نظرات معین شرافتی

تصویر معین شرافتی معین شرافتی 12 خرد, 1397 بر اساس قرآن آیا حضرت مسیح جهنمی می شود؟

پاسخ اجمالی:
رویکرد و سخن این آیات با آن دسته از معبودانی است که به مانند فرعون خود را خدا معرفی کردند یا آنکه بت ها و چوب و سنگ هایی که مورد پرستش قرار می گرفتند. پس از آنجا که حضرت عیسی علیه السلام ادعای خدایی نداشته و تثلیث یکی از تعالیم انحرافی و البته تحریف شده مسیحیت است؛ گناهی متوجه این پیامبر الهی نیست و او در مجموعه معبودان جهنمی قرار نمی گیرد.
پاسخ تفصیلی:
خداوند در این آیات از جهنمی شدن معبودان دروغین سخن گفته است. معبودانی که در دو دسته انسان و غیر انسان می توان آنها را جا داد. قسمت اول انسانهایی که ادعای الوهیت و خدایی داشتند و مردم را دعوت یا واار به پرستش خود می کردند. مانند فرعون که اینگونه ادعا می کرد:« فَقَالَ أَنَا رَبُّكُمُ الْأَعْلَى[نازعات/۲۴] و گفت پروردگار بزرگتر شما منم.» خداوند نیز اینچنین پاسخ وی را داد:« فَأَخَذَهُ اللَّهُ نَكَالَ الْآخِرَةِ وَالْأُولَى[نازعات/۲۵] و خدا [هم] او را به كيفر دنيا و آخرت گرفتار كرد.»
دسته دیگر بت ها، سنگ و چوب هایی هستند که مردم آنها را مورد پرستش قرار دادند. این دسته نیز به همراه آن مردم بت پرست در جهنم داخل شده و به عنوان هیزم آتش و برای شدت یافتن عذاب آن بت پرستان و البته قدرت نمایی خداوند یکتا جهنمی می شوند.
اما این بدان معنا نیست که حضرت عیسی علیه السلام نیز در جهنم عذاب شود. چرا که خداوند او را مورد بازجویی قرار داده و وقتی بی گناهی حضرت عیسی و عدم ادعای خدایی از طرف او اثبات می شود. دیگر از عذاب و جهنمی شدن خلاص می گردد. این پرسش و پاسخ و بازجویی به این صورت در قرآن ذکر شده است:«وَإِذْ قَالَ اللَّهُ يَا عِيسَى ابْنَ مَرْيَمَ أَأَنْتَ قُلْتَ لِلنَّاسِ اتَّخِذُونِي وَأُمِّيَ إِلَهَيْنِ مِنْ دُونِ اللَّهِ قَالَ سُبْحَانَكَ مَا يَكُونُ لِي أَنْ أَقُولَ مَا لَيْسَ لِي بِحَقٍّ إِنْ كُنْتُ قُلْتُهُ فَقَدْ عَلِمْتَهُ تَعْلَمُ مَا فِي نَفْسِي وَلَا أَعْلَمُ مَا فِي نَفْسِكَ إِنَّكَ أَنْتَ عَلَّامُ الْغُيُوبِ مَا قُلْتُ لَهُمْ إِلَّا مَا أَمَرْتَنِي بِهِ أَنِ اعْبُدُوا اللَّهَ رَبِّي وَرَبَّكُمْ وَكُنْتُ عَلَيْهِمْ شَهِيدًا مَا دُمْتُ فِيهِمْ فَلَمَّا تَوَفَّيْتَنِي كُنْتَ أَنْتَ الرَّقِيبَ عَلَيْهِمْ وَأَنْتَ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ شَهِيدٌ إِنْ تُعَذِّبْهُمْ فَإِنَّهُمْ عِبَادُكَ وَإِنْ تَغْفِرْ لَهُمْ فَإِنَّكَ أَنْتَ الْعَزِيزُ الْحَكِيمُ[مائده/۱۱۸-۱۱۶] و [ياد كن] هنگامى را كه خدا فرمود اى عيسى پسر مريم آيا تو به مردم گفتى من و مادرم را همچون دو خدا به جاى خداوند بپرستيد گفت منزهى تو مرا نزيبد كه [در باره خويشتن] چيزى را كه حق من نيست بگويم اگر آن را گفته بودم قطعا آن را مى‏ دانستى آنچه در نفس من است تو مى‏ دانى و آنچه در ذات توست من نمى‏ دانم چرا كه تو خود داناى رازهاى نهانى. جز آنچه مرا بدان فرمان دادى [چيزى] به آنان نگفتم [گفته‏ ام] كه خدا پروردگار من و پروردگار خود را عبادت كنيد و تا وقتى در ميانشان بودم بر آنان گواه بودم پس چون روح مرا گرفتى تو خود بر آنان نگهبان بودى و تو بر هر چيز گواهى اگر عذابشان كنى آنان بندگان تواند و اگر بر ايشان ببخشايى تو خود توانا و حكيمى.» در انتها نیز خداوند بهشتی بودن و صادق بودن حضرت عیسی مسیح علیه السلام را با این آیه بیان می کند:«قَالَ اللَّهُ هَذَا يَوْمُ يَنْفَعُ الصَّادِقِينَ صِدْقُهُمْ لَهُمْ جَنَّاتٌ تَجْرِي مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ خَالِدِينَ فِيهَا أَبَدًا رَضِيَ اللَّهُ عَنْهُمْ وَرَضُوا عَنْهُ ذَلِكَ الْفَوْزُ الْعَظِيمُ[مائده/۱۱۹] خدا فرمود اين روزى است كه راستگويان را راستي‏شان سود بخشد براى آنان باغهايى است كه از زير [درختان] آن نهرها روان است هميشه در آن جاودانند خدا از آنان خشنود است و آنان [نيز] از او خشنودند اين است رستگارى بزرگ.»
نتیجه گیری
از این آیات در می یابیم که خداوند تا چه حد بر یکتاپرستی اصرار و تأکید داشته که اگر حتی حضرت عیسی هم حرفی به خلاف آن مطرح می کرد؛ وی را نیز به مانند دیگر مدعیان دروغین الوهیت در جهنم دچار عذابی سخت می کرد.
 

تصویر معین شرافتی معین شرافتی 10 خرد, 1397 دیدن کلمات قرآن

بله همچنانکه دوستمان فرمودند ثواب و پاداش نگاه کردن به قرآن در روایات مورد اشاره قرار گرفته است. اما توجه دارید که ثواب نگاه کردن با پاداش شنیدن تنها و یا شنیدن همراه با خواندن قرآن برابر نیست. شاید پرسش شما از برابر دانستن این پاداش ها نشأت گرفته است. به علاوه اینکه، قرار دادن پاداش برای دیدن کلمات نورانی قرآن خود دارای فلسفه و حکمت های بسیاری است و آنگونه که گمان کرده اید بی ثمر نیست. در اینجا ما به پنج فایده آن اشاره می کنیم:
۱- امکان در محضر قرآن قرار گرفتن را برای خیل افراد بی سواد و کم سواد میسّر می سازد.
۲- افرادی را که در خواندن قرآن توانایی ندارند را جذب کرده و آنها را از دوری یا فرار از این کتاب آسمانی باز می دارد.
۳- قرار دادن پاداش برای دیدن کلمات خود ایجاد کنجکاوی کرده و مقدمه و ایجاد انگیزه ای برای آموزش قرآن است.
۴- سبب تکثیر و انتشار نسخه های بیشتری از قرآن شده و قرآن را به تمام خانه ها حتی آن خانه هایی که افراد در آنجا امکان خواندن قرآن را ندارند؛ وارد می سازد.
۵- موجب ادای حق قرآن شده و از متروک ماندن قرآن و رها شدن در طاقچه ها و کتابخانه ها جلوگیری می سازد. یعنی نوعی تعظیم و تکریم کلام الهی است.

البته اینها تنها برخی از حکمت ها بود تا به یادآوریم که نگاه کردن صِرف به کلام خداوند بی اثر نبوده و به اندازه خود دارای آثار و فوایدی خاص است.

تصویر معین شرافتی معین شرافتی 10 خرد, 1397 عصبانیت خدا از یک سؤال منطقی در قرآن

پاسخ اجمالی:
لا یعلمون را شما نفهم ها ترجمه کردید. این ترجمه شماست. اما واژه قرآنی آن کسانی که علم ندارند ترجمه می شود. البته توجه داشته باشید که علم و تمام پاسخ ها به اینها هم عرضه شده و خودشان راه دانش را در پیش نگرفتند و نادان مانده اند. حتی نشانه های خداوند کافی بوده که عده ای از جنس خودشان دلایل را پسندیده و ایمان آورده اند.

پاسخ تفصیلی:

گاهی درک نکردن یک کلمه ساده می تواند بستری برای بروز یک شبهه و سؤالی بزرگ شود. شبهه و سؤالی که با آب و تاب بسیار در ذهن جولان داده و فرد را نسبت به ادبیات قرآنی و گفتار خداوند بد بین سازد. شما " الَّذِينَ لَا يَعْلَمُونَ " را نفهم ها و کسانی که نفهم هستند ترجمه کردید. در حالی که "لَا يَعْلَمُونَ" معنای علم ندارند؛ آگاه نیستند؛ نمی دانند؛ دانا نیستند و مانند اینها می دهد. به این آیه دقت کنید:
«وَ اللَّهُ أَخْرَجَكُمْ مِنْ بُطُونِ أُمَّهاتِكُمْ لا تَعْلَمُونَ شَيْئاً وَ جَعَلَ لَكُمُ السَّمْعَ وَ الْأَبْصارَ وَ الْأَفْئِدَةَ لَعَلَّكُمْ تَشْكُرُونَ[نحل/۷۸]و خدا شما را از بطن مادران بیرون آورد در حالی که هیچ نمی‌دانستید و به شما گوش و چشم و قلب اعطا کرد تا مگر (دانا شوید و) شکر (این نعمتها) به جای آرید.»
در این آیه خداوند می فرماید شما وقتی که پا در دنیا گذاشتید و به دنیا آمدید لا تعلمون شیئاً بودید. یعنی هیچ چیزی نمی دانستید. حال مگر کسی به بچه تازه متولد شده نفهم می گوید که شما " لَا يَعْلَمُونَ" را نفهم ها ترجمه کردید؟!
به علاوه اینکه خواسته ای که در آیه ۱۱۸ سوره بقره از زبان منکران مطرح شده نشان از اوج جهالت و علم نداشتن آنهاست. آنها می خواهند که خدا با تک تک آنها حرف بزند. در اصل آنها خدا را نشناخته اند و برای او جسم و مکان قائل شدند. حتی خدا را کسی مانند و شبیه خویش بر شمرده اند. اینجاست که در ادبیات قرآنی و با کمال ادب و متانت از آنها ب کسانی که علم ندارند و نمی دانند که چه می گویند یاد شده است.
به علاوه آنکه پاسخ آنها هم در آیات دیگر قرآن داده شده است. به آیات زیر دقت کنید:
۱- وَلَمْ يَکُن لَّهُ کُفُوًا أَحَدٌ[اخلاص/۴] چيزى شبيه او نمى‌باشد.
۲- لَيْسَ کَمِثْلِهِ شَيْءٌ[شوری/۱۱] هيچ چيز مانند او نيست.
۳- فَلاَ تَضْرِبُواْ لِلّهِ الأَمْثَالَ إِنَّ اللّهَ يَعْلَمُ وَأَنتُمْ لاَ تَعْلَمُونَ[نحل/۷۴] پس، براى خدا امثال (و شبيه‌ها) قائل نشويد! خدا مى‌داند، و شما نمى‌دانيد.
حال شاید این گروه خیال کردند که آنها هم می توانند مانند پیامبران مورد خطاب خداوند قرار بگیرند و چنین درخواستی داشته اند. در حالی که پاسخ این گمان غلط هم به این صورت داده شده است:« وَإِذَا جَاءَتْهُمْ آيَةٌ قَالُوا لَنْ نُؤْمِنَ حَتَّى نُؤْتَى مِثْلَ مَا أُوتِيَ رُسُلُ اللَّهِ اللَّهُ أَعْلَمُ حَيْثُ يَجْعَلُ رِسَالَتَهُ سَيُصِيبُ الَّذِينَ أَجْرَمُوا صَغَارٌ عِنْدَ اللَّهِ وَعَذَابٌ شَدِيدٌ بِمَا كَانُوا يَمْكُرُونَ[نعام/۱۲۴] و چون آيتى برايشان بيايد مى‏ گويند هرگز ايمان نمى ‏آوريم تا اينكه نظير آنچه به فرستادگان خدا داده شده است به ما [نيز] داده شود خدا بهتر مى‏ داند رسالتش را كجا قرار دهد به زودى كسانى را كه مرتكب گناه شدند به [سزاى] آنكه نيرنگ میکردند در پيشگاه خدا خوارى و شكنجه‏ اى سخت‏ خواهد رسيد.»

پس اینگونه نیست که قبلاً پاسخ آنها داده نشده باشد و البته بودند افرادی که با همان نشانه هایی که آمده ایمان آوردند. پس این گروه اگر به دیگر آیات دقت می کردند؛ هم درخواست های بی منطق مطرح نمی کردند و هم اینکه به مانند دیگران از اهل ایمان و یقین شمرده می شدند.

تصویر معین شرافتی معین شرافتی 10 خرد, 1397 دور باطل در آیه سوره بقره پیرامون معجزه

پاسخ اجمالی:
این عبارت یک کنایه به آنهایی ات که بدون دلیل و از روی لجاجت سرسختی کرده و خواسته های عجیبی را مطرح می کنند. آنها که حتی اگر با این خواسته هایشان موافقت شود باز برایشان کافی نبوده و ایمان نمی آورند. به این گروه تنها می توان گف: ادله به اندازه کافی در دسترس شما هست و دلیل آن هم ایمان آوردن اهل یقین می باشد.

پاسخ تفصیلی:

این عبارت پایانی از آیه 118 سوره بقره در اصل یک کنایه به منکران حق و حقیقت است. آنها در ابتدای آیه درخواست انواع معجزات را مطرح کرده و می خواستند که خدا با آنها بی واسطه سخن بگوید. این درخواستهای عجیب سبب آن شد که خداوند یک نکته مهم را یادآور شده و آنها را با چالشی ذهنی روبرو سازد. در این عبارت خداوند آنها را که در پذیرش حق دنبال موجی از آیات و نشانه های جدید بودند مورد خطاب قرار داده و به آنها یادآور می شود که افراد با ایمانی هستند که با همین نشانه هایی که تا الان آمده، ایمان آوردند و حتی به یقین رسیده اند و آنها هم می توانند آنها را الگوی خود قرار داده یا حتی با آنها به بحث و گفتگو بنشینند.
این آیه نمی گوید که معجزه برای اهل یقین است و حتی بیان نمی کند که ایمان بیاورید تا آیات را ببینید؛ بلکه خبر از کافی بودن آیات و نشانه های الهی که در منظر عمومی بوده می دهد؛ چرا که عده ای آنها را فهمیدند و به مقام یقین هم رسیده اند.
البته با نگاهی به تاریخ صدر اسلام و معجزات پیامبر اسلام(صلی الله علیه و آله) می فهمیم که این معجزات همگی جنبه عمومی داشته و در یک فضای برابر همه می توانستند پیام ایمان را از آن بگیرند. حال یک عده از روی لجاجت خواسته های غیر معقولی دارند که حتی اگر به آن خواسته ها پاسخ مثبت هم داده شود باز می گویند ناکافی است یا سخن از سحر و جادو بودن سر می دهند. به این گروه تنها می توان گفت که آیات برای اهل یقین و آنها که قلب سلیم دارند و بیمار دل نیستند روشن شده است!

تصویر معین شرافتی معین شرافتی 10 خرد, 1397 مؤمنانی ترسو خواسته قرآن است

پاسخ اجمالی:
آن ترس مذموم و بد که شما در ذهن دارید "جُبن" است که "تهوّر و بی باکی" نیز جنبه افراطی آن و حالت پسندیده و اعتدالی این دو صفت زشت، "شجاعت" است. در حالی که ترس از خدا از جنسی دیگر است و ماهیتی متفاوت دارد.

پاسخ تفصیلی:
اشتباه شما اینجاست که ترس از خدا را مانند ترس از یک دشمن یا فرد خطرناک برابر می دانید. در حالی که این ترس همان ترس مذموم و صفت متعادل شده و پسندیده آن شجاعت است. حال شنیده اید که کسی را بابت آنکه در مقابل خدا شجاعت ورزیده باشد تحسین کنند؟! معلوم است که نه. پس ترس از خدا آن ترس و ترسویی ای نیست که نقطه مقابل آن شجاعت باشد. بلکه ترس از خدا ماهیتی متفاوت دارد. از این رو در زبان عربی نیز به آن "جُبن" نمی گویند.
ترس از خدا همان ترس از قصور و تقصیر در انجام اعمال و وظایفی است که خداوند بر ما واجب کرده می باشد. ترس از خدا همان ترس از ارتکاب حرام هاست. ترس از خدا همان ترس از عدم عفو و رحمت الهی است. درآیه ای از قرآن کریم خداوند فرموده است:« وَلِمَنْ خَافَ مَقَامَ رَبِّهِ جَنَّتَانِ[الرحمن/46] و هر كس را كه از مقام پروردگارش بترسد دو باغ است.» امام صادق(علیه السلام) در تفسیر این آیه فرمودند:«مَنْ‏ عَلِمَ‏ أَنَ‏ اللَّهَ‏ يَرَاهُ‏ وَ يَسْمَعُ مَا يَقُولُ وَ يَعْلَمُ مَا يَعْمَلُهُ مِنْ خَيْرٍ أَوْ شَرٍّ فَيَحْجُزُهُ ذَلِكَ عَنِ الْقَبِيحِ مِنَ الْأَعْمَالِ‏ فَذَلِكَ الَّذِي‏ خافَ مَقامَ رَبِّهِ وَ نَهَى النَّفْسَ عَنِ الْهَوى‏[نازعات/40]؛ کسى که بداند خداوند او را مى بیند و سخن او را مى شنود و اعمال خیر و شر او را مى داند این آگاهى او را از ارتکاب اعمال زشت باز مى دارد پس وى همان کسى است که از مقام پروردگارش ترسان است و نفس خود را از پیروى خواهش نفسانى از داشته است.»[الكافي، کلینی، ج‏2، ص70] در اصل ترس از خدا نمی گذارد که انسان با تکیه بر رحمت گسترده خداوند به دام لغزش ها بیفتد. همان مطلبی که دائماً با نام خوف و رجاء یا حالت بیم و امید بنده نسبت به خداوند مطرح می شود.
نگاهی دوباره به آیه 2 سوره انفال بیاندازیم. در آن آیه خداوند فرموده:« إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ الَّذِينَ إِذَا ذُكِرَ اللَّهُ وَجِلَتْ قُلُوبُهُمْ وَإِذَا تُلِيَتْ عَلَيْهِمْ آيَاتُهُ زَادَتْهُمْ إِيمَانًا وَعَلَى رَبِّهِمْ يَتَوَكَّلُونَ[انفال/2] مؤمنان همان كسانى‏ اند كه چون خدا ياد شود دلهايشان بترسد و چون آيات او بر آنان خوانده شود بر ايمانشان بيفزايد و بر پروردگار خود توكل مى كنند.» آیا این دعوت به ترسویی است؟ آیا بحث ترس به عنوان پایه ای از ایمان مطرح است؟ آیا انسان به آغوش کسی که از او می ترسد پناه می برد؟ مگر ایمان چیزی جز پناه بردن به خداست؟ آیا انسان بر کسی که از او می ترسد توکل و تکیه می کند؟ مگر در انتهای همین آیه توکل مطرح نشده؟! پس قبول کنید که فهم معنای ترس دچار اشتباه شدید.
در انتها یادآور می شویم که مؤمنان هیچگاه ترسو با معنایی که شما در ذهن داشتید نبودند و میدانهای مبارزه از صدر اسلام تا مبارزان مدافع حرم در سالهای کنونی بیانگر شجاعت و رشادت دلیرمردان قله های ایمان و تقواست.

صفحه‌ها

آمار مطالب

مطالب ارسالی: 807