با سلام خدمت شما.
همچنانکه در مقاله بیان شد، شما سید به معنای فرزندی از فرزندان فاطمه زهرا(س) محسوب میشید و به حضرت زهرا(س) محرم هستید، اما سید اصطلاحی نیستید و احکام سادات را ندارید، مثلا نمیتوانبد خمس دریافت کنید یا عمامه مشکی ببندید و سایر احکام سادات مکرم.
با سلام خدمت شما.
این سوالات مثل اینه که بگیم چرا خدا آتش رو آفرید که این فرد خودش رو آتش بزنه، خدا نباید آتش رو خلق میکرد، حالا آتش این همه فواید داره و یکی اومده ازش بد استفاده کرده، باید بگیم آتش بده؟؟؟؟ خیر
این قضیه هم همین طوره، خداوند متعال زن و مرد رو آفرید که از راه ازدواج و تولید مثل، بچه دار بشن و حیات ادامه پیدا کنه و مردم بر اساس آزادی که دارن عمل کنن و مسیر زندگیشون رو انتخاب کنن و بر اساس اون برن جهنم یا بهشت.
حالا یک زن و مردی گروه خونیشون به هم نمیخوره، یا در شرایط بدی مثل قمر در عقرب و ... نطفشون منعقد میشه، و بچشون ناقص میشه، حالا این همه بچه سالم به دنیا میاد، اما این یکی خودشون باعث شدن و ناقص شده، اینجا مقصر خداست؟؟؟؟؟
در مورد ظلم دیگران هم گفتیم اگر نگاه ما تنها دنیا باشه، بله حرف درسته و خدا عادل نیست، چون پاسخ این ظلم رو نداده، ولی ما آخرت رو هم قبول داریم و معتقدیم جهان آخرت محل حساب و کتابه، خداوند متعال اونجا با دقت حساب و کتاب خواهد کرد، اگر حقی از کسی ضایع شده باشه، از ظالم پس میگیره و ظالم به جای مظلوم باید عذاب جهنم رو تحمل کنه.
متاسفانه این نگاها به خاطر اینه که طرف به وجود جهنم و جهان آخرت اعتقادی نداره یا اعتقادش ضعیف هست، اول باید اون رو تقویت کنیم، سپس صحبت های بعدی.
در پاسخ به سوال دومتون هم باید عرض کنم: در روایات اسلامی آمده که اگر زن و مردی که در دنیا زن و شوهر بوده اند، هم درجه باشند، در برزخ و قیامت هم میتوانند با رضایت هم، همچنان زن و شوهر باشند و اگر یکی از آنها درجه بالاتری داشته باشد، او مخیر است که همسر خود را انتخاب کند.
خلاصه کلام اینکه طبق روایات در بهشت برزخی و بهشت اصلی در قیامت هم ازدواج وجود دارد و انسان مخیر است که با همسر خود در دنیا ازدواج کند یا با همسران بهشتی.
با سلام خدمت شما.
انسان به محض فوت شدن و رفتن به عالم برزخ، اعمال و رفتار خودش که فی نفسه انجام میداده تمام میشود، لذا دیگر نمیتواند عمل خوب یا بدی انجام دهد، اما 2 عمل انسان همچنان ادامه داره و باعث میشه به انسان ثواب بیشتر یا عقاب بیشتر برسه که همان تکامل و پسرفت انسان است.
یکی: عملی که خود عمل بعد از مرگ انسان باقی است، مانند ساختن مسجد، بیمارستان یا هر عملی که منفعتی برای مردم داشته باشه، مادامیکه آن عمل، باقی باشد برای او ثواب نوشته میشه. همچنین اگر انسان عامل فساد باشد مثل ساختن کاباره، ساختن شراب سازی، و... تا زمانیکه آن ساختمان و گناه عمل میشه، براش گناه نوشته میشه.
دوم: اگر انسان به دیگری عمل صالح و خوبی ره تعلیم بده، مثلا به کسی نماز بیاموزه، همچنین است اگر به انسان دیگری گناه تعلیم بده؛ تا زمانیکه آن افراد به اعمال صالح یا گناه اداه دهند برای آن شخص نیز گناه یا ثواب نوشته میشه.
از طرفی طبق روایات اگه بازماندگان برای میت خیرات کنن به او میرسه و ثواب براش نوشته میشه و این ثواب یعنی همون تکامل.
پس در عالم بزرخ ما تکامل داریم و ثواب عقاب به انسان میرسه.
با سلام خدمت شما.
در کتاب الوافی نقل شده امیرالمومنین(ع) فرموده اند: «رحم اللَّه امرء أعد لنفسه و استعد لرمسه و علم من أين و في أين و إلى أين» یعنی خدا رحمت کند بنده ای را که بداند از کجا آمده است، برای چه آمده و به کجا میرود و خودش را برای آنجا آماده کند».(الوافي، ج1، ص: 116)
معنای ظاهری این عبارت اینه که شخص بدونه خدایی هست و بلند مرتبه که او رو آفریده و از خلقت او نیز هدف داره و هدفش هم عبادت و بندگی هستش، یعنی هدف از خلقت رو هم بدونه و در اون مسیر گام برداره، یعنی غرق دنیا و لذات آن نشه، تمام تلاشش بندگی خدا و انجام دستورات خداوند متعال باشه و خودش رو برای زندگی ابدی و آخرت آماده کنه.
خوب این معنای ظاهری این کلام هست و بدون شک هر کس چنین اعقتادی داشته باشه و تلاشش برای آخرت و در جهت کسب رضایت خدا باشه رو شامل میشه و ناظر به عوالم دیگه نیست.
اما بدون شک این مورد نیز تشکیکی هست و هر اندازه علم و معرفت انسان نسبت به این سه مورد بیشتر بشه، بیشتر در مسیر قرار گرفته و بیشتر مشمول دعای حضرت قرار میگیره. لذا به این معنا نیست که دیگه همه مردم همه علوم و همه کارها رو تعطیل کنن و بیان علوم فلسفه و عرفان و کلام و ... رو بخونن، چون همه که استعداد و علاقه لازم برای خوندن این علوم رو که نداره و دیگر کارها هم روی زمین میمونه.
ولی بدون شک کسی مثل آیت الله جوادی آملی یا آیت الله حسن زاده آملی یا دیگر بزرگان ما که عمری رو صرف فراگیری این علوم کرده اند و در اوج و قله این معرفت هستند، بدون شک بیشتر از دیگران به این روایت عمل کرده و بیشتر مورد رحمت و غفران الهی قرار میگیرن.
لذا این روایت کفی داره و اوجی؛ کف اون اینه که بدونیم خدایی هست و ما رو برای چی آفریده و جهان آخرتی هست و ما برای سعادتمند شدن در این مسیر تلاش کنیم؛ اوجی هم داره و اون اینکه انسان عمرش رو در این راه قرار بده و به مطالعه و کشف و شهود در این رابطه بپردازه و تمام عوالم و برزخ و قیامت و ... رو بتونه مشاهده کنه و به مقام یقین برشه.
آیت الله مظاهری نیز در یک سخنرانی به شرح این روایت پرداختن که در اینجا میتونید مطالعه بفرمایید.
با سلام خدمت شما.
ببنید دوست عزیز ما پیامبر اکرم(ص) رو آخرین پیامبر الهی میدونیم و دستورات و کلامی که آورده رو کلام خدا؛ دلیل ما هم معجزات بسیاری است که از حضرت صادر شده، که در تاریخ بیش از 4000 معجزه از بدو تولد تا لحظه رحلت ایشان، از حضرت دیده شد. از طرفی هم در تورات و هم در انجیل نوید آمدن حضرت وجود داره و در هر دو کتاب آسمانی نام حضرت به عنوان آخرین پیامبر خدا معرفی شده.
لذا برای انسان با عقل سلیم و بدون تعصب و لجاجت شکی باقی نمیمونه که حضرت پیامبر الهی بودن و قرآن کریم نیز به عنوان معجزه جاوید و سخن خداست.
اما در زمان معاویه جعل حدیث شروع شد و احادیث مختلفی در همه زمینههای فقهی و تاریخی و اعتقادی جعل شد و وارد منابع روایی اهل سنت شد و متاسفانه برخی از علمای اهل سنت نیز اونا رو جمع آوری کرده و در بین احادیث صحیح قرار گرفت و سلمان رشدی(لعنه الله علیه) نیز با خوندن اون احادیث کتاب آیات شیطانی رو نوشت و پیامبر رو آدمی متوهم و کسی معرفی کرد که مقهور شیطان قرار گرفته و قرآن رو نیز حاصل همون القائات شیطانی خوند.
در حالی که بیش از 1400 ساله قرآن داره مبارزه طلبی میکنه و میفرماید هر کس در قرآن شک داره، یک سوره مثل قرآن یا بالاتر از قرآن از حیث فصاحت و بلاغت و محتوا بیاره تا معلوم بشه قرآن بشری هست و از جانب خدا نیست.
خوب سلمان رشدی هم به جای نوشتن کتاب آیات شیطانی، یک سوره مثل قرآن مینوشت و کار رو تموم میکرد، اگر قرآن کریم حاصل القائات شیطان بوده، پس چرا تا حالا کسی نتونسته مثل اون رو بیاره، خوب شیطان تمام تلاشش اینه که مردم رو گمراه کنه، خوب به یکی از سران کفر چیزی بهتر از قرآن القا میکرد و اسلام رو شکست میداد.
لذا چنین کسی معلومه که مرتد شده و چون باعث گمراه شدن مردم هم شد باید کشته میشد، لذا حضرت امام خمینی هم فتوا داد که سلمان رشدی مرتد است و واجب القتله.
برای مطالعه در مورد کتاب آیات شیطانی به این مطلب مراجعه کنید.
با سلام خدمت شما.
ابن حرفها معقول نیست و اصلا درست نیست، هیچ استدلالی هم ارائه نشده تا مورد بررسی قرار بگیره، اینها صرفا ادعا هستش، ممکنه یکی دیگه بگه نه این حرف غلطه.
اما نکته مهم اینه که اگه همه چیز از اندیشه و فکر شروع میشه، خوب اولا: خود انسان از کجا ناشی شد؟ خوب کسی نبوده که اندیشه کنه و انسان رو خلق کنه، اولین انسان چجوری به وجود اومد، دوما: خارج واقعیتی داره و هیچ ربطی به نحوه برداشت ما نداره، الان تا صبح بشن و با خودت بگو این پراید من پژو هستش، ببین صبح به پژو تبدیل میشه؟؟؟؟؟
ما معتقدیم جهانی خارج از ذهن ما وجود داره، سنگ، دریا، بیابان، ابر، ماه و خورشید و ستارگان و حیوانات، همه و همه وجود دارند و ربطی به ما و ذهن ما ندارن، و ما باید تلاش کنیم اونا رو بشناسیم.
دلیل ما هم وجدان خودمون هست، واقعا در خارج سنگ هست یا نیست؟ ماشین هست یا نیست؟ درخت هست یا نیست؟ اگر نیست که باید همه چیز توهم باشه، اما چرا وقتی سنگ به سرما میخوره درد میکنه و میشکنه؟ چرا گرسنه میشیم سراغ غذا میریم و با نان سیر میشیم و وقتی تشنه میشیم سراغ آب میریم؟ چرا وقتی حیوان وحشی به ما حمله میکنه فرار میکنیم؟ چرا اندیشه نمیکینم که اینها نیست و چیز دیگهای هست و ...
حالا اگر منظور شخص از نوشتن این مطلب علم ازلی خداون متعال باشه حرف درستی است، ما معتقدیم عالم هستی حاصل علم ذاتی خداست، خداوند علم دارد و علمش در خارج تحقق پیدا کرده و نظام احسن شکل گرفته. این حرف درسته اما بعیده منظور این باشه.
با سلام خدمت شما.
ببنید دوست عزیز قضاوت در مورد یک نوشته کوتاه که معمولا از یک کتاب بزرگ برداشت شده خیلی سخته و ممکنه قبل از اون یا بعدش مطالبی نوشته باشه که توضیح این مطلب باشه. این نوشته در این حد خیلی گنگ و نامفهومه، احتمالا میخواد بگه قبل از خلقت اشیا همه چیز به صورت غیر مادی خلق شدن.
آخه افلاطون میگه همه اشیایی که ما دور و بر خودمون میبینیم، در عالم مثال -عالمی که مادی نیست و تنها شکل و حدود و ... رو داره اما ماده و عنصر رو نداره- به صورت واحد و یکپارچه وجود دارن، مثلا یه ماشین وجود داره که به عنوان رب النوع ماشینها همه از او سرچشمه میگیرن، یا مثلا یه گاو وجود داره که همه گاوها از او نشات میگیرن و در دنیا خصوصیات و عوارض پیدا میکنن و ... یه گوسفند، یه اسب و دیگر چیزهایی که پیرامون خودمون میبینیم همه یه رب النوع در بالا دارن.
شاید این عبارات ناظر به این مطلب باشه چونکه وسط عبارت نوشته: «هر آنچه در محیط مادی اطراف خود میبینید، از جانب آنکه او را سرچشمه ازلی مینامند، پیش از این به شکل غیر مادی خلق شده است» این عبارت شبیه همین مطلبی است که خدمتتون عرض شد و در اصطلاح فلسفی به «مثل افلاطونی» معروف هستند.
صفحهها