آخرین نماز «ابو ثمامه صائدی»

22:17 - 1395/07/23

ابوثمامه عمرو بن صائدی؛ یکی از شیعیان کوفه بود که برای امام حسین(علیه‌السلام) نامه نوشت و از حضرت دعوت کرد تا به کوفه بیاید. او نه تنها به حضرت خیانت نکرد، بلکه در راه حفظ جان امام حسین(علیه‌السلام) از هیچ کوششی مضایقه نکرد و در این راه به شهادت رسید.

ابو ثمامه صائدی

هر ساله در ماه محرم و ایام سوگواری شهادت سید و سالار شهیدان حضرت اباعبدالله الحسین(علیه‌السلام) که مسلمان و غیرمسلمان را در سراسر دنیا منقلب و متأثر می‌کند، عده‌ای به شبهه پراکنی علیه این نهضت الهی می‌پردازند تا به خیال خود از شور و شعور مردم بکاهند.

یکی از شبهات بی‌اساسی که این افراد منحرف به آن دامن می‌زنند این است که شیعیان، امام حسین(علیه‌السلام) را به کوفه دعوت کردند و سپس او را به شهادت رساندند. اولین نکته‌ای که در برخورد با این شبهه باید به آن توجه کرد، این است که تمام افرادی که به امام حسین(علیه‌السلام) نامه نوشتند از شیعیان آن حضرت نبودند و از اشراف فرصت‌طلب کوفی به شمار می‌آمدند که نه تنها شیعه نبودند، بلکه در شمار برادران اهل سنت نیز به حساب نمی‌آمدند.
به همین جهت ما در چند نوشتار تلاش می‌کنیم تا با بررسی شیعیانی که به امام حسین(علیه‌السلام) نامه نوشتند به این شبهه پاسخ دهیم.

در این نوشتار به فعالیت «ابوثمامه عمرو صائدی» یکی از شیعیان کوفه می‌پردازیم.

ابوثمامه عمرو صائدی یکی از شجاع‌ترین اصحاب و شیعیان امیرالمؤمنین(علیه‌السلام) بود که در جنگ‌های جمل، صفین و نهروان در رکاب حضرت به مبارزه با دشمنان امیرالمؤمنین(علیه‌السلام) پرداخت. او پس از شهادت امیرالمومنین(علیه‌السلام) به امام حسن(علیه‌السلام) پیوست و در دوران حکومت «معاویه» در کوفه سکونت داشت. وی از کسانی بود که برای امام حسین(علیه‌السلام) نامه نوشت و حضرت را به کوفه دعوت کرد.[1]

بیعت و یاری مسلم بن عقیل
ابوثمامه جزء نخستین افرادی بود که با «مسلم بن عقیل» فرستاده امام حسین(علیه‌السلام) بیعت کرد و چون شخصی مورد اطمینان بود مسئولیت بیت المال یاران مسلم به او واگذار شد تا امور مالی یاران امام حسین(علیه‌السلام) را سامان دهد. ابوثمامه در زمینه‌ی تسلیحات نظامی هم فردی متخصص و کار آزموده بود و به همین علت مأمور خرید و نگه‌داری سلاح برای نهضت امام حسین(علیه‌السلام) شد.[2] 

هنگامی‌که مسلم برای حمایت از «هانی بن عروه» قصر عبیدالله بن زیاد را محاصره کرد، ابوثمامه با جمعی از مردم تمیم و همدان به یاری مسلم شتافت و زمانی که کوفیان مرعوب حیله‌های ابن زیاد شدند و از مسلم دست کشیدند، ابوثمامه نیز ناگزیر به میان قوم خود رفت. ابن زیاد تلاش کرد تا ابوثمامه را دست‌گیر کند، ولی ابوثمامه به همراه نافع بن هلال به سرعت از کوفه خارج شد و در منزل عذیب الهجانات به مولای خود امام حسین(علیه‌السلام) پیوست.[3]

محافظت از جان امام
وقتی‌که عمر سعد وارد کربلا شد «کثیر بن عبدالله شعبی» که فردی بی‌باک و خون‌ریز بود را برای ملاقات با امام حسین(علیه‌السلام) فرستاد. کثیر قبل از حرکت به عمر سعد گفت: «اگر بخواهی او را -امام حسین(علیه‌السلام)- به قتل می‌رسانم» ولی عمر سعد به او که فقط پیام‌رسان باشد.
ابوثمامه که کثیر را به خوبی می‌شناخت و می‌دانست که ممکن است این شخص پلید ناگهان به امام حمله‌ور شود؛ به امام حسین(علیه‌السلام) عرض کرد: «همانا بدترین و خون‌ریزترین مردم روی زمین به جانب شما می‌آید» و فوراً راه کثیر را سد کرد و گفت: «شمشیرت را زمین بگذار تا اجازه دهم به محضر امام برسی». کثیر بن عبدالله از این کار امتناع کرد و ابوثمامه مجدداً به او گفت: «حال که حاضر نیستی شمشیرت را بدهی، پس من قبضه شمشیرت را می‌گیرم بعد وارد شو و با امام حسین(علیه‌السلام) گفت‌وگو کن». کثیر باز هم زیر بار نرفت و در نتیجه شک ابوثمامه بیشتر شد و گفت: «به من بگو که چه مأموریتی داری تا من خبر را به آن حضرت بدهم، و نمی‌گذارم تا به امام نزدیک شوی زیرا تو مردی گناه‌کار هستی». پس از این سخنان کثیر به ابوثمامه فحاشی کرد و نزد عمر سعد بازگشت شخص دیگری پیام عمر سعد را به امام حسین(علیه‌السلام) رساند.[4]

نماز ظهر عاشورا
یکی از مسائلی که باعث برجسته شدن شخصیت ابوثمامه در میان شیعیان است، خبر رسیدن زمان نماز ظهر روز عاشورا به امام حسین(علیه‌السلام) توسط او می‌باشد.
ابوثمامه وقتی‌که دید زمان نماز نزدیک شده و جنگ ادامه دارد به امام حسین(علیه‌السلام) عرض کرد: «جانم به فدایت ای اباعبدالله، می‌بینم که این لشکر به شما نزدیک شده‌اند و به خدا سوگند که من پیش از شما به شهادت می‌رسم، ولی دوست دارم پروردگارم را در حالی ملاقات کنم که این نماز را که وقتش نزدیک شده خوانده باشم».
امام حسین(علیه‌السلام) سر مبارک را بلند کرد و فرمود: «از نماز یاد کردی، خداوند تو را از نمازگزاران و یاد داران نماز قرار دهد، آری اکنون وقت نماز است، از این‌ها -لشکر عمر سعد- بخواهید از ما دست‌ بردارند تا نماز بخوانیم».[5]

شهادت
پس از اقامه نماز، ابوثمامه برای رفتن به میدان نبرد، نزد امام حسین(علیه‌السلام) آمد و عرض: «یا اباعبدالله تمام همتم بر آن است که خود را به هم‌راهانم -شهدا- برسانم و از آن می‌ترسم که عقب بمانم و تو را از اهل‌بیتت جدا و یا شهید ببینم». امام حسین(علیه‌السلام) به او فرمود: «برو و بدان ما نیز ساعتی بعد به تو ملحق خواهیم شد».[6]
ابوثمامه پس از اجازه گرفتن از امام حسین(علیه‌السلام) به میدان نبرد حق علیه باطل شتافت و پس از نبردی شجاعانه به فیض شهادت در رکاب فرزند رسول‌الله(صلی‌الله‌علیه‌وآله) نائل آمد.

در نتیجه: همان‌طور که گذشت «ابوثمامه عمرو بن صائدی» یکی از شیعیان کوفه بود که برای امام حسین(علیه‌السلام) نامه نوشت و از حضرت دعوت کرد تا به کوفه بیاید. او نه تنها به حضرت خیانت نکرد، بلکه در راه حفظ جان امام حسین(علیه‌السلام) از هیچ کوششی مضایقه نکرد تا در این راه به شهادت رسید. حال جا دارد که از این افراد معلوم‌الحال پرسید، آیا «ابوثمامه عمرو بن صائدی» از آن دسته از شیعیانی نبود که برای امام حسین(علیه‌السلام) نامه نوشت؟ آیا شما معنای اصطلاحی «شیعه» را می‌دانید؟ آیا وقت آن نرسیده است که مباحث تاریخی را بدون تحریف بیان کنید؟ و سؤالات بی‌شمار دیگر که تنها یک ذهن حق‌طلب می‌تواند پاسخ صحیحی برای آن ارائه کند.  

برای مطالعه بیشتر به کتاب «اصحاب امام حسین (ع)» اثر سید اصغر ناظم زاده مراجعه کنید.

_____________________
پی‌نوشت
[1]. ابصار العین، سماوی، المکتبه الحیدریه، ص 109.
[2]. الارشاد، شیخ مفید، موسسه آل البیت، ج 2، ص 46.
[3]. الکامل فی التاریخ، ابن اثیر، داراحیاء التراث العربی، بیروت، ج 2، ص 540، اصحاب امام حسین (ع)، سید اصغر ناظم زاده قمی، بوستان کتاب، 1390 ش، ص 300.
[4]. الارشاد، همان، ص 85.
[5]. الکامل، همان، ص 567، بحار الانوار، علامه مجلسی، دار الکتب الاسلامیه، تهران، ص 45، ص 21.
[6]. مثیر الأحزان، ابن نما حلی، مدرسه امام مهدی علیه السلام، چاپ سوم، قم، 1406 ق، ص 64.

نظرات

Plain text

  • تگ‌های HTML مجاز:
  • آدرس صفحات وب و آدرس‌های پست الکترونیکی بصورت خودکار به پیوند تبدیل می‌شوند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
4 + 14 =
*****