نظرات کمالی

تصویر کمالی کمالی 18 اسف, 1398 شبهه غسل شبانه حضرت زهرا(س) و نامحرمیت زن بعد از وفات، به شوهرش

دوست عزیز،

گرچه قبلاً گفتم که به ذیل روایات که مورد آیه 26 سوره اسراء مطرح شده است مراجعه کنید تا داستان فدک برای شما مشخص شود ولی متأسفانه گویا چنین کاری را انجام ندادید. به همین خاطر من فقط به سه نقل از کتاب‌های شما بسنده میکنم: و اگر اشتیاقی داشتید به همان کتاب های تفسیر خویش ذیل آیه مورد نظر مراجعه کنید:

«شیخ شهاب‌الدین حموی شافعی» از علمای اهل سنت در «معجم البلدان» می‌نویسد: «فدک ملکی است که اختیار آن را خدا به پیامبر(صلی‌الله‌علیه‌و‌آله) واگذاشته است و ایشان آن را به امر خدا به دخترش فاطمه بخشیده است. حضرت فاطمه(سلام‌الله‌علیها) فرمود: «قطعاً رسول خدا(صلی‌الله‌علیه‌و‌آله) آن را به من بخشیده اما ابوبکر گفت: باید برای آن شاهد بیاوری …![معجم البلدان، ج ۴، ص ۲۷۰]

سیوطی از مفسیرن اهل سنت در تفسیرش «الدرالمنثور» از ابوسعید خدری نقل کرده است که گفت: «هنگامی‌که آیه شریفه، «وَ آتِ ذِی القُربَی» نازل شد، رسول خدا(صلی‌الله‌علیه‌و‌آله) فاطمه(سلام‌الله‌علیها) را صدا زد و فدک را به او بخشید. او با همین سند از قول ابن‌عباس هم نقل کرده که گفت: «هنگامی‌که این آیه شریفه نازل شد، رسول خدا(صلی‌الله‌علیه‌و‌آله) فدک را ملک قطعی و شخصی فاطمه(سلام‌الله‌علیها) قرارداد».[درالمنثور، ج ۴، ص ۱۷۷؛]

«حافظ ابوالقاسم حسکانی» از علمای اهل سنت در «شواهد التنزیل» از ابوسعید خدری نقل کرده که: «وقتی آیه «وَ آتِ ذِی القُربَی حَقَّهُ» نازل شد، پیامبر(صلی‌الله‌علیه‌و‌آله) فاطمه را صدا زد و فدک و اطرافش را به او عطا کرد و فرمود: «این تقسیمی است که خدای تعالی برای تو و نسل تو قرار داده است».[شواهد التنزیل، ج ۱، ص ۳۴۰]

بعد جواب این سوال مهم را ندادید که چرا الان خلفاء در خانه رسول خدا(صل‌الله‌علیه‌وآله) دفن هستند!؟ کاش برای این مطلب هم توجیهه بیان می‌کردید!؟ که گمان کنم مطلبی نداشتید.

 

اما در مورد خلیفه اول ابوبکر، که گفتید که «ابوبگر اولین مرد بالغی بود« مشخص است که می‌خواهید فضیلت امام علی(علیه‌السلام) را در ایمان آوردن به رسول خدا(صل‌الله‌علیه‌وآله) انکار کنید، حال آنکه این مطلب قابل انکار نیست، اما در مورد این موضوع اول از همه بنا بر برخی از نقل های خود اهل تسنن ابوبکر نفر چهارم بوده است که ایمان آورده است[ابن هشام، السیرة النبویة، ۱۳۵۵ق، ج۱، ص۲۶۴؛ طبری، تاریخ الامم و الملوک، ۱۳۸۷ق، ج۲، ص۳۱۰؛ قس: ابن هشام، السیرة النبویة، ۱۳۵۵ق، ج۱، ص۲۶۲؛ ابن قتیبه، المعارف، ۱۹۶۰م، ص۱۶۹؛ طبری، تاریخ الامم و الملوک، ۱۳۸۷ق، ج۲، ص۳۱۶؛ یعقوبی، تاریخ الیعقوبی، ۱۳۷۹ق، ج۲، ص۲۳.] و بنا بر برخی دیگر از نقل های خود شما نفر 50 بوده است[طبری، تاریخ الامم و الملوک، ۱۳۸۷ق، ج‌۲، ص۳۱۶.]

اما نمیدانم این قدر صفات خوب چطوری برای کسی که از دستور پیامبر خدا(صل‌الله‌علیه‌وآله) سر پیچی کرده است و به خاطر این کار مورد لعن ایشان قرار گرفته است شما بر می‌شمارید، زیرا بر اساس نقل های خود اهل تسنن ابوبکر در سپاه اسامه حضور داشته است،[ ابن سعد، الطبقات الکبری، دار صادر، ج۲، ص۱۴۶؛ ابن سید الناس، عیون الأثر، ۱۴۱۴ق، ج۲، ص۳۵۰.] ولی متأسفانه از فرمان ایشان سر پیچی کرده و به همین خاطر مورد لعن رسول خدا(صل‌الله‌علیه‌وآله) قرار گرفته است.[ ملل و نحل ج1 ص 129 چاپ بيروت و در چاپ دار المعرفه ج1 ص 23 در چاپ قاهره ص 13.]

اما در مورد اینکه گفتید که چرا مولای متقیان امام علی(علیه‌السلام) نسبت در زمان ابوبکر اعتراض نکرد این بابت آن تعهدی بود که ایشان به رسول خدا(صل‌الله‌علیه‌وآله) داده بودند که سبب تفرقه بین مسلمانان نشوند.

اما در مورد ازدواج دختر ابوجهل فکر کنم پست هایی که خدمت شما ارسال شده است نگاه نکردید، چون صرف نقل یک داستان دلیل بر صحت آن نمی‌شود بلکه بایدسندآنها مورد بررسی قرار بگیرد که آدرس هایی که دادم همه این داستان را بر اساس سندهای اهل تسنن و شیعه مورد بررسی قرار داده‌اند و به ضعف آن اشاره کرده‌اند لطف کنید یک بار دیگر آنها را بررسی کنید.

 اما در مورد عصمت پیامبر خدا(صل‌الله‌علیه‌وآله) هیچ اشاره به آیه تطهیر و آیات متعددی که از قرآن مجید بدون هیچ قیدی اطاعت از رسول خدا(صل‌الله‌علیه‌وآله) را در کنار اطاعت الهی قرار می‌دهد نکردید آیاتی مانند: 59 سوره نساء که خدای متعال می‌فرماید:  يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا أَطِيعُوا اللَّهَ وَأَطِيعُوا الرَّسُولَ وَأُولِي الْأَمْرِ مِنْكُمْ ۖ فَإِنْ تَنَازَعْتُمْ   و.... که به صراحت اشاره به عصمت نه تنها در وحی بلکه در تمام شئون زندگی رسول خدا(صل‌الله‌علیه‌وآله) میکند.

اما در مورد توسل، مطلبی گفتید که از شأن و مقام شما به شدت می‌کاهد توقع داشتم حدأقل سیره صحابه را در این زمینه نگاه می‌کردید، بعد می‌آمدید شیعیان را مورد اتهام قرار می‌دادید، و گرنه توسل مربوط به تمام مسلمانان هست و ارتباطی به شیعه ندارد، و از دیدگاه شیعه هر کسی هم خودش به صورت مستقیم می‌تواند به خدا متعال مراجعه کند و هم می‌تواند دیگران را واسطه قرار دهد. برای سیره صحابه در این زمینه به این مطلب مراجعه کنید: «توسل در احادیث اهل سنت و سیره مسلمین ،

برادر بزرگوار، تعجب از شماست که از نهج البلاغه استشهاد می‌کنید ولی یک بار خطبه شقشقیه امام علی(علیه‌السلام) را که در این کتاب آمده است مطالعه نمیکنید که تمام ادعاهای شما را به باد میدهد و نشان میدهد که ایشان حکومت را حق خویش می دانسته است و اگر با معاویه این گونه صحبت میکند به خاطر مبنایی است که معاویه قبول دارد.

       توصیه میکنم بدون تعصب حدأقل کتابهای خودتان را یکبار درست مطالعه کنید  

و السلام علی من اتبع الهدی

تصویر کمالی کمالی 18 اسف, 1398 شبهه غسل شبانه حضرت زهرا(س) و نامحرمیت زن بعد از وفات، به شوهرش

برای بررسی این روایت به این مطالب مراجعه کنید که به صورت خیلی شفات ادعای شما را مورد نقد قرار داده است.

تصویر کمالی کمالی 15 اسف, 1398 شبهه غسل شبانه حضرت زهرا(س) و نامحرمیت زن بعد از وفات، به شوهرش

در مورد فدک لازم هست چند مطلب توجه شود، اول از همه فدک ارث نبود، ارث یعنی آن چیزی که از میت باقی می ماند حال آنکه فدک از قبل وفات رسول خدا(صل‌الله‌علیه‌وآله) به حضرت زهرا(سلام‌الله‌علیها) بخشیده شده بود، برای این مطلب می‌توانید به تفاسیر اهل تسنن ذیل آیه 26 سوره اسراء مراجعه کنید. به همین خاطر اگر حضرت زهرا(سلام‌الله‌علیها) درسخنان خویش صحبت از ارث در مورد فدک می‌کند، از جهت همراهی ایشان با ابوبکر است، همان گونه که ما با کسی که بحث میکنیم، می‌گویم فرضاً این حرفت درست باشه، ولی دلیل نمیشه که این کار را انجام بدی.

ثانیاً، فدک در دست حضرت زهرا(سلام‌الله‌علیها) بود، و اگر ابوبکر قرار بود از ایشان بگیرد، وی باید شاهد اقامه می‌کرد، حال چطوری شد که ابوبکر تقاضای شاهد از حضرت فاطمه(سلام‌الله‌علیها) کرد.

ثالثاً: این حدیث، تنها از ابوبکر گفته شده است، در واقع خبر واحدی از فردی که خودش در مظان تهمت هست، به همین خاطر فخر رازی مفسر بزرگ اهل تسنن اشکال زیبایی به این مطلب وارد میکند که واقعاً جای تأمل و تفکر دارد وی می‌گوید: «به راستى كسانى كه به دانستن اين حكم نياز داشتند تنها على، فاطمه و عباس بودند. اينان از زاهدان، عالمان و دين داران بزرگ بودند. ولى به طور حتم ابوبكر هيچ نيازى به شناخت اين حكم نداشت؛ زيرا ابوبكر در زمره كسانى نبوده است كه حتى احتمال ارث بردن وى از رسول خدا(صلى‌الله‌عليه‌وآله) وجود داشته باشد، و اين مطلب هرگز بر دل او خطور نمى كرد. پس چگونه مى توان شايسته دانست كه رسول خدا(صلى‌الله عليه‌وآله) اين حكم را به كسى كه هيچ نيازى به آن نداشته است رسانده، و به كسانى كه كاملا به آن نياز داشته اند نرسانده  است؟»

رابعاً: اگر واقعاً پیامبران از خودشان ارث باقی نمی‌گذارند، پس با چه مجوزی خلیفه اول و دوم در خانه رسول خدا(صل‌الله‌علیه‌وآله) دفن شده‌اند.

اما اینکه چرا امام علی(علیه‌السلام) فدک را پس نداد می‌تونید به این مطلب مراجعه کنید: چرا حضرت علی بعد از رسيدن به خلافت فدك را پس نگرفت و به اولاد حضرت فاطمه برنگرداند؟

در مورد افسانه ازدواج امام علی(علیه‌السلام) با دختر ابوجهل هم می‌تونید به این مطلب مراجعه کنید: افسانه خواستگاری امیرالمومنین از دختر ابوجهل؛ دروغ بزرگی با عنوان خواستگاری حضرت علی از دختر ابوجهل

 

نکته پنجم، اینکه مشکل شما این هست که چون نمی‌تونید خلفا را در حد رسول خدا(صل‌الله‌علیه‌وآله) بالا ببرید، سعی میکنید، ایشان را در حد یک انسان معمولی پایین بیاورد، در حالی که بر اساس آیه قرآن رسول خدا(صل‌الله‌علیه‌وآله) هیچگاه از روی هواهای نفسانی سخن نمی‌گوید: « وَمَا يَنْطِقُ عَنِ الْهَوَى[نجم/3] و هرگز به هوای نفس سخن نمی‌گوید.»  یا آیه 33 احزاب که معروف به آیه تطهیر هست، صریحاً اشاره به عصمت دارد. در حالی که شما در بیان خودتون اینها را کاملاً رد کردید.

اما خیلی از این داستان‌هایی که شما بیان کرده‌اید از جهت تاریخ درست نیست و اشتباه هست، مثل همین داستان گردنبند عاریه که اصل ماجرا مربوط به ام کلثوم هست و هیچ ارتباطی با حضرت زهرا(سلام‌الله‌علیها) ندارد.

 

یک سوال اساسی، چرا پیامبر جانشینی بعد از خودش مشخص نکرد!؟ ولی ابوبکر مشخص کرد!؟ کدام یکی درست عمل کرد!؟

 

تصویر کمالی کمالی 13 اسف, 1398 ازدواج ام کلثوم با عمر سندی بر مخالفت امیرالمؤمنین(ع) با خلفا

با سلام و احترام

دوست عزیز، شیعه برای استدلال‌هایش دلیل‌های متقن دارد که می‌توانید با مطالعه آنها پی به حقانیتش ببرید.

اینکه گفتید چرا امام علی(علیه‌السلام) در مقابل غصب خلافت خویش کاری نکردند!؟ توصیه می کنم این مطلب را مطالعه کنید.  علت سکوت امیرالمومنین(ع) در حمله به خانه ایشان

در مورد ازدواج عمر با ام کلثوم آنقدر اختلاف وجود دارد که قبول کردنش محل تردید هست، حالا شما چطوری ادعای اجماع می‌کنید الله اعلم، برای آشنایی با این اختلافات به این مطلب مراجعه کنید: «ازدواج ام کلثوم؛ واقعیت یا افسانه؟» و همینطور به لینکی که در متن داده شده مراجعه کنید.

اکنون چند سوال ساده از شما در مورد اهل تسنن می‌پرسم، که لطف کنید جواب بدید،

اولین سوال: بنابر آیات قرآن(احزاب/33) اهل بیت رسول خدا(صل‌الله‌علیه‌وآله) از هر گناه و اشتباهی معصوم و پاک هستند، اکنون رفتار برخی از صحابه که شما سنگ ایشان را به سینه می‌زنید با اهل بیت(علیهم‌السلام) چگونه بوده است!؟ در مناظراتی که بین ایشان اختلاف افتاده است حق با کدام بوده!؟

دومین سوال: بر اساس سنت، رسول خدا(صل‌الله‌علیه‌وآله) از فاطمه زهرا(سلام‌الله‌علیها) به عنوان پاره تن خویش یاد می‌کند و اذیت و آزار ایشان را اذیت و آزار خویش معرفی می‌کند. اکنون بنا بر روایت معتبر ترین کتاب شما صحیح بخاری [ صحيح البخاري: 4/42، ح 3093، كتاب فرض الخمس، ب 1 ـ باب فَرْضِ الْخُمُسِ ] حضرت زهرا(سلام‌الله‌علیها) از دنیا رفت تا در حالی که از شیخین راضی نبود. در اینجا چند سوال، چرا راضی نبود!؟ بنابر آیات قرآن و روایات کسی که رسول خدا(صل‌الله‌علیه‌وآله) را برنجاند چه عاقبتی دارد!؟

 

سومین سوال: بر اساس عقل، عقل می‌گوید اگر فردی از یک جمعی رفت، برای بعد از خودش جانشین مشخص کند، حال چطوری شد که رسول خدا(صل‌الله‌علیه‌وآله) از دنیا رفت ــ و بنا بر مبنای شما ــ فردی را بعد از خودش مشخص کرد!؟ و چرا خلیفه اول بعد از خودش عمر را به عنوان جانشین مشخص کرد!؟ کدامیک درست عمل کردند!؟

والله بالله تالله اگر شخصی تعصبات را کنار بگذارد به طور قطع به این پی خواهد برد که شیعه اثنی عشری حق است و دیگر مذاهب به اشتباه رفته‌اندد.

 

تصویر کمالی کمالی 07 اسف, 1398 شبهه غسل شبانه حضرت زهرا(س) و نامحرمیت زن بعد از وفات، به شوهرش

با سلام و احترام

دوست عزیز باید دقت داشت که تا ده‌های متمادی خلفا از نوشتن حدیث و وقایع تاریخ منع می‌کرده‌اند به همین خاطر در کتاب‌های اهل تسنن نمی‌توان نقل های زیادی برای این موضوع پیدا کرد، حتی علمای بزرگ اهل تسنن تأکید داشته‌اند که حوادث صدر اسلام نقل نشود، آنچنان که ذهبی در کتاب خویش به این موضوع تأکید می‌کند.

 اما با این وجود سر نخ‌هایی در معتبر ترین کتابهای اهل تسنن وجود دارد که دیدگاه شیعه را اثبات می‌کند، از جمله این نقل که در صحیح بخاری وجود دارد که «فَغَضِبَتْ فَاطِمَةُ بِنْتُ رَسُولِ اللَّهِ صلي الله عليه وسلم فَهَجَرَتْ أَبَا بَكْر، فَلَمْ تَزَلْ مُهَاجِرَتَهُ حَتَّي تُوُفِّيَتْ؛پس فاطمه دختر رسول خدا صلي الله عليه و آله بر ابوبكر خشم گرفت؛ و با ابو بكر قطع رابطه كرد تا اين كه وفات يافت.»[ صحيح البخاري: 4/42، ح 3093، كتاب فرض الخمس، ب 1 ـ باب فَرْضِ الْخُمُسِ .]

جای این سوال است که چه اتفاقی افتاده است که حضرت زهرا(سلام‌الله‌علیها) از خلیفه ناراحت شده است!!؟ پاسخ این سوال را می‌توان در اظهار پشمانی که ابوبکر در اواخر عمر خویش بیان کرده است مشاهده کرد.

 

دوست عزیز، بهتر است بدون مطالعه و تعصبی با موضوعات برخورد نکنید، شما در مطلب خویش این موضوع را قبول کرده‌اید که عمر حضرت زهرا(سلام‌الله‌علیها) را تهدید کرده است، خوب همین موضوع مگر چیز اندکی است، برای شما این سوال پیش نمی‌آید که این فرد چه حقی داشته است که پاره تن رسول خدا(صل‌الله‌علیه‌وآله) را تهدید کند!؟ حال آنکه بنابر این حدیث که در کتاب های معتبر شما آمده است:  هر کس ایشان را به خشم آورد رسول خدا(صل‌الله‌علیه‌وآله) را به خشم آورده است.

در مورد مطالب دیگر که در نوشته آورده اید می‌توانید به مطالب سایت مراجعه کنید.

ازدواج ام کلثوم با عمر سندی بر مخالفت امیرالمؤمنین(ع) با خلفا

و...

 

صفحه‌ها

آمار مطالب

مطالب ارسالی: 1647