نظرات سیدی

تصویر سیدی سیدی 15 فرو, 1397 قرآن و سوزاندن معبودان

پاسخ: آیه مورد نظر این است: «شما و آنچه غير خدا مى‏ پرستيد، هيزم جهنم خواهيد بود؛ و همگى در آن وارد مى ‏شويد.»(انبیاء/98)

اولا: منظور از معبودان، معبودان بی جان هستند. چون این آیه خطاب به اهل مكه است و آنها بتهای بي جان را مى‏  پرستيدند.( ترجمه مجمع البيان فى تفسير القرآن،ج‏16، ص 166) با این حساب، این را هم باید اضافه کرد که ظلم کردن در مورد مورد بی جان بکار نمی رود.
دوما: سوزاندن معبودان بیجان بدین خاطر است که مشرکان بیشتر حسرت بخورند. تفسیر نمونه می نویسد: «به هر حال آيه فوق به مشركان مى‏ گويد: آتشگيره جهنم و هيزمى كه شعله‏ هاى آن را تشكيل مى‏ دهد خود شما و خدايان ساختگى شما است، و همچون‏ قطعه‏ هاى هيزم يكى پس از ديگرى در جهنم پرتاب مى ‏شويد! سپس اضافه مى ‏كند:" شما وارد بر آن مى ‏شويد" (أنتم لها واردون‏). اين جمله يا به عنوان تاكيد مطلب گذشته است، و يا اشاره به نكته جديدى است و آن اينكه اول بتها را در آتش مى‏ افكنند، سپس شما بر آنها وارد مى‏ شويد، گويى خدايانتان با آتشى كه از وجودشان برمى‏ خيزد از شما پذيرايى مى ‏كنند.(تفسیر نمونه،ج‏13، ص 507 )

 

تصویر سیدی سیدی 14 فرو, 1397 خداوند جهنم را از انس و جن پر میکند؟

آیه مورد نظر این است: «وَ لَوْ شِئْنَا لاَتَيْنَا كلُ‏ نَفْسٍ هُدَئهَا وَ لَاكِنْ حَقَّ الْقَوْلُ مِنىّ‏ لَأَمْلَأَنَّ جَهَنَّمَ مِنَ الْجِنَّةِ وَ النَّاسِ أَجْمَعِينَ[سجده/13] و اگر مى‏ خواستيم به هر انسانى هدايت لازمش را (از روى اجبار بدهيم) مى ‏داديم؛ ولى سخن و وعده ‏ام حق است و دوزخ را (از افراد بى‏ ايمان و گنهكار) از جن و انس همگى پر كنم.»
اولا: گر چه در این آیه از جهنمی بودن همه جنیان و آدمیان سخن به میان آمده، ولی واضح است که جهنمی شدن همه آدمیان و جنیان منظور  نیست؛ بلکه منظور افرادی است که بی ایمان هستند و آیات خدا را قبول ندارند. اگر شبهه کننده به چند آیه بعد از آیه 13توجه می کرد، شاید متوجه برداشت باطل خود می شد. در آیه 18 سجده می خوانیم: «آيا كسانى كه مؤمن ‏اند مانند كسانى هستند كه فاسق ‏اند؟ [نه هرگز اين دو گروه‏] مساوى و يكسان نيستند.»

دوما: شبهه افکن توهم کرده که خدا، نعوذبالله عمدا مردم را هدایت نکرده، تا وارد جهنم شوند؛ در حالی که حقیقت چیز دیگری است. خدا نخواسته که مردم بالاجبار هدایت شوند و اصلا آیه لا اکراه فی الدین(بقره/256) جایش اینجاست. حکمت خدا اقتضا می کند که مردم با اختیار خود هدایت شده و بهشت را نصیب خود کنند و آنهایی که با سوءاستفاده از اختیار خود راه کفر را طی می کنند، طبعا وارد جهنم خواهند شد. «كسانى كه ايمان آورده و عمل‏هاى شايسته انجام داده اند، پس آنها در گلستان و مرغزارى (از بهشت) شاد و مسرور خواهند بود.* و اما كسانى كه كفر ورزيده و آيات ما و ديدار آخرت را تكذيب كرده ‏اند پس آنها در عذاب (دوزخ) احضار خواهند شد.»(روم/ 15و16)

تصویر سیدی سیدی 14 فرو, 1397 کافران نادان؟!

در  ادامه آیاتی که به زعم شبهه افکنان، توهین است، به یک آیه دیگر خواهیم پرداخت.

شبهه انداز آورده است که: خداوند در آیه 22 انفال می گوید: «حقا كه بدترين جنبندگان در نزد خدا مردم كر و لالى (از شنيدن و گفتن حق) هستند كه نمى‏ انديشند.» آیا اینگونه کلمات توهین نیست؟

این آیه حال و حکایت افرادی را بیان می کند که سخنان حق را می شنوند، ولی به آن ترتیب اثر نمی دهند. در این آیه سخنی که حکایت از توهین باشد، نیست. زیرا که نه تهمتی به افراد زده شده و نه سخن ناپسندی ایراد شده است. اگر هم به آنها نسبت کرو لال می دهد، برای نشنیدن حق است. زیرا در هر صورت ایمان نمی آورند. «بى ‏ترديد كسانى كه كفر ورزيدند (و بر كفر خود اصرار دارند) بر آنها يكسان است چه بيمشان دهى يا بيمشان ندهى؛ ايمان نخواهند آورد.»(بقره/6) بنابراین در این آیه به کسی توهین نشده است. ما هم چه بسا در زندگی روزمره از این سخنان بگوییم که؛فلانی انگار کر است و سخن من را نمی شنود.

باید دانست که این آیه شان نزولی هم دارد. تفسیر نمونه می نویسد: «در پاره ‏اى از روايات آمده است كه جمعى از بت پرستان لجوج نزد پيامبر آمدند گفتند: اگر جد بزرگ ما" قصى بن كلاب" را از قبر زنده كنى و گواهى به نبوت تو دهد ما همگى تسليم خواهيم شد! آيه فوق نازل شد و گفت اگر اينها همين سخن را از روى حقيقت مى‏ گفتند خداوند به طرز معجزه‏ آسايى اين كار را براى آنها انجام مى ‏داد. ولى آنها دروغ مى ‏گويند و بهانه مى‏ گيرند و هدفشان شانه خالى كردن از زير بار حق است و اگر با اين حال خداوند خواسته آنها را بپذيرد و سخنان حق را بيش از اين به گوش آنها بخواند و يا جدشان قصى بن كلاب را زنده كند و گواهى او را بشنوند، باز روگردان شده و اعراض مى‏ كنند. چنانکه در آیه 23 انفال می فرماید: «اگر حق را به گوش آنها برساند، سرپيچى كرده و روگردان مى‏ شوند.»‏( تفسير نمونه ج‏7، ص 123)

تصویر سیدی سیدی 14 فرو, 1397 استدلال حضرت ابراهیم در قرآن، بیدارباشی برای بت پرستان، نه توهین به آنها

برای پاسخ به این شبهه به چند نکته باید اشاره کنیم.

نکته یک: این آیه، سخنی بوده است که حضرت ابراهیم(علیه السلام) خطاب به مشرکان گفته است. اگر شبهه افکنان به شان نزول آیات نگاهی بیندازند، اینگونه نسبتهای دروغی را به خدا نخواهند زد. اما آنها توجهی به این سخنان ندارند و تنها حرف خود را((توهین بی دلیل به مشرکان) طوطی وار تکرار می کنند. آنها از درک این سخن عاجز هستند که بت پرستی، دین و آیین نیست که به آن احترم گذاشت؛ زیر آنها چیزی را(سنگ و چوب) می پرستیدند که هیچگونه شعوری نداشت، و قصد حضرت ابراهیم(علیه السلام) نیز همین بود. در آیه 66 انبیاء می خوانیم: « گفت: پس آيا شما به جاى خداوند، چيزى را مى‏ پرستيد كه هيچ سود و زيانى به شما نمى‏ رساند؟» بنابراین تعجب از شبهه افکنان خردگرا است که از مشرکانی حمایت می کنند که عقل خود را به حاشیه رانده اند. این نکته را هم باید دانست که گر چه بت پرستی دین نیست و نباید به آن احترام گذاشت، اما در زمان ما نباید مثل حضرت ابراهیم(علیه السلام) تبر برداشت و مجسمه های بودا را تخریب کرد.

نکته دوم: در این آیه حضرت ابراهیم به آنها توهین نمی کند؛ بلکه می گوید چرا عقل خود را بکار نمی گیرید و نمی بینید که بتهای شما هیچگونه تحرکی ندارند و سودی عاید شما نمی کنند. این نکته را نیز مشرکان کم و بیش می دانستند که کارشان خلاف عقل و منطق است. «پس آنها (ابتدا) به خود بازگشتند و متنبه شدند و (در باطن به خويشتن و يا به يكديگر) گفتند: حقا شما خود ستمكاريد (كه جماد بى‏ روح را مى ‏پرستيد).»(انبیاء/64)
نکته سوم: گر چه از منظر شبهه افکن معاند، مبارزه حضرت ابراهیم(علیه السلام) با بت پرستان، توهین به آنان است، اما علاوه بر توهین نکردن ایشان، در واقع آن حضرت با استدلال خود(آیه63) آنها را از جهل و بی خبری به سوی عقل و منطق راهنمایی کرد؛ و البته آنها نیز به این منطق پی بردند(آیه 64) هر چند به آن ترتیب اثر ندادند. به بیان دیگر، گر چه حضرت ایراهیم(علیه السلام) مامور به مبارزه با بت پرستان و بت های آنها بود، ولی به آنها دشنام نداد. زیرا که قرآن می فرماید: «و آنها را كه كفار به جاى خدا مى‏خوانند(مانند بت‏ها و اجنه) دشنام ندهيد.»(انعام/108)

تصویر سیدی سیدی 13 فرو, 1397 کافران نادان؟!

در  ادامه مطلب فوق ،که شبهه افکن به آیاتی استدلال کرده بود که به زعم باطل او توهین به کافران و ملحدین بود، اینک به یکی دیگر از آیاتی که او به  آن استدلال کرده، خواهیم پرداخت.
شبهه افکن معاند اینبار به آیه 176 اعراف استدلال کرده است و آن را توهین دانسته است.

ما نیز در مقام جواب برآمده و مطالبی را نگاشتیم که در ذیل می آید.
ابتدا آیه را می آوریم: «و او به پستى گراييد، و از هواى نفس پيروى كرد! مثل او همچون سگ (هار) است كه اگر به او حمله كنى، دهانش را باز، و زبانش را برون مى‏ آورد، و اگر او را به حال خود واگذارى، باز همين كار را مى‏ كند؛ (گويى چنان تشنه دنياپرستى است كه هرگز سيراب نمى‏ شود! (اين مثل گروهى است كه آيات ما را تكذيب كردند؛ اين داستانها را (براى آنها) بازگو كن، شايد بينديشند.»(اعراف/126)

یکی دیگر از شگردهای شبهه افکنان، توجه نداشتن به شان نزول آیات و تعمیم آن بصورتی که باب میلشان باشد، است.
از بسيارى از روايات و كلمات مفسران استفاده مى‏شود كه منظور از اين شخص مردى به نام" بلعم باعورا" بوده است كه در زمان حضرت موسى(علیه السلام) زندگى مى‏ كرد و از دانشمندان و علماى مشهور بنى اسرائيل محسوب مى‏ شد، و كارش در اين راه آن قدر بالا گرفت كه دعايش در پيشگاه خدا به اجابت مى‏رسيد، ولى بر اثر تمايل به فرعون و وعد و وعيدهاى او از راه حق منحرف شد و همه مقامات خود را از دست‏ داد، تا آنجا كه در صف مخالفان حضرت موسى(علیه السلام) قرار گرفت‏.( تفسير نمونه ، ج‏7 ، ص15 ).

به زعم سخنان باطل شبهه افکنان، در این آیه هیچ توهینی به کسی نشده است. به عبرت دیگر، بلعم باهورا در این آیه مخاطب نيست بلکه خدا دارد جريان او را براي پيامبر و آيندگان بازگو مي کند دنياپرستي و سيري ناپذيري او را به حالت "له له زدن " سگ هار تشبيه مي کند که چه به او حمله کني و چه او را واگذاري ، در هر حال له له مي زند و تشنگي اين افراد به دنيا هم سيري پذير نيست و چه مانع شوي يا نشوي ، در هر حال ظهور و بروز مي کند. اين بيان حقيقت حال آنها براي آيندگان است تا عبرت گيرند و آنها مخاطب نيستند تا توهين به آنها حساب شود.

 

صفحه‌ها

آمار مطالب

مطالب ارسالی: 824