نظرات rozbeh

تصویر rozbeh rozbeh 28 ارد, 1395 می ترسم فکرش زندگیم را خراب کند

نویسنده محترم 123456
با سلام
ممنون از راهنمایی شما
اینکه زرنگه و تجربه داره بنظرم درسته !
واقعا اینطوره که زنها عاشق مردهای بد میشن و با مردهای خوب فقط درد دل میکنن؟

تصویر rozbeh rozbeh 28 ارد, 1395 با وجود زیبایی، هیچ خواستگاری ندارم

با سلام
با احترام به شخصیت شما ولی برای این نوع طرز تفکر متاسفم

از پیامبر خدا صلی الله علیه و آله و سلم نقل شده است:

هر که با زنی به خاطر مالش ازدواج کند، خداوند او را به مال وی واگذار می کند، و هر که با او به خاطر جمال و زیبائی اش ازدواج نماید، در او چیزی را که خوشایند او نیست، خواهد دید، و هر که با وی به خاطر دینش ازدواج کند، خداوند تمامی این مزایا را برای او جمع می کند.

وسائل الشیعه، ج 14، ص 31

تصویر rozbeh rozbeh 28 ارد, 1395 می ترسم فکرش زندگیم را خراب کند

سلام
ممنون که اینقدر با حوصله و کامل توضیح دادین و راهنمایی کردین. بسیار آموزنده بود برای من.
الان که برگشتم ایران و از محیط دور هستم بیشتر میتونم به این فکر کنم که کجای کار را اشتباه رفتم
من فکر میکنم علت اصلی که باعث شد این اشتباه رو انجام بدم، عدم تجربه کافی بود. من تا قبل از این با وجود اینکه در خارج از کشور تحصیل میکنم، حتی با دخترها دست هم نمیدادم و فقط در حد یک سلام و علیک ساده بود و اصلا با روحیه ی دخترا آشنا نبودم و بخاطر عقاید مذهبی که داشتم همیشه از دخترا فاصله میگرفتم. بنابراین وقتی این مسئله برام پیش اومد اصلا نمیدونستم باید چجوری رفتار کنم. اعتراف میکنم که یکم اعتماد به نفسم کاذب داشتم و فکر میکردم مشکلی پیش نمی یاد.
در مورد قطع رابطه باید بگم که از وقتی برگشتم چندین بار بهم تماس گرفت ولی من جواب ندادم تا اینکه بالاخره از زنگ زدناش خسته شدم و شمارشو بلاک کردم. بعد با ایمیل پیغام میداد اونم بلاک کردم. چند روزی هست که با یکی از شبکه های مجازی پیغام میده و متاسفانه امکان بلاک کردن تو این شبکه نیست.مرتب پیغام میده، میگه باهام صحبت کن، میگه از روزی که رفتی اعتماد به نفسم اومده پایین، میگه بزار صداتو بشنوم. البته من میدونم این کارها رو میکنه که دوباره ارتباط رو شروع کنه. بنابراین من هم کم محلی میکنم و میگم متاسفانه نمیتونم کمکی بهت بکنم. بخاطر کم محلی های من تا حالا چند بار گفته که دیگه پیغام نمیدم و دیدار به قیامت و از این حرفها. ولی دوباره از فردا پیغام میده که کجایی، حالت خوبه، چکار میکنی و ... بخاطر این رفتاراش من تصمیم گرفتم که دیگه برنگردم خارج از کشور. چون میدونم اگر برگشتم راحتم نمیزاره. با استادم صحبت کردم که بصورت ویدیو کنفرانس از تزم دفاع کنم و اونم قبول کرده. اینا رو گفتم که بدونید من واقعا قصد قطع ارتباط دارم. البته موضوعی که هست اینه که چون این اولین تجربه احساسی من  هست، فراموش کردنش به این راحتی ها نیست مخصوصا اینکه من واقعا قصد ازدواج داشتم و نه خدای نکرده ارتباط دوستی و نامشروع و ... بخاطر همین این روزها را به سختی دارم میگذرونم. درسته عقل میگه این مورد مناسبی برای ازدواج نیست ولی وقتی حرف دل یه چیز دیگه هست، کار سخت میشه. بهر حال بقول معروف دارم از تمام امکاناتم استفاده میکنم که این موضوع را به فراموشی بسپارم و فکر میکنم تا الان پیشرفت خوبی داشتم :)
اینو به عنوان در دل میگم، من تاقبل از این فکر میکردم هر دختری وقتی ببینه خواستگارش آدم پاکیه (البته اگر تعریف از خود نباشه)، خوش اخلاقه، آرومه، اهل خدا و پیغمربه، در رفتار و کردارش صادقه، به قولش وفاداره، تحصیلکرده هست، از پس مشکلات خودش برمیاد، قابل اتکا هست و دروغ و ریا تو کارش نیست، دلش نرم میشه. اما با مسئله ای که برام پیش اومد و بعد با دوستام صحبت کردم و اونا هم از تجربه هاشون گفتن دیدم زهی خیال باطل. در خیلی از موارد دخترها عاشق مردهایی میشن که تنها تظاهر به خوبی میکنن! تظاهر به باجذبه بودن میکنن، تظاهر به مهربون بودن میکنن، تظاهر به با کلاس بودن و ....
البته در مورد خیلی از پسرها هم همینطوره. اکثرا دنبال دختری میرن که ظاهر خوبی داشته باشه، بگه و بخنده و طنازی کنه!
از دیو و دد ملولم و انسانم آرزوست

تصویر rozbeh rozbeh 17 ارد, 1395 می ترسم فکرش زندگیم را خراب کند

ممنون از راهنماییهای شما
راهنمایی دوستان بسیار خوبه

تصویر rozbeh rozbeh 16 ارد, 1395 می ترسم فکرش زندگیم را خراب کند

ممنون از نظر شما
ولی بالاخره احساسات هم جزئی از زندگی هست. قبول دارم که نباید از روی احساسات تصمیم گرفت ولی تصمیم گیری بدون در نظر گرفتن اجساسات هم نتیجه خوبی نداره.
اینی که احساساتم رو با شما دوستان خوب در میون میزارم بخاطر این نیست که آدم ضعیفی هستم تو تصمیم گیری (بهر حال اگر تعریف از خود نباشه کسی که توی یکی از بهترین کشورها و دانشگاه ها در حال تحصیل هست حتما یه جوهری از خودش داره smiley )، بلکه به این خاطر هست که میخوام با در نظر گرفتن شرایط روحی و احساسی من راهنمایی بفرمایید وگرنه همونطور که گفتم اگر بدون در نظر گرفتن احساسات تصمیمی گرفته بشه، نهایتا نتیجه مطلوب بدست نمی یاد.

همانطور که مشاور محترم و شما گفتید، من هم فکر میکنم نیازی نیست در جلسات اول این موضوع گفته بشه. ممنون از راهنمایی شما

صفحه‌ها

آمار مطالب

مطالب ارسالی: 2