- قرآن آخرین نسخه هدایت بخش و آخرین کتاب آسمانی برای تمام بشریت است. این کتاب باید دست نخورده باقی بماند تا بتوان از آن استفاده کرد و از آن درس گرفت. از این روست که خداوند فرموده ما قرآن را نازل کردیم و آن را حفظ میکنیم.
قرآن آخرین کتاب آسمانی و نهاییترین نسخه انسان سازی و هدایت است. بهرهمند شدن از آن برابر با خارج شدن از سیاهیهای گمراهی و ورود به دریای روشنایی است. اما پرسشی که قبل از مراجعه به قرآن در ذهنها ایجاد میشود این است که از کجا معلوم قرآن تحریف نشده باشد؟ چه دلیلی بر تحریف نشدن قرآن وجود دارد؟ چرا ما اعتقاد بر این داریم که تمام کتابهای آسمانی تحریف شده ولی قرآن تحریف نشده است؟
برای پاسخ به این پرسش ابتدا با مفهوم تحریف آشنا میشویم و سپس دلایل عدم تحریف قرآن را بیان میکنیم.
تحریف یعنی چه؟
تحریف در لغت به معنای تغییر دادن سخن است.[۱] و دو نوع است. تحریف لفظی که بیانگر زیاد کردن یا کم کردن حروف و آیات باشد یا تحریف معنوی که به معنای تغییر معنا و منظور آیات است.[۲] وقتی سخن از عدم تحریف قرآن و اثبات آن به میان میآید منظور تغییر نشدن الفاظ قرآن است. به معنای دیگر ما که عقیده داریم قرآن تحریف نشده یعنی معتقدیم همین قرآن رایج بین ما مسلمانان با همین تعداد حروف، آیات و سورهها در صدر اسلام به پیامبر خاتم (صلیاللهعلیهوآله) نازل شده و پس از قرنها بدون هیچ تغییر و تبدیلی به دست ما رسیده است.
دلایل عدم تحریف قرآن
دلایل بسیاری برای عدم تحریف قرآن بیان شده است. دلایل عقلی، قرآنی و روایی. در اینجا به برخی از آن دلیلها اشاره میکنیم:
الف) دلایل عقلی
۱- یکی از علت تجدید ادیان الهی و نازل شدن کتابهای آسمانی جدید یکی پس از دیگری، تحریف کتب قبلی است. وقتی قرآن به عنوان آخرین کتاب نازل و معرفی شد؛ باید تا آخرالزمان بدون تغییر باقی بماند و از آن بوسیله نیروهای خاص و الهی محافظت شود. و گرنه با تغییر و تحریف آن مطمئناً افرادی از نور افشانی و هدایت آن بیبهره خواهند ماند و این با فلسفه آخرین کتاب بودن آن منافات دارد. پس قرآن که آخرین کتاب آسمانی و آخرین نسخه هدایت برای تمام بشریت در تمام عصرها است باید دست نخورده باقی بماند تا همگان از آن استفاده کنند.[۳]
۲- قرآن همه چیز مسلمانان بوده است. کتاب زندگی و برنامه هدایت. کتابی که برای حفظ آن هر تلاشی میکردند. مثلاً آن را مهر زنان قرار میدادند، در جنگها از آن استفاده میکردند و در راه آن جانفشانی میکردند. در سالها و عصرهای متمادی به طور پیوسته و همیشگی در مساجد و مجالس از آن قرائت کرده و در نمازها سورههای مختلف آن را میخواندند و به فرزندان خود از کودکی قرآن را آموزش میدادند. پس قرآن کتابی نبود که از چشم مسلمانان حتی برای چند روز غیب شود و بعد نسخهای تازه از آن پیدا شود. قرآن کتاب اسلام بود و در بین تمام مسلمانان از تمام مذاهب مختلف رواج داشت. بنابر فرض تغییری کوچک در یک نسخه مطمئناً نسخههای بیشمار اصیل و تغییر نایافته وجود داشت که آن تغییر را محو کرده و نخسه اصلی و اولیه را حفظ کند. با اندیشیدن به این مسئله تحریف ناپذیری قرآن اثبات میشود.[۴]
۳- قرآن یک کتاب متروک و دور افتاده نبود بلکه بیشترین وقت مسلمانان و همت آنان به حفظ و فهم قرآن اختصاص داشت. پس از نزول قرآن کریم، پیامبر اکرم حضرت محمد (صلیاللهعلیهوآله) دستور به نوشتن و البته حفظ آن میدادند. حافظان قرآن در صدر اسلام و عصر نزول به قدری زیاد بود که در برخی از جنگها دهها تن از حافظان قرآن شهید میشدند. مثلاً در جنگى که منطقه "بئر معونة" در زمان حیات پیامبر (صلیاللهعلیهوآله) رخ داد در حدود ۷۰ نفر از حافظان کلام الله شربت شهادت نوشیدند[۵]. و در جنگهای در عصر ابابکر ۴۰۰ نفر از حافظان قرآن کشته شدند.[۶] اینها بیانگر زیاد بودن حافظان قرآن از ابتدا بوده است. و وقتی قرآن محدود به کاغذها نباشد و در سینهها جا گرفته باشد تحریف ناپذیر میشود.
۴- پیشوایان بزرگ اسلام همگی دعوت به درس گرفتن از قرآن میکردند. در احادیث شیعی نیز این نکته وجود دارد و ائمه (علیهمالسلام) همگی سفارش زیادی بر خواندن، حفظ و عمل به قرآن کردهاند. اگر قرآن تغییر یافته بود و تحریف شده بود، ارجاع دادن مردم و سفارش آنان به چنین کتابی معنا نداشت. این سفارشها چه در مکتب اهل بیت و چه در مکتب خلفا نشان مى دهد که از همان آغاز اسلام همه، هماهنگ و متحد، مردم را به تلاوت و بررسى و عمل به همین قرآن موجود دعوت مى کردند و این یعنی تحریف نشدن قرآن. یعنی قرآن مانند نسخه شفابخش پزشکان است. اگر آن نسخه کوچکترین تغییری کرده باشد، سفارش به تبعیت، خواندن و حفظ آن عقلانی نیست و حتی مهلک نیز خواهد بود.
ب) دلایل قرآنی
۱- قرآن با صدایی رسا اعلام میدارد که قابل تحریف نیست و خود خداوند آن را از هرگونه تحریف و تغییری حفظ خواهد کرد: «إِنَّا نَحْنُ نَزَّلْنَا الذِّكْرَ وَإِنَّا لَهُ لَحَافِظُونَ [حجر/۹] بى ترديد ما اين قرآن را به تدريج نازل كرده ايم و قطعا نگهبان آن خواهيم بود.» از این آیه به نام آیه حفظ یاد میشود. پس اراده و قدرت الهی بر این شده که قرآن را از تحریف حفظ کند و مطمئناً اراده خدا عملی است.
۲- تحدی قرآن نیز دلیلی قرآنی بر عدم تحریف کلام الهی است. اولین قدم برای اضافه کردن به قرآن و تحریف آن این است که ابتدا متنی هماهنگ با آهنگ و زبان قرآن ساخته شود تا زیرکانه به قرآن اضافه شده، کسی خبردار نشود و تحریف کنندگان قرآن در مقصد شوم خود پیروز شوند. در حالی که هیچکس نمیتواند چنین متن شبیه به قرآن را بسازد و بیاورد. خداوند نیز در آیات مختلف و با بیانهای گوناگون اعلام داشته که هرگز کسی نمیتواند مانند قرآن بیاورد: « قُلْ لَئِنِ اجْتَمَعَتِ الْإِنْسُ وَ الْجِنُّ عَلی أَنْ یَأْتُوا بِمِثْلِ هذَا الْقُرْآنِ لا یَأْتُونَ بِمِثْلِهِ وَ لَوْ كانَ بَعْضُهُمْ لِبَعْضٍ ظَهِیراً [اسراء/۸۸] بگو اگر جن و انس اتفاق كنند كه همانند این قرآن را بیاورند، همانند آن را نخواهند آورد، هرچند یكدیگر را در این كار كمك كنند.» وقتی کسی توان ساختن چیزی شبیه قرآن نیست پس نمیتواند آن را به قرآن بیافزاید.
ج) دلایل روایی
۱- دسته زیادی از روایات به ما سفارش میکنند که احادیثی که با یکدیگر مخالف هستند را به قرآن عرضه کنیم تا ببینیم مطابق تعالیم الهی قرآن است یا نه. مثلاً آقا امام صادق (علیهالسلام) فرمودند:« إِذَا وَرَدَ عَلَیْکُمْ حَدِیثَانِ مُخْتَلِفَانِ فَاعْرِضُوهُمَا عَلَى کِتَابِ اللَّهِ فَمَا وَافَقَ کِتَابَ اللَّهِ فَخُذُوهُ وَ مَا خَالَفَ کِتَابَ اللَّهِ فَرُدُّوهُ[۷] هنگامی که دو حدیث متفاوت (که موضوع واحد، و دو حکم متغایر داشته باشد) بر شما رسید آن دو را بر کتاب الهی عرضه نمائید اگر یکی از آن دو با قرآن موافق بود (و حکم آن بر طبق حکم آیات قرآن بود) آن را بگیرید و آن دیگری را که مخالف با حکم کتاب الهی است ترک کنید.» چنین سفارشی تنها در صورتی ممکن است که کل قرآن بدون تحریف باقی مانده باشد که آن را میزان تشخیص احادیث قرار دهیم.
۲- از جمله احادیثی که علمای شیعه و اهل سنت آن را نقل کردهاند حدیث ثقلین است. حدیثی که بیانگر عدم تحریف قرآن نیز است. در این حدیث پیامبر اکرم (صلیاللهعلیهوآله) فرمودند: « اِنّی تارِکٌ فیکُمُ الثِّقْلَینِ ما اِنْ تَمَسَّکْتُمْ بِهِما لَنْ تَضِلُوا بَعْدی اَحَدَهُما اَعْظَمُ مِنَ الآخِرِ کتابَ اللهِ مُمْدُودٌ مِن السَّماء اِلَی الْاَرْضِ وَ عِتْرَتی اَهْلَ بَیْتی وَ لَنْ یَفْتَرِقا حَتّی یَرِدا عَلیّ الْحَوضِ فَانْظُرُوا کَیْفَ تُخَلِّفُونی فیهِما[۸] همانا من شما را ترک میکنم و در بین شما دو چیز گرانبها است. تا هنگامی که به این دو چنگ میزنید هرگز گمراه نمیشوید. یکی از آن دو از دیگری عظیمتر است. کتاب خدا که از آسمان تا زمین کشیده شده و عترت من یعنی اهل بیتم. این دو هیچگاه از یکدیگر جدا نمیشوند تا به من در حوض کوثر برگردند. بنگرید که چگونه حق مرا درباره این دو ادا میکنید.»
حدیث مذکور بر عدم تحریف قرآن دلالت دارد؛ چرا که حضرت این حدیث شریف را برای بعد از رحلت خویش برای امت بیان کردند. اگر بعد از خودش قرآن تحریف میشد هیچگاه امّت خویش را برای نجات از گمراهی، به قرآن تحریف شده سفارش نمیکرد. بنابراین از سفارش حضرت به تمسک قرآن برای عدم گمراهی امت معلوم میشود که قرآن در آینده دستخوش تحریف نخواهد شد.
سخن آخر
دلایل عقلی و نقلی بسیاری برای عدم تحریف قرآن وجود دارد. در این یادداشت تنها به برخی از آنها اشاره شد. به هر حال قرآن حجت الهی روی زمین است و خود خداوند با نیروی الهیاش نیز از هرگونه تحریف آن را نگاه داشته است و اگر کوچکترین تحریفی در قرآن رخ داده بود حتماً اهل بیت (علیهمالسلام) خبر از آن میدادند و به دنبال اصلاح قرآن بودند تا به شکل اصیل خود بازگردد. پس احتمال تحریف قرآن احتمالی واهی است.
پینوشت
[۱] . ابن منظور؛ شرتونی، ذیل «حرف»
[۲] . محمدهادی معرفت، صیانة القرآن من التحریف، ص۱۳.
[۳] . هادوی تهرانی، مبانی کلامی اجتهاد، ص ۶۷.
[۴] . مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ج ۱۱، ص ۲۲.
[۵] . سبحانی، فروغ ابديت، ج ۲، ص ۵۰۲.
[۶] . جعفریان، تاریخ خلفا، ج ۲، ص۳۰.
[۷] . حرعاملی، وسائل الشیعه، ج ۱۸، ص ۸۴، ح ۲۹.
[۸] . سنن ترمذی، جلد ۲، صفحه ۳۰۸.