نظرات 7292Mahdi

تصویر 7292Mahdi 7292Mahdi 22 اسف, 1399 ایا ما باید از مصیبت ها، بیماری ها و... استقبال کنیم؟

سلام

روایت جالبی هست که دقیقا همین بحث رو مطرح کرده که متاسفانه نتونستم پیداش کنم.اما مضمونش تقریبا به این شکل بود که فردی در محضر امام معصوم از حال خودش میگه که من فقر رو از ثروت بیشتر دوست دارم و در ثروت بخشش میکنم  و بیماری رو از سلامتی بیشتر دوست دارم و در سلامتی شکر.که امام در جواب میگن ما هر چی خدا بخواد بر همون راضی هستیم در بیماری شکر میکنیم و در فقر و نداری بخشش میکنیم.

غرض اون بخشی بود که امامان ما بر هر اتفاقی راضی بودند اگرچه در دعاها سلامتی رو هم میخواستند چون سلامت یه نعمته.اما گاهی اوقات این نعمت میره.که در دلیل رفتن نعمت میگن یا برای ترفیعه یا تنبیه.یعنی یا مقامتون رو بالاتر میبره یا گناه کردید و دارید تنبیه میشید.منظور هم اینه که در زمان بیماری ناراحت نشیم نگیم خدا چرا به ما نگاه نمیکنه .ما رو فراموش کرده انگار.یا چرا هر چی بیماری و مصیبت هست باید سر ما که ایمان هم داریم بیاد.چرا اونا که اصلا خدا رو باور ندارن کمتر مریض میشن و......برای اینکه موئمنان با این افکار ایمانشون ضعیف نشه حقیقت و پشت پرده ی ماجرا رو بما گفتن که بدونید برای اینه که مریض شدید یوقت فکر دیگه نکنید.

والا ادم برای رفتن نعمت که خوشحال نمیشه یا نشانه ی موئمن بودنش نیست .

دنیا یه قوائدی داره.که طبق اون همه ی ماجرا ها واقع میشه.این هم یکی از همون قوانینه.یعنی وقتی گناه بکنیم پشتش احتمال داره گرفتار بلایی بشیم که یکی از اون بلاها میتونه بیماری باشه.بعد این سوال ایجاد میشه که امامان ما هم بیمار میشدن یا افراد خیلی موئمن که گناهی هم نمیکنند بیمار میشن پس اون ماجرا چیه .که روایات دیگه توضیح دادن گاهی هم بلا بخاطر ترفیعه یعنی خدا بنده ای رو دوست داره و با این بیماری باعث میشه بنده اذیت بشه و همین اذیت هم براش مقام میاره.و بخدا نزدیک میشه.

اما اصل سالم بودنه .

همیشه موفق و سالم و با معرفت باشید

تصویر 7292Mahdi 7292Mahdi 21 اسف, 1399 بیایید مطلقه ها را به همدیگر معرفی کنیم

سلام.

این رو گویا خیلی وقت پیش نوشتن اما خیلی عالیه.کاش یجور حمایت میشد این طرح اگه همین سایت یه بخشی رو اختصاص بده به این افراد خیلی عالی میشه.ولی اینجوری فایده نداره.اینهمه پیام دادن ولی گمون نکنم به جایی رسیده باشه و کسی تونسته باشه ازدواج کنه.

نمیدونم چقدر این حرکت از لحاظ حکومتی مورد حمایت قرار بگیره چون احتمالا به این سادگیا هم نباشه.ولی خب اگه مدیر سایت یه توکل قوی بیاره تو کار و یه حرکتی بکنه تبعات منفی ای براش نداشته باشه.اگر چه من خودم دنبال کسی نیستم برای ازدواج ولی کار خیلی ارزشمنده.خدا حمایت میکنه و این کافیه

تصویر 7292Mahdi 7292Mahdi 21 اسف, 1399 فرق روح با نفس چیست ؟

منظورم این بود اگه حالت مباحثه میگرفتید و مخالفت میکردید بازم انگیزه میداد و بحث گرم میشد.اما با تعارف و تواضع دیگه طرف مقابل خلع سلاح میشه.

بحثه علمیه دیگه نمیخواییم که سرو صورت همو بیاریم پایین .شما که اهل مباحثه بودی و هستی میدونید منظورم چیه.

چون این بحثها جوریه که هر قدر بهش بیشتر وارد بشی ابعاد و ظرافت مطلب بیشتر روشن میشه.یعنی الان شاید برای هیچ کدوممون اصلا موضوعیت نداشته باشه ولی با گفتگوی مباحثه ای خب باز میشه.که هم برای سوال کننده میتونه مفید باشه هم خودمون و هم دیگران.به هر حال تا همینجاش هم برکات خودش رو داشت ان شاالله که خیره 

 

تصویر 7292Mahdi 7292Mahdi 21 اسف, 1399 ایا پیامبران الهی اعم از نبی و رسول از بدو تولد پیامبر و نبی و رسول بودند

سلام.

یکم سوالت پیچیده بیان شده.دقیقا منظورت چیه.

اگه از طرف خدا حساب کنی که خب خدا میدونه ست قراره به کی این مقام رو بده از همون اولش هم معلوم بود.

اما اگه نگاه خود پیامبر بخوای نگاه کنی از زمان وحی پیامبری شون ابلاغ میشه مثلا حضرت موسی اصلا نمیدونست چخبره.وقتی وحی رو اولین بار دریافت کرد جا خورد.یا پیامبر خودمون وقتی وحی بهش شد حالت ترس و اضطراب بهشون دست داد و خودشون رو به عبا پیچیدن از شدت استرس و عرق زیادی که کرده بودن.این یعنی خبر نداشتن که قراره پیامبر بشن.از طرفی مثلا حضرت عیسی از زمانی که نوزاد بود یعنی سه روزه بود با مردم حرف زد گفت من پیامبر هستم.

این موضوع ابلاغ وحی بود.اما بخاطر تقرب انبیا با خداوند به هر حال خیلی هم غریبه نبودن.مثلا تو یه عالم دیگه ای باشه و یکباره بهش وحی بشه.مثل پیامبر خودمون از سالهای جوانی میرفتن محل خاصی عبادت میکردن ولی نه بعنوان پیامبر.اما این ظاهر ماجراست.ما از حقیقت پشت پرده خبر نداریم.گاهی اوقات عباراتی در مورد پیامبر اکرم یا امیر الموئمنین میبینیم که حقیقتا گفتنش هم شهامت میخواد که من ندارم..

حضرت پیامبر ص رو عقل مطلق میدونن که اولین مخلوق خداوند هم هست.این که این نور از همون زمان اول هوشیار بوده باشه چیز دور از ذهنی نیست.ولی اصلا ما با این بحثها کاری نداریم زیاد هم صحبت کنیم مخالف پیدا میشه و بحث به حاشیه میره.جواب شما همون بندهای قبل بود که طبق ظاهر هر پیامبری از زمان ابلاغ رسما پیامبر میشه و قبل از اون در ظاهر بی اطلاع بودن

تصویر 7292Mahdi 7292Mahdi 21 اسف, 1399 فرق روح با نفس چیست ؟

سلام.

گمونم سوئتفاهمی شده.من نگفتم (من )یعنی قوای نفسانی و  .  .

به مجموعه ی روح و جسم و نفس و کلا مجموع اینها میشه (من).

مسلمه که روح اصله و اگه اون نباشه اصلا منی وجود نداره.ولی من حرفم اینه روح رو اگه (من ) بگیریم پس باقی قوا چی هستن.نمیشه که بگیم یکی دیگه ست.مجموعه ی اینها میشه (من) ببین اول گفتم این اصطلاح ها گیج میکنه و کارو سخت میکنه.شما کمی ساده تر به ماجرا نگاه کن.وقتی میخوابی روح به اسمان میره به تعبیر قران.خب اونی که توی رخت خوابه کیه پس.اونم خودتی دیگه.هم اون که از بدن جدا شده.و هم اون روح که نباتیه و قلب داره میتپه باهاش.روح حیوانی که احساس میکنی اینا کنار جسم تو رختخوابن.اون روح انسانی هم رفته بالا.

حالا قیامت شده و اجساد ما با زلزله ی روز قیامت مثل الان دوباره برمیگرده.خب این جسم کیه؟ همون (من) اما همه ی ها وقتیه که روح باشه.اگه روح رو برداریم هیچ کدوم اصلا معنا پیدا نمیکنه.شهوات که بخشی از انسانه با حلول روح در بدن فعال میشن و با خارج شدنش غیر فعال.

در عرب نفس  او  به معنی خودش معنا میده.در قران هم هر وقت گفته نفس یعنی انسان .یا کامل یعنی با کل زیر مجموعه هاش.به روح نگفته نفس .

نمیدونم منظورت چیه که نوشتی اشتباه میکنم

صفحه‌ها

آمار مطالب

مطالب ارسالی: 3