چکیده: مردم با هدف رسیدن به تعالی و فعلیت رساندن استعدادها تنها راه را عبور از حکومت ستمشاهی میدیدند لذا در روز 17 شهریور با تمام جان و اخلاص پا به این عرصه نهادند و این شد که واقعهی 17 شهریور اتفاق افتاد و نویدی شد برای انقلاب بهمن ماه و چون امام این اخلاص و فداکاری را در مردم مشاهده کردند، دعایی جز «یالیتنا کنا معک» بیان نمیکند.
جهاد در راه خدا را میتوان یک نوع معاملهای محسوب کرد که معاملات دنیوی در مقابل آن هیچ و بیمقدار محسوب میشوند. همان طور که در معاملات، خریدار، فروشنده، ثمن و کالا وجود دارد؛ جهاد نیز دارای همین ارکان است. در امر جهاد، خریدار، خداوند متعال، فروشنده، رزمنده، ثمن، جان آدمی و اموال مؤمن و کالا، بخشودگی گناهان و بهشت رضوان در آخرت است:
«إِنَّ اللَّهَ اشْتَري مِنَ الْمُؤْمِنينَ أَنْفُسَهُمْ وَ أَمْوالَهُمْ بِأَنَّ لَهُمُ الْجَنَّةَ يُقاتِلُونَ في سَبيلِ اللَّهِ فَيَقْتُلُونَ وَ يُقْتَلُونَ وَعْداً عَلَيْهِ حَقًّا فِي التَّوْراةِ وَ الْإِنْجيلِ وَ الْقُرْآنِ وَ مَنْ أَوْفي بِعَهْدِهِ مِنَ اللَّهِ فَاسْتَبْشِرُوا بِبَيْعِکُمُ الَّذي بايَعْتُمْ بِهِ وَ ذلِکَ هُوَ الْفَوْزُ الْعَظيمُ [توبه/111]
خداوند از مؤمنان، جانها و اموالشان را خریداری کرده، که (در برابرش) بهشت برای آنان باشد (به این گونه که) در راه خدا پیکار میکنند، میکشند و کشته میشوند این وعده حقّی است بر او، که در تورات و انجیل و قرآن ذکر فرموده و چه کسی از خدا به عهدش وفادارتر است؟! اکنون بشارت باد بر شما، به داد و ستدی که با خدا کردهاید و این است آن پیروزی بزرگ!»
با نگاه توحیدی به جهاد میتوان اینطور تحلیل کرد که در مقابل جهادگر نمیتوان ارزش مادی محاسبه کرد بلکه هرچه از نظر مادی بخواهیم در کیسهی جهادگر بریزیم در مقابل او دشمن را هم میبینیم همان یا حتی بهتر از آن وسایل را داراست، لذا بهترین ذخیره و اجر جهادگر امورات معنویست که خداوند در مقابل او مشتری محسوب میشود و به جهادگر میدهد که خداوند در مقابل این جهاد فیسبیل الله روزی خوردن نزد خودش را به عنوان اجر قرار میدهد و چه اجری بالاتر از این.
در نامه ای که امام خمینی در 18 شهریور 1357 دقیقا یک روز بعد از واقعهی 17 شهریور برای مردم ارسال میکنند، نکتهای را بیان میفرمایند که این نشان دهندهی اجر و ثواب شرکت کنندگان و حتی شهدای این واقعه است که امام در وصف آنها میفرمایند:
«اى كاش «خمينى» در ميان شما بود و در كنار شما در جبهه دفاع براى خداى تعالى كشته مى شد». [1]
با این توصیفی که حضرت امام از شرکت کنندگان واقعهی 17 شهریور داشتند و نگاهی تیزبینانه حضرت امام که به کسی لقب یا صفتی را مگر اینکه لایق آن باشد نمی دادند، جایگاه شرکت کنندگان در واقعهی 17 شهریور مشخص میشود.
در جهانبینی اسلامی، کار انسان میشود حرکت، نه خوردن و خوابیدن و خوش بودن، چون انسان برای اینها نیاز به این همه استعداد نداشت و در نتیجه دنیا می شود راه، نه آخور و عشرتکده و خوابگاه و در این راه سنگهای راه باید برداشته شود.
مردم در سال 57 متوجه شدند که می توان استعدادهای درون را نیز متبلور و شکوفا کرد و این راه میسّر نمیشود مگر در سایهی جانشین معصوم و در این راه دیگر خط قرمزها و حکومت نظامیها و حتی ارزشمندترین سرمایهی انسان که همان جان انسان باشد ناچیز بوده و میتوان آن را برای بالفعل کردن استعدادها فدا کرد و از حکومت نظامیها عبور کرد. این میشود مردم با هدف رسیدن به تعالی و فعلیت رساندن استعدادها تنها راه را عبور از حکومت ستمشاهی میدیدند لذا در روز 17 شهریور با تمام جان و اخلاص پا به این عرصه نهادند و این شد که واقعهی 17 شهریور اتفاق افتاد و نویدی شد برای انقلاب بهمن ماه و چون امام این اخلاص و فداکاری و قدم نهادن برای ایجاد حکومت اسلامی در لوای ولی فقیه را در مردم مشاهده کردند، دعایی جز «یالیتنا کنا معک» بیان نمیکند.
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
پی نوشت:
[1]. حضرت امام خمينى، صحيفه امام، ج3، ص460، مؤسسه تنظيم و نشر آثار امام خمينى، تهران.