خداوند متعال انسان را دوست به همین خاطر جهان هستی را به گونهای چیده است که انسان به بالاترین مقامها و ارزشها دست یابد، اما در این میان یکی سری از کمالات و مقامها برای انسان وجود دارد که در صورت داشتن اختیار میتواند به آنها دست یابد، و لازمه این اختیار نیز آن است که انسان تلاش کند که با اختیار خویش بهشتی شود و مقامی بالاتر از مقام ملائکه داشته باشد و یا با بدی اختیار خویش به جهنم برود و از حیوانات پستتر گردد، به همین خاطر حضرت صادق از قول حضرت علي عليهما السلام فرمود: خدواند ملائكه را از عقل و بدون شهوت آفريد، و حيوانات را از شهوت بدون عقل، و انسان را از هر دوي آنها آفريد؛ پس هر كسي كه در او عقل بر شهوت غلبه كند از ملائكه برتر بوده و كسي كه در او شهوت بر عقل غلبه كند از حيوانات بدتر است[شيخ صدوق، علل الشرائع، باب 6، ص 4.]
برای درک درست این مطلب میتوانیم از این مثال بهره ببریم که داشتن یک تیم فوتبال هیچگونه ارزش نیست، چون هر کوچهای میتواند برای خودش تیم تشکیل دهد ولی همین تیم فوتبال اگر قرار باشد به یک سری افتخارات دست یابد، چارهای ندارد جز اینکه سخت تمرین کنند، و با تیمهای قوی تر مبارزه کند تا پیروز برسد و قهرمان جام باشگاههای جهان شود.
از سوال شما، دو مطلب برداشت میشود که هرکدام نیازمند پاسخ مناسب خویش است.
برداشت اول:
اگر مقصود شما از این سوال این باشد که خود وجود زلزله با عدالت الهی در جهان هستی چگونه جمع میشود !؟ در حقیقت این سوال بازگشت میکند به وجود شر در عالم هستی و عدالت خداوند.
که در پاسخ به این سوال باید به این نکته توجه داشت، که نظام هستی بر اساس نظام احسن پایه گذاری شده است، و بر اساس این نظام احسن باید زلزله نیز در عالم وجود داشته باشد، برای توضحیات بیشتر به این نوشتارها مراجعه کنید:
اما اگر مقصود شما از این سوال این باشد، که زلزله بلاست، و این بلا سبب میشود که برخی افراد بی گناه در کنار افراد گناهکار از بین بروند در این صورت، این رفتار با عدالت الهی سازگاری ندارد.
که در پاسخ به این سوال باید به چند نکته توجه داشت که عبارتنداز اینکه:
اولاً: بلا اقسام مختلفی دارد از جمله بلا به خاطر عقوبت، بلا به خاطر پاک شدن از گناهان ، بلا به خاطر بالا بردن درجه و مقام و ...
به همین خاطر امکان دارد یک زلزله، برای شخصی عقوبت باشد، ولی همان زلزله برای فردی دیگر خیر و برکت داشته باشد و وی را پاک کند، به همین خاطر نمیتوان به طور مطلق بگوییم که این حوادث برای همه شر و بد است تا حکم کنیم که خداوند متعال عدالت ندارد.
از سوی دیگر، پروردگار، عادل است و به هيچ انساني، كوچك ترين ظلمي نمي كند. از اينرو اگر در چنين مواردي به كسي آسيبي رسيد كه مستحق آن نبوده است، خداوند، عوض او را در آخرت خواهد داد. مرحوم سيد مرتضي از بزرگان شيعه و كلام مي گويد: «هر دردي كه از سوي خداي متعال به انسان عاقل و مكلف يا غير مكلف مثل بچه برسد، خداوند، عوض آن را به او مي دهد »[ الذخيره، سيد مرتضي علم الهدي، انتشارات جامعه مدرسين، 1374 ش، ص239.]
علامه حلي (رحمه الله) نيز مي گويد: «عدليه بر اين مطلب اتفاق دارند كه اگر دردي از سوي خداوند به افراد مكلف و غيرمكلف برسد، بر خداي متعال، لازم است كه عوض آن را به او بدهد؛ چرا كه در غير اين صورت، ظالم بودن خداوند لازم مي آيد » [النور الملكوت، علامه حلي، انتشارات بيدار، 1381 ش، ص 127.] پس عدل پروردگار، مستلزم آن است و ايجاب مي كند كه گرفتاران و حادثه ديدگان بي گناه را از طريق پاداشهاي اخروي و يا تخفيف در احكام ياري كند؛ همچنان كه حق تعالي در آيه 156 سوره بقره مي فرمايد: «وَ بَشِّرِ الصَّابِرِينَ الَّذِينَ إِذا أَصابَتْهُمْ مُصِيبَةٌ قالُوا إِنَّا لِلَّهِ وَ إِنَّا إِلَيْهِ راجِعُونَ أُولئِكَ عَلَيْهِمْ صَلَواتٌ مِنْ رَبِّهِمْ وَ رَحْمَة. ».؛ «و صابرين را بشارت بده، همانها كه هنگامي مصيبتي به آنها مي رسد مي گويند: ما از خداييم و به سوي او باز مي گرديم. صلوات و رحمت پرودرگارشان برايشان باد...»
قبل از پاسخ به سوال شما، لازم است به این نکته اشاره کنیم، که دعا و ذکر در کنار انجام وظایف است که میتواند انسان را به مقصود برساند، به همین خاطر اگر شخصی، هیچگونه تلاشی نکند، و تنها دست به دعا بردارد، فقط خویشتن را ریشخند کرده است.
اکنون با توجه به این نکته، یکی از دعاهایی که در کتاب زاد المعاد، مرحوم مجلسی،ص570 آمده است، این دعاست که:
ترجمه: «اگر کسی حاجت مهمی داشته باشد یا مشکلی که راه حل آن برایش مشکل باشد و درمانده و بیچاره شده باشد شب با طهارت و وضو وارد بسترش شود و فرش و لحاف او پاکیزه باشد و تنهای تنها، در وقت خواب، هفت مرتبه هر یک، از سوره های «شمس» و «لیل» را بخواند و بعد از آن بگوید: «اللهم اجعل من امری فرجا و مخرجا» که در شب اول یا سوم یا پنجم یا هفتم، شخصی به خواب او می آید و مشکلش را با او مطرح می کند و راه حلش را دریافت می کند.
اما باید توجه داشت، که چنین اذکاری در صورت انسان را به هدف مطلوب خویش میرسانند، که مانعی برای اجابت آنها نباشد، و گرنه به آن اثر مطلوبی نخواهید رسید، همانگونه که آتش سبب سوختن چوب است، ولی اگر چوب خیس باشد، هیچگاه آتش نخواهد گرفت.
پاسخ: الف. بين زمان ظهور امام زمان(علیهالسلام) و روز قيامت، تفاوت اساسي و جوهري وجود دارد. امام زمان(علیهالسلام) با ظهور خود، زميني را كه پر از ظلم و ستم شده، سرشار از عدالت ميكند.
از امام حسين(علیهالسلام) به نقل از پيامبر اسلام(صلی الله علیه وآله) روايت شده است: «لو لم يبق من الدنيا الاّ يوم واحد لطول الله ذلك اليوم حتي يخرج رجل من ولدي فيملأها عدلاً و قسطاً كما ملئت جوراً و ظلماً. كذلك سمعت رسول الله يقول»؛ اگر باقي نماند از عمر دنيا مگر يك روز، هر آينه، طولاني ميكند خداوند آن روز را تا اينكه خارج ميشود مردي از فرزندان من، پس پر ميكند دنيا را از عدل و قسط؛ همانگونه كه پر شده است از جور و ستم. اين چنين شنيدم كه رسول خدا ميگفت»(منتخب الاثر، فصل دوم، باب 25، ص308).
از اين حديث به خوبي روشن است كه ظهور امام زمان(ع) امري حتمي و مربوط به همين دنيا است و با ظهور ايشان، عدالت در همين دنيا عالم گير ميشود.
در حالي كه روز قيامت، روزي است كه با پديدار شدن علايم آن، نظام هستي دگرگون ميگرددو عمر دنيا به پايان ميرسد. در آن روز، همه آدميان، از اولين تا آخرين فرد، در برابر بارگاه ربوبي حاضر ميشوند تا به كردار دنيوي آنان رسيدگي شود و پاداش و كيفر اعمال خود را ببينند. لذا آخرت، محل پاداش است و نه عمل و حركت.
خداوند متعال انسان را دوست به همین خاطر جهان هستی را به گونهای چیده است که انسان به بالاترین مقامها و ارزشها دست یابد، اما در این میان یکی سری از کمالات و مقامها برای انسان وجود دارد که در صورت داشتن اختیار میتواند به آنها دست یابد، و لازمه این اختیار نیز آن است که انسان تلاش کند که با اختیار خویش بهشتی شود و مقامی بالاتر از مقام ملائکه داشته باشد و یا با بدی اختیار خویش به جهنم برود و از حیوانات پستتر گردد، به همین خاطر حضرت صادق از قول حضرت علي عليهما السلام فرمود: خدواند ملائكه را از عقل و بدون شهوت آفريد، و حيوانات را از شهوت بدون عقل، و انسان را از هر دوي آنها آفريد؛ پس هر كسي كه در او عقل بر شهوت غلبه كند از ملائكه برتر بوده و كسي كه در او شهوت بر عقل غلبه كند از حيوانات بدتر است[شيخ صدوق، علل الشرائع، باب 6، ص 4.]
برای درک درست این مطلب میتوانیم از این مثال بهره ببریم که داشتن یک تیم فوتبال هیچگونه ارزش نیست، چون هر کوچهای میتواند برای خودش تیم تشکیل دهد ولی همین تیم فوتبال اگر قرار باشد به یک سری افتخارات دست یابد، چارهای ندارد جز اینکه سخت تمرین کنند، و با تیمهای قوی تر مبارزه کند تا پیروز برسد و قهرمان جام باشگاههای جهان شود.
در مورد کمالات انسانی نیز موضوع اینگونه است.
با سلام
از مطلب خوب شما در کانال اعتقادات استفاده شد.
https://t.me/kalamema/2811
با سلام و احترام
از سوال شما، دو مطلب برداشت میشود که هرکدام نیازمند پاسخ مناسب خویش است.
برداشت اول:
اگر مقصود شما از این سوال این باشد که خود وجود زلزله با عدالت الهی در جهان هستی چگونه جمع میشود !؟ در حقیقت این سوال بازگشت میکند به وجود شر در عالم هستی و عدالت خداوند.
که در پاسخ به این سوال باید به این نکته توجه داشت، که نظام هستی بر اساس نظام احسن پایه گذاری شده است، و بر اساس این نظام احسن باید زلزله نیز در عالم وجود داشته باشد، برای توضحیات بیشتر به این نوشتارها مراجعه کنید:
رمز و راز وجود شر در عالم هستي
وجود شرور در عالم هستي
خدا بهترین جهان را آفریده است
برداشت دوم
اما اگر مقصود شما از این سوال این باشد، که زلزله بلاست، و این بلا سبب میشود که برخی افراد بی گناه در کنار افراد گناهکار از بین بروند در این صورت، این رفتار با عدالت الهی سازگاری ندارد.
که در پاسخ به این سوال باید به چند نکته توجه داشت که عبارتنداز اینکه:
اولاً: بلا اقسام مختلفی دارد از جمله بلا به خاطر عقوبت، بلا به خاطر پاک شدن از گناهان ، بلا به خاطر بالا بردن درجه و مقام و ...
به همین خاطر امکان دارد یک زلزله، برای شخصی عقوبت باشد، ولی همان زلزله برای فردی دیگر خیر و برکت داشته باشد و وی را پاک کند، به همین خاطر نمیتوان به طور مطلق بگوییم که این حوادث برای همه شر و بد است تا حکم کنیم که خداوند متعال عدالت ندارد.
از سوی دیگر، پروردگار، عادل است و به هيچ انساني، كوچك ترين ظلمي نمي كند. از اينرو اگر در چنين مواردي به كسي آسيبي رسيد كه مستحق آن نبوده است، خداوند، عوض او را در آخرت خواهد داد. مرحوم سيد مرتضي از بزرگان شيعه و كلام مي گويد: «هر دردي كه از سوي خداي متعال به انسان عاقل و مكلف يا غير مكلف مثل بچه برسد، خداوند، عوض آن را به او مي دهد »[ الذخيره، سيد مرتضي علم الهدي، انتشارات جامعه مدرسين، 1374 ش، ص239.]
علامه حلي (رحمه الله) نيز مي گويد: «عدليه بر اين مطلب اتفاق دارند كه اگر دردي از سوي خداوند به افراد مكلف و غيرمكلف برسد، بر خداي متعال، لازم است كه عوض آن را به او بدهد؛ چرا كه در غير اين صورت، ظالم بودن خداوند لازم مي آيد » [النور الملكوت، علامه حلي، انتشارات بيدار، 1381 ش، ص 127.] پس عدل پروردگار، مستلزم آن است و ايجاب مي كند كه گرفتاران و حادثه ديدگان بي گناه را از طريق پاداشهاي اخروي و يا تخفيف در احكام ياري كند؛ همچنان كه حق تعالي در آيه 156 سوره بقره مي فرمايد: «وَ بَشِّرِ الصَّابِرِينَ الَّذِينَ إِذا أَصابَتْهُمْ مُصِيبَةٌ قالُوا إِنَّا لِلَّهِ وَ إِنَّا إِلَيْهِ راجِعُونَ أُولئِكَ عَلَيْهِمْ صَلَواتٌ مِنْ رَبِّهِمْ وَ رَحْمَة. ».؛ «و صابرين را بشارت بده، همانها كه هنگامي مصيبتي به آنها مي رسد مي گويند: ما از خداييم و به سوي او باز مي گرديم. صلوات و رحمت پرودرگارشان برايشان باد...»
با سلام و احترام
قبل از پاسخ به سوال شما، لازم است به این نکته اشاره کنیم، که دعا و ذکر در کنار انجام وظایف است که میتواند انسان را به مقصود برساند، به همین خاطر اگر شخصی، هیچگونه تلاشی نکند، و تنها دست به دعا بردارد، فقط خویشتن را ریشخند کرده است.
اکنون با توجه به این نکته، یکی از دعاهایی که در کتاب زاد المعاد، مرحوم مجلسی،ص570 آمده است، این دعاست که:
أَنَّ مَنْ كَانَتْ لَهُ مُهِمَّةٌ أَوْ حَدَثَتْ لَهُ مُشْكِلَةٌ وَ لَمْ يَعْرِفْ طَرِيقَ الْخَلَاصِ مِنْهَا وَ كَانَ بَائِساً، فَلْيَنَمْ عَلَى طَهَارَةٍ فِي فِرَاشٍ وَ دِثَارٍ طَاهِرٍ، وَ لْيَقْرَأْ عِنْدَ النَّوْمِ كُلًّا مِنْ سُورَةِ الشَّمْسِ وَ اللَّيْلِ سَبْعَ مَرَّاتٍ، ثُمَّ لِيَقُلْ: اللَّهُمَّ اجْعَلْ لِي مِنْ أَمْرِي فَرَجاً وَ مَخْرَجاً، يَأْتِيهِ فِي الْمَنَامِ فِي اللَّيْلَةِ الْأُولَى أَوِ الثَّالِثَةِ أَوِ الْخَامِسَةِ أَوِ السَّابِعَةِ شَخْصٌ وَ يُبَيَّنُ لَهُ طَرِيقَةَ زَوَالِ مُشْكِلَتِهِ.
ترجمه: «اگر کسی حاجت مهمی داشته باشد یا مشکلی که راه حل آن برایش مشکل باشد و درمانده و بیچاره شده باشد شب با طهارت و وضو وارد بسترش شود و فرش و لحاف او پاکیزه باشد و تنهای تنها، در وقت خواب، هفت مرتبه هر یک، از سوره های «شمس» و «لیل» را بخواند و بعد از آن بگوید: «اللهم اجعل من امری فرجا و مخرجا» که در شب اول یا سوم یا پنجم یا هفتم، شخصی به خواب او می آید و مشکلش را با او مطرح می کند و راه حلش را دریافت می کند.
اما باید توجه داشت، که چنین اذکاری در صورت انسان را به هدف مطلوب خویش میرسانند، که مانعی برای اجابت آنها نباشد، و گرنه به آن اثر مطلوبی نخواهید رسید، همانگونه که آتش سبب سوختن چوب است، ولی اگر چوب خیس باشد، هیچگاه آتش نخواهد گرفت.
پاسخ: الف. بين زمان ظهور امام زمان(علیهالسلام) و روز قيامت، تفاوت اساسي و جوهري وجود دارد. امام زمان(علیهالسلام) با ظهور خود، زميني را كه پر از ظلم و ستم شده، سرشار از عدالت ميكند.
از امام حسين(علیهالسلام) به نقل از پيامبر اسلام(صلی الله علیه وآله) روايت شده است: «لو لم يبق من الدنيا الاّ يوم واحد لطول الله ذلك اليوم حتي يخرج رجل من ولدي فيملأها عدلاً و قسطاً كما ملئت جوراً و ظلماً. كذلك سمعت رسول الله يقول»؛ اگر باقي نماند از عمر دنيا مگر يك روز، هر آينه، طولاني ميكند خداوند آن روز را تا اينكه خارج ميشود مردي از فرزندان من، پس پر ميكند دنيا را از عدل و قسط؛ همانگونه كه پر شده است از جور و ستم. اين چنين شنيدم كه رسول خدا ميگفت»(منتخب الاثر، فصل دوم، باب 25، ص308).
از اين حديث به خوبي روشن است كه ظهور امام زمان(ع) امري حتمي و مربوط به همين دنيا است و با ظهور ايشان، عدالت در همين دنيا عالم گير ميشود.
در حالي كه روز قيامت، روزي است كه با پديدار شدن علايم آن، نظام هستي دگرگون ميگرددو عمر دنيا به پايان ميرسد. در آن روز، همه آدميان، از اولين تا آخرين فرد، در برابر بارگاه ربوبي حاضر ميشوند تا به كردار دنيوي آنان رسيدگي شود و پاداش و كيفر اعمال خود را ببينند. لذا آخرت، محل پاداش است و نه عمل و حركت.
صفحهها