نظرات جابر بوژمهرانی

تصویر جابر بوژمهرانی جابر بوژمهرانی 27 مرد, 1398 سبک زندگی غربی همجنس گرا می سازد.

با سلام خدمت شما خواننده عزیز و گرامی که لطف کردیدو ابراز نظر کردید. خدمتتان عرض کنم که منبع در پاورقی ذکر شده است شما می توانید با مراجعه به آدرس زیر حداقل به پنج منبع اصلی لاتین دسترسی داشته باشید. 

این مطلبی را که من عرض کردم توسط دانشکده پزشکی سلامت اطفال امریکا گفته شده است و همین دانشکده بوده که بر اساس تحقیقات علمی خود به این نتیجه رسیده اند که همجنس گرایی مولد تمدن و سبک زندگی غربی است .

همجنس بازی و همجنس گرایی در معنا و مفهوم یکی هستند. همجنس بازی عکس العمل یک همجنس گرا است . انسان سالم گرایش به جنس مخالف دارد نه جنس موافق. برای اطلاع از معنای دقیق همجنس گراییو همجنس بازی  می توانید به دیکشنری کمبریج مراجعه کنید .

https://dictionary.cambridge.org/dictionary/english/homosexuality?q=Homosexuality

homosexuality

the quality or fact of being sexually attracted to people of the same sex as you:

I've never been ashamed of my homosexuality.

See

homosexual

تصویر جابر بوژمهرانی جابر بوژمهرانی 17 خرد, 1398 آیا امام جواد(ع) رنگین پوست بود؟

سلام ممنون از نظر لطفتان .

1. خدمتتان عرض کنم مسالی که در این سایت بارگزاری می شود بر اساس یررسی به روز شبهات در فضای مجازی می باشد .این شبهه  هم اکنون در فضای مجازی و توییتری درحال ترویجه و مورد تمسخر آتیست ها و وهابیت بوده و موجب شک و شبهه در میان محبین اهل بیت علیهم السلام شده است  باید  به آن پاسخ داده می شد . 

2.این سایت دارای بخش های مختلف می باشد  این بخش سایت که شما مراجعه کرده ید بخش اعتقادات می باشد . 

3. برای مطالعه در باره 14 خرداد لطفا به بخش تاریخ انقلاب مراجعه فرمایید . 

  

تصویر جابر بوژمهرانی جابر بوژمهرانی 22 فرو, 1397 وکیل ناخلف و امام عسکری علیه السلام

اا

متن حدیث: إسحاق قال حدثني يحيى بن القشيري من قرية تسمى قير قال كان لأبي محمد وكيل قد اتخذ معه في الدار حجرة يكون فيها معه خادم أبيض فأراد الوكيل الخادم على نفسه فأبى إلا أن يأتيه بنبيذ فاحتال له بنبيذ ثم أدخله عليه وبينه وبين أبي محمد ثلاثة أبواب مغلقة قال فحدثني الوكيل قال إني لمنتبه إذ أنا بالأبواب تفتح حتى جاء بنفسه فوقف على باب الحجرة ثم قال يا هؤلاء اتقوا الله خافوا الله فلما أصبحنا أمر ببيع الخادم وإخراجي من الدار.[1]

ترجمه : یکى از وکلاى امام عسکرى علیه السلام ، در همسایگى خانه آن بزرگوار سکنى گزیده بود گرفتار هجمه وسوسه شیطانى و تحریکات حاصل از شهوت پرستى مى شود و به انجام فعل شنیعى با خادمى مبادرت مى ورزد، ولى قبل از انجام ، امام علیه السلام به طریق معجزه آسا از درهاى بسته بر بالاى سر او حاضر و با خطاب ((اتق الله )) او را از این کار منع مى کند و سپس دستور اخراج وى و آن خادم را صادر مى فرماید.

سوال : چرا امام علیه السلام ایشان را به وکالت منصوب کردند .با آنکه ایمه علیهم السلام دارای علم غیب هستند .؟؟

اجمالی :ملاک انتخاب برای وکالت ،حال ظاهری و فعلی افراد است . علم به آینده موجب تکلیف نیست .ایمه علیهم السلام در این دنیا مامور به برخورد با افراد از طریق اسباب طبیعی می باشند.

جواب تفصیلی :1: هرچند ائمه هدى علیهم السلام براى تعیین وکلاى خود، به لحاظ اهمیت و حساسیت این وظیفه ، نهایت دقت را مبذول مى داشتند و کسانى را که مورد اعتماد و داراى شرایط لازم بودند انتخاب مى کردند، ولى با توجه به این که انسان در صورت عدم تهذیب نفس و عدم کسب شرایط لازم خطر سقوط برایش وجود دارد، در بین وکلاى ائمه علیهم السلام نیز شاهد بروز و ظهور کسانى هستیم که با وجود داشتن شرایط لازم براى وکالت در ابتداى امر، به علت قرار گرفتن در وضعیتى جدید و مهیا شدن زمینه هاى مناسب و وجود ریشه هاى مقتضى براى فساد و خیانت در وجودشان ، دست به انجام امور ناشایستى زدند که در نتیجه ، موجبات لعن ، عزل و طرد آنان توسط ائمه هدى علیهم السلام فراهم آمد.این افراد در زمان انتصاب به وکالت ، افرادی برجسته عالم و مورد اعتماد و وثوق ایمه علیهم السلام بودند لذا برای این منصب انتخاب شدند ولی بعد به خاطر انحراف از وکالت عزل شدند .

2: اینکه امام از علم غیب استفده نمیکنند به این خاطر است که علم غيب اما م هما نند علم الهي تأثيري در حوادث عالم ندارد چون به معناي حضور عين وقايع نزد عالم است، امام ـ عليه السلام ـ برا ساس آن عكس العملي نشان نمي دهد و بر طبق علم بشري خود عمل مي كند و به همين جهت اين علم براي امام تكليف آور نيست چون علمي موجب تكليف است كه مكلف بتواند بر اساس آن علم منشاء تغيير و تأثير باشد.[2]

علم غیب موجب کمال است ولی موجب تکلیف نیست . مثلا همانطور که مشهور است امام حسین علیه السلام علم به نحوه شهادت خود داشت یا امام علی علیه السلام و سایر ایمه علیهم السلام . ولی در برابر آن عکس العمل مخالفی انجام ندادند و راضی به قضای الهی بودند . علم به انحرافی شخصی در آینده در حالیکه الان فردی متقی است هیچگونه اثری ندارد بلکه اگر امام علیه السلام بر طبق آن عمل کنند عیقئل مریض بشر حضرت را در مظان تهمت قرار خواهند داد . بلکه به صلاح هم نیست .

در اینجا به ذکر چند نمونه از این گونه وکلا اشاره می کنیم :

1: وکلای امام کاظم علیه السلام: اینها به دلیل اموال زیادی که نزدشان بود منکر امامت امام رضا علیه السلام شدند وبه واقفیه مشهور شدند. اسامى این وکلا، که در منابع آمده ، از این قرار است :

على بن ابى حمزه بطائنى ،عثمان بن عیسى الرواسى ،زیادبن مروان القندى ،احمد بن ابى بشر السراج ،ابن ابى سعید المکارى منصور بن یونس بزرج.[3]

2.هشام بن ابراهیم : و کیل ارشد و مورد اعتماد امام رضا علیه السلام در مدینه بود ولی بعد از انتقال حضرت به خراسان به دربار مامون نزدیک شد و جاسوس خانه حضرت گردید وى تا جایى به مأمون نزدیک شد و مورد وثوق او قرار گرفت که مأمون فرزندش عباس را جهت تعلیم به هشام سپرد، و از این جهت بود که معروف به هشام عباسى شد.[4]

3: فارس بن حاتم بن ماهویه قزوینى ،وکیل ارشد امام هادى علیه السلام :. او تا انجا پیش رفت که مورد لعن حضرت قرار گرفت و در نهایت به دستور امام توسط یکی از شیعیان حضرت کشته شد.[5]

4: عروة بن یحیى : وکیل امام هادی و امام عسکری علیه السلام .او آنقدر مورد اعتماد بود که امام عسکرى علیه السلام ضمن توقیعى از وى به عنوان وکیلنا و ثقتنا و الذى یقبض ‍ من موالینا یاد مى کند. در عصر امام عسکرى علیه السلام ، وى نیز مانند فارس بن حاتم به اختلاس اموال امام علیه السلام پرداخت و در این راه حتى از دروغ بستن به ساحت مقدس امام هادى علیه السلام نیز دریغ نورزید. او در مسیر انحرافى خود، کار را بدانجا رساند که ابتدا بخشى از اموال امام عسکرى علیه السلام را سرقت نمود و بخشى دیگر را نیز به آتش کشید و با این عمل زشت خود، امام علیه السلام را علیه خود به غضب آورد، به طورى که همان شب مشمول نفرین حضرت واقع ، و فرداى آن روز به هلاکت رسید.[6]

5: ابو طاهر، محمد بن على بن بلال البلالى :او از اصحاب امام عسکرى علیه السلام بوده است ، وی مورد لعن امام زمان علیه السلام قرار گرفت .[7]

6: ابوجعفر، محمد بن على الشلمغانى ، ابن ابى العزاقر. که نزد امام زمان علیه السلام و شیعیان به مقام رفیعی دست پیدا کرد ولی در اثر حسادت وى نسبت به ابوالقاسم ، حسین بن روح ، و دیدگاه انحرافى و غلوآمیزش موجب شد مذهب حق را ترک و داخل در مذاهب باطله و مردود شده و سخنان ناصحیح بر زبانش جارى شود و رفته رفته به غلو و کفر و ارتداد و قول به تناسخ و حلول الوهیت در خودش ، گرائید. ودر نهایت مورد لعن امام زمان علیه السلام قرار گرفت.[8]

 

[1] . الکافی، دارالحدیث (الشيخ الكليني) ، جلد : 2 ، صفحه : 637. انتشارات و فا ،ج2،ص445. الوافي (الفیض الکاشانی) ، جلد : 3 ، صفحه : 857. شرح أصول الكافي (الملا صالح‌ المازندراني) ، جلد : 7 ، صفحه : 329. إثبات الهداة (الشیخ الحر العاملی) ، جلد: 5، صفحه : 16. مرآة العقول في شرح أخبار آل الرسول (العلامه المجلسی) ، جلد : 6 ، صفحه : 162.

[2] . علامه طباطبایی،محمدحسین، تفسير الميزان، جلد 18، صفحه 192.

[3] . مأخذ شناسي رجال شيعه (رسول طلائيان) ، جلد : 1 ، صفحه : 304 .ر. ک : الغیبه ، شیخ طوسى ، ص ۴۴.

[4] . ر. ک : رجال کشى ، ص ۵۲۳، ح ۱۰۰۶؛ر.ک : بحارالانوار، ج ۵۱، ص ۲۹۹.

[5] . رجال کشى ، ص ۵23، ح .۱۰05.رک :معجم رجال الحدیث ، ج ۱4، ص ۲63؛ . رجال ، شیخ طوسى ، ص 390 .

[6] . معجم رجال الحديث (السيد أبو القاسم الموسوي الخوئي) ، جلد : 12 ، صفحه : 153.

[7] . معجم رجال الحديث (السيد أبو القاسم الموسوي الخوئي) ، جلد : 17 ، صفحه : 333.

[8] . الغیبه ، شیخ طوسى ، ص 391-405.

تصویر جابر بوژمهرانی جابر بوژمهرانی 20 فرو, 1397 ولادت علی علیه السلام و بتها

جواب اجمالی : گذاشتن بت در درون کعبه به خاطرعظمت و شرافت کعبه بوده است و به این وسیله می خواستند به بت های خود اهمیت و شرافت بدهند . نه اینکه کعبه بت خانه باشد.جواب تفصیلی : 1: کعبه از دیر زمان به گواهی قرآن مکانی امن و دارای شرافت و عظمت در بین مردم بوده است[1].و براي عرب هيچ معبدي همانند كعبه داراي عظمت و منزلت نبود; زيرا آن را خانه خدا مي دانستند و از هر سو به زيارت آن مي آمدند و آن را بناي ابراهيم خليل (عليه السلام مي دانستند.[2] حج جزو دين عرب بود و حتی ایامی که مخصوص حج بود نیزدارای احترام برای مردم آن زمان بود و در این ماه همه مردم به حرمت حج در امنیت و آسایش بودند. اهمیت وشرافت کعبه آنقدر زیاد بود که قبایل عرب به منصب های آن نیز افتخارمیکردند مانند سقایة الحاج (آب دادن به حاجیان ) کلید داری مکه . [3]به خاطر این همه مجد و عظمت و احترام عمومی کعبه نزد مردم آن زمان ،عرب بت‌ها، اشعار، مصوبه‌ها، دستورالعمل‌های حکومتی، پیمان‌نامه‌ها و ... را در آنجا قرار می‌ دادند که در معرض دید و اطلاع عمومی بیشتری قرار گیرد. بت چیدن نیز به عنوان عرض ارادت و تفاخر هر قوم به حضور و نزدیکی به این خانه بوده است. لذا بت هاي بزرگ خود را در آن قرار مي دادند و با تعظيم كعبه، آن بت ها را نيز تعظيم مي كردند.کعبه هم چنین در طول تاریخ، دستخوش حوادث سیاسی بسیاری شده است.[4]بارها کل بنای آن را تخریب کردند و بارها مشرکین، بت‌ها یا اشعار خود را در آن بیت جای ‌دادنده‌اند. اما در همان دوران‌ها نیز هیچ گاه مشرکین و بت‌پرستان ، کعبه را "بتخانه" قلمداد نکرده و نخوانده‌اند، این ادعای امروزی منحرفین و دشمنان می‌باشد.2: آنچه که در ولادت امیر المومنین علیه السلام در کعبه باعث مباهات است این است که اول : هیچ کس به این مقام و عظمت نرسیده است که در کعبه متولد شود حتی حضرت مریم برای وضع حمل حضرت عیسی علیه السلام مامور به ترک معبد شد . دوما : علاوه بر اينکه طبق روايات زيادي که با سندهاي گوناگون ذکر شده اند ديوار کعبه براي فاطمه بنت اسد شکافته شد و ايشان وارد کعبه شد پس شکاف ديوار بهم آمد. فاطمه سه روز در کعبه ماند روز چهارم همان موضع شکافته شد و فاطمه بنت اسد بيرون آمد، در حالي که فرزند خود علي بن ابي طالب ـ عليه السلام ـ را روي دست داشت واین قضیه از مسلمات تاریخ و مورد توافق همه مسلمانان می باشد .[5] و حال اینکه بتی در کعبه بوده باشد یا خیر منافاتی با این کرامت و معجزه حضرت ندارد . بدون ترديد وجود بت ها در خانه کعبه شايسته اين مکان مقدس نبود امّا وجود مقطعي اين بت ها در خانه کعبه نمي توانست قداست و معنويت اصیل اين خانه را از بين ببرد. دليل بر قداست اين خانه آن است که رسول خدا ـ صلي الله عليه و آله و سلم ـ پيش از بعثت و پس از آن همواره کنار اين خانه مي آمد و پس از طواف اين خانه مقدس به عبادت مشغول مي شد.[6][1] . «‌إِنَّ أَوَّلَ بَيْتٍ وُضِعَ لِلنَّاسِ لَلَّذِي بِبَكَّةَ مُبَارَكًا وَهُدًى لِّلْعَالَمِينَ» (آل‌عمران، 96).[2] . سوره بقره ، آیه 125-129. حج آیه 26. ال عمران 96.[3] .سیره ایمه در احیای دین ،علامه عسکری ،ج2،ص14. [4] . .سیره ایمه در احیای دین ،علامه عسکری ،ج2،ص41.[5] . ارشاد شیخ مفید ،ج1،ص3. امامعلی علیه السلاما زولادت تا شهادت علامه قزوینی ص 41. ر.ک مستدرک حاکم نیشابوری، ج3، ص483. بحارالانوار، داراحیاء التراث العربی، ج35، ص8، حدیث خصائص امیرالمؤمنین، للشریف الرضی، ص39؛ الغدیر، علاّمه امینی، ج6، ص22.[6] . رک: [7]. بيهقي ،احمد بن حسين، ، دلائل النبوه، ترجمه محمود مهدوي دامغاني، تهران، علمي و فرهنگي 1361، ج1، ص201.

تصویر جابر بوژمهرانی جابر بوژمهرانی 20 فرو, 1397 ولادت علی علیه السلام و بتها

جواب اجمالی : گذاشتن بت در درون کعبه به خاطرعظمت و شرافت کعبه بوده است و به این وسیله می خواستند به بت های خود اهمیت و شرافت بدهند . نه اینکه کعبه بت خانه باشد.

 

جواب تفصیلی :

1: کعبه از دیر زمان به گواهی قرآن مکانی امن و دارای شرافت و عظمت در بین مردم بوده است[1].و براي عرب هيچ معبدي همانند كعبه داراي عظمت و منزلت نبود; زيرا آن را خانه خدا مي دانستند و از هر سو به زيارت آن مي آمدند و آن را بناي ابراهيم خليل (عليه السلام مي دانستند.[2] حج جزو دين عرب بود و حتی ایامی که مخصوص حج بود نیزدارای احترام برای مردم آن زمان بود و در این ماه همه مردم به حرمت حج در امنیت و آسایش بودند.

اهمیت وشرافت کعبه آنقدر زیاد بود که قبایل عرب به منصب های آن نیز افتخارمیکردند مانند سقایة الحاج (آب دادن به حاجیان ) کلید داری مکه . [3]

به خاطر این همه مجد و عظمت و احترام عمومی کعبه نزد مردم آن زمان ،عرب بت‌ها، اشعار، مصوبه‌ها، دستورالعمل‌های حکومتی، پیمان‌نامه‌ها و ... را در آنجا قرار می‌ دادند که در معرض دید و اطلاع عمومی بیشتری قرار گیرد. بت چیدن نیز به عنوان عرض ارادت و تفاخر هر قوم به حضور و نزدیکی به این خانه بوده است. لذا بت هاي بزرگ خود را در آن قرار مي دادند و با تعظيم كعبه، آن بت ها را نيز تعظيم مي كردند.

کعبه هم چنین در طول تاریخ، دستخوش حوادث سیاسی بسیاری شده است.[4]بارها کل بنای آن را تخریب کردند و بارها مشرکین، بت‌ها یا اشعار خود را در آن بیت جای ‌دادنده‌اند. اما در همان دوران‌ها نیز هیچ گاه مشرکین و بت‌پرستان ، کعبه را "بتخانه" قلمداد نکرده و نخوانده‌اند، این ادعای امروزی منحرفین و دشمنان می‌باشد.

2: آنچه که در ولادت امیر المومنین علیه السلام در کعبه باعث مباهات است این است که اول : هیچ کس به این مقام و عظمت نرسیده است که در کعبه متولد شود حتی حضرت مریم برای وضع حمل حضرت عیسی علیه السلام مامور به ترک معبد شد . دوما : علاوه بر اينکه طبق روايات زيادي که با سندهاي گوناگون ذکر شده اند ديوار کعبه براي فاطمه بنت اسد شکافته شد و ايشان وارد کعبه شد پس شکاف ديوار بهم آمد. فاطمه سه روز در کعبه ماند روز چهارم همان موضع شکافته شد و فاطمه بنت اسد بيرون آمد، در حالي که فرزند خود علي بن ابي طالب ـ عليه السلام ـ را روي دست داشت واین قضیه از مسلمات تاریخ و مورد توافق همه مسلمانان می باشد .[5]

و حال اینکه بتی در کعبه بوده باشد یا خیر منافاتی با این کرامت و معجزه حضرت ندارد . بدون ترديد وجود بت ها در خانه کعبه شايسته اين مکان مقدس نبود امّا وجود مقطعي اين بت ها در خانه کعبه نمي توانست قداست و معنويت اصیل اين خانه را از بين ببرد. دليل بر قداست اين خانه آن است که رسول خدا ـ صلي الله عليه و آله و سلم ـ پيش از بعثت و پس از آن همواره کنار اين خانه مي آمد و پس از طواف اين خانه مقدس به عبادت مشغول مي شد.[6]

 

 

 

 

 

[1] . «‌إِنَّ أَوَّلَ بَيْتٍ وُضِعَ لِلنَّاسِ لَلَّذِي بِبَكَّةَ مُبَارَكًا وَهُدًى لِّلْعَالَمِينَ» (آل‌عمران، 96).

[2] . سوره بقره ، آیه 125-129. حج آیه 26. ال عمران 96.

[3] .سیره ایمه در احیای دین ،علامه عسکری ،ج2،ص14.

[4] . .سیره ایمه در احیای دین ،علامه عسکری ،ج2،ص41.

[5] . ارشاد شیخ مفید ،ج1،ص3. امامعلی علیه السلاما زولادت تا شهادت علامهقزوینی ص 41. ر.ک مستدرک حاکم نیشابوری، ج3، ص483. بحارالانوار، داراحیاء التراث العربی، ج35، ص8، حدیث خصائص امیرالمؤمنین، للشریف الرضی، ص39؛ الغدیر، علاّمه امینی، ج6، ص22.

[6] . رک: [7]. بيهقي ،احمد بن حسين، ، دلائل النبوه، ترجمه محمود مهدوي دامغاني، تهران، علمي و فرهنگي 1361، ج1، ص201.

صفحه‌ها

آمار مطالب

مطالب ارسالی: 55