نظرات 7292Mahdi

تصویر 7292Mahdi 7292Mahdi 24 اسف, 1399 با حساسیتم چکار کنم؟

سلام.

من یه پیشنهاد دارم امتحان کنید.از این به بعد هر وقت بچه ها اومدن بگیدن خوبه  یه هیجان جدید.اصلا هم سعی نکنید جلوی بچه ها رو بگیرید.بذارید اشغال بریزن هر کاری میکنند بکنن وقتی رفتن یباره جمعش میکنید دیگه .شما فرض کن میخوای سبزی پاک کنی دو تا سینی میاری کنارت خیلی هم حواست جمعه که زمین نریزه اتفاقا هر چی بیشتر تلاش کنی خود اشغالها انگار پا در میارن میرن میریزن زمین.خب ادم اعصایش خورد میشه.اما بگی طوری نیست بذار بریزه اخرش جارو میگیرم میره دیگه.

پسرم از اون بچه های لذت طلبه.هر کاری رو با کیف انجام میده تخمه میخواد بخوره تمام اطرافش تخمه ست چند بار گفتم دیرم بچه اینجوری راحته چرا کوفتش کنم یبار میخوره میریزه خودشم جارو میگیره تموم میشه.

بعد یه کلکی یاد میدم شاید کمی همچین نامردی شاید بشه نسبت به بچه ولی این مهدکودکها انجام میدن.

همون اول صبح که بچه ها میرسن مهد مربیشون بهشون میگه جیغ بزنید. بعد تشویق هم میکنه بلندتر افرین داد بزنید.یعنی تمام انرژی بچه رو همون اول صبحی خالی میکنن بعد میگن حالا برید بازی کنید.بچه هم دیگه هر چی جوون داشته سر داد و جیغ اول صبح خالی کرده و دیگه حال نداره با دوستش شیطنت کنه یا سر یه وسیله بازی لجاجت کنه با بچه ها.یا کلا بچه رو هر قدر بگی یواشتر بازی کنید سروصدا نکنید که متوجه نمیشه فقط میخواد بازی کنه و تخلیه بشه.اتفاقا اگه منعش کنید بدتر میشه..

خلاصه ترفند بدی نیست همین که اومدن مثلا بالشا رو خودتون بندازید وسط بگید کشتی بگیرید ببینم کی زورش بیشتره.هر چی هم که میدونید خودشون قراره انجام بدن و شما هی بگید  اروم باش عمه یواشتر  . ..خودتون هم اینبار قاطی اونا شید با هم شیطنت کنید یعنی مثلا اگه از روی مبلا میخوان بپرن و شما ناراحت بشی شما خودت هدایتشون کن روی مبل بگو بپرید.مطمئن باشید تا شما گرم بشید برای بازی اونا خسته شدن بعدش یا میرن سر تلوزیون یا منچی چیزی برمیدارن بازی میکنن..همین حرکت رو چند ساعت بعد که دیدی دارن جون میگیرن میخوان شیطنت کنند تکرار کنید.

بچه باید تخلیه بشه.میدونید .باید.هیچ منطقی هم سرشون نمیشه.لذا هر اقدام شما برای ارام کردن بچه و تمیز نگه داشتن خونه محکوم به شکسته.

بجاش به تخلیه شدن اونها کمک کنید و جهت بدید .بجای اینکه نصف روز از درو دیوار بالا برن نیم ساعت اول خسته شون کنید اگه خواستید همون موقع هم مرتب کنید چون خیالتون راحت دیگه حال ندارن بریزن بپاشن یا اینکه توجیه دارید .بچه ها هستن خونه بهم ریخته ست .اصلا مهم بچه ست .بهم ریخته باشه.جایی بر نمیخوره.اما شکستن دل بچه  خیلی جاها رو ویران میکنه..

موفق و خونسرد و پر انرژی  باشید

تصویر 7292Mahdi 7292Mahdi 24 اسف, 1399 زندگی را به خودم سخت می گیرم!

سلام مجدد

ببینید ما کلا رفتارهامون یا ارادی هستن یا غیر ارادی.بحث شما در رفتارها و احساسات غیر ارادیه.انسان غیر ارادی گرسنه گی رو درک میکنه.یا خستگی رو حس میکنه.یا خوابش میاد.یا میترسه ،غمگین میشه،شاد میشه،از کسی خوشش میاد یا بدش میاد.استرس میگیره...

هیچ کدومشون ارادی نیستن .یعنی اینطور نیست وقتی ادم با یه صحنه ی ترسناک مواجه میشه تصمیم بگیره که بترسه .ترس خودش میاد.

شیطان هم عمدتا از همین احساسات که بدون اراده میان استفاده میکنه .هدفش هم اینه که با کمک احساسات فرد رو به سمت هبوط سقوط انحراف زمینگیر شدن و...مسیر شیطان مشخصه دیگه.اما اینطور نیست که همیشه به راحتی بتونه احساسات تقلبی رو در انسان ایجاد کنه مراحل متفاوتی داره.مثلا برای افراد مومن که دارای هاله ی قوی هستن شیطان با صحبت کردن از چند متری و رسوندن صداش به گوش برزخی پیامش رو میرسونه.این خفیفترین اسیبیه که از شیطان ممکنه به انسان برسه.هر قدر قدرت و نورانیت هاله بیشتر باشه جن مجبوره بره عقبتر.چون انرژی هاله اذیتش میکنه.خب از راه دور یکی صداست که میتونه مدام تکرار کنه که این کارو بکن یا نکن و...یا تصاویر رو برامون کمی تغییر بده .مثلا نامحرمی رو زیباتر جلوه بده که فرد بیشتر نگاه کنه اما بگیر نگیر داره.با توجه به ایمان شخص خیلی وقتها ناموفق و ناکام میمونه.حالا اگه هاله ضعیف باشه همون کار رو از نیم متری انجام میده که خیلی تاثیر گذار تره.ولی بازم دستش خیلی باز نیست تا وقتی که از هاله بتونه عبور کنه و به مرحله ی مس برسه.که اینم باز مراحل زیادی داره تا بتونه به قلب نفوذ کنه یوسوس فی صدور الناس اینجاست.اتفاقی که میافته اینه که دیگه نیازی نداره برای القای حسی به انسان بال بال بزنه که حالا انسان اونو بگیره یا نگیره .بلکه خیلی راحت میره یه احساس دروغی و کاذب رو خودش میسازه.یعنی تصور کنید سیستم احساسات رو  مثل یه دستگاه الکترونیکی باشه.میره دو تا از سیمها رو خودش میزنه بهم و یه حسی همینجوری الکی فعال میشه .مثلا همین ترس.هیچی نیست ولی ترس فعال شده.خشم.نفرت اضطراب.مهربانی نابجا .ترحم نابجا.ناامیدی و...افراد افسرده دقیقا همین حال رو دارن.یعنی همه ی احساسهای منفی همزمان و بی دلیل و بی امان فعال میشن.واقعا خدا هیچ کسی رو به این روز گرفتار نکنه.طرف به دیوار نگاه میکنه گریه ش میگیره.هر چی میگی حس تنفرش بیشتر میشه.یعنی کنترل از دست خودش در رفته دیگه.

واقعش اینه درمان این مشکل خیلی سخته حتی اگه با دقت و ظرافت وارد نشیم گاهی اوقات ناممکنه.چون فرد تحت نیروی خارجیه.خودش که نیست

اما.فقط خداوند یک راه نجات گذاشته که اگه کسی بخواد بتونه نجات پیدا کنه.و روز قیامت هم خداوند به همین راه که گذاشته استناد میکنه .و اون قدرت عقله.یک سازمان بسیار قویتر از احساسات.

فقط کافیه فرد احساساتش رو به عقلش عرضه کنه.اگه دید عاقلانه ست خب به حسش عمل میکنه والا به هر شکلی شده باید مخالف حسش عمل کنه .یعنی اگه شده از ترس مثلا گریه هم بکنه اشکالی نداره ولی کم نیاره و کوتاه نیاد.چون اگه این روال ادامه پیدا کنه کم کم احساساتش بقدری قوی میشن که دیگه استفاده از عقل براش خیلی مشکل میشه.

افراد وسواسی رو دیدید.هی میشوره میگه نشد دوباره سه باره ده باره.چون احساسش به عقلش زور میگه .میفهمه پاک شده اما دلش اروم نمیشه.تنها راه فشار اوردن به احساس و مثل دشمن باهاش رفتار کردنه.باید مثل میدان جنگ فرض کنه اگه نزنی میخوری.یا احساست رو شکست میدی یا اون تو رو نابود میکنه.

اگه ادم خودش بخواد میتونه از اطرافیانش هم کمک بگیره .فلانی من همچین حسی دارم به نظرت منطقیه.اگه گفت نه دیگه دشمنی با احساس باید در دستور کار قرار بگیره.

خبر خوب اینه که شیطان یا جن زیاد نمیتونه شرایط مخالف رو تحمل کنه و میدان رو خالی میکنه و شما که خودت متوجه شدی یک قدم جلوتر هم هستی

اینم بگم این متن بدون منت متن ارزشمندی بود.هیچ جا گیرتون نمیاد.

بنده در خدمت هستم اگه جاییش مبهم توضیح بدم

تصویر 7292Mahdi 7292Mahdi 24 اسف, 1399 آیا واقعا همزاد وجود داره؟

نگران نباشید.

کار مادر درست نبوده و احتمال زیاد اون چیزا که گرفته و سوزونده طلسم بوده .

بخوام صادقانه و صریح بگم نمیدونم الان شما باید چیکار کنید.چون نمیدونیم که چه طلسمی بوده.

اما یه پیشنهاد مطمئن بهتون میدم که هیج طلسمی نتونه کاری بکنه و در امنیت باشید.

شما هر قدر هنجار گرا تر باشی و با مردم بیشتر معاشرت داشته باشی و یسری تقویتیهای معنوی هم داشته باشی بهتر میتونی مقاومت کنی و اثار طلسمها نمیتونه نفوذ کنه.

براتون یه مثالی بزنم.تمام افراد سیاسی جهان که معروفم هستن به نسبت شهرتی که دارن دشمن هم زیاد دارن.چه در ایران چه در خارج از ایران .اولا بین دشمنان یا حتی دوستان ممکنه کسانی خواسته یا ناخواسته به اینها چشم بزنن.یا از میان دشمنان حتما کسانی پیدا میشن که برای پایین کشیدن اون فرد از قدرت برن پیش ساحر و جادوگر و...اما معمولا اتفاقی خاصی برای این افراد نمیافته و دوران در اوج بودنشون بسلامت طی میشه.

در حالی که اگه یکی از اون طلسمها رو برای یه ادم معمولی استفاده کنن طرف دودمانش به باد میره.به هر حال تصور کنید رئیس جمهور یک کشور رو میخوان با طلسم مثلا زمین گیر کنند میرن قوی ترین افراد رو پیدا میکنند پول خوبی هم میدن که بهترین و قوی ترین طلسمش رو استفاده کنه که رغیبش رو از قدرت پایین بکشه معلومه که اون طلسم با طلسمی که مادر شما گرفته قابل مقایسه نخواهد بود.

یا حتی همین مجریان تلوزیون که خیلی طرفدار هم دارن .چرا چشم نمیخورن .ااین سوال مهمه دیگه.یه جوان میره یه شب تو عروسی لباس شیک میپوشه میاد فرداش مریض میشه یا یه بلایی سرش میاد چطور اینا طوریشون نمیشه.

دقت کنید جوابی که میخوام بدم جواب شما هم هست.

اینکه این افراد هاله ی قوی ای دارند.و به تناسب شهرتی که پیدا میکنند هاله هم قوی میشه.چون یکی از عوامل قوی شدن هاله معاشرت با مردم و در مرکز توجه بودنه.اگه از اشنا هاتون کسی باشه که بخاطر ماجرایی مدتی بشکل چشم گیری در مرکز توجه بوده باشه اگه ازش سوال کنید تایید میکنه که حالش هم تغییر کرده و پر انرژی بوده حتی رنگ چهره هم روشن میشه.

پس جواب شما این شد اگه هاله تون رو قوی کنید نه هیچ طلسمی روی شما اثر میکنه نه کسی چشم میزنه.و نه جنی میتونه وارد حریم خصوصیتون بشه که مشکلاتی بعدش ببار بیاره.

برای قوی کردن هاله هم خب برای هر کس مقدور نیست بره در اون سطح در مرکز توجه ها باشه ولی میتونه روابط اجتماعیش رو زیاد کنه.بیشتر معاشرت کنه کلاسهای مختلف بره و در جمع دوستانش بیشتر حاظر بشه.در میهمانی ها بره و شرکت کنه و تا جایی که میتونه مجلس رو متوجه خودش بکنه.مثلا برای چند نفر از هم سناش حرف بزنه و....

البته این فقط یک راهشه.همون طور که اول نوشتم.هنجارگرا بودن خیلی مهمه.هر هنجاری هم باشه فرقی نداره.هنجارهای دینی از همه مهمترن.بعد هنجارهای اجتماعی و حتی خانوادگی.مراعات کنه دیگه  .هر جا نباید کاری رو انجام بده تمام تلاشش رو بکنه که انجام نده و کاری رو که باید انجام بده رو هم انجام بده.همینطور کارهایی که بهتره انجام بده یا بهتره ترک کنه.و....

روش دوم توجه کردن ویژه به بعضی از ناهنجاریهای خاصه که انگار هاله رو تیکه تیکه میکنه.مثل موسیقی.شاد باشه یا غمگین .فرقی نداره هر موسیقی ای که ادم رو ببره تو عالم خودش به هاله اسیب میزنه.مشروبات الکلی .قمار.مواد مخدر  قرصهای خواب اور که شدیدا خطر ناکه.روانگردانها.قمار.ارتباط نامشروع خشم ...عصبانیت واقعا هاله رو نابود میکنه.شهوت حتی اگه حلال باشه.حسادت.حرص.ترس هیجان.و....

نکته ی سوم کمک گرفتن از تقویتی های قویه.مثل نماز .قران.زیارت عاشورا.و عجیب اثاری داری روضه خوندن یا شنیدن و گریه کردن برای امام حسین.یعنی اگه بگم از قران و نماز قدرتش بیشتره اغراق نکردم.تکریم والدین.روزه و....

نوشته بودید درون گرا هستید .ببینید نمیگم درونگرا بودن خوب نیست اما تنهایی و انزوا اثار خوبی نداره.مشکلات زیادی ایجاد میکنه سعی کنید این لحظات رو به حداقل برسونید.تنهایی خوابیدن و در اتاق تاریک خوابیدن هم برای شما میتونه دردسر ساز باشه.

در کل اینها برای تقویت هاله بود.هر قدر بیشتر تقویت کنید مقاومتر نورانیت بیشتر و امنیت معنوی بیشتری خواهید داشت.

موفق.قوی و در امنیت معنوی باشید

تصویر 7292Mahdi 7292Mahdi 23 اسف, 1399 موفقیت در کار رمالی آیا خلاف عدل الهی نیست؟

سلام

 داری رانندگی میکنه خیلی هم محتاط و درست طبق مقررات .از پشت سر یه ماشین سنگین در حالی که رانندش مست کرده میاد میزنه بهش .هم خودش اسیب میبینه هم ماشین داغون میشه کلی هم گرفتاری برای بعدش داره.ایا راننده ی جلویی خطایی کرده؟!بی خبر از همه جا داره درست رانندگیشو میکنه.

این مثال چون همه ی عوامل دیده میشن برامون سوال ایجاد نمیکنه اما در دعا و رمالی چون یک طرف ماجرا دیده نمیشه برامون سوال میشه.در حالی که مثل هم هستن و هیچ فرقی نداره.

هر دو در شرایطی بودن که باید گرفتار یه بلایی میشدن.البته اگه واقعا بلا باشه.خیلی وقتها همش نعمته ولی ما متوجه نمیشیم.ولی حالا اصلا بگیم بلا.همون خدایی که راه رو باز میزاره که ماشین سنگین بیاد از پشت بزنه به اون ماشین راه رو برای رمال باز میذاره که طلسمی رو بندازه جون اون خونواده.

که دلایل مختلفی هم میتونه داشته باشه که برای هر کس به شکل ویژه ای به خودش مربوطه و نمیشه کلی گفت.مهم اینه خداوند مقدراتی برای مردم نوشته که باید موبمو اجرا بشه.دختر خانمی صلاحش به اینه یا بخاطر خطایی که کرده یا هر چی به هر حال سن ازدواجش باید در سی سالگی باشه مثلا.خب اینم دختر بیست ساله طبیعیش اینه چند وقت یکبار خواستگار براش بیاد.و اگه مانعی نباشه همه ی مقدرات که بهم میریزه.سروکله ی یه ادم مریض پیدا میشه حسادت میکنه میره یه پولی میده به دعا نویسی رمالی کسی که اینو ببنده.و این اتفاق هم میافته.نه به اراده ی اون واسطه و دعا نویس که به اراده ی خداوند و به وسیله ی اونها .والا هیچ اتفاقی سرخود نمیافته

تصویر 7292Mahdi 7292Mahdi 23 اسف, 1399 چرا باید موسیقی گوش کردن حرام باشه؟

مضر .مزر چی بود اخه.

اقا ابرو برامون نموند با این همه غلط اینو هم نمیشه گردن گوشی انداخت.میگم هزینه ی یکی که بشینه غلط املایی بگیره چقدره.من میدم دیگه  ابرومون که مهمتره.

همینجا اعتراف کنم خوانواده که یجا نوشتم همون خانواده یا خونواده منظورم بود .اونم نعوذ نبود نعوظ بود. والا

 

صفحه‌ها

آمار مطالب

مطالب ارسالی: 3