نظرات Mr. Saad

تصویر Mr. Saad Mr. Saad 22 مرد, 1395 موضوع خوب برای آسیب شناسی تأخیر ازدواج جوانان هستم!

سلام دوست خوبم، علی آقا.
با کمال احترام بهت، به شخصه نمی پذیریم که کسی توی سن شما افسردگی داشته باشه. اگه حاده برو روانپزشک، دوا و درمون کن. ولی در نهایت این خودت هستی که راه خودت رو پیدا می کنی. اونقدرها هم که فکر می کنی سخت نیست. ما هم توی سن شما بودیم، مشکلات مالی داشتیم، مشکلات زندگی داشتیم... آخرش فهمیدیم حل مشکلات زندگی خودش تفریح و سرگرمی این دنیاست. حل مشکل افسردگی جزو ساده هاشه.
من هم آرزو می کردم که توی سن شما این تجارب رو داشتم یا لااقل مثل زمان شما این همه منابع و سایت و مطالب آموزنده کنار دستم بود و هر جا سوالی ذهنم رو درگیر می کردیم سریع به جوابش می رسیدم. بله، مطالب زیاد و منابع گوناگون و کتاب فراوون هست. اما علی جان، مهم اینه که اول واقعا برات سوال پیش بیاد. یعنی کلی گویی نکنی، بتونی روی کاغذ مشکلاتت رو بنویسی؛ بگی شماره 1 این، شماره 2 اون، شماره 3 فلان چیز... رند و مشخص خودت رو روی کاغذ تعریف کنی، از خودت بنویسی. وقتی سوال برات پیش اومد واسه همه اونها کتاب هست، سایت هست، کلی مطلب هست.
تأکید می کنم، اگه به جوابی رسیدی، یا راه حلی پیدا کردی، بدون کم و کاست و با تلاش اجراش کن. من و امثال من خیلی چیزها بلدیم، خیلی کتاب خوندیم، خیلی پرفسوریم... اما شاید پنج درصد از اون چیزی که بلدیم رو عمل نمیکنیم. اگه بیست تا نکته بلدی پنج تاش رو هم اجرا کنی برد کردی.
جسارتاً یه نصیحت دیگه هم بهت میکنم. دعا کن و پشتت به خدا گرم باشه، ولی فکر نکن خدا ما رو روی زمین آفریده که دایم مزاحمش بشیم بگیم خدا چی شد، چرا اینجوری شد... خدا ما رو روی زمین آفریده که تلاش کنیم و اون چیزی که از دستمون برمیاد رو انجام بدیم. هر وقت تلاشت رو کردی و گیر کردی و نتونستی اون موقع مزاحم خدا شو. فکر کن اون رییس ماست و ما کارمندهاش. کدوم رییسه که دلش بخواد کارمندهاش دایم بهش بگن اینجا رو چیکار کنیم اونجا رو بهمون کمک کن...؟! خب قرار بود این به این همه سوال و درخواست کمک کنه دیگه چرا کارمند استخدام کرده!
پ.ن.: برای شروع می تونی سخنرانی های دکتر شاهین فرهنگ رو گوش کنی. مدل غربی رو هم بخوای، کتاب 25 اصل حیاتی موفقیت از جک کنفیلید کتاب خوبیه.
پ.ن.2: باز هم تأکید می کنم، باید برات سوال مشخص پیش بیاد. واقعا سوال رو تحیلیل کنی. اون موقع پیدا کردن جواب توی کتابها یا جای دیگه کار راحتیه.

تصویر Mr. Saad Mr. Saad 20 مرد, 1395 آیا به من علاقه ای دارد؟

سلام.
ببخشید اگه پیش داوری می کنم؛ اما به نظرم اومد که خانم ساده ای باشید و خانواده ی خوب و ساده ای دارید که شاید فکر می کنند همه خیرخواه هستند و خوبی شما رو می خوان؛ بدون فشار و تذکر به وظایفشون عمل می کنند و جواب خوبی و مهربونی تون رو به شایستگی می دن. به همین خاطر دلم نیومد چیزی نگم.
خیلی بده که بعد از چند سال زندگی بفهمید که همسرتون شما رو نمی خواسته و اصلا شما رو دوست نداشته و نداره. خیلی بده که به سادگی و بدون سیاست زندگی کنید و بعد از یه زمانی این حس رو داشته باشید که ازتون سوء استفاده شده. خیلی بده که ملاک شما نماز و روزه و زیارت باشه و بعدش بفهمید که نماز و روزه بدون توجه به زن و بچه، بدون تن به کار دادن و دنبال روزی بودن؛ بدون مهربانی و دوست داشتن؛ بدون اخلاق و محبت یعنی هیچ و حتی خیلی خیلی بدتر از هیچ...
امیدوارم که با این نتایج به اون سال ها نرسید و در همین زمان تکلیف تون به خیر و سعادت معین بشه.

تصویر Mr. Saad Mr. Saad 18 مرد, 1395 بهانه ای برای خواستگاری نرفتن

سلام
به عنوان یه برادر بهتون توصیه می کنم که تحت فشارشون بذارین و مدت محدود تعیین کنید که با خانواده برای آشنایی تشریف بیارن. صبر کردن برای اتمام سربازی، بهتر شدن وضع مالی، پیدا کردن کار و... فقط باعث میشه که شما بیشتر درگیر بشید و تصمیم درست گرفتن براتون دشوارتر بشه. شما چه می دونید که بعد از این که خانوادشون درگیر ماجرا شدند و مسایل رو به طور اساسی و همراه با پسرشون بررسی کردند به چه نتایجی می رسن...

تصویر Mr. Saad Mr. Saad 12 مرد, 1395 بحث ویژه:این سوال را تا اخر بخونید و حتما نظر دهید

سلام
اول بگم که بیشتر ماهایی که داریم نظر می دیم از همینجایی می آیم که شما هستید. از نوجوانی، از بیست سالگی. اینو میگم که بدونید ما هم توی همین سن، توی همین حال و هوا بودیم و حتی تقریبا همه ی ما ماجراهایی مشابه با دوزهای بالاتر یا پایین تر داشتیم. محتوای روابط فرق داره، ولی همین که بیای اون ها رو خلاصه کنی و چکیده ش رو روی کاغذ بیاری، می بینی که خیلی شباهت به هم دارن.
بذارید ماجرای به ظاهر طولانی شما رو خلاصه کنم:
خانواده با رفتار والدین بد؛ ارتباط عشقی اینترنتی با پسری که طبق برداشت من ثبات عقلی و بلوغ لازم رو نداره؛ بعلاوه یه سری خطاهای رفتاری هر دو طرف (رفتارهای بچه گانه و رویاپردازانه) همین و بس
من خودم به شخصه چیزی توی مطلب شما ندیدم که ببینم این آقا چه نکات مثبت، چه وجنات و چه تشابهاتی با شما دارند که ایشون رو متمایز و مناسب برای خرج کردن احساس، عمر و وقت شما کردند.
ببخشید که صریح می گم. اولش که گفتم همه ما این مسیر رو رفتیم و الان که به عقب نگاه می کنیم می بینیم که چقدر بچه بودیم. گذشته رو که مرور می کنیم به خامی تفکرات اون دوره و ماجراهای ذهنی و دلی اون زمان می خندیم و خدا رو شکر می کنیم که به سلامت اون دوره گذشت و خطاها ادامه پیدا نکرد.
ماجرای شما چندان پیچیده نیست. یه رابطه ای رو اشتباه شروع کردید، ادامه دادید. جلوی ضرر رو هر وقت بگیرید منفعته. شما بیست سالتون بیشتر نیست، گل زندگی و عمرتون رو دارید سر رفتارهای اشتباه و احساسات بچه گانه، تلف می کنید.
 

تصویر Mr. Saad Mr. Saad 02 مرد, 1395 ازدواج از ترس مجرد ماندن

چند تا بچه اید مگه؟
بعدش هم من آخرش نفهمیدم که داشتن دختر بزرگتر مجرد چه ایرادی داره؟ عموما خانواده دختر میگن که دختر بزرگتر داریم کوچیکه رو نمیدیم. چه بدی داره داشتن خواهر بزرگتر مجرد؟

صفحه‌ها

آمار مطالب

مطالب ارسالی: 1