال الدين السيوطي، دار النشر: دار الفكر - بيروت - 1993، ج 2، ص 298؛ شواهد التنزيل، حاكم حسكاني، ج 1، ص 250؛ فتح القدير الجامع بين فني الرواية والدراية من علم التفسير، اسم المؤلف: محمد بن علي بن محمد الشوكاني، دار النشر: دار الفكر- بيروت،، ج 2، ص 60.
[4]. الدر المنثور، اسم المؤلف: عبد الرحمن بن الكمال جلال الدين السيوطي، دار النشر: دار الفكر - بيروت - 1993، ج 2، ص 298.
[5]. آيت الله ميلاني در پاسخ به سؤالي نام 26 نفر از بزرگان اهل سنت که اعتراف دارند اين آيه در عيد غدير نازل شده است را آورده است . سيد علي ميلاني, تشييد المراجعات,ج2, ص272.
[6]. نزول آیه «اکمال» در روز غدیر
http://www.btid.org/fa/news/75409
[7]. تاريخ بغداد، خطيب بغدادي، دار النشر : دار الكتب العلمية – بيروت، ج8،ص289،
[8]. شواهد التنزيل، حاکم حسکاني، ج1،ص201، سازمان چاپ وانتشارات وزارت ارشاد اسلامى،تهران،1411 چاپ اول.
[9]. الجواهر الحسان في تفسير القرآن، اسم المؤلف: عبد الرحمن بن محمد بن مخلوف الثعالبي، دار النشر: مؤسسة الأعلمي للمطبوعات - بيروت ،ج10،ص35؛ فيض القدير شرح الجامع الصغير، اسم المؤلف: عبد الرؤوف المناوي ، دار النشر : المكتبة التجارية الكبرى - مصر - 1356هـ ، الطبعة: الأولى، ج6 ، ص218؛ السيرة الحلبية في سيرة الأمين المأمون، اسم المؤلف: علي بن برهان الدين الحلبي ، دار النشر: دار المعرفة - بيروت – 1400، ج3 ص 302، الجامع الصغير وشرحه النافع الكبير، اسم المؤلف: أبو عبد الله محمد بن الحسن الشيباني، دار النشر: عالم الكتب - بيروت - 1406 ، الطبعة : الأولى، ج2 ، ص 387 و ...
متن عربی:«و سئل سفيان بن عيينة عن قول الله سبحانه: سَأَلَ سائِلٌ فيمن نزلت، فقال: لقد سألتني عن مسألة ما سألني أحد قبلك. حدّثني أبي عن جعفر بن محمد عن آبائه، فقال: لما كان رسول الله غدير خم، نادى بالناس فاجتمعوا، فأخذ بيد عليّ رضي اللّه عنه فقال: «من كنت مولاه فعليّ مولاه» فشاع ذلك و طار في البلاد، فبلغ ذلك الحرث بن النعمان الفهري فأتى رسول الله على ناقة له حتّى أتى الأبطح، فنزل عن ناقته و أناخها و عقلها، ثمّ أتى النبيّ صلّى اللّه عليه و سلّم و هو في ملأ من أصحابه فقال: يا محمد أمرتنا عن الله أن نشهد أن لا إله إلّا الله و أنّك رسول الله فقبلناه منك، و أمرتنا أن نصلّي خمسا فقبلناه منك، و أمرتنا بالزكاة فقبلنا، و أمرتنا بالحجّ فقبلنا، و أمرتنا أن نصوم شهرا فقبلنا، ثمّ لم ترض بهذا حتّى رفعت بضبعي ابن عمّك ففضلته علينا و قلت: من كنت مولاه فعلي مولاه، فهذا شيء منك أم من الله تعالى؟ فقال: «و الّذي لا إله إلّا هو هذا من الله» فولّى الحارث بن النعمان يريد راحلته و هو يقول:اللهمّ إن كان ما يقوله حقا فَأَمْطِرْ عَلَيْنا حِجارَةً مِنَ السَّماءِ، أَوِ ائْتِنا بِعَذابٍ أَلِيمٍ، فما وصل إليها حتّى رماه الله بحجر فسقط على هامته و خرج من دبره فقتله، و أنزل الله سبحانه: سَأَلَ سائِلٌ بِعَذابٍ واقِعٍ لِلْكافِرينَ لَيْسَ لَهُ دافِعٌ».