اشعار شهادت حضرت مسلم بن عقیل
نوحه شهادت مسلم بن عقیل
متن نوحه شهادت حضرت مسلم بن عقیل علیه السلام |
اشعار شهادت مسلم بن عقیل سازگار
گلچین اشعار شهادت مسلم بن عقیل - غلامرضا سازگار |
بسته شعری شهادت حضرت مسلم
تشنه ام تشنه ولی آب گوارایم نیست///بین این قوم کسی تشنه ی آقایم نیست///هیچ کس نیست که سرگرم تماشایم نیست///نفسم مانده و جانی به سر و پایم نیست |
اشعار شهادت حضرت مسلم
صبرکن! شک کرده ام دیگر به خیلی چیزها///نامه های کوفه شد، منجر به خیلی چیزها///هرچه چشمم گشت دیدم زن صفت در کوچه هاست///چشم هایم خورده اینجا بَر، به خیلی چیزها |
اشعار شهادت حضرت مسلم
سوی کوفه میا که پیچیده///بوی غربت میان هر کوچه///باز تکرار بی وفائی هاست///باز دستان بسته در کوچه |
پیامک های حضرت مسلم بن عقیل در کوفه
در سلام نماز مغرب بود مسجد از ازدحام، خالى شد واژههاى كلام مردم شهر از علیك السلام، خالى شد |
پیامک های شهادت مسلم بن عقيل (ع)
آقا نیا که کوفه پر از کینه و بلاست///آقا نیا که کوفه پر از یار بی وفاست///آقا قسم به دوست که این قوم بی خرد///خنجر به دست منتظر کشتن شماست |
فرزندان مسلم بن عقیل
تنی چند از فرزندان مسلم در واقعه عاشورا در رکاب سالار شهیدان جنگیدند و به شهادت رسیدند . دو فرزند کوچک دیگر او که در کاروان اسرای اهل بیت بودند ، به دستور عبیدالله زیاد ، زندانی شدند . در زندان به ان دو کودک، سخت می گرفتند . |
شهادت حضرت مسلم بن عقیل علیه السلام
حضرت مسلم برادرزاده امام علی (ع)، صاحب رای و علم و شجاعت بوده و در مکه اقامت داشت. امام حسین ع او را به کوفه فرستاد. چندین هزار نفر با او بیعت نمودند، اما عبیدالله بن زیاد با وعده و تهدید انان را متفرق کرد.مسلم تنها ماند و دستگیر شد وغریبانه به شهادت رسید. |
وصیتهای مسلم بن عقیل
مسلم گفت: در این شهر به اندازه هزار درهم بدهکارم. ان را از جانب من، ادا کن. وقتی کشته شدم، جنازهام را از ابن زیاد، تحویل بگیر تا مثله نشود. و قاصدی را از جانب خود به سوی حسین بن علی بفرست... |
مسلم بن عقیل (سفیر انقلاب کربلا)
پیامبرص مسلم و پدرش را ستوده خطاب به علی (ع) می فرماید: فرزند او (مسلم) کشته راه محبت فرزند تو خواهد شد. چشم مومنان بر او شک می ریزد و فرشتگان مقرب پروردگار بر او درود می فرستند. |
مسلم بن عقیل در کوفه
مسلم چون به کوفه رسید در خانه مختار ثقفی منزل کرد و شیعیان گروه گروه به دیدار او شتافتند. انان در حالی که اشک شوق بر چهره داشتند، بر او سلام میکردند و او نیز نامه امام را بر انان میخواند. این هجوم مردم تا انجا ادامه یافت که هجده هزار تن با او بیعت کردند. |