۱.یه یری که از طرف من بود بخاطر توقع زیادی و بی احترامی و غر زدن مادرم این کار بکن اینکار رو نکن و...
اژ طرف دختر بخاطر خسیس بودن دست و دل باز نبودن و همش به فکر رابطه جنسی بودن و دروغ میگی و ...
۲.از سر وابستگی برگشتم نمیتونستم تحمل کنم دوریش و خاطرات دیوونه میکرد و اینکه بعدا ازدواج میکرد و نمیتونستم حسرت میخوردم و حرص میخوردم اگه یکی دیگه بیا بگیردش و ...
۳.خانواده من راضی نبودن بار دوم که برگشتم ولی خانواده دختر راضی بودن
دختر خانوم هم با اصرار خالش و من و مادرش و باباش و در نهایت با گذاشتن شروطی مثل اینکه منو میخوای باید واسم خرجی کنیاا و خوتو تغییر بدی و درست کنی و....
۴.من خودم همش درحال مشاوره گرفتنم و تو گوگل هم و ایسنتا هم در مورد ازدواج میخونم
2.برای افزایش صمیمت تماس چشمی رو برقرار کردم تماس فیزیکی دست گرفتن و لمس و نوازش و اسمی که دوس داره صداش کردم و بردمش مسافرت و گردش و تولد گرفتم سالگرد گرفتم و براش خوراکی و شیرینی میخرم البته با درخواست خودش بیشتر این کارا انجام شده و...نازشو کشیدم و تعریف مردم ازش و...
در مورد شناخت من هنوز نتونستم خودمو خوب بشناسم چه برسه نامزدم و ۵۰ درصد شناخت دارم تقریباو...
۳.درخلوت مگر اینگه دعوا کرده باشیم رفتار بدی نشون میده و کلا حوصله ای کمی داره سریع خسته میشه و تنبله و ....
۴.فعلا باهاش درمیون نذاشتم ولی بذارم محکومم میکنه و مقاومت نشون میده و میگه شکاکی و حرف های مسخره نزن و ...
۵.خودش میگفت که دوستاش میگن عکس همسرتم پست کن و...
۶.قانون دو تا تعریف و وسطش کلیپ بابت مثلا تحقیر فرستادم سریع جواب داد من سرزشنت نمیکنم فقط کارایی که ناراحتم کرده بهت میگم و...
دعوا میشه جدیدا از بیخود کردی و برو بابا و برو گمشو استفاده میکنه و تهدید به خیانت (غیرمستقیم میگه)مثلا یه سری رفته بود دریا من نرفتم دنبالش چون بدون اجازه رفته بود بعدرفتم اوردم بهش گفتم چرا ازجازه نگرفتی نمی‌خواستم بیارمت گفتش که سوار شاسی بلند میشدم برمی گشتم نمیومدی و جلوی ملمانش بهم گفت حتی....
ممنون میشم تمام سوالت بنده رو توی این سایت نوشتم رو بخونید و به مشکلات بنده اگاه شوید لذا خواهشمندم همه سوالات بنده رو مربوط به دوران نامزدیم میباشد و مشکلات بوجود آمده رو با کمک شما دوستان عزیز حل کنم ممنونیم از همراهیتان
مثلا سر اینکه واسه من وقت نمیزاره بهش گفتم چندین مورد اخرین بار دیگه گفت بیخود کردی دختر محصل گرفتی و...
ما زیاد بحث کردیم بیشتر سر مسایل مالی بوده و میگع من شکاکم و محدوم نکن و اخلاقتو درس کن و حرفمو گوش کن و شرط گذاشته موقع آشنایی تا تغییر کنم و منم قبول کردم و حالا تغییر لوجو نیومده غرر میزنه و من هیچوقت بی احترامی کردم حتی سنم ۲۷سال می باشد و نامزدم که ۱۸سالشه بدهنی کرد و همین یکی دوماه زیاد بحث داشتیم چون کنکورش تموم شد و منم میگم بیا وقتو بگذرون با من میگه تو بیا هر روز ۲۰کلیومتر منو ببین بعد برگردد و من میگم نمیتونم بیا بمون خونمون واونم راضی نمیشه و میگه خوصلم سر میره و خوش نمی گذره و...
مثلا من حوصلم کمه خانومم حوصلش کمه سریع جوش میاریم
و من نمیتونم مشکلاتمون حل کنم فقط زمانی بحث نداریم که من کاملا به حرف نامزدم گوش کنم و اون چیزایی که میخواد رو براورده کنم
حتی با مادرمم پیش خانواده خودش به جز باباش زنه صدا میزد اعصابش خورد بود و میگفت چرا برگشتی دوباره اون ۵ماه رو باد میاد چه سختی کشیدی و حالا هقد کردیم خرت از پل گذشته و ...
من که هر چی میگم فایده نداره اخر لدم بده میشم لطفاً شما اگه میتونین بهش بگین شاید گوش کنه و فیلم ترکیه ای و خارجی صحنه دار نبینه که فردا ممکنه روش تاثیر بزاره و بهم خیانت کنه خدای نکرده ....
۱.یه یری که از طرف من بود بخاطر توقع زیادی و بی احترامی و غر زدن مادرم این کار بکن اینکار رو نکن و...
اژ طرف دختر بخاطر خسیس بودن دست و دل باز نبودن و همش به فکر رابطه جنسی بودن و دروغ میگی و ...
۲.از سر وابستگی برگشتم نمیتونستم تحمل کنم دوریش و خاطرات دیوونه میکرد و اینکه بعدا ازدواج میکرد و نمیتونستم حسرت میخوردم و حرص میخوردم اگه یکی دیگه بیا بگیردش و ...
۳.خانواده من راضی نبودن بار دوم که برگشتم ولی خانواده دختر راضی بودن
دختر خانوم هم با اصرار خالش و من و مادرش و باباش و در نهایت با گذاشتن شروطی مثل اینکه منو میخوای باید واسم خرجی کنیاا و خوتو تغییر بدی و درست کنی و....
۴.من خودم همش درحال مشاوره گرفتنم و تو گوگل هم و ایسنتا هم در مورد ازدواج میخونم
1.سه سال نشون کرده بودیم و یکسال عقدیم
2.برای افزایش صمیمت تماس چشمی رو برقرار کردم تماس فیزیکی دست گرفتن و لمس و نوازش و اسمی که دوس داره صداش کردم و بردمش مسافرت و گردش و تولد گرفتم سالگرد گرفتم و براش خوراکی و شیرینی میخرم البته با درخواست خودش بیشتر این کارا انجام شده و...نازشو کشیدم و تعریف مردم ازش و...
در مورد شناخت من هنوز نتونستم خودمو خوب بشناسم چه برسه نامزدم و ۵۰ درصد شناخت دارم تقریباو...
۳.درخلوت مگر اینگه دعوا کرده باشیم رفتار بدی نشون میده و کلا حوصله ای کمی داره سریع خسته میشه و تنبله و ....
۴.فعلا باهاش درمیون نذاشتم ولی بذارم محکومم میکنه و مقاومت نشون میده و میگه شکاکی و حرف های مسخره نزن و ...
۵.خودش میگفت که دوستاش میگن عکس همسرتم پست کن و...
۶.قانون دو تا تعریف و وسطش کلیپ بابت مثلا تحقیر فرستادم سریع جواب داد من سرزشنت نمیکنم فقط کارایی که ناراحتم کرده بهت میگم و...
دعوا میشه جدیدا از بیخود کردی و برو بابا و برو گمشو استفاده میکنه و تهدید به خیانت (غیرمستقیم میگه)مثلا یه سری رفته بود دریا من نرفتم دنبالش چون بدون اجازه رفته بود بعدرفتم اوردم بهش گفتم چرا ازجازه نگرفتی نمی‌خواستم بیارمت گفتش که سوار شاسی بلند میشدم برمی گشتم نمیومدی و جلوی ملمانش بهم گفت حتی....
ممنون میشم تمام سوالت بنده رو توی این سایت نوشتم رو بخونید و به مشکلات بنده اگاه شوید لذا خواهشمندم همه سوالات بنده رو مربوط به دوران نامزدیم میباشد و مشکلات بوجود آمده رو با کمک شما دوستان عزیز حل کنم ممنونیم از همراهیتان
مثلا سر اینکه واسه من وقت نمیزاره بهش گفتم چندین مورد اخرین بار دیگه گفت بیخود کردی دختر محصل گرفتی و...
ما زیاد بحث کردیم بیشتر سر مسایل مالی بوده و میگع من شکاکم و محدوم نکن و اخلاقتو درس کن و حرفمو گوش کن و شرط گذاشته موقع آشنایی تا تغییر کنم و منم قبول کردم و حالا تغییر لوجو نیومده غرر میزنه و من هیچوقت بی احترامی کردم حتی سنم ۲۷سال می باشد و نامزدم که ۱۸سالشه بدهنی کرد و همین یکی دوماه زیاد بحث داشتیم چون کنکورش تموم شد و منم میگم بیا وقتو بگذرون با من میگه تو بیا هر روز ۲۰کلیومتر منو ببین بعد برگردد و من میگم نمیتونم بیا بمون خونمون واونم راضی نمیشه و میگه خوصلم سر میره و خوش نمی گذره و...
مثلا من حوصلم کمه خانومم حوصلش کمه سریع جوش میاریم
و من نمیتونم مشکلاتمون حل کنم فقط زمانی بحث نداریم که من کاملا به حرف نامزدم گوش کنم و اون چیزایی که میخواد رو براورده کنم
حتی با مادرمم پیش خانواده خودش به جز باباش زنه صدا میزد اعصابش خورد بود و میگفت چرا برگشتی دوباره اون ۵ماه رو باد میاد چه سختی کشیدی و حالا هقد کردیم خرت از پل گذشته و ...
یلام
من که هر چی میگم فایده نداره اخر لدم بده میشم لطفاً شما اگه میتونین بهش بگین شاید گوش کنه و فیلم ترکیه ای و خارجی صحنه دار نبینه که فردا ممکنه روش تاثیر بزاره و بهم خیانت کنه خدای نکرده ....
صفحه‌ها