با سلام و عرض ادب خدمت شما کاربر محترم
در مورد توبه باید به چند نکته اشاره میشود:
یک. آنقدر خدا مهربان است که هر کسی و با هر مقدار گناه، توبه کند و به راستی به درگاه الهی باز گردد، خداوند او را میبخشد؛ بلکه گاه تمام گناهانش را به حسنه و ثواب تبدیل میکند.[زمر: 53و فرقان: 70]
دو. توبه باید حقیقی باشد، نه از روی اکراه و اضطرار؛ بنابراین اگر کسی توبه کند از روی اجبار، اکراه و اضطرار، چنین توبهای فائده به حالش ندارد. میتوان گفت که توبه فرعون، نیز از این مقوله بود؛ زیرا از روی اختیار نبوده است.
سه. قرآن کریم میفرماید: «یوْمَ یأْتِی بَعْضُ ءَایتِ رَبِّک لاَ ینفَعُ نَفْسًا إِیمَنُهَا لَمْ تَکنْ ءَامَنَتْ مِن قَبْلُ أَوْ کسَبَتْ فِی إِیمَنِهَا خَیرًا»؛[انعام: 158] «آن روز که بعضی از آیات پروردگارت تحقّق پذیرد، ایمانآوردن افرادی که قبلاً ایمان نیاوردهاند، یا در ایمانشان عمل نیکی انجام ندادهاند، سودی به حالشان نخواهد داشت» و فرعون نیز زمانی اقرار به توبه و یگانگی خداوند داشت که کار از کار گذشته بود و دیگر جای توبه و بازگشت نیست.
چهار. روایتی دیگر علت پذیرفته نشدن توبه فرعون را استغاثه به حضرت موسی دانسته است؛ یعنی باز فرعون از حضرت موسی علیهالسلام کمک خواست، آن هم نه به عنوان پیامبر؛ بلکه به عنوان یک انسان، درست مانند تمام انسانهای دیگر که هنگام گرفتاری از دیگری کمک میخواهد. فرعون از موسی علیهالسلام کمک خواست، مستقل از خدا، پس معلوم میشود که هنوز خداوند را قبول نکرده است و از خداوند طلب توبه و بازگشت نداشته است؛ بر همین اساس خداوند وحی فرستاد که اگر فرعون یک مرتبه مرا صدا کرده بود، کمکش میکردم.[عیون أخبارالرضا علیهالسلام، ج۲، ص۷۷]
بنابراین کمک خواستن از غیرخدا دو حالت دارد:
یک. کمک خواستن از مخلوق، به عنوان مستقل و جدای از کمک خداوند، این همان کاری است که فرعون انجام داده است و معلوم است.
دو. کمک خواستن از مخلوق، به عنوان اینکه این مخلوقات وابسته به خدا هستند و در دل خود امید به خدا دارد؛ ولی کمک را از این شخص میخواهد به این معنی که خدا تفضل کند و این شخص را واسطه نجات من قرار دهد. این همانی است که خداوند انتظار داشته است.
موفق باشید.
سلام خدمت شما کاربر محترم
ضمن سپاس از همراهی شما
طبعا دغدغه شما در این سن بسیار بجاست که امیدارم با راهکارهایی که گفته میشه هر چه زودتر به آنچه خیر و صلاح شماست در قالب یه زندگی رضایتبخش و ازدواج موفق برسید.
بخاطر تشابه سوال شما با یکی از مراجعین لطف کنید به لینک زیر مراجعه بفرمایید
http://btid.org/node/211281
بهترین ها رو برای شما آرزومندم
سلام و عرض ادب خدمت شما کاربر محترم
ضمن سپاس از همراهی شما با مجموعه اندیشه برتر
از اینکه چنین مساله ای رو در خودتون کشف کردید و در صدد رفع و اصلاح اون هستید جای تمجید داره . اصل دغدغه شما برای کنترل خشم و عصبانیت ستودنی است. از امام کاظم علیه السلام روایت شده است که فرموده: «مَن کفَّ غَضَبَهُ عَنِ النّاسِ کفَّ اللّهُ عَنهُ غَضَبَهُ یومَ القِیامَةِ؛[1] «هر که خشمش را از مردم بازدارد، خداوند در روز قیامت خشمش را از او باز خواهد داشت».
گاهی عصبانیت ما ناشی از نحوه مواجهه ما به دیگران هست. مهارت گفتگو در این گونه مواقع یک امر ضروری است. اگر در گفتگو حریم و شخصیت افراد رعایت نشه اونها رو به واکنش منفی وادار می کنه و در نتیجه این بازخورد شما نیز عصبانی می شید. قبل از اینکه کلامی یا قضاوتی می خواهید بکنید اون رو مزمزه کنید و ببینید چه تبعاتی خواهد داشت. اصل مکث و اصل فکر کردن در این گونه مواقع هر چند با تمرین حاصل می شه اما عادت به این روش باعث می شه که شما فارغ از هیجانات، سنجیده صحبت کنید. سعی کنید حاضر جواب نباشید، حاضر جوابی شما رو از کلام سنجیده دور خواهد کرد.
در ادامه می تونید به لینک زیر که مربوط به یکی از مراجعین هست مراجعه بفرمایید و در ادامه اگر سوال یا ابهامی بود بفرمایید
http://btid.org/node/229936
بهترین ها رو برای شما آرزومندم
سلام و عرض ادب
از ارتباط شما با مجموعه اندیشه برتر سپاسگزاریم.
گاهی برای انسانها مسائلی اتفاق میافتد که نمیدانند چگونه با آن روبرو شود. راهحل آن چیست و باید برای کمک به چه کسی پناه ببرند. مسئله شما نیز اینچنین است. تصورتان این است که اموال این افراد نجس است ولی مجبور به ارتباط با آنان هستید. این موضوع شما را ناراحت و کلافه کرده است. در ادامه نکاتی را برای راهنمایی شما بیان خواهم کرد.
1. مسئله شرعی: برای اینکه مسئله شرعی و حکم آن برایتان حل شود باید از دفتر مرجع تقلید خود پیگیری نمایید تا حکم آن برایتان واضح و روشن شود و شما نیز بر طبق آن حکم عمل کنید نه کمتر و نه بیشتر؛ اما به صورت کلی خدمت شما عرض کنم که بر فرض اگر یقین و اطمینان 100 درصدی دارید که فردی از راه حرام کسب درآمد میکند، این موضوع ربطی به نجاست او ندارد؛ زیرا که اسباب نجاست در دین اسلام مشخص است و این موضوع شامل آن موارد نمیشود.
2. وسواس: همانگونه که خودتان فرمودید دیگران در رابطه با این رفتار و افکار شما میگویند که وسواسی هستید. به نظرم بنده نیز این افکار میتواند به دلیل وسواس باشد؛ اما قطعاً بدون بررسی دقیق نمیشود برچسب چنین اختلالی را بر رفتار شما زد. پس بهتر است از مشاوره تلفنی استفاده کنید.
3. مشاوره تلفنی: با توجه به موضوع مشاوره شما، پیشنهاد ما آن است که از مشاوره تلفنی رایگان مجموعه ما بهره بگیرید. برای راهنمایی بیشتر میتوانید از مشاوره تلفنی رایگان به شماره 02533130044 از ساعت 8 الی 14 استفاده نمایید.
4. راهکار: بخشی از درمان شما به شناختتان از موضوعات شرعی و دینی بستگی دارد. وقتی باورتان شود که این مسئله در دین جایی ندارد از شدت رفتارتان کاسته خواهد شد. البته این راهکار نیاز به گفتگو بیشتر با شما دارد. بخشی دیگر نیز به راهکارهای آرامسازی و تغییر موقعیت در هنگام هجوم افکار وسواسی بستگی دارد که نیاز به تمرین از جانب شما دارد.
لطفاً بعد از انجام مشاوره، نتیجه و بازخورد آن را با ما در میان بگذارید.
موفق و پیروز باشید.
سلام و عرض ادب خدمت شما کاربر محترم
ضمن سپاس از همراهی شما با مجموعه اندیشه برتر
زیارت عاشورا حاوی سلامهایی است که خواننده به ائمه اطهار داره و شامل ابراز تنفرهایی است که خواننده نسبت به دشمنان اهل بیت داره که تحت عنوان تولی و تبری گفته میشه که تولی و تبری جزو فروعات دینی ماست. پس حتی اگر زیارت عاشورا رو یک بار هم بخونید از این دو فضیلت برخودار خواهید بود. هم تولی موجبات تقرب به خدا رو فراهم خواهد آورد و هم تبری و ابراز دشمنی و نفرت نسبت به دشمنان خدا و اهل بیت.
اما اگر قرار باشه به ثمره و فضیلتی که در روایات ما آمده برسید سه روش در احادیث وارد شده که حداقل روشی که می تونید زیارت عاشورا بخونید و کمترین وقت رو بگیره روش سوم هست به این نحوه است که:
روش سوم: از امام هادی علیه السلام است که فرمودند : زيارت عاشورا را میخوانی، وقتی رسیدی به لعن زیارت، یکبار کامل آن را میخوانی و یک بار هم میگویی : «اللّهُمَّ الـعَنْهُمْ جَمیعاً تِسْعاً وَ تِسعینَ مَرَّهً»؛ یعنی ۹۹ مرتبه، و سلام را هم همینطور، یک بار کامل میخوانی، و یکبار هم میگویی؛ «اَلسَّلامُ عَلَي الْحُسَيْنِ، وَعَلي عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ، وَعَلي اَوْلادِ الْحُسَيْنِ، وَعَلي اَصْحابِ الْحُسَيْنِ. تِسعاً و تسعین مَرَّة» یعنی ۹۹ مرتبه. کسی که چنين کند، مثل کسیست که تمام لعن و صلوات را یکصد مرتبه تا آخرش گفته است.
موفق و پاینده باشید
التماس دعا
سلام و عرض ادب خدمت شما کاربر محترم
ضمن سپاس از همراهی شما با مجموعه اندیشه برتر
برای کفاره غیبت، هم می توانید طلب استغفار کنید و هم می توانید دعا و خیرات و صدقه بدید تا ثوابش برای ایشون لحاظ بشه
اگر می خواهید طلب آمرزش و استغفار کنید به فارسی هم می تونید برای شخص دعا کنید و از خدا بخواهید که گناهانش را بیامرزه. البته اگر به زبان عربی باشه و متوجه مفهوم دعا باشید خیلی بهتره.
برای دعای عمومی آمرزش گناهان این طور بگویید: «اللَّهُمَّ اغْفِرْ لِلْمُؤْمِنِینَ وَ الْمُؤْمِنَات؛ خدایا مومنین و مومنات را بیامرز»؛ که می تونید در ضمن این دعا فلان شخص رو هم مد نظر داشته باشید.
اگر به طور خصوصی برای شخص خاصی میخواهید دعا کنید، بگو :«أللَّهُمَّ اغْفِرْ لِفلانی؛ خدایا فلانی را بیامرز» بجای «فلانی» اسم طرف رو بگید.
باز هم اگر در این رابطه سوالی داشتید بفرمایید
موفق باشید
با سلام و عرض ادب خدمت شما
از حسن اعتماد شما به مجموعه اندیشه برتر سپاسگزارم
از اینکه به نظرتان فردی برای ازدواج با شما مناسب بوده و حتی یک بار هم به خواستگاری شما آمده و او را رد کردهاید اما به شدت از این مسئله پشیمان هستید تا جایی که تصور میکنید دنیا به آخر رسیده و موجب ناامیدی شما شده برایم قابل درک است؛ و از اینکه در حال حاضر به فکر راهکار مناسب برای برطرف شدن این نگرانیتان هستید و تلاش میکنید حال شما خوب شود قابل تحسین است.
با توجه به سؤال نکاتی را خدمتتان عرض میکنم که امیدوارم برایتان مفید واقع شود.
یکی از دلایلی که به شدت حال شما را خراب میکند این است که تصور میکنید این فرد، همسر مناسبی برای شما بوده و اگر با او ازدواج میکردید حتماً خوشبخت میشدید. در مقابل الآن که با او ازدواج نکردید خدایی تاکرده بدبخت خواهید شد. در صورتی که به هیچ وجه از آینده باخبر نیستید.
توجه داشته باشید اگرچه خوب است با فردی که میخواهید زندگی کنید به او علاقه داشته باشید اما حواستان باشد برای یک عمر زندگی فقط عشق کافی نیست اگر ویژگیهای شخصیتی فرد مورد نظر با شما تطابق نداشته باشد هر مقدار هم عاشق او باشید نمیتوانید با او زندگی کنید.
یکی از دیگر از دلایلی که حال شما را خراب میکند این است که فقط به خوبیهای او فکر میکنید و چون شناخت کافی از او ندارید نمیتوانید به بدیهای او هم فکر کنید. مثلاً تصور کنید اگر ایشان خود مهار گری خوبی نداشته باشند اگرچه تمام خوبیها را داشته باشند نمیتوانید با این مورد کنار بیایید؛ یعنی ایشان نمیتواند خواستههای خودشان را مدیریت کنند و دوست دارند سریع به خواستههای خودشان را عملی کنند. آیا واقع اگر ایشان فردی باشد که تعهد به شما نداشته باشد و با خانمهای دیگر هم ارتباط برقرار کند آیا حاضر هستید با چنین فردی زندگی کنید.
البته بنده نمیخواهم بگویم ایشان این گونه هستند ولی عرضم این است که چون شما شناخت کافی نسبت به ایشان ندارید نمیتوانید این موارد را در نظر بگیرید و فقط به خوبیهای ایشان فکر میکنید.
در پایان توجه شما را به فرمایش خداوند مهربان که از همه چیز زندگی آگاه است جلب میکنم.
خداوند متعال میفرماید: عَسَى أَنْ تُحِبُّوا شَيْئًا وَهُوَ شَرٌّ لَكُمْ وَاللَّهُ يَعْلَمُ وَأَنْتُمْ لَا تَعْلَمُونَ »«ممکن است چیزی را دوست داشته باشید، حال آنکه شرِّ شما در آن است؛ و خدا میداند و شما نمیدانید». واقعیت این است که ما خیلی از مواقع خیر و صلا ح خودمان را به خوبی تشخیص نمیدهیم و ممکن است به چیزی علاقه داشته باشیم اما واقع شر ما در آن باشد و حال آنکه حتی فکر هم نمیکنیم شاید این علاقه ما باعث به هم ریختن آینده ما باشد. از خداوند متعال بخواهید هر آنچه که خیر شماست را برایتان رقم بزنند نه فقط آنچه دوست دارید.
امیدوارم توانسته باشم سؤال مدنظرتان را پاسخ داده باشم.
در ادامه اگر سؤالی بود در خدمتتان هستم.
موفق و مؤید و پیروز باشید.
سلام و عرض ادب خدمت شما
ضمن سپاس از همراهی شما با مجموعه اندیشه برتر
راجع به سوالی که مطرح فرمودید باید عرض کنم که توفیقی که شما دارید چیز کمتری از بقیه نیست پس حس باخت و عقب افتادن از بقیه بهتون دست نده. شخص مومن همواره نسبت به نداشته های معنوی حسرت می خوره و مطمئن باشید که اگر ضمن حفظ قران به ختم قران هم میرسیدید باز هم غبطه افرادی می خوردید که فعالیت و توفیقات بالاتری در این عرصه ها دارند و شما دوست داشتید همه را با هم داشته باشید. منتهی دنیا ظرف محدودیتهاست. همان کسانی که ختم قران دارند غبطه فعالیتهای قرانی شما رو دارند.
اما در خصوص حفظ هم باید گفت که خود حفظ اثار فردی نیز بهمراه خواهد داشت، هم در دنیا و هم در آخرت که در روایت زیر به هر دو مورد اشاره شده.
امام صادق(ع) در این باره میفرماید:«من قرأ القرآن و هو شاب مؤمن اختلط القرآن بلحمه و دمه… ثمّ یدخل الجنّة فیقال له:إقرأ و اصعد درجة؛ اگرجوان مؤمن قرآن بخواند،قرآن با گوشت و خونش آمیخته میشود و در اعماق جانش اثر میگذارد و در قیامت نیز وارد بهشت شده و به او خطاب میشود:بخوان و بالا برو».
این اثر قران بر روح و روان اثر تکوینی دارد و منحصر به زمان پیامبر نیست. ممکن است بپرسید که این روایت در مورد قرائت است، که در جواب خواهیم گفت که وقتی این کیفیت قرائت باشد به نحو احسن بر کسی که ذهن و قلبش با قران آشنا باشد که تبعا قرائت ضمنی را هم خواهد داشت این فضیلت برای حافظ قران هم خواهد بود. بعلاوه اینکه طبق آخر روایت، جواب دادن به ملائکه ای که امر به خواندن می کند منحصر به قرائت از رو نیست بلکه از روی حفظ هم میشود قرائت کرد.
یا دو روایت دیگر در مورد خصوص حفظ که می فرماید:
۱. پیامبر اسلام صلیاللهعلیهوآلهوسلّم فرمودند: «تعداد درجات بهشت به تعداد آیات قرآن است. هنگامی که اهل قرآن وارد بهشت شود، به او گفته میشود قرآن بخوان و بالا برو؛ و بالاترین درجه از آن حافظان قرآن است: فلا تکون فوق حافظ القرآن درجة».
۲. امام صادق علیهالسّلام میفرماید: «الحافظ للقرآن العامل به، مع السفرة الکرام البررة؛ حافظ قرآن که عامل به آن است، همنشین فرشتگان پیام آور نیک رفتار است».
اما برای اینکه از هر جنس و سفره معنوی یک غذایی و رنگی داشته باشید پیشنهاد میشه که از دعا و ادعیه و تعقیبات خودتون رو محروم نکنید و لو کم باشه.
مثلا بعد از هر نماز تسبیحات حضرت زهرا سلام الله علیها رو داشته باشید، روزهای سه شنبه دعای توسل بخونید و شب جمعه دعای کمیل و صبح جمعه دعای ندبه. و در همین حد بسنده کنید. اگر طبق ظرفیتی که دارید بر این روال صبور باشید نتایج معنوی اون رو هم خواهید دید ان شاء الله.
موفق باشید
التماس دعا
سلام و عرض ادب خدمت شما کاربر محترم
ضمن سپاس از همراهی شما
داراییهای انسان که برای خود انسان خیلی ارزشمند هستند یکی مال است و دیگری آبرو و در نهایت جان. ارزشمندترین این دارایی ها همان جان است که با از دست دادن آن، دو دارایی دیگر هم از باقی نخواهد داشت.
اما شهید کسی است گرانقدر ترین دارایی خودش رو که جان شیرینش باشد برای خدا و راه خدا فدا می کند و با قیمتی ترین معامله با خدا وارد معامله می شود.
خود خدا در این زمینه در قران کریم می فرماید :
إِنَّ اللَّهَ اشْتَرَىٰ مِنَ الْمُؤْمِنِينَ أَنْفُسَهُمْ وَأَمْوَالَهُمْ بِأَنَّ لَهُمُ الْجَنَّةَ ۚ يُقَاتِلُونَ فِي سَبِيلِ اللَّهِ فَيَقْتُلُونَ وَيُقْتَلُونَ ۖ وَعْدًا عَلَيْهِ حَقًّا فِي التَّوْرَاةِ وَالْإِنْجِيلِ وَالْقُرْآنِ ۚ وَمَنْ أَوْفَىٰ بِعَهْدِهِ مِنَ اللَّهِ ۚ فَاسْتَبْشِرُوا بِبَيْعِكُمُ الَّذِي بَايَعْتُمْ بِهِ ۚ وَذَٰلِكَ هُوَ الْفَوْزُ الْعَظِيمُ ؛ یقیناً خدا از مؤمنان جان ها و اموالشان را به بهای آنکه بهشت برای آنان باشد خریده؛ همان کسانی که در راه خدا پیکار می کنند، پس [دشمن را] می کشند و [خود در راه خدا] کشته می شوند [خدا آنان را] بر عهده خود در تورات و انجیل و قرآن [وعده بهشت داده است] وعده ای حق؛ و چه کسی به عهد و پیمانش از خدا وفادارتر است؟ پس [ای مؤمنان!] به این داد و ستدی که انجام داده اید، خوشحال و شاد باشید؛ و این است کامیابی بزرگ.
از اینکه دوست دارید با خدا وارد این معامله بشید نشان از این است که طلای درونتون رو با آهن زنگ زده دنیا معامله نکردید و از این بابت بسیار باید قدر خودتون رو بدونید و روز به روز بر تقوا و عشق خودتون به خدا بیفزایید.
اما انسان در رسیدن به آرزو وقتی ناامید میشه که خودش رو ببینه و خودش، بله، اگر آدمی به خودش تکیه کنه و رسیدن به این توفیق رو فقط در دستان خودش ببینه طبعا ناامید خواهد شد، شما قرار نیست به خودتون معامله کنید، شما قرار است که با خدا معامله کنید. خدایی که همه جا هست و به نیت ها و انگیزه ها و شوق شما آگاه است. لزومی نداره شما به دنبال شهادت برید، وقتی وظیفه شناس باشید و اهل رعایت خواست و رضایت خدا باشید این شهادت است که به دنبال شما می آید از جایی که حتی گمانش رو هم نمی برید. خیلی از کسانی که شهید می شن یا شهید شدن این گونه بودند. به خود ناامید بودند اما به خدای خود امیدوار. لذا شهادت رو یک لطف از جانب خدا می دیدند نه یک اجری که در قبال زحمات آنها باشد.
پس نتیجه اینکه شما باید بدونید هر لحظه چه وظیفه ای دارید، با رعایت تقوا همواره در پی کسب رضایت خدا باشید و از خدا و ائمه اطهار چنین روزی رو مطالبه کنید. به فضل و عنایت خدا امیدوار باشید
در ادامه پیشنهاد میشه به لینک زیر مراجعه بفرمایید تا زوایای جدیدی از بحث رو خدمت شما عرض کنم
http://btid.org/node/187409
موفق باشید
سلام بر شما دوست خوب ما
هر وقت استحمام میگیرید؛ غسل شهادت کنید. به این امید که توفیق شهادت قسمتتون بشه.
من و همسرم هم خیلی دوست داریم شهید بشیم.
برای ما هم دعا کن. اللهم ارزقنا توفیق الشهاده فی سبیلک تحت رایه ولیک المهدی
من باید برم ، آره برم سرم بره
یه روزیم بیاد ، نفس آخرم بره
التماس دعا
صفحهها