مطالب دوستان Beni

تصویر شفیعی محمدهاشم شفیعی محمدهاشم 08 فرو, 1403 سوال اعتقادی: آیا امام زمان(عج) از زمان ظهور خود خبر دارند؟
با سلام و عرض ادب خدمت شما کاربر محترم در مورد این سؤال باید به چند نکته دقت داشت: یک. تنها عالم علی الاطلاق بر آشکار و نهان، گذشته، آینده و حال، خداوند متعال است.[زمر: 46] دو. خداوند گاهی برخی از این علم را در اختیار خوبان عالم قرار می‌دهد: «عالِمُ الْغَيْبِ فَلا يُظْهِرُ عَلى‏ غَيْبِهِ أَحَدا إِلاَّ مَنِ ارْتَضى‏ مِنْ رَسُول‏»؛[جن: 26و 27] «(خداوند) دانای غیب اوست و هیچ کس را بر اسرار غیبش آگاه نمی‌سازد؛ مگر رسولانی که آنان را برگزیده و از آنان رضایت دارد». سه. بر این اساس خداوند عالم بالذات است و برخی از علمش را در اختیار برگزیدگانش قرار می‌دهد، به همین خاطر امامان و پیامبران عالم هستند؛ ولی علمشان بالعرض است؛ یعنی از سوی خداست. چهار. امام زمان علیه‌السلام همانند سائر امامان معصوم، کامل است و داراي هيچ‌گونه نقص، عيب و جهلی نيست و سرآمد همه کمالات هستند؛ ولی در برابر ذات خداي مهربان و علم بي‌انتهای او، فقير و محتاج است؛ بنابراین اگر بگوییم چیزی را نمی‌دانند دلیل بر نقص و عجز آنها نخواهد بود. پنج. هرچند امام زمان علیه‌السلام مانند سائر امامان، علم به گذشته، آینده و حال دارد؛ ولی به این معنا نیست که به همه علوم الهی اشراف داشته باشد؛ بلکه «إِنَّ اَلْإِمَامَ إِذَا شَاءَ أَنْ يَعْلَمَ أُعْلِمَ»؛[کافی، ج1، ص258] «هر گاه امام بخواهد بداند [از سوی خدا] به وى اعلام مى‌شود». البته این اعلام و دانستن نیز زمانی است که مصلحت در آن وجود داشته باشد. ممکن است در امر ظهور، هم امام اراده «دانستن» نداشته باشد و هم مصلحت الهی در «ندانستن امام» قرار داده شده باشد. (دقت کنید) بنابراین از ظاهر مجموع روایات اینطور برداشت می‌شود که امام زمان علیه‌السلام نیز از زمان ظهور خبر ندارند [یا به دلائلی، اراده «دانستن» نکرده‌اند]؛ زیرا تصریح روایات نیز این مطلب را بیان کرده است. امام زمان علیه‌السلام فرمود: «وَ أَمَّا ظُهُورُ الْفَرَجِ فَإِنَّهُ إِلَى اللَّهِ تَعَالَى ذِكْرُهُ وَ كَذَبَ الْوَقَّاتُون‏»؛[کمال‌الدین، ج2، ص484] «و اما امر زمان ظهور، فقط به دست خدای مهربان است و کسانی که وقت تعیین می‌کنند، دروغگو هستند»؛ همچنین در برخی از روایات چنین آمده است که زمان ظهور مانند زمان قیامت است که تنها علمش نزد خداست.[اثبات الهداة، ج5، ص205] نکته پایانی: اینکه امام علیه‌السلام از نشانه‌های ظهور نیز خبر می‌دهند، نیز دلیل بر آگاهی کامل به زمان دقیق ظهور نیست؛ بلکه نشانه‌ها و علائمی است که برای امیدوار کردن جامعه در امر ظهور بیان شده است؛ ولی زمان دقیقش نامعلوم است؛ زیرا مسأله بداء، روایات ناگهانی ظهور، نوع عملکرد جامعه و... در آن تأثیر دارد. مانند پزشکی که علائم و نشانه‌هایی را بیان می‌کند برای فلان بیماری خاص که اگر این علائم در کسی به وجود باشد، فلان بیماری را می‌گیرد؛ ولی در اینکه دقیقا کی این علائم رخ می‌دهد و چه زمانی بعد از این علائم بیماری می‌آید را خبر ندارد؛ زیرا نوع مزاج، مقاومت بدن و نوع آب و هوا و... در آن تاثیر دارد. با این حال برخی بزرگان بر آنند که امام، از زمان ظهور خود باخبر هست، این اختلاف به دو نکته بر می‌گردد: یک. امام، زمان ظهور را می‌داند؛ ولی به کسی زمان دقیق را خبر نمی‌دهد و فقط علائم و نشانه‌ها را بیان می‌کند؛ یعنی به ظاهر مانند کسی است که خبر ندارد. دو. اگر امام اراده و توجه به «دانستن» کند، می‌داند و اگر نخواهد، نمی‌داند؛ همانند انسان گرسنه‌ای که توجه به گرسنگی خود نداشته باشد. گرسنگی هست؛ ولی چون توجه ندارد، گویا سیر است.
تصویر شفیعی محمدهاشم شفیعی محمدهاشم 07 فرو, 1403 سوال اعتقادی: در مورد دال و بختک توضیح بفرمایید؟؟؟
با سلام و عرض ادب خدمت شما کاربر محترم گاهی برخی از خواب بیدار می‌شوند؛ ولی قدرت اینکه از جای خود بلند شوند را ندارند. حتی گاهی چشمانشان، حالت سنگینی دارد و به اطراف نگاه می‌کنند؛ ولی امکان حرکت دادن اعضای بدن را ندارند. گاهی دیگران را صدا می‌کنند؛ ولی گویا کسی سخن او را نمی‌شنوند. گاهی نیز احساس سنگینی در قفسه سینه را دارند و احساس می‌کنند که راه نفس کشیدن بر روی آنها بسته شده است. به این حالت در مباحث علمی،  فلج خواب می‌گویند؛ هرچند در عرف مردم به آن بختک می‌گویند و آن را با شیطان و جن‌ها در ارتباط می‌دانند. «فلجِ خواب»، حالتِ اختناق، سنگینی، قفل شدنِ بدن و عدمِ تواناییِ حرکتِ اندام‌هایِ بدن مخصوصا دست‌ها و پاها است که گاهی هنگامِ خواب به انسان دست می‌دهد. در مورد این حالت به چند نکته دقت کنید:  یک. معمولا بیشتر کسانی که دارای دلهره، اضطراب، افسردگی هستند، دچار چنین حالت می‌شوند. دو. هرچند این حالت بی‌خطر است و از چند ثانیه تا چند دقیقه بیشتر طول نمی‌کشد؛ ولی به دلیل اینکه تلاش او برای بلند شدن از جا، بی‌نتیجه می‌شود، دچار ترس شدید و ناخوشایند شده و وحشت وجودش را می‌گیرد. و گاهی با خواب‌هایی روبرو می‌شود و آنقدر این حالت برای او واقعی به نظر می‌رسد که شخص فکر می‌کند حالت ماورایی دارد. سه. در این حالت انسان کاملا هوشیار است و تصور می‌کند که ذهنش بیدار است؛ ولی بدن همچنان خواب است. علت این حالت را در اموری همچون؛ خوابیدن به پشت، مصرف برخی از داروها، خوابیدن پا، بیماری‌های روانی، عصبی و... ، جستجو کرد. راهکارهای رهایی از این حالت برای رهایی از بختک و فلج خواب چند راه پیشنهاد شده است:  یک. بیشتر زمان خواب را در شب و به خصوص در ابتدای شب قرار دهید، به اندازه بخوابید و از دیر خوابیدن پرهیز کنید.   دو. حالت خوابیدن را عوض کنید، به پهلوی راست بخوابید. سعی کنید رو به قبله باشید؛ طوری که صورت شما به طرف قبله باشد. سه. راحتی در رختخواب، سکوت، تاریکی و دمای اتاق برای خواب خوب بسیار مهم است. چهار. همواره در ساعات اولیه روز، یا زمانی که شکم خالی است؛ ورزش کنید؛ زیرا ورزش در کاهش استرس، بسیار تاثیر دارد. پنج. سعی کنید سنگین به رختخواب نروید و حداقل دو ساعت قبل از خواب چیزی نخورید. شش. پرهیز از مصرفِ دخانیات، الکل و مواد مخدر. هفت. رعایت آداب خوابیدن [وضو قبل از خواب، خواندن برخی اذکار به خصوص آیةالکرسی و تسبیحات حضرت زهرا سلام‌الله‌علیها] نکته دیگر اینکه این حالت هیچ ربطی به جن‌ها و موجودات ماورائی ندارد. سعی کنید که هم خودتان و بچه‌ها را از چنین تفکراتی به دور نگه دارید و از جن عاشق و... نیز سخن نگویید و آنها را از این حالت‌ها خارج کنید. به بچه‌ها بگویید برای خارج شدن از این تفکرات و حالت‌ها، چهار قل [کافرون، اخلاص، فلق، ناس] و آیةالکرسی بخوانند. موفق باشید. 
تصویر مرادی مرادی 07 فرو, 1403 پسر 7 ساله‌ام خیلی بهونه‌گیر شده
با سلام و عرض ادب خدمت شما از حسن اعتماد شما به مجموعه اندیشه برتر سپاسگزارم از اینکه در پایان سن ۷ سالگی پسرتان دچار بدرفتاری‌هایی شده که شما را کلافه کرده و نمی‌دانید با او چگونه باید برخورد کنید برایم قابل درک است و از اینکه تلاش می‌کنید تا با او صحیح و درست برخورد کنید تا دچار آسیب‌های روانی نشود قابل تحسین است و شما را بابت این تلاش‌ها تحسین می‌کنم. با توجه به سؤال نکاتی را خدمتتان عرض می‌کنم که امیدوارم برایتان مفید واقع شود. با توجه به مطالبی که بیان کردید معلوم می‌شود فرزند شما شرطی شده است, یعنی او یاد گرفته است می‌تواند با دادوبیداد و گریه کردن و سروصدا راه انداختن به خواسته‌های خودش برسد  والا اگر به خواسته‌اش نمی‌رسید، دادوبیداد راه نمی‌انداخت. اشتباه دومی که در همین حالت رخ داده این است که برای اینکه بتوانید او را ساکت کنید یا اینکه این گونه بدرفتاری‌ها را نداشته باشد, شما به او باج داده‌اید مجدداً او یاد گرفته است برای اینکه بتواند از شما باج بگیرد باید این‌گونه بدرفتاری‌ها را داشته باشد. یکی از نیازهای اساسی بچه‌ها جلب توجه است. آن چیزی که برای آن‌ها خیلی مهم است خود توجه است و برای آن‌ها مهم نیست که از طریق کارهای مثبت یا منفی به آن‌ها توجه شود فقط آن چیزی که برای آن‌ها مهم است خود توجه کردن است. زمانی که شما از طریق کارهای مثبت او به او توجه نکردید به ناچار او از طریق بدرفتاری‌های خود توجه شما را جلب می‌کند.اگر با خواهر خودش بدرفتاری می‌کند به خاطر اینکه متوجه شده است می‌تواند توجه شما را این گونه جلب کند. برای اینکه بتوانید این اشتباه خودتان را جبران کنید, می‌بایست زمانی که او رفتارهای درست را انجام می‌دهد به او توجه خوبی داشته باشید.و زمانی که کارهای اشتباه و بدرفتاری را انجام می‌دهد به او توجهی نکنید تا اینکه به‌مرورزمان این رفتارها کاهش پیدا کند. یکی از قوانین در برخورد با خواسته‌های بچه‌ها این است که زمانی که آن‌ها درخواستی دارند اگر مشکلی وجود نداشته باشد نیاز آن‌ها را سریع برآورده می‌کنیم. یعنی باید کودک متوجه شده باشد که از ۱۰ درخواست او تقریباً ۸ درخواست او سریع و فوری انجام می‌شود ولی بعضی از درخواست‌های او در حال حاضر امکان‌پذیر نیست در این صورت به او می‌گوییم در حال حاضر ممکن نیست ولی باید والدین حواسشان باشد در اولین فرصت برایش انجام دهند  در این صورت بچه‌ها حرف والدین را قبول می‌کنند و صبر می‌کنند. در صورتی که درخواستی دارد و حال حاضر امکان‌پذیر نیست و به گفته‌ی شما نیز گوش نمی‌دهد و دادوبیداد می‌کند در مرحله اول باید سعی کنید نسبت به او بی‌اعتنا باشید یعنی به‌هیچ‌وجه عصبانی هم نشوید اما در صورتی که با بی‌اعتنایی ساکت نشد، می‌توانیم از تنبیه استفاده کنیم  به این صورت که او را از چیزی که علاقه دارد به میزان سنش او را محروم می‌کنیم. مثلاً به او می‌گوییم اگر به دادوبیداد ادامه دهی تا ۷ ساعت حق دیدن تلویزیون نداری? در برابر اجرایی شدن حرفمان باید جدی باشیم(مراقب باشید جدیت غیر از عصبانیت است ) حواستان باشد به‌هیچ‌وجه از تنبیه بدنی ( کتک زدن) استفاده نکنید . چون آثار منفی روانی بسیاری برای او خواهد داشت. در ضمن بعد از مدتی جایگاه خودتان را نیز از دست می‌دهید. درمجموع در حال حاضر فرزند شما مثل گلی است که دچار آفت شده است.برای اینکه بتوانیم این گل را نجات دهیم اول باید آفت زدایی کنیم. بعد تقویت‌کننده استفاده کنیم.آفت فرزند شما اشتباهات تربیتی شماست که باید آن‌ها را ترک کنید و تا زمانی که آن‌ها را اصلاح نکنید  هر هزینه کنید جواب نخواهید گرفت.  امیدوارم توانسته باشم سؤال مدنظرتان را پاسخ داده باشم. در ادامه اگر سؤالی بود در خدمتتان هستم. موفق و مؤید و پیروز باشید
تصویر مرادی مرادی 07 فرو, 1403 میگه پسرش حساس میشه و حسادت میکنه
با سلام و عرض ادب خدمت شما از حسن اعتماد شما به مجموعه اندیشه برتر سپاسگزارم از اینکه مدتی است ازدواج مجدد کرده‌اید  اما با فرزند همسرتان دچار تنش و مشکل شده‌اید و باعث ناراحتی شما می‌شود برایم قابل درک است و از اینکه تلاش می‌کنید این تنش‌ها را به خوبی و سالم برطرف کنید تا آسیبی به زندگی  شما نرسد قابل تحسین است و شما را بابت این تلاش‌ها تحسین می‌کنم با توجه به سؤال نکاتی را خدمتتان عرض می‌کنم که امیدوارم برایتان مفید واقع شود از دو جنبه سؤال شما می‌بایست مورد بررسی قرار بگیرد  یک ارتباط شما با پسر همسرتان دو رابطه شما با همسرتان نکته‌ای که اگر به آن توجه جدی داشته باشید ممکن است خیلی از مشکلات شما با پسر همسرتان را برطرف کند دوران نوجوانی ایشان است توجه داشته باشید نوجوانی دوران بحران هویت است دورانی است که از لحاظ سیستم بدنی به هم ریخته هستند و دچار تنش جدی هستند که نیاز به درک بیشتری دارند . گرچه متوجه هستم که رفتارهای او باعث ناراحتی شما می‌شود اما باید توجه داشته باشید این وضعیت او برایش سخت است و نیاز به درک و همدلی بیشتری دارد.   اگرچه  دغدغه اعضای خانواده را دارید و تلاش می‌کنید تا اینکه بدرفتاری و اشکالات فرزند همسرتان را برطرف کنید اما لازم است توجه داشته باشید شما چند ماه هست وارد این زندگی  شده‌اید و زمان برای اصلاح این اشکالات زود است. ممکن است اعتماد لازم بین شما و ایشان شکل نگرفته باشد.  در ضمن سؤال اصلی اینجاست آیا فرزندی که مدت‌ها با پدرش اینگونه بوده را می‌توان به این زودی تغییر داد و از پدرش بخواهیم با او به گونه دیگری برخورد کند؟ طبیعتاً راه اصلی برای ارتباط سالم با او این است که او را با همین وضعیت که دارد بپذیرید و در تلاش برای تغییر او نباشید.   اما نکات راجع به ارتباط شما با همسرتان سعی کنید اولویت اصلی شما در این زندگی حفظ ارتباط شما با همسرتان باشد.  گونه‌ای که روابط با بچه‌ها باعث نشود رابطه شما با همسرتان کمرنگ یا تنش‌زا شود.   هیچ‌گاه نزد فرزندان حتی بگومگوهای عادی را نیز نداشته باشید سعی کنید نشان دهید روابط خوبی با یکدیگر دارید تا اینکه بچه‌ها درصدد تفرقه انداختن بین والدین نباشند.   اینکه در سؤال خود گفتید همسرتان به دلایلی که گفتند محبت نمی‌کنند. منظور از محبت دو چیز می‌تواند باشد یک مسائلی که شامل محبت‌های عملی می‌شود مثل نوازش کردن، کنار شما بنشیند و دست به گردن شما بیندازد ،ابراز علاقه و دوست داشتن و .... توصیه بنده نیز این است که این گونه موارد را در کنار بچه‌ها کاهش دهید چون در این سن آن‌ها به شدت حساس هستند و این گونه رفتارها ممکن است برای آن‌ها آسیب داشته باشد.   یا اینکه منظورتان از محبت احترام‌های کلامی است که توقع دارید ایشان داشته باشند مثلاً اینکه شما رو با محترمانه صدا کنند  یا غذا یا میوه برایتان تعارف کنند و موارد این‌چنینی.   این موارد که باعث محبت اعضای خانواده نیز می‌شود اگر منحصر در شما نباشد و فقط برای شما این کار را انجام ندهد طبیعتاً حسادتی بین بچه‌ها صورت نمی‌گیرد یعنی همین احترام را پدر به فرزندش نیز می‌گذارد.  اما در مجموع آن چیزی که اهمیت زیادی برای شما دارد اینکه اجازه ندهید در این اول زندگی محبت شما نسبت به یکدیگر کاهش پیدا کند و روابط شما رو به تنش و سردی برود. در بسیاری از موارد شناخت و دانش زوجین می‌تواند از بسیاری از این مشکلات پیشگیری کند و در صورت بروز مشکل به راحتی حل گردد.    امیدوارم توانسته باشم سؤال مدنظرتان را پاسخ داده باشم. در ادامه اگر سؤالی بود در خدمتتان هستم. موفق و مؤید و پیروز باشید.
تصویر امیری سیاوشانی امیری سیاوشانی 03 فرو, 1403 دختر 5 ساله‌ام به خاطر ترس از معلمش پرخاشگر، بهانه‌گیر و وسواسی شده
سلام و عرض ادب از ارتباط شما با مجموعه اندیشه برتر سپاسگزاریم. گاهی رفتار کودکان باعث درماندگی والدین می‌شود. آنان نمی‌دانند چگونه با مسائل فرزند خردسالشان روبرو شوند و چه واکنشی داشته باشند که مناسب باشد. دخترتان دائماً نیازهایش را با هیجان به شما گوشزد می‌کند اما شما نمی‌دانید چگونه آن‌ها را برآورده کنید. در برابر رفتارهای نامناسب او، کلافه و مستأصل شده‌اید و نیاز به کمک و مشورت دیگران دارید. از این رو در ادامه نکاتی را برای راهنمایی شما بیان خواهم کرد. 1. تغییر: به این نکته توجه داشته باشید که هر تغییری در زندگی کودکان واکنش‌های را به همراه خواهد داشت. آنان هنوز بچه هستند. اقتضائات زندگی اجتماعی را تا دوران نوجوانی به خوبی نمی‌فهمند. پس صبوری کنید. مهارت گفتاری و رفتاری خود را برای تربیت فرزندان ارتقا دهید. 2. هم‌بازی: دخترتان در ن و سالی قرار دارد که نیاز به بازی و هم‌بازی همسال دارد. درست است مهدکودک قبلی برای او آسیب داشته است اما شاید آنجا دوستانی داشته است که تحمل دوری آنان بسیار برایش سخت باشد. همچنین در مهد جدید نیز نتوانسته باشد دوستان خوبی و صمیمی برای خود پیدا کرده باشد. 3. لجبازی: دخترتان در سنین استقلال کودکی قرار دارد؛ یعنی ممکن است برای آنکه استقلالش را به شما ثابت کند، با والدین لجبازی کند. گاهی فرزندان به دلیل لجبازی با والدین از رفتارهای مورد علاقه والدین سر باز می‌زنند؛ زیرا که والدین به خوبی نتوانسته‌اند نیازهای عاطفی، مادی و معنوی آنان را تأمین نمایند و از طرفی دیگر با رفتارهای نامناسب اصرار بر حرف خود دارند. در نتیجه دختر شما که در سنینی قرار دارد که از نظر رشد شناختی در مرحله خودمحوری است و لجاجت از ویژگی بارز این دوره است، از تنها روش‌هایی که یاد گرفته برای مقابله با شما استفاده می‌کند. اگر یک یا چند بار از این شیوه نتیجه مثبت گرفته باشد تا مدت‌ها از آن برای پیشبرد اهدافش استفاده خواهد کرد. 4. راهکار: بهترین رفتار در مقابل کودک لجباز تقاضا کردن به صورت سؤالی است مانند آنکه از او بپرسید: میشه بیای بریم دستشویی؟ میشه بری اسباب بازی‌هایت را جمع کنی؟ در مقابل رفتار پرخاشگرانه او، واکنش آرام نشان دهید؛ زیرا که او رفتارهایش را از والدین الگو می‌گیرد. ممکن است الآن به دلیل سن کم نتواند درست رفتار کند اما رفته‌رفته رفتار درست را از شما می‌آموزد و انجام می‌دهد. لطفاً بعد از انجام مشاوره، نتیجه و بازخورد آن را با ما در میان بگذارید. برای راهنمایی بیشتر می‌توانید از مشاوره تلفنی رایگان به شماره 02533130044 از ساعت 8 الی 13 استفاده نمایید. موفق و پیروز باشید.

صفحه‌ها

آمار مطالب

مطالب ارسالی: 50