زندگینامه شهید داریوش رضایی نژاد

13:54 - 1400/11/02
شهید داریوش رضایی نژاد

عاشقانه های شهداء

 داریوش یک شب شیراز بود، اما یک مرتبه غافل‌گیرمان کرد، زنگ خانه را زد. دویدم دم در. گفتم:«مگه تو شیراز نبودی؟»

 گفت:«دلم خیلی برای آرمیتا تنگ شده بود نتونستم طاقت بیارم» این همه راه آمده بود تا تهران، شب را پیش آرمیتا ماند و صبح دوباره رفت شیراز!

 برشی از زندگی شهیددکترداریوش رضایی نژاد
راوی همسرشهید

 منبع: کتاب 365 خاطره برای 365 روز، ص 96

Plain text

  • تگ‌های HTML مجاز:
  • آدرس صفحات وب و آدرس‌های پست الکترونیکی بصورت خودکار به پیوند تبدیل می‌شوند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
1 + 19 =
*****