پولاد کیمیایی

گشت ارشاد سه، فیلمی است که از نظر محتوی خالی است و برای جذب حداکثری مخاطب، فقط دل به تیکه های سیاسی و اجتماعی خوش کرده است.

مخاطبان طبق رویه قسمت های گذشته از فیلم گشت ارشاد، به دیدن این قسمت می نشینند؛ اما این گشت، مانند گشت های قبلی نیست و مخاطب ناراضی برمی گردد.

اگر گشت ارشاد یک، با اقبال خوب مردم  وحتی منتقدان روبه‌رو می‌شود به این دلیل بود که اولا فیلم ساز آن جا مسئله داشت و هدفش فقط گیشه نبود، علنا محصولات غذایی و کنسرو ماهی را توی چشممان نمی‌کرد و حداقل سعی می‌کرد اندکی سینمایی باشد. گشت یک فضایی نزدیک به واقعیت داشت و انسان‌هایش قابل درک و لمس بوده‌اند اما در گشت سه هیچ انسان قابل باوری دیده نمی‌شود...

حسن و عطا پس از بازگشت از آمریکا به ایران، به عنوان اساتید موسیقی شناخته می شوند و برای اینکه شخصیت پیکان بتواند اولین کنسرت خود را در مشهد اجرا کند تلاش می کنند...

چند سالی است که مسعود کیمیایی در حال ساختن آثاری است که کپی دست چندم از آثار خوب گذشته‌اش هم نیست. متاسفانه فیلم اخیر کیمیایی علاوه بر عدم پایبندی به سینما، به دکتر محمد مصدق هم رحم نکرد و یک مصدق طرفدار آنارشی و بی قانونی را به جای مصدقی که برخواسته از رای مردم بود و قانون مداری را شعار خود میدانست، قالب کرد و به مخاطب تحویل داد.