مفهوم جنگ در اسلام، نیازها و مصالح

17:03 - 1395/07/24

اسلام دین امن و امان است لذا جنگ ھدف نیست وسیله ای است برای سرکوبی شورش و شورش کنندگان، حقیقتاً در اسلام جنگ مثل این است که یک دکتر و پزشک حرفه ای و متخصص برای از بین بردن بیماری ناگزیر است که عملیات را انجام بدھد.

مفهوم جنگ در اسلام، نیازھا و مصالح

ھم چنان که حکم قصاص برای افراد است برای ملت ھم ھست، چنان که افراد سرکش ھستند بعضی ملتھا ھم سرکش ھستند، چنانکه افراد از لحاظ طمع و حرص مغلوب می شوند و تجاوز می کنند ملت ھم ھم چنین است که فاسد می شوند و انحطاط اخلاقی پیدا می کنند، بنا بر این برای سد راه ھم چنین افراد آنھا را از صحنه زمین پاک کردن لازم دارد ھم چنین جماعتی که فاسد است جنگ ناگزیر می شود.

از لحاظ نوعیت ھیچ فرقی میان فتنه افرادی و جماعتی نیست اما از لحاظ کیفیت خیلی فرق دارد، چون دائره فتنه انگیزی افراد محدود است و مقدار قلیل از این جامعه فساد را می بیند اما فتنه و شورش جماعت نقصانات فراوانی ھمراه خود می آورد و کل جامعه آسیب می بیند.

وقتی یک ملت فاسد می شود فتنه ھای گوناگون ھمراه خود می آورد چون ھمراه خود شیاطین رنگا رنگ را تقویت می کند، بعضی از این شیاطین حریص مال ھستند و مستضعفین را تحت فشار می آورند، بعضیھا مزدور ھوی نفس ھستند که آنھا بر حریص حکمرانی بر انسانھا دارند، بعضی از این شیاطین آزادی انسانی را سلب می کنند. و حتی از کشت و کشتار ھم دریغ نمی کنند  و خون بی گناھان را مثل آب می نوشن، و برای اقتدار خود بر زمین فساد پیدا می کنند و انساھای آزاد را تحت خود در می آورند، ستم این است که با این ظلم و فساد اگر مذھب ھم نشانه ظلم و ستم اینھا قرار بگیرد حد ترخص دیگر تمام است اینھا از مردم آزادئ مذھب را ھم سلب می کنند و ستم بالای ستم این است که اینھا می خواھند ھر کس پیرو مذھب خودشان بشود، و عقیده ای که آنھا دارند دیگران ھم داشته باشند، در این حال مبارزه با این اشرار نه این که جائز است بلکه واجب می شود.

در این حال خدمت جامعه ھمین است که این شیاطین از صفحه ھستی نابود شوند و زمین از خون این فاسدین سرخ شود، و از شر اینھا بشریت را نجات پیدا کند اینھا حقیقتاً انسان نیستند اینھا در لباس انسان شیطان و دشمن انسانیت ھستند، و ھمدردی با اینھا ھمین است که اینھا از صفحه ھستی نابود شوند، انھا عضو فاسد جامعه ھستند که اگر جدا نشوند کل جامعه را فاسد می کنند،

جنگ در اسلام آن است كه انسان با تلاش و فعاليت توأم با رنج و مشقت در راه اعتلاي كلمه ي حق در جهان، جهت آزادي مردم از استعمار فكري و فرهنگي وعقيدتي مي كوشد.

بنابراين مفهوم جنگ در اسلام مطابق با فطرت بشريت است زيرا فطرت هر فردي بر رهايي از چنگال ستم و ستمگر است و مي خواهد بر افكار آزادانه ي خويش گام بردارد با غريزه ي شيطاني درصدد مبارزه است ولي كليدي نياز دارد كه اين أغفال را باز كند، و أره ي برنده مي خواهد تا اين سلاسل را پاره كند.

اسلام اين غريزه فطري او را تحريك مي كند و كليد آزادي را بدست مي دهد عالي ترين راه آزادي شعار يكتاپرستي است؛ زيرا با اين شعار انسان از برده گي بنده، خلاص مي گردد و به بندگي الله كه خالق و آفريدگار اوست، مي رود. و لذا آيات «جهاد في سبيل الله» را تذكر مي دهند يعني جهادي كه در راه شيطان باشد جنگ زير سلطه ي استعمار خوانده مي شود و هيچ مفهومي جز معناي قتل و كشته شدن را ندارد.

اسلام با مسيحيت مبارزه مي كند. آنان مي گويند: حضرت مسيح به پيروانش توصيه مي كرد كه از جنگ بپرهيزيد و هرگاه كسي بر رخسار راست تو طپانچه بزند رخسار چپت را به سوي او گردان و اگر كسي خواهد با تو دعوا كند و قباي تو را بگيرد، عباي خود را نيز به او واگذار كن. [1] .

فمن اعتدي عليكم فاعتدوا عليه بمثل ما اعتدي عليكم. [2] .

هر كس به شما تجاوز كرد، بمانند آن بر او تعدي كنيد.

و لذا ويل دورانت مي گويد: در مقام مقايسه با اين جمله ي انجيل كه: اگر بر نيمرخ چپت سيلي زدند، نيمرخ راستت را جلو آر... روشن مي شود كه قرآن يك «اخلاق مردانه» را آموزش مي دهد و انجيل «اخلاق زنانه» را. [3] .

از اين جهت اسلام اسلحه اي كه بدست دو نفر است فرق مي گذارد در حالي كه همان نوع سلاح با تمام خصوصياتش را هر دو نفر در دست دارند ولي يكي را كليد آزادي مي خواند اما ديگري را كليد استعمار مي دانند.

عن ابي عبدالله عليه السلام قال: قال رسول الله صلي الله عليه و آله:

پيامبر اكرم صلي الله عليه و آله فرمودند: تمام خوبيها در شمشير و زير سايه ي شمشير است، مردم با شمشير بپا خيزند، و شمشيرها كليد بهشت و جهنم است. [4] .

مسلما شمشير مؤمنين كه در راه خدا بر فرق استعمارگران فرود مي آورند قفلهاي آزادي را مي گشايد، و رهايي مردم از بندگي خلق در دامن بندگي خدا و بهشت ابدي مي باشد. اما اسلحه ي كافري وقتي بر مسلمين فرود مي آيد. درب ضد خدائي را باز مي كند و با افتتاح درب ضد خدايي، به عذاب جهنم دچار مي شود.

قرآن نيز مي فرمايد: اگر عده اي از مردم با برخي ديگر به مبارزه برنخيزند فساد بر اهل زمين حاكم مي شود.

و لولا دفع الله الناس بعضهم ببعض لفسدت الارض. [5] .

همچنين در آيه ديگري مي فرمايد:

و لولا دفع الله الناس بعضهم ببعض لهدمت صوامع و بيع و صلوات و مساجد يذكر فيها اسم الله كثيرا. [6] .

هرگاه عده اي از انسانها بر عليه عده ديگر جهاد نكنند عبادتگاه پيروان عيسي و پيروان موسي و يهود و محمد صلي الله عليه و آله از بين مي رود در اين مكانها ياد خدا بسيار مي شود.

تمام اين روايات و آيات مفهوم جنگ را يك امر فطري مي داند، و بايد عده اي بعنوان آزاديخواه جنبشي و حركتي الهي داشته باشند تا اينكه ظلم برجهان فراگير نشود.

_____________________________________________________

پاورقي
[1] انجيل متي، باب 5، جمله‏ي 40-39. 
[2] بقره/194. 
[3] تاريخ تمدن، ويل دورانت، ج 11، ص 51. 
[4] شرح نهج‏ البلاغه، خوئي، ج 18، ص 87. 
[5] بقرة /251. 
[6] حج /40. 

 

کلمات کلیدی: 

Plain text

  • تگ‌های HTML مجاز:
  • آدرس صفحات وب و آدرس‌های پست الکترونیکی بصورت خودکار به پیوند تبدیل می‌شوند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
14 + 0 =
*****