بدعت در دین

وهابیت در حالی جهان اسلام را بدعت گذار میخواند که علاوه بر اینکه دلیل محکمی بر مدعای خود ندارد، موارد بسیاری در کتاب و سنت یافت میشود که خلاف اعتقادات وهابیت را ثابت میکند. و با توجه به معنای بدعت، که اعتقاد به دینی بودن امری است که هیچ دلیلی برای آن در شرع مقدس نیست، آیا نمی توان وهابیت را مصداق بارز بدعتگذار معرفی کرد؟
بدعت پس از رسول خدا(ص) پديد آمده و درباره آن نصي نرسيده، نه به طور خصوص و نه عموم، از اين رو آنچه در عمومات داخل باشد، بدعت نيست بنابراين بدعت یعنی: «صدور حكم و يا عمل به حكمي به عنوان حكمي شرعي و ديني ، بدون آن كه آن حكم جزو شريعت بوده و يا از كتاب و سنّت، براي وقوع آن حجت و دليلي وجود داشته باشد.
از عواملی باعث پيدايش بدعت شد تقدس جاهلانه بعضى از مقدس مآبان بود كه از روى ناآگاهى اعمالى را انجام مى دادند و به شرع نسبت مى دادند، عامل دوم پيدايش بدعت، تعصب هاى نارواى بدعت گذار، نسبت به عقايد موروثى از نياكان است كه در ميان آنان زندگى كرده و سبب مى شود كه عده اى خود را به گناه آلوده كنند.
بدعت در شريعت داراى سه ركن مى باشد كه عبارتند از: 1. ركن نخست: افزودن يا كاستن از احكام دينى 2. ركن دوم: اشاعه آن در ميان مردم 3. ركن سوم: نبود دليل عام يا خاص بر مشروعيت آن.