من پسر جوانی سراغ دارم مثل پسر شما ارشد مهندسی عمران هستند، پاک هم هستند. داور قرآن هم هستند. و ... پدر و مادرشون هم آدم های مؤمن و با خدایی هستند؛ پدر و مادرشون هم تمام عمرشون رو با وجودیکه فرزند اول خانواده نبودند؛ تا همین الان که 70 سالشون هست به خواندن نماز برای پدر و مادر سپری کردند، مبادا که پدرو مادرشون، نمازهاشون رو بعلت بیسوادی غلط خوانده باشند. ولی این جوان که دکترا هم قبول شده هنوز شغل مناسبی نداره و کارگری میکنه. کارگری در ادارات و مؤسسات هم نه، کارهای کارگری مثل بنایی و لوله کشی ساختمان و کندن چاه سیستم فاضلاب و ... ! میدونید به همین علت نمیتونه کفو خودش رو پیدا کنه و ازدواج کنه؟!
من خانم و آقایی میشناسم که آقاشون سالیان سال مرتد شده بودند. (ارتداد به معنای واقعی) پسرشون ارشد مهندسی مکانیک هست؛ پس از اینکه (عسلویه که خیلی از استانی که سکونت دارند دور هست) استخدام شدند؛ پدرشون دوباره مشرف به اسلام شدند. مادرشون هر یک جمله که میگه ؛ خدا رو بابت اینکه پسرش سرکار رفته شکر می کنه!
خانم یا آقای محترم میخواهم جوابتون رو با آیات بدم. چراکه فرمودید مذهبی هستید.
شما فرض کنید همکاران پسرتان و اون افرادیکه خودتون رو باهاشون مقایسه می کنید، کافر باشند. (ما از کافر بدتر که نداریم) قرآن می فرماید : رفت و آمد کفّار در شهرها تو را فریب ندهد. (بهره آنها از این رفت و آمدها) متاع ناچیزى است، سپس جایگاه ابدى آنان جهنّم است که بد جایگاهى است.1
شما فرض کنید همکارانشون منافقند ؛ قرآن میگه بعضی داشتن‌ها برای عذاب است. برای این نیست که خدا توجه ویژه به یک عده داشته که ما رو از آن توجه محروم دانسته؛ قرآن می فرماید : اموال و فرزندان آنان (منافقان)، تو را به شگفتى و اعجاب نياورد! همانا خداوند مى‌خواهد آنان را بدين وسيله در دنيا عذاب كند و در حال كفر جانشان به در آيد.2
قرآن می فرماید: آيا گمان مى‌كنند كه آنچه از مال وفرزند به آنان مدد مى‌كنيم (براى اين است كه) شتاب مى‌كنيم كه خيرهايى به آنان برسانيم؟ (هرگز چنين نيست) بلكه آنان نمى‌فهمند (كه مال و فرزند وسيله‌ى امتحان آنهاست).3
قرآن میگه: کسانى که زندگى دنیا و زینت آن را بخواهند، (نتیجه) اعمالشان را در همین دنیا به طور کامل به آنها مى دهیم; و چیزى کم و کاست از آنها نخواهد شد! (ولى) آنها در آخرت، جز آتش، (سهمى) نخواهند داشت; و آنچه را در دنیا (براى غیر خدا) انجام دادند، بر باد مى رود; و آنچه را عمل مى کردند، باطل و بى اثر مى شود!4
قرآن فرموده این ترفیع درجات و بالا و پایین ها، همه، برای آزمایش هست. (و اوست كه شما را جانشينان (يكديگر در) زمين قرار داد و درجات بعضى از شما را بر بعضى ديگر برترى داد تا شما را در آنچه به شما داده، بيازمايد. همانا پروردگارت زود كيفر است والبتّه او حتماً آمرزنده و مهربان است).5
قرآن می فرماید همه چیز این عالم حساب دارد و ارزاق و روزی‌ها نیز به مقدار حساب شده‌ای از طرف خدا نازل می‌گردد. (و هيچ چيز نيست مگر آنكه منابع و گنجينه‌هاى آن نزد ماست و ما جز به مقدار معين فرو نمى‌فرستيم).6
و البته وعده خداوند برای دفاع از مومنین، حتمی است. مهم آن است كه ما مصداق «الَّذِینَ آمَنُوا» باشیم؛ درنتیجه دفاع الهى از ما حتمى و تخلف ناپذیر خواهد بود.7
برای پسرتون دعا کنید. دعا کردن هیچ اشکالی نداره، زیاد هم توصیه شده. ولی سوء ظن داشتن و ناشکری کردن، آنهم در جایی که خدا عطا کرده ناسپاسی بزرگی هست. خانمهای بسیاری هستند که ابتدای استخدامشان در شهر دیگری کار می کنند. نه به صورت مأموریت چند روزه؛ سالیانی قریب 10 سال!!!!!! با وضعیت بارداری و بچه داری و ... دائما در راهند!!!!!! در رابطه با آقایون که جوهره یک مرد کار کردنست.
____________________________
1. لَا یَغُرَّنَّکَ تَقَلُّبُ الَّذِینَ کَفَرُواْ فىِ الْبِلَادِ(196) مَتَاعٌ قَلِیلٌ ثُمَّ مَأْوَئهُمْ جَهَنَّمُ وَ بِئْسَ المِْهَادُ(197- آل عمران)
ما در قرآن در آیه 20 نساء واژه "قِنطار" رو داریم که به معنای جواز زیاد زدن مهریه هست. و میگه اگه مهريه زياد زده شود، اشكالى ندارد، گرچه سفارش به مهريه كم شده است. «آتَيْتُمْ إِحْداهُنَّ قِنْطاراً».
و حدیثی از امام باقر (ع) داریم که فرموده اند: " الصَّدَاقُ مَا تَرَاضَیَا عَلَیْهِ مِنْ قَلِیلٍ اَوْ کَثِیرٍ فَهَذَا الصَّدَاقُ؛ صداق چیزی است که زن و شوهر بر آن توافق کنند، کم باشد یا زیاد؛ همان مهریه است". (وسائل الشيعة، الشيخ الحر العاملي، ج21، ص240، أبواب المهور، باب1، ح3، ط آل البيت).
در آیه 4 نساء واژه "نِحْلَة" رو داریم که میگه مهریه عطیه الهی است. «آتُوا النِّساءَ صَدُقاتِهِنَّ نِحْلَةً» این آیه میخواد بگه مهریه بهای زن نیست و در واقع هدیه مرد به همسرش هست. بنابراین واقعیتش این هست که دندان اسب پیشکشی رو نمی شمارند.
در احاديث بسیاری هم توصیه به کم زدن مهریه شده. مثل حدیث «احسنهن وجها اقلهن مهرا» «بهترين زن، زنی است كه شكلش خوب و مهرش كم باشد» (مكارم الأخلاق، ص 198).
ولی در شرع و قانون، شروطی رو برای صحیح بودن مهریه داریم. اول اینکه مهریه باید مالیت داشته و منفعت عقلائی مشروع داشته باشد؛ یعنی ارزش مالی داشته باشه؛ بنابراین یک کیلو بال پشه یا مثلا هوا نمیتونه مهریه قرار بگیره. ثانیا باید قابل تملک باشه یعنی قابل خرید و فروش باشه. مثلا اماکن عمومی نمیتونه مهریه قرار بگیره. و ثالثا اینکه مهریه باید "عین معین" و کاملا مشخص و معلوم باشه. یعنی اینکه مال مجهول نباشه. یعنی اینکه شما وعده سر خرمن نمیتونید بدید که در آینده فلان ملک رو به نام شما خواهم زد. مثلا گنج ته اقیانوس اطلس رو نمیتونید مهریه بزنید.
بنابراین شما میتوانید با تراضی با همسرتون یک جلد کلام الله قرآن مجید رو مهریه قرار بدید. و میتونید هم اگر تمکن مالی دارید، از نظر شرعی، الی ما شاء سکه برای ایشون مهر کنید. و البته اگر استطاعت مالی ندارید میتونید مهریه رو هرچقدر هست با قید "عند الاستطاعه" بزنید. در انصورت اگر توان پرداخت مهریه رو نداشتید؛ این خانم هست که باید بیّنه و دلیل و مدرک جور کنه و استطاعت مالی شما رو از پرداخت مهریه اثبات کنه و بعهده اوست.
و نکته آخر اینکه حقیقتا مهریه بالا نمیتونه کسی رو خوشبخت کنه. فقط برای مردی که قانون رو بلد نیست دور بزنه؛ در حکم اهرم بازدارنده از طلاق میتونه باشه. و کسی رو به زور نگه داشتن هم با هدف و مقتضای ازدواج که انس روحی و مودت و رحمت هست؛ واقعا نمی خونه! واقعیت تلخیست که محبت رو از همسر هم نمیشه گدایی کرد!!!!!
ان شاء الله که سازگاریها بیشتر بشه و هرکسی با کفو خودش ازدواج کنه. آمین
ما یک اصل و قانون عقلی داریم که میگه: "دفع خطر احتمالی لازم است".
اگر یک بچه به شما بگه در این لیوان آب، سم وجود داره شما از اون اب میل میفرمایید؟ قطعا خیر.
اگر یک فرد دیوانه که به عقلش هم اطمینان نداریم بگه در این سیم برق بدون حفاظ، برق جریان داره؛ بهش دست می زنیم یا از دست زدن به اون خودداری می کنیم؟!
حالا چطور شده که با موضوع معاد که از قطعی ترین خبرهاست و خبر از زندگی ابدی ما میده که قابل برگشت هم نیست اینقدر ساده و سطحی برخورد می کنیم؟!
موضوع معاد مهمترین خبر انبیای الهی است که در دستور کار و برنامه همه انبیای الهی بوده. همه انبیا پس از توحید ؛ معاد رو مطرح کردند و معاد را لازمه توحید دانستند. حدود یک چهارم تا یک سوم آیات قرآن در مورد معاد هست. آیات محکم و نص شریف آیات قرآن بهش اشاره میکنه. و با صراحت و قطعیت از معاد صحبت میکنه! چه جای شک و شبهه ای باقی میمانه؟!
چه کسی تابحال رفته آن جهان و توانسته برگرده و جبران کنه که ما اینقدر راحت و سطحی با این قضیه برخورد کنیم. اگر یک درصد هم حرف انبیا درست بود و رفتیم و دیدیم که بله؛ بهشت و جهنم هست و بر ما جهنم مهر خورده و عذاب محقق شده، چه خواهیم کرد؟!!!!! اگر دیدیم فقط همین یک آیه درست بوده که فرموده: "وَ سِيقَ الَّذِينَ كَفَرُوا إِلى جَهَنَّمَ زُمَراً حَتَّى إِذا جاؤُها فُتِحَتْ أَبْوابُها وَ قالَ لَهُمْ خَزَنَتُها أَ لَمْ يَأْتِكُمْ رُسُلٌ مِنْكُمْ يَتْلُونَ عَلَيْكُمْ آياتِ رَبِّكُمْ وَ يُنْذِرُونَكُمْ لِقاءَ يَوْمِكُمْ هذا قالُوا بَلى وَ لكِنْ حَقَّتْ كَلِمَةُ الْعَذابِ عَلَى الْكافِرِينَ* قِيلَ ادْخُلُوا أَبْوابَ جَهَنَّمَ خالِدِينَ فِيها فَبِئْسَ مَثْوَى الْمُتَكَبِّرِينَ ؛ و كسانى كه كافر شدند گروه گروه به سوى جهنّم رانده شوند، تا چون به نزديك آن رسند درهاى دوزخ گشوده شود و نگهبانان آن به ايشان گويند: «آيا از ميان شما پيامبرانى به سراغ شما نيامدند تا آيات پروردگارتان را بر شما تلاوت كنند و شما را از ديدار امروزتان هشدار دهند؟» گويند: «چرا»، (آنان آمدند ولى ما گوش نداديم) لكن فرمان عذاب بر كافران قطعى است* به آنان گفته شود: «از درهاى دوزخ وارد شويد كه جاودانه در آن خواهيد بود، پس چه بد است منزلگاه متكبّران".(زمر، 71 و 72)
واقعا چه خواهیم کرد؟!!!!!
فردا زین خواب چه آگه شوی
سود نداردت خروش و فغان
چونکه نیندیشی از آن روز جمع
کانجا باشند کهان و مهان؟
آنجا آن روز نگیردت دست
نه پسر و نه پدر مهربان
زیر گناهان گران و وبال
سست شدت گردن و پشت و میان
جز به گه بازپسین دم زدن
از تو نجبند به شهادت زبان
چونکه به پرهیز و به توبه، سبک
نفگنی از گردن بار گران
گر به گمانی ز قران کریم
خود ببری کیفر از این بدگمان
سود نداردت پشیمان شدن
خود شود آن روز گمانت عیان
خدا توفیق درک و شعور بده که هم خودمان و هم دیگران را با افکار آشفته مون درگیر مسائلی نکنیم که فردا روزیکه از دست هیچکس کاری برنمیاد، بر خود هم ندانیم چه بکنیم! آمین
_ خدا حقانیت گفتار و کردار پیامبر را امضاء کرده است. بر این اساس اطاعت از دستور رسول خدا(ص) اطاعت از خدا و قرآن است و بر هر مسلمانی واجب. آن حضرت نیز در غدیر، امر به تبعیت از علی بن ابی طالب(ع) کرد و در روایاتی مانند حدیث ثقلین به پیروی از اهل بیت(ع) امر نمود پس با تکیه بر آیه مورد بحث و روایت غدیر و ثقلین به راحتی می‌توان حقانیت مکتب شیعه را ثابت کرد.
(مَا ءَاتَاکُمُ الرَّسُولُ فَخُذُوهُ وَ مَا نهََاکُمْ عَنْهُ فَانتَهُواْ وَ اتَّقُواْ اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ شَدِیدُ الْعِقَاب)(7- حشر)
_ دو تقوایی که قرآن به آن سفارش می‌کند:
تقوای اول اینکه: خدای سبحان را فراموش نکرده و همواره مراقب اعمال خود باشند که کدام صالح است و کدام معصیت؛ چون سعادت زندگی آخرتشان به این اعمالشان بستگی دارد. و نیز مراقب باشند که جز عمل صالح انجام ندهند و آن را هم فقط برای رضای خدا به جای آورند و همواره این مراقبت را ادامه دهند و از نفس خود حساب بکشند. هر عمل نیکی که در کرده‌های خود یافتند خدا را شکرگزارند و هر عمل زشتی دیدند خود را توبیخ نموده و نفس را مورد مؤاخذه قرار داده و از خدای تعالی طلب مغفرت کنند.
تقوای دوم اینکه: در مقام محاسبه و نظر در اعمال، خداترس باشید؛ یعنی چنان نباشد که عمل زشت خود را و یا عمل صالح ولی غیر خالص خود را به خاطر اینکه عمل شما است زیبا و خالص به حساب آورید.(یَأَیهَُّا الَّذِینَ ءَامَنُواْ اتَّقُواْ اللَّهَ وَ لْتَنظُرْ نَفْسٌ مَّا قَدَّمَتْ لِغَدٍ وَ اتَّقُواْ اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ خَبِیرٌ بِمَا تَعْمَلُونَ)(18- حشر)
_ قانون روابط بین الملل در قرآن:
بر اساس این آیات رابطه عادلانه و بر پایه احترام متقابل و رعایت قراردادهایی که بین شما و آنها وجود دارد امری روا و جایز است؛ اما این رابطه حسنه تا زمانی است که آنها نسبت مسلمانان و حکومت اسلامی توطئه نکرده باشند و به صورت علنی و یا پشت پرده؛ تنهایی و یا گروهی در صدد ضربه زدن به مسلمانان و نظام اسلامی نباشند که اگر این گونه شد ارتباط یا آنها قطع و پاسخ قاطع و مناسبی به آنها داده می‌شود.(8و9 - ممتحنه)
_ تجارتی که نجات دهنده است:
«تجارة» به معنای تصرف در سرمایه به منظور به دست آوردن سود است. در این آیه شریفه ایمان و جهاد، تجارت به حساب آمده که سرمایه‌اش جان آدمی و سود آن نجات از عذاب دردناک است.
(یَأَیهَُّا الَّذِینَ ءَامَنُواْ هَلْ أَدُلُّکمُ‌ْ عَلیَ تجَِارَةٍ تُنجِیکمُ مِّنْ عَذَابٍ أَلِیمٍ* تُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَ رَسُولِهِ وَ تجَُاهِدُونَ فیِ سَبِیلِ اللَّهِ بِأَمْوَالِکمُ‌ْ وَ أَنفُسِکُمْ ذَالِکمُ‌ْ خَیرٌْ لَّکمُ‌ْ إِن کُنتُمْ تَعْلَمُون)َ(10و 11- صف)
_ دو نکته:
1. در آیه مورد بحث کلمه «ذنوبکم» مطلق آمده؛ یعنی نفرموده است که کدام گناه آمرزیده می‌شود. از این اطلاق می‌توانیم نتیجه بگیریم که تمامی گناهان با شرط ایمان و جهادِ مال و جان در راه خدا آمرزیده می‌شود. از اینکه آمرزش را مقدمه داخل شدن در بهشت جاودان ذکر فرموده نیز می‌توان دریافت که تمام گناهان بخشیده می‌شود؛ زیرا معنا ندارد که کسی داخل چنین بهشتی بشود، در حالی که هنوز پاره‌ای از گناهانش آمرزیده نشده باشد.
2. آنچه مؤمن به خدا می‌دهد متاع ناچیز این دنیای ناپایدار است و آنچه خدا به مؤمن وعده داده تا او را بهره مند سازد، نعمت‌ها و زندگی جاودان است؛ به همین جهت و برای تاکید بر این مطلب بود که در پایان آیه فرمود:«ذلِکَ الْفَوْزُ الْعَظِیمُ؛ این پیروزی عظیمی است».
(یَغْفِرْ لَکمُ‌ْ ذُنُوبَکمُ‌ْ وَ یُدْخِلْکمُ‌ْ جَنَّاتٍ تجَْرِی مِن تحَْتهَِا الْأَنهَْارُ وَ مَسَاکِنَ طَیِّبَةً فیِ جَنَّاتِ عَدْنٍ ذَالِکَ الْفَوْزُ الْعَظِیمُ(12- صف)
_ پنج لطف ویژه که مخصوص متقین است:
1. برایش راه نجاتی از تنگنای مشکلات زندگی فراهم می‌کند.
2. از جایی که احتمال آن را هم نمی‌داد به او روزی می‌رساند.
3. اموری که به آن اشتغال دارد را برایش آسان می‌کند.
4. گناهانی که از او سر زده می‌بخشد.
5. بیش از آنچه عمل کرده به او اجر و پاداش داده می‌دهد.(2تا 5 - طلاق)
_ بر اساس این آیه، هر کس وظیفه دارد با رعایت تقوای الهی و پرهیز از ارتکاب آنچه خدا نهی کرده است، خود را از آتش جهنم حفظ کند و نیز وظیفه دارد تا دامنه این مراقبت را گسترش داده و مراقب خانواده خود نیز باشد تا آنها نیز با رعایت دستورات الهی از گزند آتش جهنم مصون و محفوظ بمانند. به تعبیر دیگر حق زن و فرزند تنها با تامین هزینه زندگی و مسکن و تغذیه آنها حاصل نمی‌شود، مهمتر از آن تغذیه روح و جان آنها و به کار گرفتن اصول تعلیم و تربیت صحیح است.
(یَأَیهَُّا الَّذِینَ ءَامَنُواْ قُواْ أَنفُسَکمُ‌ْ وَ أَهْلِیکمُ‌ْ نَارًا) (6- تحریم)
خدایا بهره ام را در این ماه از مستحبات فراوان کن، و مرا با تحقق درخواست ها اکرام فرما، و از میان وسایل وسیله ام را به سویت نزدیک کن، ای که پافشاری اصرار کنندگان مشغولش نسازد.
سلام بر شما کاربر محترم
من پسر جوانی سراغ دارم مثل پسر شما ارشد مهندسی عمران هستند، پاک هم هستند. داور قرآن هم هستند. و ... پدر و مادرشون هم آدم های مؤمن و با خدایی هستند؛ پدر و مادرشون هم تمام عمرشون رو با وجودیکه فرزند اول خانواده نبودند؛ تا همین الان که 70 سالشون هست به خواندن نماز برای پدر و مادر سپری کردند، مبادا که پدرو مادرشون، نمازهاشون رو بعلت بیسوادی غلط خوانده باشند. ولی این جوان که دکترا هم قبول شده هنوز شغل مناسبی نداره و کارگری میکنه. کارگری در ادارات و مؤسسات هم نه، کارهای کارگری مثل بنایی و لوله کشی ساختمان و کندن چاه سیستم فاضلاب و ... ! میدونید به همین علت نمیتونه کفو خودش رو پیدا کنه و ازدواج کنه؟!
من خانم و آقایی میشناسم که آقاشون سالیان سال مرتد شده بودند. (ارتداد به معنای واقعی) پسرشون ارشد مهندسی مکانیک هست؛ پس از اینکه (عسلویه که خیلی از استانی که سکونت دارند دور هست) استخدام شدند؛ پدرشون دوباره مشرف به اسلام شدند. مادرشون هر یک جمله که میگه ؛ خدا رو بابت اینکه پسرش سرکار رفته شکر می کنه!
خانم یا آقای محترم میخواهم جوابتون رو با آیات بدم. چراکه فرمودید مذهبی هستید.
شما فرض کنید همکاران پسرتان و اون افرادیکه خودتون رو باهاشون مقایسه می کنید، کافر باشند. (ما از کافر بدتر که نداریم) قرآن می فرماید : رفت و آمد کفّار در شهرها تو را فریب ندهد. (بهره آنها از این رفت و آمدها) متاع ناچیزى است، سپس جایگاه ابدى آنان جهنّم است که بد جایگاهى است.1
شما فرض کنید همکارانشون منافقند ؛ قرآن میگه بعضی داشتن‌ها برای عذاب است. برای این نیست که خدا توجه ویژه به یک عده داشته که ما رو از آن توجه محروم دانسته؛ قرآن می فرماید : اموال و فرزندان آنان (منافقان)، تو را به شگفتى و اعجاب نياورد! همانا خداوند مى‌خواهد آنان را بدين وسيله در دنيا عذاب كند و در حال كفر جانشان به در آيد.2
قرآن می فرماید: آيا گمان مى‌كنند كه آنچه از مال وفرزند به آنان مدد مى‌كنيم (براى اين است كه) شتاب مى‌كنيم كه خيرهايى به آنان برسانيم؟ (هرگز چنين نيست) بلكه آنان نمى‌فهمند (كه مال و فرزند وسيله‌ى امتحان آنهاست).3
قرآن میگه: کسانى که زندگى دنیا و زینت آن را بخواهند، (نتیجه) اعمالشان را در همین دنیا به طور کامل به آنها مى دهیم; و چیزى کم و کاست از آنها نخواهد شد! (ولى) آنها در آخرت، جز آتش، (سهمى) نخواهند داشت; و آنچه را در دنیا (براى غیر خدا) انجام دادند، بر باد مى رود; و آنچه را عمل مى کردند، باطل و بى اثر مى شود!4
قرآن فرموده این ترفیع درجات و بالا و پایین ها، همه، برای آزمایش هست. (و اوست كه شما را جانشينان (يكديگر در) زمين قرار داد و درجات بعضى از شما را بر بعضى ديگر برترى داد تا شما را در آنچه به شما داده، بيازمايد. همانا پروردگارت زود كيفر است والبتّه او حتماً آمرزنده و مهربان است).5
قرآن می فرماید همه چیز این عالم حساب دارد و ارزاق و روزی‌ها نیز به مقدار حساب شده‌ای از طرف خدا نازل می‌گردد. (و هيچ چيز نيست مگر آنكه منابع و گنجينه‌هاى آن نزد ماست و ما جز به مقدار معين فرو نمى‌فرستيم).6
و البته وعده خداوند برای دفاع از مومنین، حتمی است. مهم آن است كه ما مصداق «الَّذِینَ آمَنُوا» باشیم؛ درنتیجه دفاع الهى از ما حتمى و تخلف ناپذیر خواهد بود.7
برای پسرتون دعا کنید. دعا کردن هیچ اشکالی نداره، زیاد هم توصیه شده. ولی سوء ظن داشتن و ناشکری کردن، آنهم در جایی که خدا عطا کرده ناسپاسی بزرگی هست. خانمهای بسیاری هستند که ابتدای استخدامشان در شهر دیگری کار می کنند. نه به صورت مأموریت چند روزه؛ سالیانی قریب 10 سال!!!!!! با وضعیت بارداری و بچه داری و ... دائما در راهند!!!!!! در رابطه با آقایون که جوهره یک مرد کار کردنست.
____________________________
1. لَا یَغُرَّنَّکَ تَقَلُّبُ الَّذِینَ کَفَرُواْ فىِ الْبِلَادِ(196) مَتَاعٌ قَلِیلٌ ثُمَّ مَأْوَئهُمْ جَهَنَّمُ وَ بِئْسَ المِْهَادُ(197- آل عمران)
2.وَ لَا تُعْجِبْکَ أَمْوَالهُُمْ وَ أَوْلَادُهُمْ إِنَّمَا یُرِیدُ اللَّهُ أَن یُعَذِّبهَُم بهَِا فیِ الدُّنْیَا وَ تَزْهَقَ أَنفُسُهُمْ وَ هُمْ کَافِرُونَ(85- توبه)
3. أَ يَحْسَبُونَ أَنَّما نُمِدُّهُمْ بِهِ مِنْ مالٍ وَ بَنِينَ (55) نُسارِعُ لَهُمْ فِي الْخَيْراتِ بَلْ لا يَشْعُرُونَ (56، مومنون)
4. مَنْ کانَ یُریدُ الْحَیاةَ الدُّنْیا وَ زینَتَها نُوَفِّ إِلَیْهِمْ أَعْمالَهُمْ فیها وَ هُمْ فیها لایُبْخَسُونَ (15) أُولئِکَ الَّذینَ لَیْسَ لَهُمْ فِی الآْخِرَةِ إِلاَّ النّارُ وَ حَبِطَ ما صَنَعُوا فیها وَ باطِلٌ ما کانُوا یَعْمَلُونَ (16، هود)
5.وَ هُوَ الَّذِي جَعَلَكُمْ خَلائِفَ الْأَرْضِ وَ رَفَعَ بَعْضَكُمْ فَوْقَ بَعْضٍ دَرَجاتٍ لِيَبْلُوَكُمْ فِي ما آتاكُمْ إِنَّ رَبَّكَ سَرِيعُ الْعِقابِ وَ إِنَّهُ لَغَفُورٌ رَحِيمٌ. (165- انعام)
6.وَ إِنْ مِنْ شَيْ‌ءٍ إِلَّا عِنْدَنا خَزائِنُهُ وَ ما نُنَزِّلُهُ إِلَّا بِقَدَرٍ مَعْلُومٍ (21- حجر)
7.إِنَّ اللَّهَ یُدَافِعُ عَنِ الَّذِینَ ءَامَنُواْ(38- حج)
ان شاء الله که فرزندتون بهترین عاقبت رو داشته باشند. و دل شما هم که نگران وضعیت ایشون هستید آرام بگیره.آمین
یاعلی
با سلام به شما کاربر محترم
ما در قرآن در آیه 20 نساء واژه "قِنطار" رو داریم که به معنای جواز زیاد زدن مهریه هست. و میگه اگه مهريه زياد زده شود، اشكالى ندارد، گرچه سفارش به مهريه كم شده است. «آتَيْتُمْ إِحْداهُنَّ قِنْطاراً».
و حدیثی از امام باقر (ع) داریم که فرموده اند: " الصَّدَاقُ مَا تَرَاضَیَا عَلَیْهِ مِنْ قَلِیلٍ اَوْ کَثِیرٍ فَهَذَا الصَّدَاقُ؛ صداق چیزی است که زن و شوهر بر آن توافق کنند، کم باشد یا زیاد؛ همان مهریه است". (وسائل الشيعة، الشيخ الحر العاملي، ج21، ص240، أبواب المهور، باب1، ح3، ط آل البيت).
در آیه 4 نساء واژه "نِحْلَة" رو داریم که میگه مهریه عطیه الهی است. «آتُوا النِّساءَ صَدُقاتِهِنَّ نِحْلَةً» این آیه میخواد بگه مهریه بهای زن نیست و در واقع هدیه مرد به همسرش هست. بنابراین واقعیتش این هست که دندان اسب پیشکشی رو نمی شمارند.
در احاديث بسیاری هم توصیه به کم زدن مهریه شده. مثل حدیث «احسنهن وجها اقلهن مهرا» «بهترين زن، زنی است كه شكلش خوب و مهرش كم باشد» (مكارم الأخلاق، ص 198).
ولی در شرع و قانون، شروطی رو برای صحیح بودن مهریه داریم. اول اینکه مهریه باید مالیت داشته و منفعت عقلائی مشروع داشته باشد؛ یعنی ارزش مالی داشته باشه؛ بنابراین یک کیلو بال پشه یا مثلا هوا نمیتونه مهریه قرار بگیره. ثانیا باید قابل تملک باشه یعنی قابل خرید و فروش باشه. مثلا اماکن عمومی نمیتونه مهریه قرار بگیره. و ثالثا اینکه مهریه باید "عین معین" و کاملا مشخص و معلوم باشه. یعنی اینکه مال مجهول نباشه. یعنی اینکه شما وعده سر خرمن نمیتونید بدید که در آینده فلان ملک رو به نام شما خواهم زد. مثلا گنج ته اقیانوس اطلس رو نمیتونید مهریه بزنید.
بنابراین شما میتوانید با تراضی با همسرتون یک جلد کلام الله قرآن مجید رو مهریه قرار بدید. و میتونید هم اگر تمکن مالی دارید، از نظر شرعی، الی ما شاء سکه برای ایشون مهر کنید. و البته اگر استطاعت مالی ندارید میتونید مهریه رو هرچقدر هست با قید "عند الاستطاعه" بزنید. در انصورت اگر توان پرداخت مهریه رو نداشتید؛ این خانم هست که باید بیّنه و دلیل و مدرک جور کنه و استطاعت مالی شما رو از پرداخت مهریه اثبات کنه و بعهده اوست.
و نکته آخر اینکه حقیقتا مهریه بالا نمیتونه کسی رو خوشبخت کنه. فقط برای مردی که قانون رو بلد نیست دور بزنه؛ در حکم اهرم بازدارنده از طلاق میتونه باشه. و کسی رو به زور نگه داشتن هم با هدف و مقتضای ازدواج که انس روحی و مودت و رحمت هست؛ واقعا نمی خونه! واقعیت تلخیست که محبت رو از همسر هم نمیشه گدایی کرد!!!!!
ان شاء الله که سازگاریها بیشتر بشه و هرکسی با کفو خودش ازدواج کنه. آمین
یاعلی
سلام بر شما کاربر گرامی
ما یک اصل و قانون عقلی داریم که میگه: "دفع خطر احتمالی لازم است".
اگر یک بچه به شما بگه در این لیوان آب، سم وجود داره شما از اون اب میل میفرمایید؟ قطعا خیر.
اگر یک فرد دیوانه که به عقلش هم اطمینان نداریم بگه در این سیم برق بدون حفاظ، برق جریان داره؛ بهش دست می زنیم یا از دست زدن به اون خودداری می کنیم؟!
حالا چطور شده که با موضوع معاد که از قطعی ترین خبرهاست و خبر از زندگی ابدی ما میده که قابل برگشت هم نیست اینقدر ساده و سطحی برخورد می کنیم؟!
موضوع معاد مهمترین خبر انبیای الهی است که در دستور کار و برنامه همه انبیای الهی بوده. همه انبیا پس از توحید ؛ معاد رو مطرح کردند و معاد را لازمه توحید دانستند. حدود یک چهارم تا یک سوم آیات قرآن در مورد معاد هست. آیات محکم و نص شریف آیات قرآن بهش اشاره میکنه. و با صراحت و قطعیت از معاد صحبت میکنه! چه جای شک و شبهه ای باقی میمانه؟!
چه کسی تابحال رفته آن جهان و توانسته برگرده و جبران کنه که ما اینقدر راحت و سطحی با این قضیه برخورد کنیم. اگر یک درصد هم حرف انبیا درست بود و رفتیم و دیدیم که بله؛ بهشت و جهنم هست و بر ما جهنم مهر خورده و عذاب محقق شده، چه خواهیم کرد؟!!!!! اگر دیدیم فقط همین یک آیه درست بوده که فرموده: "وَ سِيقَ الَّذِينَ كَفَرُوا إِلى جَهَنَّمَ زُمَراً حَتَّى إِذا جاؤُها فُتِحَتْ أَبْوابُها وَ قالَ لَهُمْ خَزَنَتُها أَ لَمْ يَأْتِكُمْ رُسُلٌ مِنْكُمْ يَتْلُونَ عَلَيْكُمْ آياتِ رَبِّكُمْ وَ يُنْذِرُونَكُمْ لِقاءَ يَوْمِكُمْ هذا قالُوا بَلى وَ لكِنْ حَقَّتْ كَلِمَةُ الْعَذابِ عَلَى الْكافِرِينَ* قِيلَ ادْخُلُوا أَبْوابَ جَهَنَّمَ خالِدِينَ فِيها فَبِئْسَ مَثْوَى الْمُتَكَبِّرِينَ ؛ و كسانى كه كافر شدند گروه گروه به سوى جهنّم رانده شوند، تا چون به نزديك آن رسند درهاى دوزخ گشوده شود و نگهبانان آن به ايشان گويند: «آيا از ميان شما پيامبرانى به سراغ شما نيامدند تا آيات پروردگارتان را بر شما تلاوت كنند و شما را از ديدار امروزتان هشدار دهند؟» گويند: «چرا»، (آنان آمدند ولى ما گوش نداديم) لكن فرمان عذاب بر كافران قطعى است* به آنان گفته شود: «از درهاى دوزخ وارد شويد كه جاودانه در آن خواهيد بود، پس چه بد است منزلگاه متكبّران".(زمر، 71 و 72)
واقعا چه خواهیم کرد؟!!!!!
فردا زین خواب چه آگه شوی
سود نداردت خروش و فغان
چونکه نیندیشی از آن روز جمع
کانجا باشند کهان و مهان؟
آنجا آن روز نگیردت دست
نه پسر و نه پدر مهربان
زیر گناهان گران و وبال
سست شدت گردن و پشت و میان
جز به گه بازپسین دم زدن
از تو نجبند به شهادت زبان
چونکه به پرهیز و به توبه، سبک
نفگنی از گردن بار گران
گر به گمانی ز قران کریم
خود ببری کیفر از این بدگمان
سود نداردت پشیمان شدن
خود شود آن روز گمانت عیان
خدا توفیق درک و شعور بده که هم خودمان و هم دیگران را با افکار آشفته مون درگیر مسائلی نکنیم که فردا روزیکه از دست هیچکس کاری برنمیاد، بر خود هم ندانیم چه بکنیم! آمین
یاعلی
نکات کلیدی جزء بیست و هشتم
_ خدا حقانیت گفتار و کردار پیامبر را امضاء کرده است. بر این اساس اطاعت از دستور رسول خدا(ص) اطاعت از خدا و قرآن است و بر هر مسلمانی واجب. آن حضرت نیز در غدیر، امر به تبعیت از علی بن ابی طالب(ع) کرد و در روایاتی مانند حدیث ثقلین به پیروی از اهل بیت(ع) امر نمود پس با تکیه بر آیه مورد بحث و روایت غدیر و ثقلین به راحتی می‌توان حقانیت مکتب شیعه را ثابت کرد.
(مَا ءَاتَاکُمُ الرَّسُولُ فَخُذُوهُ وَ مَا نهََاکُمْ عَنْهُ فَانتَهُواْ وَ اتَّقُواْ اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ شَدِیدُ الْعِقَاب)(7- حشر)
_ دو تقوایی که قرآن به آن سفارش می‌کند:
تقوای اول اینکه: خدای سبحان را فراموش نکرده و همواره مراقب اعمال خود باشند که کدام صالح است و کدام معصیت؛ چون سعادت زندگی آخرتشان به این اعمالشان بستگی دارد. و نیز مراقب باشند که جز عمل صالح انجام ندهند و آن را هم فقط برای رضای خدا به جای آورند و همواره این مراقبت را ادامه دهند و از نفس خود حساب بکشند. هر عمل نیکی که در کرده‌های خود یافتند خدا را شکرگزارند و هر عمل زشتی دیدند خود را توبیخ نموده و نفس را مورد مؤاخذه قرار داده و از خدای تعالی طلب مغفرت کنند.
تقوای دوم اینکه: در مقام محاسبه و نظر در اعمال، خداترس باشید؛ یعنی چنان نباشد که عمل زشت خود را و یا عمل صالح ولی غیر خالص خود را به خاطر اینکه عمل شما است زیبا و خالص به حساب آورید.(یَأَیهَُّا الَّذِینَ ءَامَنُواْ اتَّقُواْ اللَّهَ وَ لْتَنظُرْ نَفْسٌ مَّا قَدَّمَتْ لِغَدٍ وَ اتَّقُواْ اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ خَبِیرٌ بِمَا تَعْمَلُونَ)(18- حشر)
_ قانون روابط بین الملل در قرآن:
بر اساس این آیات رابطه عادلانه و بر پایه احترام متقابل و رعایت قراردادهایی که بین شما و آنها وجود دارد امری روا و جایز است؛ اما این رابطه حسنه تا زمانی است که آنها نسبت مسلمانان و حکومت اسلامی توطئه نکرده باشند و به صورت علنی و یا پشت پرده؛ تنهایی و یا گروهی در صدد ضربه زدن به مسلمانان و نظام اسلامی نباشند که اگر این گونه شد ارتباط یا آنها قطع و پاسخ قاطع و مناسبی به آنها داده می‌شود.(8و9 - ممتحنه)
_ تجارتی که نجات دهنده است:
«تجارة» به معنای تصرف در سرمایه به منظور به دست آوردن سود است. در این آیه شریفه ایمان و جهاد، تجارت به حساب آمده که سرمایه‌اش جان آدمی و سود آن نجات از عذاب دردناک است.
(یَأَیهَُّا الَّذِینَ ءَامَنُواْ هَلْ أَدُلُّکمُ‌ْ عَلیَ تجَِارَةٍ تُنجِیکمُ مِّنْ عَذَابٍ أَلِیمٍ* تُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَ رَسُولِهِ وَ تجَُاهِدُونَ فیِ سَبِیلِ اللَّهِ بِأَمْوَالِکمُ‌ْ وَ أَنفُسِکُمْ ذَالِکمُ‌ْ خَیرٌْ لَّکمُ‌ْ إِن کُنتُمْ تَعْلَمُون)َ(10و 11- صف)
_ دو نکته:
1. در آیه مورد بحث کلمه «ذنوبکم» مطلق آمده؛ یعنی نفرموده است که کدام گناه آمرزیده می‌شود. از این اطلاق می‌توانیم نتیجه بگیریم که تمامی گناهان با شرط ایمان و جهادِ مال و جان در راه خدا آمرزیده می‌شود. از اینکه آمرزش را مقدمه داخل شدن در بهشت جاودان ذکر فرموده نیز می‌توان دریافت که تمام گناهان بخشیده می‌شود؛ زیرا معنا ندارد که کسی داخل چنین بهشتی بشود، در حالی که هنوز پاره‌ای از گناهانش آمرزیده نشده باشد.
2. آنچه مؤمن به خدا می‌دهد متاع ناچیز این دنیای ناپایدار است و آنچه خدا به مؤمن وعده داده تا او را بهره مند سازد، نعمت‌ها و زندگی جاودان است؛ به همین جهت و برای تاکید بر این مطلب بود که در پایان آیه فرمود:«ذلِکَ الْفَوْزُ الْعَظِیمُ؛ این پیروزی عظیمی است».
(یَغْفِرْ لَکمُ‌ْ ذُنُوبَکمُ‌ْ وَ یُدْخِلْکمُ‌ْ جَنَّاتٍ تجَْرِی مِن تحَْتهَِا الْأَنهَْارُ وَ مَسَاکِنَ طَیِّبَةً فیِ جَنَّاتِ عَدْنٍ ذَالِکَ الْفَوْزُ الْعَظِیمُ(12- صف)
_ پنج لطف ویژه که مخصوص متقین است:
1. برایش راه نجاتی از تنگنای مشکلات زندگی فراهم می‌کند.
2. از جایی که احتمال آن را هم نمی‌داد به او روزی می‌رساند.
3. اموری که به آن اشتغال دارد را برایش آسان می‌کند.
4. گناهانی که از او سر زده می‌بخشد.
5. بیش از آنچه عمل کرده به او اجر و پاداش داده می‌دهد.(2تا 5 - طلاق)
_ بر اساس این آیه، هر کس وظیفه دارد با رعایت تقوای الهی و پرهیز از ارتکاب آنچه خدا نهی کرده است، خود را از آتش جهنم حفظ کند و نیز وظیفه دارد تا دامنه این مراقبت را گسترش داده و مراقب خانواده خود نیز باشد تا آنها نیز با رعایت دستورات الهی از گزند آتش جهنم مصون و محفوظ بمانند. به تعبیر دیگر حق زن و فرزند تنها با تامین هزینه زندگی و مسکن و تغذیه آنها حاصل نمی‌شود، مهمتر از آن تغذیه روح و جان آنها و به کار گرفتن اصول تعلیم و تربیت صحیح است.
(یَأَیهَُّا الَّذِینَ ءَامَنُواْ قُواْ أَنفُسَکمُ‌ْ وَ أَهْلِیکمُ‌ْ نَارًا) (6- تحریم)
در خدمت قرآن باشیم. آمین
یاعلی
السَّلامُ عَلَيْكَ حِينَ تَقْرَأُ وَ تُبَيِّنُ
دعاى روز بیست و هشتم ماه مبارک رمضان
خدایا بهره ام را در این ماه از مستحبات فراوان کن، و مرا با تحقق درخواست ها اکرام فرما، و از میان وسایل وسیله ام را به سویت نزدیک کن، ای که پافشاری اصرار کنندگان مشغولش نسازد.
یاعلی
صفحه‌ها