شرح حکمت هاي نهج البلاغه

شرح حکمت 104 نهج البلاغه

حکمت 104
08:53 - 1400/07/11

سیره اهل زهد در دنیا

وَ عَنْ نَوْفٍ الْبَكَّائِيِّ [الْبَكَالِيِّ] قَالَ: رَأَيْتُ أَمِيرَالْمُؤْمِنِينَ (علیه السلام) ذَاتَ لَيْلَةٍ وَ قَدْ خَرَجَ مِنْ فِرَاشِهِ فَنَظَرَ [إِلَى] فِي النُّجُومِ، فَقَالَ لِي يَا نَوْفُ أَ رَاقِدٌ أَنْتَ أَمْ رَامِقٌ؟ فَقُلْتُ بَلْ رَامِقٌ [يَا أَمِيرَالْمُؤْمِنِينَ]. قَالَ: يَا نَوْفُ طُوبَى لِلزَّاهِدِينَ فِي الدُّنْيَا، الرَّاغِبِينَ فِي الْآخِرَةِ، أُولَئِكَ قَوْمٌ اتَّخَذُوا الْأَرْضَ بِسَاطاً وَ تُرَابَهَا فِرَاشاً وَ مَاءَهَا طِيباً وَ الْقُرْآنَ شِعَاراً وَ الدُّعَاءَ دِثَاراً، ثُمَّ قَرَضُوا الدُّنْيَا قَرْضاً عَلَى مِنْهَاجِ الْمَسِيحِ. يَا نَوْفُ إِنَّ دَاوُدَ (علیه السلام) قَامَ فِي مِثْلِ هَذِهِ السَّاعَةِ مِنَ اللَّيْلِ، فَقَالَ إِنَّهَا لَسَاعَةٌ لَا يَدْعُو فِيهَا عَبْدٌ إِلَّا اسْتُجِيبَ لَهُ، إِلَّا أَنْ يَكُونَ عَشَّاراً أَوْ عَرِيفاً أَوْ شُرْطِيّاً أَوْ صَاحِبَ عَرْطَبَةٍ وَ هِيَ الطُّنْبُورُ أَوْ صَاحِبَ [كُوبَةٍ] كَوْبَةٍ وَ هِيَ الطَّبْلُ

«نوف بكالى» مى گويد: اميرمؤمنان(عليه السلام) را در يكى از شب ها ديدم كه براى عبادت از بستر خود خارج شده بود. نگاهى به ستارگان آسمان افكند سپس به من فرمود: اى نوف! خوابى يا بيدار؟ عرض كردم: بيدارم. امام(عليه السلام) فرمود: اى نوف! خوشا به حال زاهدان در دنيا كه راغب در آخرتند، همان ها كه زمين را فرش و خاك آن را بستر و آبش را نوشيدنى گواراى خود قرار دادند. قرآن را همچون لباس زيرين و دعا را همچون لباس رويين خويش ساختند سپس دنيا را بر روش مسيح سپرى كردند. اى نوف! داود (پيامبر(عليه السلام)) در چنين ساعتى از خواب برخاست و گفت اين همان ساعتى است كه هيچ بنده اى در آن دعا نمى كند جز اين كه به اجابت مى رسد مگر آنكه مأمور جمع ماليات (براى حاكم ظالم) بوده باشد يا جاسوس گزارش گر يا مأمور انتظامى اش، و يا نوازنده طنبور و يا طبل باشد.

شرح حکمت 102 نهج البلاغه

حکمت 102
08:53 - 1400/07/11

 دگرگون شدن ارزشها

وَ قَالَ (علیه السلام): يَأْتِي عَلَى النَّاسِ زَمَانٌ لَا يُقَرَّبُ فِيهِ إِلَّا الْمَاحِلُ، وَ لَا يُظَرَّفُ فِيهِ إِلَّا الْفَاجِرُ، وَ لَا يُضَعَّفُ فِيهِ إِلَّا الْمُنْصِفُ؛ يَعُدُّونَ الصَّدَقَةَ فِيهِ غُرْماً، وَ صِلَةَ الرَّحِمِ مَنّاً، وَ الْعِبَادَةَ اسْتِطَالَةً عَلَى النَّاسِ؛ فَعِنْدَ ذَلِكَ يَكُونُ السُّلْطَانُ بِمَشُورَةِ [الْإِمَاءِ] النِّسَاءِ وَ إِمَارَةِ الصِّبْيَانِ وَ تَدْبِيرِ الْخِصْيَانِ.

امام عليه السلام فرمود: زمانى بر مردم فرا مى‌رسد كه تنها حيله‌گرانِ سخن‌چين، مقرّبند وتنها فاجرانِ بدكار، ظريف ولطيف شمرده مى‌شوند و افراد باانصاف، ضعيف و ناتوان محسوب خواهند شد. در آن زمان كمك به نيازمندان خسارت و ضرر، و صله رحم (كه حق مسلم خويشاوندان است) منت، و عبادت (كه وظيفه هر انسانى در پيشگاه خداست) وسيله برترى‌جويى بر مردم خواهد بود. در آن زمان حكومت به مشورت زنان وفرمانروايى كودكان و تدبير خواجه‌هاست.

شرح حکمت 101 نهج البلاغه

حکمت ها
08:53 - 1400/07/11

رفع نیاز صحیح از مردم

وَ قَالَ (علیه السلام): لَا يَسْتَقِيمُ قَضَاءُ الْحَوَائِجِ إِلَّا بِثَلَاثٍ: بِاسْتِصْغَارِهَا لِتَعْظُمَ، وَ بِاسْتِكْتَامِهَا لِتَظْهَرَ، وَ بِتَعْجِيلِهَا لِتَهْنُؤَ.

امام(عليه السلام) فرمود: برآوردن حاجات مردم كامل نمى شود مگر به سه چيز: كوچك شمردنش تا بزرگ گردد، و مكتوم داشتنش تا آشكار شود، و تعجيل در آن تا گوارا گردد.

شرح حکمت 100 نهج البلاغه

حکمت ها
08:19 - 1400/07/11

واکنش امام در مقابل مدح دیگران

وَ مَدَحَهُ قَوْمٌ فِي وَجْهِهِ، فَقَالَ (علیه السلام): اللَّهُمَّ إِنَّكَ أَعْلَمُ بِي مِنْ نَفْسِي، وَ أَنَا أَعْلَمُ بِنَفْسِي مِنْهُمْ؛ اللَّهُمَّ [اجْعَلْنِي] اجْعَلْنَا خَيْراً مِمَّا يَظُنُّونَ، وَ اغْفِرْ [لِي] لَنَا مَا لَا يَعْلَمُونَ.

گروهى در برابر امام(عليه السلام) او را مدح كردند. امام(عليه السلام) فرمود: خداوندا! تو به من از خودم آگاه ترى و من آگاه تر به خودم از آنها هستم. خداوند! ما را بهتر از آنچه آنها گمان مى كنند قرار ده و آنچه را نمى دانند بر ما ببخش.

شرح حکمت نود و نهم نهج البلاغه

حکمت ها
08:17 - 1400/07/11

بازگشت همه به سوی اوست

وَ سَمِعَ رَجُلًا يَقُولُ "إِنَّا لِلَّهِ وَ إِنَّا إِلَيْهِ راجِعُونَ"، فَقَالَ (علیه السلام): إِنَّ قَوْلَنَا "إِنَّا لِلَّهِ" إِقْرَارٌ عَلَى أَنْفُسِنَا بِالْمُلْكِ، وَ قَوْلَنَا "وَ إِنَّا إِلَيْهِ راجِعُونَ" إِقْرَارٌ عَلَى أَنْفُسِنَا بِالْهُلْكِ.

امام(عليه السلام) شنيد: مردى مى گويد: (إِنّا لِلّهِ وَ إِنّا إِلَيْهِ راجِعُونَ) فرمود: اينكه مى گوييم «إِنّا لِلّهِ» اقرار بر اين است كه ما مملوك خداييم واينكه مى گوييم «وَإِنّا إِلَيْهِ راجِعُونَ» اقرار بر اين است كه همه سرانجام از دنيا مى رويم (و به آخرت مى پيونديم).

شرح حکمت نود و هشتم نهج البلاغه

حکمت ها
08:15 - 1400/07/11

ضرورت عمل به روایات

وَ قَالَ (علیه السلام): اعْقِلُوا الْخَبَرَ إِذَا سَمِعْتُمُوهُ عَقْلَ رِعَايَةٍ لَا عَقْلَ رِوَايَةٍ، فَإِنَّ رُوَاةَ الْعِلْمِ كَثِيرٌ وَ رُعَاتَهُ قَلِيلٌ.

امام(عليه السلام) فرمود: هنگامى كه خبرى را مى شنويد در آن بينديشيد (و حقيقت محتواى آن را درك نماييد) تا آن را به كار بنديد نه اينكه تفكر فقط براى نقل به ديگران باشد، زيرا راويان علم بسيارند و رعايت كنندگان آن كمند!

شرح حکمت نود و هفتم نهج البلاغه

حکمت ها
08:12 - 1400/07/11

عبادت بی‌فایده

وَ سَمِعَ (علیه السلام) رَجُلًا مِنَ الْحَرُورِيَّةِ يَتَهَجَّدُ وَ يَقْرَأُ، فَقَالَ: نَوْمٌ عَلَى يَقِينٍ، خَيْرٌ مِنْ صَلَاةٍ فِي شَكٍ.

امام(عليه السلام) صداى يكى از خوارج را شنيد كه مشغول به عبادت شبانه است و قرآن تلاوت مى كند، فرمود:
خواب توأم با يقين و ايمان، بهتر از نمازى است كه همراه با شك باشد!
 

شرح حکمت نود و ششم نهج البلاغه

حکمت ها
07:14 - 1400/07/11

اطاعت خدا، ملاک دوستی پیامبر

وَ قَالَ (علیه السلام): إِنَّ أَوْلَى النَّاسِ بِالْأَنْبِيَاءِ أَعْلَمُهُمْ بِمَا جَاءُوا بِهِ؛ ثُمَّ تَلَا "إِنَّ أَوْلَى النَّاسِ بِإِبْراهِيمَ لَلَّذِينَ اتَّبَعُوهُ وَ هذَا النَّبِيُّ وَ الَّذِينَ آمَنُوا" الْآيَةَ. ثُمَّ قَالَ إِنَّ وَلِيَّ مُحَمَّدٍ (صلی الله علیه وآله) مَنْ أَطَاعَ اللَّهَ وَ إِنْ بَعُدَتْ لُحْمَتُهُ، وَ إِنَّ عَدُوَّ مُحَمَّدٍ (صلی الله علیه وآله) مَنْ عَصَى اللَّهَ وَ إِنْ قَرُبَتْ قَرَابَتُهُ.

 امام عليه السلام فرمود : نزديك‌ترين و شايسته‌ترين مردم به پيامبران، آنهايى هستند كه از همه به تعليماتشان آگاه‌ترند (و در سايه اين آگاهى به آن جامه عمل مى‌پوشانند) سپس امام عليه السلام اين آيه را تلاوت كرد: «شايسته‌ترين و نزديك‌ ترين مردم به ابراهيم آن‌ها هستند كه از او پيروى كردند و نيز اين پيامبر و مؤمنان به اين پيامبر». به يقين دوست محمد (صلی الله علیه وآله) كسى است كه خدا را اطاعت كند، هرچند پيوند نسبى‌اش دور باشد و دشمن محمد (صلی الله علیه وآله) كسى است كه خدا را نافرمانى كند هرچند قرابت او نزديك باشد.
 

شرح حکمت نود و پنجم نهج البلاغه

حکمت ها
13:24 - 1400/07/10

نقش تقوا در قبولى اعمال

وَ قَالَ (علیه السلام): لَا يَقِلُّ عَمَلٌ مَعَ التَّقْوَى، وَ كَيْفَ يَقِلُّ مَا يُتَقَبَّلُ.

امام(عليه السلام) فرمود: عملى كه توأم با تقوا است كم نيست (هرچند ظاهراً كم باشد)، چگونه عملى كه مقبول درگاه خداست كم است؟!
 

شرح حکمت نود و چهارم نهج البلاغه

حکمت ها
13:14 - 1400/07/10

خیر و نیکی واقعی

وَ سُئِلَ عَنِ الْخَيْرِ مَا هُوَ؟ فَقَالَ لَيْسَ الْخَيْرُ أَنْ يَكْثُرَ مَالُكَ وَ وَلَدُكَ، وَ لَكِنَّ الْخَيْرَ أَنْ يَكْثُرَ عِلْمُكَ وَ أَنْ يَعْظُمَ حِلْمُكَ وَ أَنْ تُبَاهِيَ النَّاسَ بِعِبَادَةِ رَبِّكَ؛ فَإِنْ أَحْسَنْتَ حَمِدْتَ اللَّهَ وَ إِنْ أَسَأْتَ اسْتَغْفَرْتَ اللَّهَ؛ وَ لَا خَيْرَ فِي الدُّنْيَا إِلَّا لِرَجُلَيْنِ، رَجُلٍ أَذْنَبَ ذُنُوباً فَهُوَ يَتَدَارَكُهَا بِالتَّوْبَةِ، وَ رَجُلٍ يُسَارِعُ فِي الْخَيْرَاتِ.

از آن حضرت پرسيدند: خير و نيكى چيست؟ امام(عليه السلام) فرمود: خير و خوبى در آن نيست كه مالت فراوان و فرزندانت زياد شوند، خير در اين است كه علمت زياد وحلمت فزون گردد و با پرستش پروردگار به مردم مباهات كنى، هر گاه كار نيكى از تو صادر شد خدا را سپاس گويى و اگر گناهى سر زد استغفار نمايى.
دنيا فقط براى دوكس خوب است: كسى كه گناهانى كرده مى خواهد با توبه جبران كند و كسى كه با سرعت به سراغ كارهاى خيرمى رود.
 

شرح حکمت نود و سوم نهج البلاغه

حکمت ها
12:24 - 1400/07/10

 فلسفه آزمایش بندگان

وَ قَالَ (علیه السلام): لَا يَقُولَنَّ أَحَدُكُمْ اللَّهُمَّ إِنِّي أَعُوذُ بِكَ مِنَ الْفِتْنَةِ، لِأَنَّهُ لَيْسَ أَحَدٌ إِلَّا وَ هُوَ مُشْتَمِلٌ عَلَى فِتْنَةٍ؛ وَ لَكِنْ مَنِ اسْتَعَاذَ فَلْيَسْتَعِذْ مِنْ مُضِلَّاتِ الْفِتَنِ؛ فَإِنَّ اللَّهَ سُبْحَانَهُ يَقُولُ "وَ اعْلَمُوا أَنَّما أَمْوالُكُمْ وَ أَوْلادُكُمْ فِتْنَةٌ"، وَ مَعْنَى ذَلِكَ أَنَّهُ [سُبْحَانَهُ يَخْتَبِرُ عِبَادَهُ] يَخْتَبِرُهُمْ بِالْأَمْوَالِ وَ الْأَوْلَادِ، لِيَتَبَيَّنَ السَّاخِطَ لِرِزْقِهِ وَ الرَّاضِيَ بِقِسْمِهِ، وَ إِنْ كَانَ سُبْحَانَهُ أَعْلَمَ بِهِمْ مِنْ أَنْفُسِهِمْ، وَ لَكِنْ لِتَظْهَرَ الْأَفْعَالُ الَّتِي بِهَا يُسْتَحَقُّ الثَّوَابُ وَ الْعِقَابُ؛ لِأَنَّ بَعْضَهُمْ يُحِبُّ الذُّكُورَ وَ يَكْرَهُ الْإِنَاثَ، وَ بَعْضَهُمْ يُحِبُّ تَثْمِيرَ الْمَالِ وَ يَكْرَهُ انْثِلَامَ الْحَالِ.

امام(عليه السلام) فرمود: هيچ كس از شما نگويد خداوندا! به تو پناه مى برم از اين كه مرا امتحان كنى، زيرا هيچ كس نيست مگر اين كه امتحانى دارد. ولى اگر كسى مى خواهد به خدا پناه برد و دعا كند، از آزمون هاى گمراه كننده به خدا پناه برد، خداوند سبحان مى فرمايد: «بدانيد اموال و اولاد شما وسيله آزمايش شماست». معناى اين سخن آن است كه خداوند مردم را با اموال و اولادشان آزمايش مى كند تا آن كس كه از روزى اش خشمگين است از آن كه شاكر و راضى است عمل آشكار گردد.

شرح حکمت نود و دوم نهج البلاغه

حکمت ها
09:09 - 1400/07/10

 بی‌ارزشی علم بدون عمل

وَ قَالَ (علیه السلام): أَوْضَعُ الْعِلْمِ مَا وُقِفَ عَلَى اللِّسَانِ، وَ أَرْفَعُهُ مَا ظَهَرَ فِي الْجَوَارِحِ وَ الْأَرْكَانِ.

امام عليه السلام فرمود: بى‌ارزش‌ ترين دانش‌ ها آن است كه تنها بر زبان متوقف شود (و در عمل ظاهر نگردد) و پرارزش‌ ترين دانش‌ها آن است كه در اعضا و اركان بدن آشكار شود. (و دارنده‌اش آن را در زندگى خود به كار بندد).

صفحه‌ها