در ازدواج دوم گاها مسائلی هست که در ازدواج اول وجود ندارد لذا پذیرش بعضی از واقعیت های گذشته یکی از مواردی است که باید در ازدواج دوم در نظر گرفته شود.
آیا شما از ابتدا نمیدانستید که همسرتان قبلا ازدواج کرده؟آیا نمیدانستید که همسر اولش را دوست داشته؟آیا نمیدانستید که این بچه شبیه مادرش است؟آیا همسرتان شما را دوست دارد؟آیا ارتباطی بین همسر شما با همسر سابقش وجود دارد؟چه چیزی باعث شده که الان این مسئله برای شما مشکل شده است؟
مطمئنا شما از ابتدا میدانستید که همسر شما قبلا ازدواج کرده است و فرزندی هم دارد که شبیه مادرش است و این مسئله را پذیرفته و ازدواج کرده اید. و همسرتان شما را دوست دارد که در کنار شما زندگی میکند.
البته لازم به ذکر است که همسر شما نباید در مورد گذشته اش با شما صحبت کند لذا به صورت کاملا صمیمی و دوستان از او بخواهید که در مورد گذشته اش با شما صحبت نکند.همچنین شما هم به گذشته خود و همسرتان فکر نکنید و فقط به زمانی فکر کنید که از آن زمان تصمیم گرفتید در کنار هم زندگیتان را بسازید.
به طور کلی شما باید این واقعیت را بپذیرید که همسر شما قبلا ازدواج کرده و در حال حاضر شما را دوست دارد و در کنار شما زندگی میکند و حتما شما هم ایشان را دوست دارید پس به این دوست داشتن متعهد باشید و اجازه ندهید هیچ چیزی بین شما فاصله بیاندازد.
فکر کردن به طلاق میتواند ناشیانه ترین تصمیم باشد که زندگی آینده شما را تحت الشعاع قرار داده و تاثیرات منفی بر سلامت روان شما خواهد داشت.
ابراز علاقه و عاطفه و مهربانی به عنوان شاخصه وجودی هر پدر و مادری است که در اشکال مختلف خود را نشان میدهد.
بسیار دیده شده که والدین یکی از فرزندان خود را بنا بر دلائل مختلف بیشتر از بقیه دوست دارند ولی برای سلامت روانی فرزندان توصیه میشود که این علاقه بیشتر به یک فرزند در حضور فرزندان دیگر ابراز نشود و محبت کردن از سمت والدین نوعی حق فرزندان است که بر گردن پدر و مادر میباشد. و این موضوع منافاتی با موضوع مطرح شده ندارد چرا که هر فردی نسبت به اموال خود اختیار تام دارد که میتواند آن را به هر کسی که خواست ببخشد و فرزندان تا زمان حیات والدین به اندازه نفقه واجبشان حق دارند و نسبت به فراتر از نفقه حقی ندارند.
لذا والدین میتوان اموال خود را به هر مقداری به هر کسی که بخواهند ببخشند به شرطی که حق نفقه فرزندان و همسر حفظ شود.
تشکیل خانواده به عنوان یک نهاد اجتماعی مقدس در همه ادیان و جوامع بشری مورد توجه میباشد و در تمام جوامع تلاش برای ترویج و تشکیل این نهاد مقدس میشود چرا که تامین امنیت اخلاقی و روحی و اجتماعی و ... جامعه و افراد در گرو تشکیل این نهاد مقدس است
دین مبین اسلام ازدواج موقت را همان گونه که از اسمش معلوم است به عنوان یک راه کار موقت برای کسانی که شرایط ازدواج ندارند ولی نیاز به ازدواج دارند قرار داده است و در واقع نوعی مسکّن برای تسکین درد است نه به عنوان درمان و علاج
لذا استفاده از این مسکّن به عنوان دارو میتواند مریضی را رشد دهد در حالی که درد رشد مرضی را حس نمیکنید و زمانی متوجه مریضی خواهید شد که امکان درمان وجود ندارد پس این راه کار مناسبی برای رفع نیاز فرد به صورت دائم نمیباشد.
پس توصیه میشود به صورت موقت و در صورت ضرورت اقدام به این عمل کنید ولی سعی در فراهم کردن شرایط ازدواج دائم داشته باشید تا به خود و جامعه ای که در آن زندگی میکنید احترام قائل شده باشید و باعث آسیب به خود و جامعه نشوید.
چرا شما حاضر شدید که یک طلبه به خواستگاری شما بیاید؟آیا از ابتدا میدانستید که از نظر مالی ضعیف است؟آیا توقع داشتید که طلبه ها وضع مالی خوبی دارند؟اولویت های زندگی برای شما چیست؟شما چه نسبتی و یا چه وزنی برای ایمان و اخلاق در مقابل فقرقائل هستید؟به میزان شناخت از خودتان چه نمره میدهید؟
هیچ کسی نمیتواند در رابطه با این موضوع برای شما تعیین تکلیف کند لذا حرف های دیگران نباید در تصمیم شما اثر گزار باشد
چرا که قرار است شما با این فرد زندگی کنید لذا اجازه ندهید که دیگران در حق انتخاب شما شریک باشند ویا حق انتخاب را از شما بگیرند.
به طور کلی شما باید به یک خودشناسی کاملی از خود برسید و علاقه مندی ها و اولویت ها و ظرفیت خود را بشناسید و با این شناخت بتوانید تصمیم بگیرید.
باید بدانید که زندگی با یک طلبه ممکن است با چالش هایی مثل ضعف اقتصادی روبرو باشد و اگر این واقعیت را بپذیرید و نظر دیگران ونوع و رفاه زندگی دیگران مثل برادر و خواهر در روند زندگی شما تاثیری نداشته باشد میتوانید اقدام به این ازدواج کنید.
به طور قطع ظرفیت وجودی و شخصیتی شما تعیین کننده این است که آیا میتوانید در این زندکی خوشبخت باشید یا نه؟
پس نگرانی شما از ضعف اقتصادی میتواند در روند تعامل شما با ایشان و زندگی شما تاثیر منفی بگذارد چرا که دائما یک اضطرابی را به همراه دارید که ممکن است به سلامت عاطفی و روانی بین شما و همسرتان آسیب بزند.
پس با شناخت ظرفیت روحی و شخصیتی خود اقدام به تصمیم گیری کنید و اگر این موضوع برای شما اهمیت زیادی دارد نباید اقدام به این ازدواج کنید و لو این که نگران این باشید که آیا خواستگار بهتری خواهید داشت یا نه؟چرا که ازدواج نکردن بهتر است از ازدواج کردنی که باعث ایجاد یک خانواده متزلزل و با فرزندانی شود که سرشار از کمبودهای عاطفی و روحی باشند.
سلام کاربرگرامی
در ازدواج دوم گاها مسائلی هست که در ازدواج اول وجود ندارد لذا پذیرش بعضی از واقعیت های گذشته یکی از مواردی است که باید در ازدواج دوم در نظر گرفته شود.
آیا شما از ابتدا نمیدانستید که همسرتان قبلا ازدواج کرده؟آیا نمیدانستید که همسر اولش را دوست داشته؟آیا نمیدانستید که این بچه شبیه مادرش است؟آیا همسرتان شما را دوست دارد؟آیا ارتباطی بین همسر شما با همسر سابقش وجود دارد؟چه چیزی باعث شده که الان این مسئله برای شما مشکل شده است؟
مطمئنا شما از ابتدا میدانستید که همسر شما قبلا ازدواج کرده است و فرزندی هم دارد که شبیه مادرش است و این مسئله را پذیرفته و ازدواج کرده اید. و همسرتان شما را دوست دارد که در کنار شما زندگی میکند.
البته لازم به ذکر است که همسر شما نباید در مورد گذشته اش با شما صحبت کند لذا به صورت کاملا صمیمی و دوستان از او بخواهید که در مورد گذشته اش با شما صحبت نکند.همچنین شما هم به گذشته خود و همسرتان فکر نکنید و فقط به زمانی فکر کنید که از آن زمان تصمیم گرفتید در کنار هم زندگیتان را بسازید.
به طور کلی شما باید این واقعیت را بپذیرید که همسر شما قبلا ازدواج کرده و در حال حاضر شما را دوست دارد و در کنار شما زندگی میکند و حتما شما هم ایشان را دوست دارید پس به این دوست داشتن متعهد باشید و اجازه ندهید هیچ چیزی بین شما فاصله بیاندازد.
فکر کردن به طلاق میتواند ناشیانه ترین تصمیم باشد که زندگی آینده شما را تحت الشعاع قرار داده و تاثیرات منفی بر سلامت روان شما خواهد داشت.
موفق باشید.
سلام کاربر گرامی
پیشنهاد میشود به لینک های ذیل مراجعه و مطالعه کنید و بعد از آن اگر سوالی بود در خدمت هستیم
https://www.btid.org/fa/news/123480
https://www.btid.org/fa/news/109045
https://www.btid.org/fa/news/68478
https://www.btid.org/fa/news/5281
موفق باشید.
سلام کاربرگرامی
ابراز علاقه و عاطفه و مهربانی به عنوان شاخصه وجودی هر پدر و مادری است که در اشکال مختلف خود را نشان میدهد.
بسیار دیده شده که والدین یکی از فرزندان خود را بنا بر دلائل مختلف بیشتر از بقیه دوست دارند ولی برای سلامت روانی فرزندان توصیه میشود که این علاقه بیشتر به یک فرزند در حضور فرزندان دیگر ابراز نشود و محبت کردن از سمت والدین نوعی حق فرزندان است که بر گردن پدر و مادر میباشد. و این موضوع منافاتی با موضوع مطرح شده ندارد چرا که هر فردی نسبت به اموال خود اختیار تام دارد که میتواند آن را به هر کسی که خواست ببخشد و فرزندان تا زمان حیات والدین به اندازه نفقه واجبشان حق دارند و نسبت به فراتر از نفقه حقی ندارند.
لذا والدین میتوان اموال خود را به هر مقداری به هر کسی که بخواهند ببخشند به شرطی که حق نفقه فرزندان و همسر حفظ شود.
موفق باشید.
سلام کاربرگرامی
تشکیل خانواده به عنوان یک نهاد اجتماعی مقدس در همه ادیان و جوامع بشری مورد توجه میباشد و در تمام جوامع تلاش برای ترویج و تشکیل این نهاد مقدس میشود چرا که تامین امنیت اخلاقی و روحی و اجتماعی و ... جامعه و افراد در گرو تشکیل این نهاد مقدس است
دین مبین اسلام ازدواج موقت را همان گونه که از اسمش معلوم است به عنوان یک راه کار موقت برای کسانی که شرایط ازدواج ندارند ولی نیاز به ازدواج دارند قرار داده است و در واقع نوعی مسکّن برای تسکین درد است نه به عنوان درمان و علاج
لذا استفاده از این مسکّن به عنوان دارو میتواند مریضی را رشد دهد در حالی که درد رشد مرضی را حس نمیکنید و زمانی متوجه مریضی خواهید شد که امکان درمان وجود ندارد پس این راه کار مناسبی برای رفع نیاز فرد به صورت دائم نمیباشد.
پس توصیه میشود به صورت موقت و در صورت ضرورت اقدام به این عمل کنید ولی سعی در فراهم کردن شرایط ازدواج دائم داشته باشید تا به خود و جامعه ای که در آن زندگی میکنید احترام قائل شده باشید و باعث آسیب به خود و جامعه نشوید.
موفق باشید.
سلام کاربرگرامی
چرا شما حاضر شدید که یک طلبه به خواستگاری شما بیاید؟آیا از ابتدا میدانستید که از نظر مالی ضعیف است؟آیا توقع داشتید که طلبه ها وضع مالی خوبی دارند؟اولویت های زندگی برای شما چیست؟شما چه نسبتی و یا چه وزنی برای ایمان و اخلاق در مقابل فقرقائل هستید؟به میزان شناخت از خودتان چه نمره میدهید؟
هیچ کسی نمیتواند در رابطه با این موضوع برای شما تعیین تکلیف کند لذا حرف های دیگران نباید در تصمیم شما اثر گزار باشد
چرا که قرار است شما با این فرد زندگی کنید لذا اجازه ندهید که دیگران در حق انتخاب شما شریک باشند ویا حق انتخاب را از شما بگیرند.
به طور کلی شما باید به یک خودشناسی کاملی از خود برسید و علاقه مندی ها و اولویت ها و ظرفیت خود را بشناسید و با این شناخت بتوانید تصمیم بگیرید.
باید بدانید که زندگی با یک طلبه ممکن است با چالش هایی مثل ضعف اقتصادی روبرو باشد و اگر این واقعیت را بپذیرید و نظر دیگران ونوع و رفاه زندگی دیگران مثل برادر و خواهر در روند زندگی شما تاثیری نداشته باشد میتوانید اقدام به این ازدواج کنید.
به طور قطع ظرفیت وجودی و شخصیتی شما تعیین کننده این است که آیا میتوانید در این زندکی خوشبخت باشید یا نه؟
پس نگرانی شما از ضعف اقتصادی میتواند در روند تعامل شما با ایشان و زندگی شما تاثیر منفی بگذارد چرا که دائما یک اضطرابی را به همراه دارید که ممکن است به سلامت عاطفی و روانی بین شما و همسرتان آسیب بزند.
پس با شناخت ظرفیت روحی و شخصیتی خود اقدام به تصمیم گیری کنید و اگر این موضوع برای شما اهمیت زیادی دارد نباید اقدام به این ازدواج کنید و لو این که نگران این باشید که آیا خواستگار بهتری خواهید داشت یا نه؟چرا که ازدواج نکردن بهتر است از ازدواج کردنی که باعث ایجاد یک خانواده متزلزل و با فرزندانی شود که سرشار از کمبودهای عاطفی و روحی باشند.
موفق باشید.
صفحه‌ها