نه دخترم این حرفا نیست.و شما هر چی زودتر ارتباط رو قطع کنی زودتر راحت میشی.این ادم یا یه مشکل روحی داره که انقدر زود و اینجوری عاشق شده که خودتون متوجه غیر عادی بودن ماجرا شدید .یا چیزی مصرف میکنه.چون من دیدم فردی رو که حشیش مصرف میکرد و هر دختری که میاومد کنار دریا و از دکه ش چیزی میخرید عاشقش میشد وقتی هم که دختره میرفت میشست گریه میکرد براش.از خاطرات تنفر اوره مسافرت شماله.
و به احتمال قویتر ایشون تنهاست دنبال یکی میگرده مشغول بشه.و از اون قویتر اینه که یه دامه.یعنی همش فیلمه
راجع پرتو پلاهایی که اینجا ینفر نوشته من عذر خواهی میکنم اینم یکی از همون افراده که بیماره.هر جا دختر خانمی چیزی مینویسه همینجوری با جملات جلف و بیمار گونه بهش میپره.مریضه .شما جدی نگیر .یبار خواستم جمعش کنم دیدم دوستان دیگه ناراحت شدن.دیگه پیگیرش نشدم.اگه بخاطر اون چند نفر نبود جوری حالش رو میگرفتم که دیگه کامنت گذاشتن یادش بره.
قضاوت نکردم.شما همینکه پی گیر هستید نشون میده اهمیت داره براتون که نگران هستید.
اما این تفکر که احساس کنیم حق داریم به حریم خصوصی دیگران تجاوز کنیم صرفا چون اون فرد رو دوست داریم یا از نظر ما ادم ساده ایه ممکنه فریب بخوره و با این توجیه این تجاوز رو مشروع و منطقی بدونیم کار درستی نیست.ببینید تفکر دینی داشتن خیلی ظرافت داره.اما یه شاخص کلی داریم که با اون کارها رو راحتتر میتونیم تحلیل کنیم.و اون اهل بیت هستن.ما هیچ وقت چنین توصیه یا حرکتی از طرف اهل بیت نداشتیم این یعنی قضاوت شما روی دیگران درست نبوده.من فقط اینجا نظرم رو میگم قضاوت نمیکنم.نظر بنده اینه اصلا پیگیر این شدن که گردن اون چرا سیاه شده.یا کی اومده خونه شون که بعد باعث بشه سوئظن بهش پیدا کنم و حرکت تندی بکنم و رابطه خراب بشه این ماجرا خب یعنی اشتباه از طرف شما.من نمیخوام شما رو محکوم کنم.اصلا فایده ای نداره.فقط در پیام اول اشاره کردم که بگم فکر نکنید کار شما چون خیر خواهانه بوده درسته .چون شما تلویحا در متنی که نوشتید ایشون رو در مسیر انحراف و خودتون رو خیر خواه معرفی کردید دیگه که حالا بخاطر سوئرفتار ایشون رابطه قطع شده و الان میپرسید چه باید کرد.
بنده هم میگم اون موضع شما در مسیر درستی نبوده اول باید بپذیرید که اشتباه کردید.چون اگه همچنان خودتون رو بر حق و ایشون رو منحرف بدونید قطعا وقتی صحبت بکنید دوباره دعواتون میشه.که البته حق هم با ایشونه .
لذا بعد از پذیرفتن این باهاش صحبت کنید.اگه فرار میکنه یه میتونید یه نامه بنویسید بدید همسر یا مادر شوهرتون بهش بده.پیامی که نشون بده شما بابت موضعتون متوجه شدید غلط بوده.و دیگه در موضع قبلیتون نیستید و نهایتا عذر خواهی.
این واقعا خیلی عجیبه که مردم همش نگران گناه کردن و انحراف دیگران هستن.واقعا زندگی هر کس به خودش مربوطه و نباید به خاطر اینکه از نظر ما در اشتباه هستند برخودمون با مردم تند باشه .صرفا چون فکر میکنیم یه خطایی کرده.
بخش زیادی از دینداری ما نفسانیه و دین نیست.البته شما رو نمیگم .کلی عرض میکنم.
اینکه کسی بخاطر خدا از کسی خشمگین بشه خیلی ارزشمنده ولی خیلی هم مشکله.معمولا رفتار ما نفسانیه ولی پوشش اسلامی داره.خودمون رو فریب ندیم.
بله دیگه وقتی خمیر بشه دیگه چیزی نیست که مصداق اسم یا ایات قران باشه.
بله با خط زدن نوشته باقی میمونه ولی اگه مثلا جوهر خودکار رو روش پخش کنید محو میشه اما دردسرش زیاده.
خمیر کردن راحتتره خصوصا اینکه با یه چیزی که الان یادم نیست جوهر نمک بود جوهر لیمو بود.به همچین چیزی هم بهش اگه اضافه بشه رنگ زودتر پخش میشه و دیگه حتی به خمیر شدن هم نیاز نیست ولی ننوشتم اول چون یادم نیست.حتی شاید از این سفید کننده های لباس و کاشی بود.اگه سرعتش براتون مهمه بپرسم بگم.کی اون چی بود .باید به اب اضافه میشد.اگه هم عجله ندارید که همین خوبه.
همه ی احساسات ما دو خاستگاه متفاوت میتونه داشته باشه..نفس و شیطان.
اگه اون علائم رو که شمردم رو ندارید احتمالا اینها مربوط به خودتون هستش و ربطی به جن و شیطان نداره.یعنی حس خودتون کمی مختل شده.که بیشتر بخاطر عدم اطلاعات و یقین کافی داشتنه.
شاید اگه فکر کنید بتونید ریشه ش رو پیدا کنید .مثلا وقتی جایی نظر شما محکوم شده.و بعد از اون هیچ وقت نمیتونید به یه ثبات فکری برسید.
اگه فرصت کنید افکارتون رو یادداشت کنید میتونه کمک خوبی بکنه.یجور قطع نامه برای خودتون محسوب میشه.
راجع هاله در کانال تلگرامیم توًضیح دادم.در وبسایت هم که کامل و در چند پست راجعش نوشتم.سرج کنید .........
متشکرم
سلام
نه دخترم این حرفا نیست.و شما هر چی زودتر ارتباط رو قطع کنی زودتر راحت میشی.این ادم یا یه مشکل روحی داره که انقدر زود و اینجوری عاشق شده که خودتون متوجه غیر عادی بودن ماجرا شدید .یا چیزی مصرف میکنه.چون من دیدم فردی رو که حشیش مصرف میکرد و هر دختری که میاومد کنار دریا و از دکه ش چیزی میخرید عاشقش میشد وقتی هم که دختره میرفت میشست گریه میکرد براش.از خاطرات تنفر اوره مسافرت شماله.
و به احتمال قویتر ایشون تنهاست دنبال یکی میگرده مشغول بشه.و از اون قویتر اینه که یه دامه.یعنی همش فیلمه
راجع پرتو پلاهایی که اینجا ینفر نوشته من عذر خواهی میکنم اینم یکی از همون افراده که بیماره.هر جا دختر خانمی چیزی مینویسه همینجوری با جملات جلف و بیمار گونه بهش میپره.مریضه .شما جدی نگیر .یبار خواستم جمعش کنم دیدم دوستان دیگه ناراحت شدن.دیگه پیگیرش نشدم.اگه بخاطر اون چند نفر نبود جوری حالش رو میگرفتم که دیگه کامنت گذاشتن یادش بره.
موفق باشی
قضاوت نکردم.شما همینکه پی گیر هستید نشون میده اهمیت داره براتون که نگران هستید.
اما این تفکر که احساس کنیم حق داریم به حریم خصوصی دیگران تجاوز کنیم صرفا چون اون فرد رو دوست داریم یا از نظر ما ادم ساده ایه ممکنه فریب بخوره و با این توجیه این تجاوز رو مشروع و منطقی بدونیم کار درستی نیست.ببینید تفکر دینی داشتن خیلی ظرافت داره.اما یه شاخص کلی داریم که با اون کارها رو راحتتر میتونیم تحلیل کنیم.و اون اهل بیت هستن.ما هیچ وقت چنین توصیه یا حرکتی از طرف اهل بیت نداشتیم این یعنی قضاوت شما روی دیگران درست نبوده.من فقط اینجا نظرم رو میگم قضاوت نمیکنم.نظر بنده اینه اصلا پیگیر این شدن که گردن اون چرا سیاه شده.یا کی اومده خونه شون که بعد باعث بشه سوئظن بهش پیدا کنم و حرکت تندی بکنم و رابطه خراب بشه این ماجرا خب یعنی اشتباه از طرف شما.من نمیخوام شما رو محکوم کنم.اصلا فایده ای نداره.فقط در پیام اول اشاره کردم که بگم فکر نکنید کار شما چون خیر خواهانه بوده درسته .چون شما تلویحا در متنی که نوشتید ایشون رو در مسیر انحراف و خودتون رو خیر خواه معرفی کردید دیگه که حالا بخاطر سوئرفتار ایشون رابطه قطع شده و الان میپرسید چه باید کرد.
بنده هم میگم اون موضع شما در مسیر درستی نبوده اول باید بپذیرید که اشتباه کردید.چون اگه همچنان خودتون رو بر حق و ایشون رو منحرف بدونید قطعا وقتی صحبت بکنید دوباره دعواتون میشه.که البته حق هم با ایشونه .
لذا بعد از پذیرفتن این باهاش صحبت کنید.اگه فرار میکنه یه میتونید یه نامه بنویسید بدید همسر یا مادر شوهرتون بهش بده.پیامی که نشون بده شما بابت موضعتون متوجه شدید غلط بوده.و دیگه در موضع قبلیتون نیستید و نهایتا عذر خواهی.
این واقعا خیلی عجیبه که مردم همش نگران گناه کردن و انحراف دیگران هستن.واقعا زندگی هر کس به خودش مربوطه و نباید به خاطر اینکه از نظر ما در اشتباه هستند برخودمون با مردم تند باشه .صرفا چون فکر میکنیم یه خطایی کرده.
بخش زیادی از دینداری ما نفسانیه و دین نیست.البته شما رو نمیگم .کلی عرض میکنم.
اینکه کسی بخاطر خدا از کسی خشمگین بشه خیلی ارزشمنده ولی خیلی هم مشکله.معمولا رفتار ما نفسانیه ولی پوشش اسلامی داره.خودمون رو فریب ندیم.
بله دیگه وقتی خمیر بشه دیگه چیزی نیست که مصداق اسم یا ایات قران باشه.
بله با خط زدن نوشته باقی میمونه ولی اگه مثلا جوهر خودکار رو روش پخش کنید محو میشه اما دردسرش زیاده.
خمیر کردن راحتتره خصوصا اینکه با یه چیزی که الان یادم نیست جوهر نمک بود جوهر لیمو بود.به همچین چیزی هم بهش اگه اضافه بشه رنگ زودتر پخش میشه و دیگه حتی به خمیر شدن هم نیاز نیست ولی ننوشتم اول چون یادم نیست.حتی شاید از این سفید کننده های لباس و کاشی بود.اگه سرعتش براتون مهمه بپرسم بگم.کی اون چی بود .باید به اب اضافه میشد.اگه هم عجله ندارید که همین خوبه.
بله در هر صورت خمیر رو میتونید بریزید دور.
سلام مجدد
همه ی احساسات ما دو خاستگاه متفاوت میتونه داشته باشه..نفس و شیطان.
اگه اون علائم رو که شمردم رو ندارید احتمالا اینها مربوط به خودتون هستش و ربطی به جن و شیطان نداره.یعنی حس خودتون کمی مختل شده.که بیشتر بخاطر عدم اطلاعات و یقین کافی داشتنه.
شاید اگه فکر کنید بتونید ریشه ش رو پیدا کنید .مثلا وقتی جایی نظر شما محکوم شده.و بعد از اون هیچ وقت نمیتونید به یه ثبات فکری برسید.
اگه فرصت کنید افکارتون رو یادداشت کنید میتونه کمک خوبی بکنه.یجور قطع نامه برای خودتون محسوب میشه.
راجع هاله در کانال تلگرامیم توًضیح دادم.در وبسایت هم که کامل و در چند پست راجعش نوشتم.سرج کنید .........
صفحه‌ها