نظرات کمالی

تصویر کمالی کمالی 29 اسف, 1399 انعقاد نطفه در حال حیض و احرام

سلام علکیم

در پاسخ به سوال شما لازم است به سه نکته اشاره کنیم: اول اینکه موضوعاتی که در روایات در مورد ولد الحیض بیان شده است احتمالاً مربوط به جایی است که  زن و شوهر از روی عمد و لا آبالی گری دست به چنین اقدامی بزنند، به همین خاطر موضوعی که شما اشاره کردید، نشان بر این ویژگی ندارد، بلکه زن و شوهر در زمان با یکدیگر رابطه داشته اند که از لحاظ شرعی هیچ اشکالی وجود نداشته است، به همین خاطر حکمت و رحمت الهی مانع از آن می‌شود که چنین اثری برای این فرزند متولد شده بار شود.

دوم: اینکه نباید فراموش کرد که تمام موضوعاتی که در مورد ولد الحیض بیان شده است تنها به عنوان مقتضی سبب می‌شود که وی دچار بیماری جسمی(خوره و پسی)[ وسائل الشیعة، ج 2، ص 318 ] یا بیماری روحی(دشمن اهل بیت(علیهم‌السلام))[ همان، ص 318] گردد، به همین خاطر چنین افرادی مکلف به همان دستوراتی هستند که انسان های معمولی هستند به عبارتی دیگر هر چند عوامل محیطی، ارثی و دیگر عوامل می‌توانند تأثیر در انتخاب رفتار خاصی داشته باشند، اما در عین حال انسان را مجبور به ارتکاب یک عمل نمی‌کنند و این انسان است که در تمام مراحل حیات خود، می‌تواند بر عوامل ارثی و محیطی فائق آید و در مسیر صحیح قرار گیرد. لذا به طاعات او ثواب داده می‌شود و به معصیتش عقاب.  

سوم: نکته اینکه به سادگی نمی‌توان تشخیص داد که نطفه انسان در کدام حالت منعقد گردیده است، تا بتوان حکم کرد که کدامیک از آثاری که در روایات بیان شده است به آن بار کرد، به همین خاطر شاید یک فرد نطفه اش در حلال منعقد شده باشد ولی متاسفانه دشمن اهل بیت(علیهم‌السلام) گردد به همین خاطر ما به ظاهر دشمنی اهل بیت(علیهم‌السلام) نمی‌توانیم حکم کنیم که نطفه این فرد از راه ناصحیح منعقد گردید است.

تصویر کمالی کمالی 22 اسف, 1399 از کجا بدانیم کدام دین برحق است!؟

سلام علکیم

ممنون از وقتی که صرف کردی و مطلب حقیر را مورد مطالعه قرار دادید. در مطالب شما چند موضوع مطرح شده است که هر کدام باید جداگانه مورد بررسی قرار بگیرد

الف: چرا انسان بی دین همیشه موفق تر هستند!؟

این موضوع به این کلیتی که شما بیان کردید صحت ندارد، بلکه خیلی آدم های بی دین هم هستند که بدبخت و بیچاره هستند و همین طور که خیلی آدم های موفق هم دیندار هستند. این نکته اول.

نکته دوم اینکه خدای متعال در قرآن بیان کرده است که هر کسی کار و تلاش کنند به طور قطع ثمره آن را خواهد دید حال می خواهد کافر باشد یا مسلمان. البته با این تفاوت که اگر یک مسلمان تلاش کند، خدای متعال با لطف و عنایتش به آن توان می‌دهد.

به همین خاطر اگر جامعه به دستورات اسلام عمل کنند پیشرفت خواهند کرد، همانطور که حدود پنج قرن بزرگترین تمدن بشری را شکل دادن ولی متأسفانه بعدها به خاطر دوری از آموزهای اسلام جامعه اسلامی رو به افول کشیده شد، البته الان کشور اسلامی عزیز ما در خیلی از مسائل نسبت به متوسط جهانی پیشرفت داشته است که برای اطلاع در این زمینه توصیه میکنم کتاب صعود چهل ساله آقای راجی را مطالعه نمایید.

اما در مورد افراد این قاعده وجود ندارد زیرا خدای متعال برخی اوقات به خاطر آزمایش فرد و گاهی اوقات برای رفع گناهان وی در این دنیا به وی سخت می‌گیرد ولی این به معنا این نیست که آموزه های اسلام ناکارآمده است، بلکه این جزئی از سنت الهی است، همان گونه که به برخی افرادی که کافر بوده اند همه چیز می دهد تا رو به سوی خدای نکنند، و جزای آن اعمال به ظاهر خوب خویش را در همین دنیا ببینند، همان گونه که در موردنمرود و فرعون نقل شده است.

ب: توسل به ائمه اطهار(علیهم‌السلام) و نقش آن در زندگی موضوع دوم بود که شما بیان کردید.

که در این زمینه نیز مقالات متعددی در سایت وجود دارد که می تواند مراجعه کنید[دعا و تلاش انسان، لازمه رشد و پیشرفت ؛ تاثیر دعا و توسل در درمان کرونا]

ولی پاسخ آن را این گونه می‌توان داد که دعا و توسل بخشی از نظام هستی هستند که همان گونه که در بالا بیان کردیم سبب می شود که به کار انسان ضریب داده شود، نه اینکه انسان هیچ تلاش نکند بعد توقع داشته باشد که پشرفت کند، ولی زمانی که انسان پای در میدان عمل قرار داد و مطابق دستور الهی رفتار کرد، و سپس توسل جست به طور قطع مقدمات پیروزی و پیشرفت برای وی فراهم می شود آنچنان که دفاع مقدس نمونه بارزی از این انجام وظیفه و توسل است.

ج: اما این قسمت که چگونه می‌توان دین که مربوط به 1400 سال قبل است احتیاجات ما را پاسخ دهد.

برای پاسخ به این مطالب مراجعه کنیدبه کتاب اسلام و مقتضیات زمان شهید مطهری و اگر وقت ندارید توصیه میکنم این دو مقاله مراجعه کنید.

آیا دین اسلام که مربوط به 1400 سال پیش است پاسخگوی نیاز امروز هست؟

آيا اسلام كه در هزار و چهارصد سال پيش ظهور كرده، مي تواند همه مسايل كنوني بشر را حل كند؟

د: در مورد قرآن و عدم تحریف آن نیز می‌توانید به این مطالب مراجعه کنید.

چرا قرآن تحریف نشده است؟

عدم تحریف قرآن از دیدگاه دانشگاه کمبریج

در پایان این سوال برای حقیر مطرح شد که شما چطوری قبول کردید که اعراب سنگسار یا زنده بگور می‌کردند!؟ غیر از این است که این موضوع مورد تواتر است به این معنا که آنقدر در طول تاریخ نقل شده است که هیچ شک و شبهه در مورد آن وجود نداشته است، خود این موضوع در مورد قرآن نیز وجود دارد به این معنا که قرآن از زمان نزول تا کنون آنقدر بین مسلمانان رواج داشته است که اصلا احتمال تحریف در آن بی معناست.

در پایان اگر سوالی دیگری مطرح بود و داخل سایت جواب آن را پیدا نکردید حقیر خوشحال می شوم که در ذیل این پست مطرح کنید تا با هم فکری هم به آنها پاسخ دهیم.

تصویر کمالی کمالی 09 اسف, 1399 فراموش شدن کلمه مقدس مادر !!!

با سلام و احترام

دوستان عزیز قبل از اینکه به بررسی فرهنگ غرب و نقد آن بپردازیم لازم است منظور خود را از فرهنگ مشخص کنیم، تا مبنای مستحکمی برای گفتگو داشته باشیم.

منظور از فرهنگ کلیه عادات، رسوم، باورها، اخلاق‌ها و... است که در طول زمان بر اساس اعتقادات و باورهای یک ملت در جامعه شکل می‌گیرد، به همین خاطر زمانی سخن از فرهنگ غربی می زنیم منظور رفتارهایی است که بر اساس جهان بینی و ایدئولوژی غربی شکل گرفته است و زمانی که سخن از فرهنگ اسلامی می‌زنیم هم مقصود همین نکته است، بر این اساس امکان دارد یک فرد در اروپا زندگی کند ولی تحت تأثیر غرب نباشد ولی از سوی دیگر یک فرد در ام القرای اسلام باشد ولی غرب زده باشد.

با توجه به این نکته به خوبی محل گفتگو آشکار می شود. زمانی که ما غرب را مورد نقد قرار می دهیم و منظورمان از فرهنگ غرب رفتاری است که بر اساس اندیشه غرب شکل گرفته است، که مهم ترین آن اومانیسم و انسان محوری است. بر اساس این اندیشه اصلاً کار اخلاقی معنای چندانی ندارد تا چه رسد به اینکه بخواهیم سخن از کارهای اخلاقی خوب ایشان به میان آوریم. زیرا بر اساس اندیشه غرب انسان بریده از خدا تنها حدود 60 تا 70 سال زندگی می کند و بعد از بین می رود از این رو باید در همین حیات مادی خویش تمام لذت را ببرد گرچه این لذتها سبب شود که انسانی مورد آزار و اذیت قرار بگیرد.(ر.ک. به این قسمت آتئیست و بحران اخلاق) به همین خاطر اگر آرامش ظاهری در غرب دیده می شود تنها به خاطر این است که این لذت مادی بیشتر باشد و این موضوع تا زمانی ادامه دارد که هرکدام از این افراد بدانند که لذتشان محفوظ است ولی همین اشخاص به ظاهر متمدن زمانی که منافع خویش را در خطر می‌بینند به چنان گرگ های درنده ای تبدیل می شوند که نمونه از آن را می‌توان در موضوع کرونا مشاهده کرد(ر.ک. کرونا مبانی اخلاقی تمدن غرب را به چالش کشاند) به همین خاطر زمانی که یک فرد بر خلاف مسیر فطرت خویش حرکت کرده و فرزند آوری را کنار می گذارد تا به ظاهر از لذت مادی بیشتری بهره ببرد در واقع در مسیر فرهنگ غرب گام نهاده است.

نکته بعدی اینکه زمانی سخن از تهاجم غرب به میان می‌آید، به این معنا نیست که مردم مغرب زمین به دیگر کشورها نظر دارند تا بعد شما بگویید که مردم برخی از این کشورها حتی اسم ایران را نیز نمی‌دانند بلکه منظور سردمداران و حاکمان تمدن غرب است که منافع خویش را در این می بینند که جوامع دیگر را استعمار و استثمار کنند، از این رو سالانه میلیاردها دلار در مجلس آمریکا برای مبارزه با کشورهای تصویب می شود که نمی خواهند سرتسلیم در مقابل آنها فرود آورند به همین خاطر اگر مرگ بر آمریکا گفته می شود منظور حاکمیت این کشورهاست نه مردم این کشورها.

نکته پایانی اینکه نباید فراموش کرد که آنچه در ظاهر تمدن غرب به عنوان حسن و نیکی دیده می شود مانند نظم، تلاش و ... همگی در مسیر امیال حیوانی است به همین خاطر نتیجه این نظم و تلاش بم اتم می شود که در یک لحظه چندین هزار انسان را نابود می کند.

تصویر کمالی کمالی 20 دى, 1399 از کجا بدانیم کدام دین برحق است!؟

با سلام و احترام

در مورد بخش اول کلام شما لازم است به این نکته اشاره کنیم که یکی از راه های اثبات حقانیت یک دین معجزه است که مدعی آن دین می‌آورد و این موضوع در مورد دین اسلام نیز وجود دارد به همین خاطر حقانیت دین اسلام را می‌توان از معجزه جاوید اسلام که قرآن مجید است استنباط کرد در این زمینه مطالب زیادی در سایت وجود دارد که می‌توانید به آنها مراجعه کنید.

قوم سبأ، دلیلی بر اعجاز قرآن

آوردن قرآن توسط پیامبر جلوه‌ای از اعجاز قرآن

اعجاز تشریعی قرآن کریم

اعجاز قرآن در نوزاد

اعتراف بزرگان عرب به الهی بودن قرآن

 

در مورد بخش دوم، نیز می‌توانید به دلایل اثبات وجود خدا که در سایت نیز وجود دارد مراجعه کنید، مانند اینکه محکم‌ترین دلیل اثبات خدا

 این دلایل اگر بر مبنای عقل باشد جای هیچگونه شک و شبهه در مورد آن وجود ندارد.

اما نکته مهم که در این میان است حقانیت بین خدای یهودیت و مسیحیت و اسلام را می‌تواند از دلایل که برای اثبات خدای خویش بیان کرده‌اند فهمید.

اما در مورد بخش سوم سوال شما که می‌توان آن را بخشی از پاسخ به قسمت دوم سوال دانست به این موارد اشاره کرد.

از دیدگاه مسیحیت خدای در عین اینکه یکی است سه تاست، اکنون عقل در این زمینه به تحیر می‌رسد که چگونه یکی در عین اینکه یکی است سه تاست حال آنکه دلایل عقلی به این موضوع اشاره دارد که خدا واحد است نه سه تا

و یا در کتاب تورات یهودیت این گونه آمده است که، حضرت یعقوب با خدای متعال کشتی می‌گیرد، و یا مانند انسان لباس می‌پوشد، و... که تمام این موارد با قواعد عقلی که نشان می‌دهد خدای متعال جسم نیست در تناقض است .

 

تصویر کمالی کمالی 27 آذر, 1399 قرآن و نظریه داروین

با سلام و احترام

باز هم تشکر میکنم از نقدهای منصفانه که انجام داده‌اید و سبب شد که تحقیقات حقیر در این زمینه گسترده تر شود و از اینکه یک بحث علمی را با شما آغاز کرده ام بسیار خرسند هستم.

اما لازم میدونم چند نکته را در مورد مطالب شما بیان کنم.

نکته اول: اینکه شما گفتید بر اساس نگاه زیست شناسی جدید، چیزی به اسم ماهیت یا گونه شناسی نداریم و این مطلب بر خواسته از نگاه ارسطویی است.

برای من این سوال را پیش آورد که اگر موجودات جمعیت‌های متغییر هستند و بنا بر گفته شما دارای تنوعی بی پایان هستند، چگونه برای آنها قوانین را وضع میکنم و در مورد آنها یک حکم کلی میدهیم!؟ چون بنا بر گفته شما هر کدام از آنها ویژگی‌های خاص خویش را دارند، چه چیزی سبب می شود که یک سری از موجودات را در یک گروه جمع کرده و بعضی دیگری را در یک گروه دیگر!؟ به عبارتی دیگر تقسیم بندی هایی که زیست شناسان انجام میدهند بر چه اساسی است!؟ به طور قطع باید شباهت های زیادی باشد که این جانوران تحت یک گروه قرار بگیرند و حکم واحدی داشته باشند و از سوی دیگر این موجودات تحت یک گروه باید تفاوت های زیادی با موجودات یک گروه دیگر داشته باشند که آنها در زیر نظر این گروه دیگر قرار نگیرند.  و گرنه سخن از قوانین علمی سخن عبث و بیهوده‌ای خواهد شد.

بر این اساس دوباره این سوال مطرح می‌شود که چگونه افراد یک گروه که وجود خیلی ساده دارند به یک باره داخل گروه دیگری می‌شوند که از پیچیدگی های بیشتر برخوردار است!؟  در پاسخ این سوال شما بیان کردید که این فرایند تصادفی یا .... است این پاسخ شما دقیقاً همان ادعایی است که نظریه تکامل مطرح میکند!؟ در واقع نظریه داروین ابتدا ادعا میکند سپس در پاسخ نقدهای خویش همان ادعا را به عنوان جواب بیان می‌کند.

نکته دوم: اینکه  سایت(icr.org) را غیر معتبر دانستنید، شاید سخن شما صحیح باشد ولی جا داشت که شما به رفرنس‌های مطالب این سایت مراجعه کنید، که از اساتید دانشگاه هاروارد نقل شده است، و سپس آنها را مورد ارزیابی قرار دهید.

نکته سوم: اما موضوع دیگری که شما بیان کردید اینکه اگر نظریه داروین اشتباه است پس چرا تابه حال بیشتر پیشبینی های زیستشناسان تکاملی درست از آب در آمده است!؟ برای نقد شما در این زمینه تنها به نمونه تاریخی اشاره میکنم، گرچه جای سخن در این زمینه زیاد است.

در قدیم هیئت بطلمیوس وجود داشت که زمین را مرکز گیتی می‌دانست و تا چندین قرن دانشمندان بر اساس این اندیشه حوادق مختلف مانند خسوف و کسوف و... را درست پیش بینی میکردند در حالی که بعدها کوپرنیک این اندیشه را به نقد کشید و اثبات کرد که زمین به دور خورشید می‌چرخد.

پس صرف نتیجه صحیح دادن دلیل بر درستی یک نظریه نیست.

نکته چهارم: اگر ما با دلایل قطعی عقلی اثبات کردیم که خدایی هست و این خدا پیامبری برای هدایت مردم فرستاده است که معجزه آن قرآن است که در آن هیچ مطلب اشتباهی و باطلی وجود ندارد پس اعتقاد و باور خویش را بر این اساس بنا میکنم حالا اگر دلیلی ظنی وجود داشت که با مطلب قطعی این کتاب مخالف است به طور قطع دیگر نمی‌توان دست از این باور قرآنی به صرف یک نظریه برداشت.

گرچه من هم با شما هم عقیده هستم که اگر قرار هست که نظریه آفرینش در زیست شناسی معتبر شناخته شود باید مسیر متدولوژی خویش را طی کند، ولی این موضوع به این معنا نیست که اعتقاد و باور من در مورد موضوع قطعی که در قرآن بیان کرده است تغییر کند تا بعد سخن از تعارض بین علم و دین بزنم، چون همان گونه که در متن اصلی اشاره کردم می‌توان بین این دو به سادگی تعارض را برطرف کرد.

نکته پنجم: برای شما دوست عزیز و ناشناس و همچنین محمد رضا گرامی که درخواست مطلب معتبر علمی کردند لازم میدونم چند آدرس را بیان کنم، تا شاید به این نکته دست یابید که نظریه تکامل در خود غرب نیز مورد تردید است.

کادمی علمی بریتانیا( که عملا معتبرترین مرجع علم در تمام دنیاست) 7 نوامبر 2016 نشستی برگذار کرد پیرامون ناکارآمد بودن داروینیسم و تبادل نظر برای حذف کامل داروینیسم از جامعه‌ی علمی و انتخاب گزینه‌ای دیگر غیر از داروینیسم.

https://royalsociety.org/science-events-and-lectures/2016/11/evolutionary-biology/

دنیس نوبل از مسولان اصلی آکادمی علمی بریتانیا در مصاحبه با هافینگتون پست اعلام کرد که داروینیسم( جهش‌های ژنی تصادفی و انتخاب طبیعی) دیگر کار آمد نیست و حتی قابل اصلاح نیز نیست و داروینیسم باید به طور کامل حذف شود و مکانیزم دیگری جایگزین داروینیسم شود.

http://www.huffingtonpost.com/suzan-mazur/replace-the-modern-sythes_b_5284211.html

ژورنال نیچر(Nature) رسما اعلام کرد بین دانشمندانی که طرفدار داروینیست بودند اکنون شکاف ایجاد شده و دانشمندانی که حامی داروینیسم بودند اکنون به دو دسته تقسیم شده‌اند. دسته‌ای داروینیسم را دیگر کارآمد نمیدانند و دسته‌ی دوم هنوز به داروینیسم معتقد هستند.

http://www.nature.com/news/does-evolutionary-theory-need-a-rethink-1.16080

در پایان لازم میدونم که به این نکته اشاره کنم ــ گرچه مستقیم ارتباطی با گفته های بالا ندارد ولی می‌تواند در نگاه و حمایت یک جامعه از یک اندیشه تأثیرگذار باشد ـــ اندیشه تکامل را چه یک نظریه بدانیم یا قانون اثبات شده علمی، تأثیرات زیاد اجتماعی در جامعه و روابط بین انسان‌ها دارد به گونه که می‌تواند توجیه کننده تمام استعمارهای و ظلم‌های تاریخ باشد برای مطالعه در این زمینه می‌توانید به این مطالب مراجعه کنید:

آثار تفکر داروین در این روزهای کرونایی در تمدن غرب

کشتار انسان‌ها بر اساس نظریه داروین

حقوق بشر از دیدگاه یک داروینیسم

 

صفحه‌ها

آمار مطالب

مطالب ارسالی: 1647